(روزنامه جمهوري اسلامي ـ 1394/09/25 ـ شماره 10479 ـ صفحه 8)
2 سال و اندی پیش «حسن روحانی» در بحبوحه رقابتهای انتخاباتی در دانشگاه تهران گفت: «دانشگاه پادگان نیست». او اینک و در سومین سال ریاست جمهوریاش به زبان دیگر همان حرف را تکرار میکند: «در دانشگاهها فضای امن میخواهیم نه فضای امنیتی». براستی وجود فضای امنیتی و بسته در محیطهای علمی چه آسیبهایی دارد؟
به گزارش ایرناحضور رئیسجمهور در دانشگاه شریف و سخنرانی در جمع دانشجویان در روز دوشنبه شانزدهم آذر ماه چنان شور و نشاطی به فضای دانشگاه بخشید که در ذهن ناظران، دوره طلایی فعالیتهای دانشجویی در سالهای 76 تا 84 را زنده کرد؛ دورهای که جنبش دانشجویی اوج بالندگی و کنشگری را تجربه میکرد و هرگز فکر نمیکرد در سالهای آتی محدودیتهای شدید آنها را به رکود و انزوا بکشاند.
اعمال سیاستهایی چون تعلیق و تعطیل برخی تشکلهای دانشجویی، محدودیت در برگزاری برنامهها و انتشار نشریهها، بازنشسته کردن بسیاری از استادان کهنه کار، اخراج و ستارهدار کردن تعدادی از دانشجویان با سبقه فعالیتهای سیاسی و... در دوره دولتهای نهم و دهم، چنان فضای امنیتی و بستهای بر دانشگاهها حاکم کرد که گویی دانشگاه مرده است.
شعارهای انتخاباتی و وعدههای جریان اعتدال گرا در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال 1392 اما بارقههایی از امید رادر دل دانشجویان زنده کرد. روحانی از همان ابتدا از زدودن جو امنیتی حاکم بر دانشگاهها گفت و بررسی عملکرد دولت طی 2 سال گذشته نشان از باور عملی او و همکارانش به این شعار دارد. به رغم اینکه مخالفان بر سر راه سیاستهای دانشگاهی روحانی سنگ اندازی میکنند، اما او هنوز هم از رفع فضای امنیتی حاکم بر دانشگاه میگوید و برای تحققش تلاش میکند. هرچند همانطور که خود او نیز معتقد است، هنوز تا وضعیت مطلوب فاصله زیاد است
در خصوص اهمیت رفع فضای امنیتی و در مقابل ایجاد فضای امن و آزاد در دانشگاهها، چند نکته لازم به یادآوری است:
1-برخی که منافع خود را در آزادی فعالیتهای سیاسی قشر دانشجو نمیدانند-چون از اساس در میان دانشجویان طرفدار چندانی ندارند-بر این باورند که تنها، تحصیل علم در دانشگاه اصالت دارد و دیگر حوزههای فعالیت همچون فعالیتهای اجتماعی- سیاسی، فرعی و غیر ضروری هستند. این در حالی است که دانشگاه در تاریخ چند صد ساله خود در جهان، در کنار وظایف و کارکردهای علمی خود، همواره مکانی برای پیدا کردن دیدگاه، کسب مهارتهای زندگی جمعی و کنشگری اجتماعی و سیاسی بوده است. به عبارتی دانشگاه نهادی است که کارویژههای متفاوتی دارد و به لحاظ ماهوی زمانی به هویت واقعی خود نزدیک میشود که همه این کارویژهها را در توازن با یکدیگر عملیاتی کند و در کنار ایجاد توسعه علمی، پیش قراول توسعه اجتماعی و سیاسی نیز باشد.
2- زمانی کارویژه دانشگاهها در عرصههای مختلف توسعه علمی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی عملیاتی میشود که دانشجویان و استادان به عنوان کنشگرانی نخبه بتوانند در فضایی امن و آرام به تولید فکر و اندیشه و تبادل نظر بپردازند. این در حالی است که فضای امنیتی آفت خردورزی است.
غلبه نگاه امنیتی از یک سو موجب شکل نگرفتن بحثهای چالشی علمی-بویژه در رشتههای علوم انسانی-میان دانشجویان و استادان میشود و تولید فکر و اندیشه را با رکود مواجه میکند و از سوی دیگر هزینه فعالیتهای سیاسی و اجتماعی را افزایش میدهد و با نهادینه کردن ترس میان دانشجویان و خانواده هایشان، انگیزه کنشگری سیاسی و اجتماعی را از آنان میگیرد. مجموع این تغییرات موجب کمرنگ شدن نقش پیش قراولی دانشگاه در تحولات علمی، سیاسی و اجتماعی میشود؛ مسالهای که در بلند مدت به ضرر جامعه تمام میشود.
3- امنیتی کردن فضای دانشگاهها با توصیههای چندباره رهبری در مورد راه اندازی کرسیهای آزاداندیشی در دانشگاهها و ایجاد فضای باز علمی در تضاد است. رهبر انقلاب در دیدار با جمعی از نخبگان و برگزیدگان علمی کشور در مهرماه سال 1390 به طور آشکار از روند برگزاری کرسیهای آزاداندیشی ابراز نارضایتی کردند و گفتند: «فکر کنید، بگویید، بنویسید، در مجامعِ خودتان منعکس کنید، آن کرسیها آزاداندیشی را که من 100 بار ـ با کم و زیادش ـ تاکید کردهام راه بیندازید و اینها را هی آنجا بگویید. این میشود یک فضا. وقتی یک فضای گفتمانی به وجود آمد، همه در آن فضا فکر میکنند، همه در آن فضا جهت گیری پیدا میکنند، همه در آن فضا کار میکنند.»
بی تردید هدف مورد نظر رهبری با حاکم شدن فضایی امن و آرام برای طرح دیدگاههای مختلف تحقق مییابد. نقش بیبدیل دانشجویان در الهام بخشی و جریان آفرینی در پیروزی انقلاب اسلامی، در شرایط کنونی هم باید در پاسداری از ارزشهای انقلاب اسلامی بویژه مساله استبدادستیزی و عدالت خواهی تداوم یابد. محدود کردن فضای فعالیت تشکلهای دانشجویی به عنوان مهمترین ابزار کنشگری این قشرهای تاثیرگذار، در واقع خیانت به آرمانهای انقلاب اسلامی است.
4- در فضایی که دولت تلاش میکند فضای امنیتی حاکم بر دانشگاهها را تعدیل کند-و در این امر تا اندازه زیادی موفق بوده است-اما گروههای خاص همچنان با اهرمهای فشار غیرقانونی خود به دنبال تداوم جو پلیسی در دانشگاهها هستند.
زدودن نگاه امنیتی از چهره دانشگاهها، این نهاد علمی و اجتماعی را از سیاست زدگی و نیز رکود مصون نگه میدارد. امنیتی کردن فضایی که کارویژههایش تنها در سایه امنیت و آرامش تحقق پیدا میکند، حاصلی جز یاس و دلسردی جوانانی نخواهد داشت که زمام آبادانی کشور را در دست دارند. بر این اساس شایسته است که بگذاریم دانشگاهها با غلبه فضای تضارب آرا و آزاداندیشی هم به رشد علمی برسند و هم کارویژههای آگاهی و آگاهی بحشی خود در عرصههای گوناگون اعم از سیاسی و اجتماعی را به انجام برسانند.
http://jomhourieslami.net/?newsid=73212
ش.د9405005