(روزنامه اعتماد – 1395/02/29 – شماره 3530 – صفحه 10)
* در طول دو سال گذشته عراق بهشدت درگير مبارزه با داعش بوده است، اما اين تنها مشكل عراق نيست بلكه اكنون اختلافات سياسي دامنگير اين كشور شده است، جايگاه مجلس اعلاي عراق در اين مناقشات سياسي كجاست و چه سياستي را پيش گرفته است؟
** عراق اكنون در مرحله تنش سياسي داخلي ميان گروههاي مختلف به سر ميبرد. اين شرايط هم در داخل پارلمان عراق و هم در وضعيت عمومي كشور حاكم است. اين موضوع نيز حتي در داخل دولت هم ديده ميشود. منشا اين موضوع فساد اداري، عدم ارايه خدمات دولتي به مردم، حزبيگرايي، مهاسسه (سهمبندي در دولت) اساس مشكلات داخلي عراق است كه هر كدام به صورت مجزا موجب دامن زدن به اختلافات سياسي نيز شده است. مجموعه شرايط موجب شده است تا هركدام از جريانهاي سياسي عراقي خود را از اين اتهامات مبرا كند و برخي نيز سعي ميكنند تا از اين مساله استفاده كنند و جايگاه خود را حفظ يا حتي بهتر كنند. مجلس اعلا از ابتدا و به خصوص در دولت آقاي عبادي سعي كرد تا از طريق وزراي خود در دولت بهترين خدمات را به مردم عراق ارايه دهد و سعي فراواني در اين موضوع انجام داد. اما غول فساد بسيار گسترده و پيچيده است و براي از بين بردن آن نيازمند يك عزم ملي از سوي همه گروههاي سياسي است تا بتوانند فساد را در داخل عراق ريشهكن كنند.
تنشي كه به وجود آمده ناشي از اين مشكلاتي بود كه به آن اشاره كردم. مجلس اعلا در چند مقطع موضع خود را در رابطه با اين موضوع روشن كرد. نخست اينكه نبايد تنشها به دور از منطق گفتمان سياسي قرار گيرد زيرا هرچقدر به سمت تنش و حركتهاي فيزيكي پيش برويم مشكلات نيز افزايش پيدا ميكند كه متاسفانه در پارلمان عراق اين اتفاق رخ داد و اين موضوع هيچ فايدهاي جز ايجاد فضا براي پيشروي نيروهاي تكفيري داعش نخواهد داشت و پيروزيهاي چشمگيري كه در طول چند ماه گذشته در عراق عليه داعش شاهد آن بوديم تحتالشعاع قرار خواهد گرفت و برخي كشورهايي كه قصد دخالت در مسائل داخلي عراق دارند، از خلا به وجود آمده استفاده ميكنند و وارد مسائل داخلي عراق خواهند شد. نكته ديگري كه در اين بين وجود دارد اگر مساله تغيير دولت و تغيير وزراي دولت در طول يك سال اخير مطرح شده است بايد يك نوع نگاه عميق و متنوع وجود داشته باشد و اصلاحات در تمامي اركان دولت رخ دهد.
سهمبندي نبايد مانع حركت دولت در مسير سروسامان دادن به وضعيت داخلي عراق شود. اينكه نخستوزير از يك حزب باشد به معني اين نيست كه تمامي وزرا را زير سلطه خود قرار دهد و از اين موضوع سوءاستفاده شود. موضوع مهم ديگري كه وجود دارد بحث ايجاد يك دولت تكنوكرات است. به اين معني كه وزرا به صورت حرفهاي و تخصصي در هر پست قرار گيرند. البته تشكيل يك دولت تكنوكرات به اين معني نيست كه افرادي كه مخلصانه و مفيد در چارچوب دولت و خدمت به مردم عراق فعاليت كردهاند، به نام از بين بردن سهميهبندي در عراق از دولت كنار گذاشته شوند كه اين موضوع دولت را خالي از هرگونه افراد مخلص و فداكار خواهد كرد.
