(روزنامه آرمان – 1394/11/06 – شماره 2960 – صفحه 6)
* رويكرد دولت را در انتخابات مجلس چگونه ارزيابي ميكنيد؟
** وظيفه دولت هماهنگي دستگاهها و همچنين امانتداري در انتخابات است. لذا دولت در صحت انتخابات و امانتداري ايفاي نقش خواهد كرد. نبايد انتظاری بيش از دفاع روحاني از حقوق مردم بر اساس وظايف قانوني از وي داشت. همين كه دولت امانتداري صندوقهاي رأي را به درستي انجام دهد، مثبت است. در اين دو سال دولت در حوزههايي مانند اقتصاد و سياست خارجي و تا حدي هم حوزه فرهنگي، دستاوردهايي داشته است. مساله برجام و توافق با قدرتهاي جهاني اميد در مردم ايجاد كرده كه اميدواريم تقويت شود. عمده امكان همه دلسوزان كشور و منافع ملي، همين فضاست وگرنه در ابزارهاي تبليغاتي و محدوديتهاي رسانهاي اصلاحطلبان تحول خاصي رخ نداده است.
* روند بررسي صلاحيتها را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
** فرايند بررسي صلاحيت در اين دوره در تركيب مجلس تاثيرگذار است. به اين معنا كه در همه جاي دنيا زماني كه ميخواهند درباره مجلس آينده و ساختار آن پيشبيني كنند به ساختار آرا و گرايشهاي اجتماع نگاه ميكنند كه ببينند مردم در اين بازه زماني چه گرايشي را ميپسندند و بر اساس اين دادهها پيش بيني ميكنند كه ساختار مجلس چگونه خواهد بود. اما در ايران اين مورد كمي متفاوت است. اگر قبل از رد صلاحيتها ميخواستيم براساس معيار و استانداردي معمول آرايش مجلس آينده را پيشبيني كنيم به نظر ميرسيد كه مجلس آينده داراي اكثريت اصلاحطلب و اعتدالي خواهد بود. بهويژه اينكه دولت به موفقيت بزرگي در زمينه پرونده هستهاي دست يافته است و گشايشهاي اقتصادي آن تا چند ماه ديگر مشخص خواهد شد.
هرچند هنوز هم مشكلات جدي زيادي بر سر راه حركت دولت وجود دارد اما فرايند نظارتي اعمال شده در اين دوره در بررسي صلاحيتها به هر حال در تركيب مجلس آينده اثرگذار است. ميتوان از هماكنون تركيب مجلس آينده را تا حدودي پيشبيني كرد، زيرا تعدادي از اصلاحطلبان و اعتداليون رد صلاحيت شدهاند و در برخي از حوزههاي انتخابيه براي اصولگرايان رقيبي وجود ندارد. اما بايد اميدوار بود؛ زيرا ممكن است تا اعلام نظر نهايي افرادي تاييد صلاحيت شوند. البته بعيد است تغيير اساسي به وجود بيايد وشايد حداكثر چند درصد از كانديداها تاييد صلاحيت شوند و تاييد صلاحيتشدگان انتهايي نيز در نتيجه آرايش سياسي تاثير چنداني نخواهند گذاشت.
* تمايل به شركت در انتخابات در ميان اصلاحطلبان وجود دارد. ارزيابي شما چيست؟
** بله. آنچه مشخص است بدنه اجتماعي اصلاحات هنوز تعيينكننده است. اين بدنه با وجود رد صلاحيتها هنوز هم انگيزه لازم براي شركت در انتخابات را دارد. هر چند رد صلاحيتهايی صورت گرفته است ولي بدنه اصلاحطلب هنوز تمايل زيادي براي شركت در انتخابات دارد و اين مورد، بازي اصولگرايان و تركيبي كه آنها براي مجلس در نظر دارند را عوض خواهد كرد.
