گفت: این خانم فائزه هاشمی غیر از اینکه دختر آقای هاشمیرفسنجانی است، چه ویژگی و ارزش دیگری دارد؟
گفتم: هیچ!
گفت: پس چرا حزب کارگزاران این خانم هیچ و پوچ را عضو مرکزیت خود کرده است؟!
گفتم: چون دختر آقای هاشمی است.
گفت: آقای هاشمی که بهائیت را یک حزب صهیونیستی و بهائیها را پادوی اسرائیل میداند، پس چرا فائزه هاشمی از آنها دفاع میکند!
گفتم: میخواهد هر طور شده مورد توجه قرار بگیرد! یارو از بیکاری حوصلهاش سر رفته بود، محکم زد پس کله خودش و بعد با خودش گفت؛ مثل اینکه بالاخره یکی پیدا شده که یادی از ما بکنه، برم ببینم کیه در میزنه!