* پس از هجوم معترضان به منطقه الخضرا و تصرف پارلمان عراق به دست مردم، موضع مجلس اعلا در اين خصوص اندكي منفعلانه به نظر ميرسيد، موضع مجلس اعلا نسبت به وقايع اخير عراق چيست؟
** برخي اتفاقاتي كه رخ داد، به هيچوجه مورد تاييد ما نيست. نبايد به هيچ عنوان پارلمان عراق تضعيف شود زيرا پارلمان عراق منتخب مردم عراق است و بر اساس اين پارلمان دولت تشكيل ميشود و حيات سياسي عراق جريان پيدا ميكند. از همين رو ما اين نوع حركتها را قبول نداريم. اگرچه طبيعي است كه مخالفان و معترضاني در كشور وجود داشته باشد اما هر تغييري بايد به صورت دموكراتيك و بر اساس راي پارلمان باشد. زيرا پارلمان وظيفه تعيين دولت، نظارت بر دولت و تعريف خط و مشي دولت را بر عهده دارد و هر تغييري بايد در عراق بايد در صحن پارلمان انجام شود ولي تعطيل كردن و ايجاد تنش و درگيري در پارلمان كه منجر به پرتاب كردن برخي اشيا به سمت نخستوزير از سوي نمايندگان نيز شد به هيچ عنوان مورد قبول ما نيست. اما منظور شما را از منفعلانه متوجه نميشوم.
* پس از هجوم معترضان به سمت پارلمان گمان ميرفت كه مجلس اعلا موضع مشخصي در قبال معترضان اتخاذ كند اما اين موضع چندان روشن و قاطع نبود كه حركت معترضان و اعتراضاتي كه در منطقه خضرا برگزار شد مورد تاييد مجلس اعلا قرار داشت يا خير؟ همچنين براي حل اين موضوع مجلس اعلا بهطور مشخص چه موضعي را دنبال ميكند؟
** بهطور روشن و واضح در روز عيد مبعث سيد عمار حكيم چند نكته را در اين خصوص بيان كردند كه موضعگيري رسمي مجلس اعلا محسوب ميشود. ابتدا عرض كردم كه اين تنشها مورد قبول ما نيست، دوم اينكه بايد گفتوگو ميان گروهها محور كار قرار گيرد و بايد در مسير تسريع اصلاحات قدم برداشته شود كه اين موضوع نبايد مختص به وزرا باشد بلكه در تمامي ردهها اصلاحات انجام شود. تظاهرات حق مردم عراق است اما بايد اين موضوع به شكل مدني باشد. ما در اين تظاهرات احساس كرديم افرادي از بيگانگان و حزب بعث درون مردم نفوذ كردند كه موجب به وجود آمدن حركات تند و خطرناك در اين تظاهرات شد. نكته مهمي كه اكنون براي حل بحران سياسي در عراق مطرح شده است، تشكيل يك فراكسيون از نيروهاي مختلف سياسي فراتراز طايفه و قوميت در عراق است كه در آن نيروهاي شيعه، سني و كرد گرد هم جمع ميشوند تا بتوانند بر اساس آن دولت تشكيل شود و اگر مخالفيني وجود دارد بتوانند مخالفت خود را ادامه دهند.
* همانطور كه ميدانيد جريان صدر تظاهرات اخير در عراق را رهبري كرد، اختلاف ديدگاه شما با جريان صدر و به خصوص در وقايع اخير عراق تا چه حد است؟
** هر دو گروه همواره دولت را به اصلاحات دعوت كردهاند و متفق هستند كه دولت عراق با اين وضعيتي كه اكنون دارد نميتواند كار خود را ادامه دهد و بايد خدمات رساني به مردم انجام شود منتها در برخي روشها ممكن است اختلاف نظرها وجود داشته باشد.
* يعني در روش با جريان صدر مشكل داريد؟
** در بعضي مسائل بله؛ البته جريان صدر از جمله جريانهاي قديمي و ريشهدار و تاثيرگذار در عراق است. مساله تظاهرات نيز يك موضوع طبيعي محسوب ميشود. اما بعضي از وقايع را مطمئن هستيم كه مورد تاييد شخص جناب صدر هم نيست. بهطور مثال ورود به پارلمان از جمله آنهاست.
* يعني به نظر شما ايشان نميتوانستند اين موضوع را كنترل كنند؟
** بعضي شنيدهها از اعضاي جريان صدر حاكي از آن است كه حمله به پارلمان عراق با دستور آنها صورت نگرفته است. متاسفانه برخي افراد در اين تظاهرات به صورت نفوذي حضور پيدا كرده بودند كه متاسفانه شاهد شعارهايي عليه ايران نيز بوديم كه اصلا مورد قبول ما نيست، زيرا ايران نقش بسيار مثبتي را در بيرون راندن داعش در بخشهاي مختلف عراق ايفا كرده است.