موتور بدنه اجتماعي اصلاحات روشن است. به هر حال تصميم نهايي براي اينكه چه شخصي به مجلس برود را بدنه اجتماعي اصلاحطلبان ميگيرند. بنابراين در مجموع با وجود برخي مشكلات اصلاحطلبان موفق خواهند شد كه در بسياري از حوزههاي انتخابيه ليست ارائه دهند. اصلاحطلبان ميتوانند در ميان كانديداهاي موجود به كسي راي دهند كه به انديشههاي آنها نزديكتر است. هرچند بعضا عدهاي تمايل دارند كه مجلس آينده يكدست شود ولي اين اتفاق نخواهد افتاد و در هر صورت مجلس آينده مانند مجلس فعلي نخواهد بود.
* خوشبختانه رويكرد احزاب و سران اصلاحات شركت در انتخابات است.
** اصلاحطلبان بايد نشان دهند گزينهاي كه آنها ميخواهند به مجلس خواهد رفت. اگر ما ميخواهيم در معادلات قدرت سهمي داشته باشيم بايد نشان دهيم كسي كه مورد تاييد اصلاحطلبان است به مجلس راه يافته است. براي مثال اگر در يك حوزه انتخابي ۱۰ نفر كانديدا وجود داشته باشد در بين آن ۱۰ نفر كسي كه بهترين شرايط را دارد اصلاحطلبان از او حمايت كنند. انتخاب اين استراتژي در تركيب مجلس آينده تاثيرگذار خواهد بود. پيروزي اصلاحطلبان در اين دوره اين نيست كه كانديداهاي آنها به مجلس بروند، زيرا ما از فضاي سال ۸۸ به تازگي خارج شدهايم.
اصلاحطلبان در سال ۹۲ يكبار اثبات كردند حتي اگر كانديداي مستقيم آنها امكان حضور در انتخابات را نداشته باشد، باز ميتوانند در معادلات سياسي تاثيرگذار باشند. در اين دوره از انتخابات هم بايد همين مورد را اثبات كنيم. به عبارت بهتر بايد رسالت سياسي خود را بر اين مقوله قرار دهيم كه در مجلس آينده شخصي روي صندلي مينشيند كه ما انتخاب ميكنيم و ما ميخواهيم. اين قدرت نهايي بسيار مهم است.
* اگر اصلاحطلبان در انتخابات حاضر نباشند، به معناي واگذاري بازي به اصولگرايان است؟
** جناح مقابل اصلاحطلبان آرزوي تحقق اين مساله را دارند. به هر حال تعداد زيادي از اصلاحطلبان ردصلاحيت شدهاند و رقيب جدي براي اصولگرايان در انتخابات پيش رو نيست. بخشي از اصولگرايان دوست دارند كه اصلاحطلبان مايوس شوند و انگيزهاي براي ورود به انتخابات نداشته باشند تا در ساير حوزهها نيز بتوانند پيروز شوند. در نتيجه به هيچوجه نبايد صحنه را خالي كرد، زيرا در چنين شرايطي اصولگرايان به اهداف خود خواهند رسيد و چهار سال مجلس را در اختيار خواهند گرفت. بنابراين مسلما كنار كشيدن به نفع اصلاحطلبان نيست.
اصلاحطلبان نميتوانند پيامهاي مبهم به جامعه بدهند. آنها در چند ماه گذشته مكررا اعلام كردهاند كه قصد شركت در انتخابات را دارند و بدنه اجتماعي اصلاحات با اين برنامه قصد شركت در انتخابات را دارد. در ميان بازي نميتوانيم برنامه را عوض كنيم. به هر حال انتخابات برگزار خواهد شد و درصد مشاركت هم نسبت به قبل بيشتر است ولذا حضور اصلاحطلبان تعيينكننده است.
