چنین و چنان صفحه ای است که در آن داستان ها و حکایت های کوتاه با موضوعات اخلاقی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و... برای استفاده مخاطبین به صورت روزانه بارگذاری می شود.
حجت الاسلام قرائتي در كتاب خاطرات خود چنين آورده است؛ سالهاى اوّل طلبگى ام در قم، خواستم در مدرسه علميه آيةاللَّه گلپايگانى (قدس سره) حجره بگيرم ودرس بخوانم. گفتند: به كسانى كه لباس روحانيّت نپوشيده اند حجره نمى دهند. خودم خدمت ايشان رسيدم، فرمودند: شما كه لباس نداريد معلوم است كم درس خوانده ايد. به ايشان عرض كردم گرچه به من حجره نمى دهيد، ولى اجازه بدهيد يك مثال بزنم! اجازه فرمودند:
عرض كردم: مىگويند فردى در كاشان به حمام رفت، وقتى لباسهايش را بيرون آورد همه به او گفتند: اه، اه، چه آدم كثيفى! وقتى اين برخورد را ديد دوباره لباسهايش را پوشيد تا از حمام بيرون برود، گفتند: كجا مىروى؟ گفت: مىروم حمّام تا بيايم حمّام!
حال حكايت شماست كه مىگوئيد برو درس بخوان بعد بيا اينجا درس بخوان، برو روحانى شو بعد بيا اينجا روحانى شو. وقتى اين مثال را زدم ايشان خيلى خنديد و فرمود: به شما حجره مىدهيم، شما اينجا بمانيد.
خاطرات حجت الاسلام قرائتى(ج1)، ص: 34