* شما گفتيد در بحث پارلمان هم اين اقدام در اختيار جريان صدر نبوده پس بر سر چه موضوعي اختلاف وجود دارد؟
** مطلبي را كه گفتم بر اساس شنيدهها بوده است.
* پس اين نوع از اقدامات مورد تاييد شما نيست؟
** اين اقدامات به هيچوجه مورد تاييد ما نيست، اما حق تظاهرات يك امر طبيعي است.
* در ساليان گذشته شاهد آن بوديم كه گروههاي شيعي در مواقع حساس اختلافات را كنار ميگذاشتند و متحد ميشدند، اما در طول دوسال گذشته به نظر ميرسد اين شكاف به حدي رسيده كه كنترل آن از دست تمامي گروههاي شيعي خارج شده است، چرا اين شكاف به وجود آمده كه نميتوانند دولت را مديريت كنند و با اين چالش جدي سياسي در عراق روبهرو هستيم؟
** پيچيدگيهايي كه اكنون شاهد آن هستيم پيش از انتخابات سراسري در داخل عراق آغاز شد. بعضي از گروهها و شخصيتها حق خود ميدانستند كه زمام امور را در دست بگيرند كه اين اتفاق رخ نداد. بهطور مثال آقاي مالكي، رييس حزب دولت قانون با بيش از ٩٠ كرسي حق نخستوزيري را براي خود قايل بود. ولي با اراده گروههاي كرد، سني و حتي برخي گروههاي شيعي مواجه شد و در نهايت از همان حزب آقاي عبادي براي پست نخستوزيري تعيين شد. كشمكشها متاسفانه در داخل برخي گروهها باعث شد تا مشكلات بيرون از گروههاي سياسي شيعي درز كند.
عملكرد سابق دولت مزيد بر علت شده بود كه در رابطه دولت با سنيها و كردها تنشهاي زيادي ايجاد كند. البته نميخواهيم بگوييم كدام گروه حق دارد. اما اينكه مساله گفتوگو ميان گروههاي مختلف سياسي به خوبي انجام نشد. شايد هم برخي دخالتهاي خارجي باعث شد تا به اختلافات دامن بزند. متاسفانه برخي تحت تاثير تبليغات و دخالتهاي خارجي وارد اين جريان شدهاند. اما ما اعتقاد داريم شيعيان عراق بهطور عمومي متاثر از دولتهاي خارجي كه نميخواهند عراق جديد شكل بگيرد، نيستند.
* آيا اكنون مجلس اعلا از آقاي عبادي براي تغيير كابينه و اصلاحات حمايت ميكند؟
** در اجراي اصلاحات حقيقي كه به صورت علمي انجام ميشود و افراد خوب و پاك در دولت قرار گيرد ما آنها را تاييد ميكنيم اما هرگونه سستي در اجراي اصلاحات مورد تاييد ما نيست.
* به نظر ميرسد معيارها در عراق براي هرگروه متفاوت است. وقتي آقاي عبادي كابينه تكنوكرات معرفي ميكند اعتراضها اوج ميگيرد، كابينهاي بر اساس سهميهبندي معرفي ميكند برخي ديگر مخالفت ميكنند؟
** بايد اعتراف كنيم كه يك مشكل اساسي پس از سقوط صدام در عراق به وجود آمده است. متاسفانه سهميهبندي در دولت عراق شكل گرفت و در هر تصميم، قانون و تعيين هر پست و مقامي، اين مساله روبهروي مسوولان عراقي قرار گرفت و اين يكي از بيماريهاي وضعيت كنوني عراق است. اگر ميخواهيم خود را از اين وضعيت خارج كنيم نيازمند كاري سخت و طاقتفرساست كه ايثارگري و فداكاري زيادي را از سوي نيروهاي سياسي ميطلبد.
متاسفانه تاكنون اين اتفاق رخ نداده است و اميدواريم كه پس از تنشهاي سياسي و اوضاع حاكم بر عراق باعث شود تا اين تفكر در عراق شكل بگيرد. مضاف براينكه اگر فرض كنيم نتوانيم شرايط را از سهميهبندي خارج كنيم، چه ايرادي دارد كه از حزب الدعوه فردي نخستوزير يا وزير شود اما عملكرد آن بر مبناي حزبي و گروهي نباشد و براي كل عراق فعاليت كند و به همه عراق به صورت يكسان نگاه كند. اين موضوع باعث ميشود كه رفتهرفته شاهد خارج شدن از موضوع سهميهبندي خواهيم بود و بر اساس عملكرد افراد و نيروهاي سياسي قضاوت خواهند شد نه بر مبناي سهميهبندي سياسي و جناحي.