* اگر اصلاحطلبان از افرادي حمايت كنند كه به مجلس بروند ولي در آينده خواست آنها با خواست جريان اصلاحات هماهنگ نباشد، موجب ياس بدنه اجتماعي اصلاحطلبان نخواهد شد؟
** اصلاحطلبان بايد صادقانه مشكلات را با جامعه در ميان بگذارند. براي مثال ما در سال ۹۲ زماني كه از آقاي روحاني حمايت كرديم حاضر نبوديم چك تضمينشدهاي بدهيم ولي چون در ميان كانديداهاي موجود ايشان بهترين شرايط را داشت و تا حدودي هم به اصلاحطلبان نزديك بود با ايثار تاريخي دكتر عارف پشت سر دكتر روحاني قرار گرفتيم و حتي اگر عملكرد روحاني مانند حالا نبود و عملكرد متفاوتي داشت باز هم ما كار اشتباهي انجام نداده بوديم. روحاني هم هيچ چك سفيدي به ما نداده بود. واقع مطلب اين است كه عملكرد روحاني صادقانه بود و بهخوبي بر وعدههاي خود ايستاده است.
همين مساله را در آينده با كانديداهايي داريم كه با حمايت ما به مجلس خواهند رفت اما بايد دانست كه با راي چه جناحي به مجلس رفتهاند. اگر بعضي از اين افراد پيمانشكن باشند و مسير ديگري را طي كنند، مشخص خواهد شد. هر چند كه اين پيمانشكني نافي اقدام عاقلانه ما در حمايت از افراد براي حضور در مجلس نخواهد بود. ضمن اينكه كانديداهايي كه مورد حمايت اصلاحطلبان قرار خواهند گرفت، نبايد مشكلات اساسي با تفكر اصلاحطلبي داشته باشند. در اين مسير ممكن است مشكلاتي هم بهوجود آيد و بعضا تعدادي از كانديداها هماني نباشند كه ما ميخواهيم ولي مطمئنا تعداد اينگونه افراد ناچيز خواهد بود.
* انتظار اصلاحطلبان از كساني كه قصد سرمايهگذاري روي آنها را دارند چيست؟
** اصلاحطلبان از كساني كه روي آنها سرمايهگذاري خواهند كرد انتظار قرائت نطقهاي پرشور را ندارند. انتظار ما اين است كه اين افراد رايها مسئولانهاي بدهند و عليه ما موضعگيري غيرمنطقي نكنند. اين حداقل توقع اصلاحطلبان از افراد مستقل و حتي اصولگراياني است كه قصد سرمايهگذاري بر آنها را داريم؛ همين كه عليه اصلاحطلبان و مواضع آنها موضع نگيرند كافي است ولي اگر انتظار داشته باشيم اين افراد شعارهاي اصلاحطلبانه را در مجلس مطرح كنند، قطعا اين انتظار برآورده نخواهد شد.
* عدم شركت اصلاحطلبان باعث خواهد شد كه تندروها تقويت شوند. به نظر شما در اين صورت دولت متضرر نخواهد شد؟
** قطعا اگر صحنه توسط اصلاحطلبان خالي شود اصولگرايان برنده مطلق خواهند شد و به هر آنچه ميخواهند جامع عمل خواهند پوشاند. ارزشمندترين هديه به تندروها كنارهگيري اصلاحطلبان است. اگر از انتخابات كنار بكشيم پروژه يكدست كردن تكميل خواهد شد و دولت با مشكلات متعددي روبه رو ميشود، حتي اگر مجلس آينده مجلس اصلاحطلب نباشد ولي سنگي در سر راه برنامههاي دولت قرار نگيرد كار بسيار بزرگي است.
جامعه نيز اين نگراني را دارد كه تندروها سر كار بيايند و جلوی برنامههاي دولت را بگيرند. به همين دليل جامعه با اين پيغام كه اگر كنارهگيري كنيم تندروها حاكم خواهند شد، الزام پيدا خواهد كرد كه آراي خود را در سبدهاي مشخصي بريزد. اگر يك بررسي دقيق انجام دهيم افراد گمنامي را خواهيم يافت كه با مجموعه خواستهاي جامعه هماهنگ باشند. من اطمينان دارم افراد معتدلي را ميتوان به مجلس فرستاد. درست است كه جناح مقابل تعداد زيادي كانديدا در سراسر كشور دارد ولي افراد متعهدی در ميان اصولگرايان وجود دارند كه بتوان به عملكرد مثبت آنها اميد داشت.
http://www.armandaily.ir/fa/Main/Detail/141768
ش.د9405371