* آيا عراق اكنون اين آمادگي را دارد كه فردي مانند اياد علاوي يا از نزديكان وي به پست نخستوزيري برسد؟
** در حال حاضر اين اتفاق رخ داده اما بسيار ضعيف است. اين اتفاق در تفكر و ديدگاه در حال تغيير است. رهبران و جناحهاي سياسي مشاهده ميكنند كه نگاه و عملكرد حزبي و قوميتي كاري براي عراق انجام نميدهد و براي آنها نيز زيانبار خواهد بود و نميتوانند كار خود را پيش ببرند.
* اگر زماني آقاي مالكي قصد بازگشت به قدرت را داشته باشند مجلس اعلا از بازگشت ايشان حمايت ميكند؟
** ما كه علاقهمند به بازگشت ايشان نيستيم. ولي اين موضوع بستگي به توافق گروههاي سياسي مختلف چه در شيعيان و چه در احزاب كردي و سني و ساير گروهها دارد. همچنين در پارلمان نيز بايد يك اتفاق نظر به وجود آيد. مهمترين نكته اين است كه آقاي مالكي بايد برنامه خود را به صورت واضح و روشن ارايه دهد. البته اين موضوع براي هركسي كه بخواهد نخستوزير شود صدق ميكند و نميخواهم روي اسم تاكيد كنم. هر فردي كه براي تشكيل دولت معرفي ميشود ابتدا بايد برنامه ارايه دهد، كه مهمترين موضوع بحث مبارزه با فساد است. آقاي مالكي متاسفانه در عملكرد سابق خود نتوانسته موضوع مبارزه با فساد را مدنظر قرار دهد.
* از روند اصلاحات آقاي عبادي تا چه حد راضي هستيد؟
** بسيار ضعيف است.
* آيا با توجه به محدوديتهايي كه داشتند تواني بيش از اين داشتند و انجام ندادند؟
** ايشان كارهايي انجام دادند، اما آنطور كه بايد و شايد نبوده است. با توجه به پشتيبانيهايي كه از ايشان در ابتداي دوره نخستوزيري وجود داشت، انتظار بيشتري براي اجراي روند اصلاحات ميرفت اما متاسفانه اين اتفاق رخ نداد و پشتيباني با عملكرد تناسب چنداني نداشت. البته مشكلات ديگري روبهروي آقاي عبادي وجود دارد كه از جمله آن ميتوان به مسائل اقتصادي و مبارزه با داعش اشاره كرده كه از آنها نميتوان به راحتي عبور كرد.
* سيزده سال از سقوط صدام ميگذرد و هنوز گروههاي مختلف سياسي در عراق نتوانستند به يك چارچوب سياسي براي تشكيل دولت دست پيدا كنند؟و اينكه اگر مدل لبنان مناسب بود چرا در عراق جواب نداد و اگر مناسب نبود چرا در عراق پياده شد؟
** عملكرد گروههاي سياسي در عراق پس از سقوط صدام بسيار خوب و مناسب بود. بر اساس اين عملكرد مجلس نمايندگان تشكيل شد، قانون اساسي نوشته شد و دولت نيز شكل گرفت و بر اساس توافق كارهاي زيادي نيز انجام شد. در آن زمان مساله اقليت و اكثريت مطرح نبود و همهچيز با توافق سياسي انجام گرفت. اين توافق نيز بسيار كارساز بود. بعضيها البته از تمامي گروهها سعي كردند بيش از حق خودشان به دنبال منافع باشند. اين موضوع در تمامي طيفهاي سياسي سني، كردي و شيعه ديده شد. از همين رو اين چالش، توافقي كه پيش از آن دستاورد خوبي براي عراق داشت را متاسفانه از بين برد. اگرچه شرايط در عراق تا حدودي شبيه به لبنان بود اما همهچيز بر مبناي توافق شكل گرفت و وقتي وارد جزييات ميشويم به اين نتيجه ميرسيم سيستم در عراق با لبنان متفاوت است.
* آقاي مسرور بارزاني رييس شوراي امنيت منطقه كردستان عراق به تازگي اعلام كردند كه قصد پايان سالها همجواري با عراق را دارند و به سمت استقلال پيش خواهند رفت، اگر يك زماني اين اتفاق رخ دهد دولت و گروههاي سياسي در عراق چه واكنشي به اين موضوع نشان خواهند داد؟
** ما به عنوان مجلس اعلا، سعي داريم تا وحدت عراق حفظ شود، زيرا استقلال به ضرر همگي تمام خواهد شد و ما خواهان آن نيستيم كه هيچگاه كردستان از عراق جدا شود زيرا بخشي عزيز از كشور محسوب ميشود. ما خواهان آن هستيم كه در عراق باقي بماند. ميتوان راههايي را براي اداره كشور انتخاب كرد كه برخي از خواستههاي مردم كرد در عراق محقق شود كه اين موضوع كماكان مورد بحث است. ميتوان اين موضوع را از طريق روشهايي كه در كشورهاي مختلف دنيا حاكم است در عراق نيز پياده كرد اما هيچگاه ما خواهان استقلال كردستان نيستيم.
* اگر يك زماني اين استقلال رخ دهد اين را آغازي بر چند پاره شدن عراق ميدانيد؟ زيرا بحث استقلال كردستان جديتر از هر زمان ديگري مطرح است.
** هنوز ما به اين بحث نرسيدهايم كه اگر استقلال كردستان عراق اتفاق افتاد چه بايد انجام دهيم. زيرا بحث هنوز تنها در حد حرف است. براي آنها استقلال قطعا سخت خواهد بود و به آساني نميتوانند اعلام استقلال كنند. زيرا ارتباطات ميان اقليم كردستان و ساير مناطق عراق بسيار تنگاتنگ است كه جدايي از آن آسان نيست. كردها بنا به يك خواسته تاريخي بر روي مساله استقلال كار كرده و فعاليت داشتهاند تا بتوانند يك كشور مستقل تشكيل دهند اما خود آنها ميدانند كه كار آساني نخواهد بود و مستلزم كارهاي زيادي است تا بتوانند به استقلال دست پيدا كنند.
* همانطور كه شما گفتيد هنوز به آينده پس از برگزاري رفراندوم در ميان گروههاي عراقي فكر نشده است اين عدم عاقبت انديشي فكر نميكنيد خطرناك باشد؟
** عراق اكنون در وضعيت بسيار سختي قرار دارد كه از جمله مهمترين آن مبارزه با داعش است. چالشهاي اقتصادي و سياسي كه در عراق وجود دارد همگي درگير اين مسائل هستند. حتي كردها هم به نوعي با آن درگير هستند. اكنون كردها اگرچه اين موضوع استقلال را مطرح ميكنند اما جزييات اين مسائل هم در ميان خود كردها مورد بحث است. احزاب كردي ابتدا بايد ميان خود به توافق بر سر برگزاري رفراندوم برسند. نكته مهم ديگر مسائل اجرايي است كه در راس آنها برقراري امنيت كردستان قرار دارد. زيرا اكنون استان نينوا كه در اختيار داعش قرار دارد همجوار با اقليم كردستان عراق قرار دارد. موضوع ديگر از نظر ژئوپولتيك است. همانگونه كه ميدانيد كردستان عراق به هيچ دريايي متصل نيست، كشورهاي همجوار از جمله تركيه، ايران، سوريه و خود عراق اين استقلال را نميپذيرند. اين مسائل را خود كردها هم ميدانند اما موضوع استقلال كردستان تبديل به يك آرمان براي آنها شده است تا بتوانند يك كشور مستقل داشته باشند.
* اين اتفاق براي كردستان شدني است يا خير؟
** نمي دانم و به اين موضوع فكر نكردم.
* خبرهايي از اختلافات ميان ايران و عراق در برخي مسائل از جمله اصلاحات سياسي شنيده ميشود، اين موضوع را تا چه حد صحيح ميدانيد؟
** روابط استراتژيك ميان ايران و عراق به هيچ عنوان تاكنون مورد بحث قرار نگرفته است و يك ارتباط تنگاتنگ استراتژيك ميان تهران و بغداد وجود دارد كه ناشي از پشتيبانيهاي جمهوري اسلامي ايران از عراق است. اكنون نيز پشتيبانيهايي كه از سوي جمهوري اسلامي به صورت مستشاري از عراق در جنگ با داعش انجام شده نمايان است. پشتيبانيهاي جمهوري اسلامي در رابطه با وضعيت سياسي عراق نيز همينگونه است. اگرچه جمهوري اسلامي شخص ديگري را براي پست نخستوزيري عراق ميپسندد اما سياست ايران در راستاي حمايت و پشتيباني از دولت عراق قرار دارد. اختلاف نظرها ميان هر دو كشور وجود دارد و اختلافات جزيي ميان ايران و عراق نيز هست و بر سر بسياري از اين موضوعات و اختلافات جزيي نيز به توافق رسيدند و اكنون من موضوعي را نميبينم كه يك اختلاف حاد و جدي ميان دو طرف وجود داشته باشد كه از جمله آن ميتوان به بحث اروند رود اشاره كرد كه كماكان وجود دارد كه بسيار اختلاف جزيي است. اما در مسائل استراتژيك هيچ اختلاف نظري وجود ندارد.
* عربستان پس از ٢٥ سال سفارت خود در بغداد را بازگشايي كرد، خبرهايي شنيده ميشود كه عربستان در تلاش است تا مواضع تهران-بغداد را از هم دور كند اين موضوع را تا چه حد قابل اعتنا ميبينيد؟
** اگر فكر ميكنيد كه سفارتخانه كشوري همجوار در بغداد بتواند در روابط استراتژيك ميان تهران و بغداد خللي ايجاد كند امكان آن به هيچ عنوان وجود ندارد و حتي امريكا نيز نتوانسته اين كار را انجام دهد. اگرچه ما برخي شيطنتهايي را از سوي سفير عربستان در عراق شاهد بوديم اما برخي موضوعات و اقداماتي كه به سفير نسبت داده شده نادرست است و سفير در حدي نيست كه بتواند اقدامي عليه روابط استراتژيك انجام دهد.
* شما در صحبتهاي خود اشاره كرديد كه برخي افراد نفوذي در ميان تظاهراتكنندگان عراقي حضور داشتهاند، آيا اين نفوذيها خودي بودند يا ناخودي؟
** زماني كه سخن از نفوذي ميگوييم قطعا از خارج از كشور تغذيه شدهاند. نفوذي يعني بعثي كه قصد ايجاد يك غوغا را در عراق دارند.
* يعني عربستان را در اين موضوع دخيل نميدانيد؟
** ما اين موضوع را نفي نميكنيم اما مدرك و دليل محكمي در خصوص دخالت عربستان در اين خصوص پيدا نكرديم. اما احتمال دخالت عربستان را به اين دليل ميدهيم كه عربستان از جمله كشورهايي است كه نميخواهد وضعيت جديد در عراق را بپذيرد. اين يكي از اشكالاتي است كه روابط ما با عربستان را تيره ميكند.
* در حال حاضر نگاه امريكا نسبت به كمكهايي كه ايران به عراق در مبارزه با تروريسم و داعش انجام داده، چيست؟
** نگاه امريكا بهطور مختصر اين است كه ايران نبايد در عراق نفوذ داشته باشد. در حالي كه شاهد آن هستيم كه ايران نخستين كشوري بود كه به عراق در جلوگيري از هجوم داعش كمك كرد. به اين مساله كردها، شيعيان و حتي سنيها نيز اذعان دارند. ما مشاهده كرديم كه مسعود بارزاني، رييس اقليم كردستان عراق صراحتا اعلام كرد كه اگر كمكهاي ايران نبود در برابر داعش شكست ميخورديم. اين اظهارات واضح و روشن آقاي بارزاني در حدود يكسال پيش درخصوص ايران بود. هدف امريكا نيز اين است كه نقش ايران در كمك به عراق را كمرنگ و كمكم دو طرف را از يكديگر دور كند كه ما اين را به هيچ عنوان قبول نداريم.
* يعني با توجه به اينكه هدف دو طرف مبارزه با تروريسم است بازهم امريكا تمايلي به حضور ايران در عراق ندارد؟
** اگرچه برخي مواضع مشترك وجود دارد. بهطور مثال جان كري، وزير امورخارجه امريكا رسما اعلام كرد كه امريكا، روسيه و ايران در مسير حل بحران سوريه قدم بردارند. آوردن نام ايران به اين معني است كه آنها ميدانند ايران نقش بسيار مهمي در وضعيت عراق دارد. امريكا اگرچه هدف اصلي خود را از بين بردن تروريسم در منطقه اعلام ميكند كه مبادا به كشورهايي كه مدنظر آنها است اين تروريسم نفوذ پيدا نكند اما هدف مهم ديگر اين است كه امريكا قصد دارد تكفيريها را تبديل به آلت دست خود كند تا درجاهايي كه ميخواهد حضور داشته باشند.
http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=43927
ش.د9500218