(روزنامه همدلي - 1395/03/04 - شماره 326 - صفحه 1)
* آقای داوری، آقای احمدینژاد در دوران ریاست جمهوریاش به صورت فراوان در رسانهها حضور پیدا کرد و با رسانهها گفتوگو کرد. اکنون که سه سال از دوران ریاست جمهوریشان میگذرد، تقریبا شما به زبان او در مطبوعات تبدیل شدهاید. فکر میکنید چرا وی حاضر نمیشود در برابر خبرنگاران قرار بگیرد؟
** این تعبیر شماست. من تعبیرهای خودم را بیان میکنم. من در واقع دریافتی را که از دولت سابق دارم توضیح میدهم که ممکن است تعبیر دقیقی نباشد. به هرحال آنچه من میگویم نظرات شخصی من است. من هیچ وقت صحبتهایم را با آقای احمدینژاد هماهنگ نمیکنم یا از ایشان درباره صحبتهایم نظر نمیخواهم.
* یعنی ممکن است آقای احمدینژاد نظرات شما را قبول نداشته باشد؟
** نه، میخواهم بگویم نظرات ما الزاما با ایشان انطباقی ندارد.
* تاکنون اتفاق افتاده که وی بخواهد به صحبتهای شما ایرادی وارد کند؟
** حتما اینطور بوده است و ایشان نکاتی را به بنده تذکر دادهاند.
* فکر میکنید اگر خبرنگاران بخواهند با آقای احمدینژاد گفتوگو کنند، وی بپذیرد؟
** نه، آقای احمدینژاد قصد ندارد مصاحبه کند.
* هدفشان چیست که برعکس ریاستجمهوری در برابر رسانهها حاضر نمیشود؟
** در دوران ریاست جمهوری ایشان مسئول بودند. مسئول یعنی پاسخگو. در واقع باید میآمدند درباره عملکرد و اقدامات دولتشان به مردم اطلاعرسانی میکردند. الان ایشان مسئولیتی ندارند که بخواهند پاسخگو باشند.
* ما شاهد این بودیم که از آغاز سال 95 تا به حال چند سفر داشته است که همین سفر اخیر او به زنجان نمونهای از آن است. این سفرها با کدام عنوان احمدینژاد انجام میشود؟ رئیسجمهور سابق، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام یا ...؟
** ببینید بخشی از شهروندان زنجانی، خانواده شهدا و ایثارگران از ایشان دعوت کرده بودند. ایشان هم به عنوان یک شخص حقیقی به زنجان رفتند تا در برنامه خانواده شهدا و ایثارگران زنجان شرکت کنند.
* این سفرها با چه دلیل و هدفی صورت میگیرد؟
** دلیل سفرها دعوتهای زیادی است که از ایشان میشود. تعداد دعوتهای وی از اقصی نقاط کشور هر روز افزایش پیدا میکند و اگر آقای احمدینژاد روزی دو سفر هم داشته باشد نمیتواند به دعوتها پاسخ دهد.
* این دعوتها از کجا صورت میگیرد؟
** خانوادههای شهدا، هیاتهای مذهبی، ایثارگران و بعضا دانشگاهیان. ایشان هم بر اساس برنامه زمانیشان به این سفرها پاسخ میدهد.
* اما مایل نیست با خبرنگاران گفتوگو کند.
** من نمیدانم چرا با رسانهها مصاحبه نمیکند، اما بنای ایشان بر سکوت در امور جاری است. وقتی کسی وارد بحث مصاحبه میشود طبیعتا باید وارد مسائل جزئیتر و مسائل روز شود. اما آقای احمدینژاد میخواهد در برابر مسائل روز سکوت کند. شما همین سفر اخیر را که نگاه بیندازید میبینید عمدتا روی مبانی و دیدگاههای اساسی انقلاب صحبت کرد. ایشان معتقدند خطری که در حال حاضر انقلاب را تهدید میکند، تحریف دیدگاههای حضرت امام است. ایشان اعتقاد دارند نسبت به این دیدگاهها باید تبیین جدی صورت بگیرد.
* هدف از تبیین دیدگاههای امام و انقلاب گفتمانسازی برای یک خیز بلند سیاسی نیست؟
** باید بگویم تعریف و شناخت دوستان از آقای احمدینژاد اشتباه است. آقای احمدینژاد اگر بنا داشته باشد وارد صحنه انتخابات شود با احدی تعارف ندارد و اعلام کاندیداتوری میکند. وی آنقدر جسارت دارد که نخواهد رفتارهایش را پشت یک سری عناوین مخفی کند. آقای احمدینژاد واقعا به این نتیجه رسیده است که مساله امروز انقلاب خطر تحریف مبانی انقلاب و دیدگاههای حضرت امام است. اگر روزی هم بنا داشته باشد در صحنه سیاسی به عنوان یک کنشگر حضور داشته باشد، اعلام میکند. با شناختی که من از ایشان دارم میدانم ایشان این جسارت را دارد که حرفش را بزند و اقدام کند.
* آقای داوری سفرهای زیاد این ظن را ایجاد میکند که قصدی برای ریاست جمهوری دارد.
** هرکسی میتواند تحلیل شخصی خودش را از شخصیتها داشته باشد اما باید دید این تحلیلها چقدر مبتنی بر واقعیت هستند. واقعا آقای احمدینژاد اراده انتخاباتی ندارد. من خودم هم شرایط امروز را مهیا نمیبینم که ایشان بخواهد در صحنه سیاسی به عنوان یک کن گر انتخاباتی حضور داشته باشد.
* چرا؟
** ما امروز مسائل مهمتری در کشور داریم. با توجه به شرایطی که در منطقه وجود دارد و همچنین جریاناتی امروز برای تحریف اندیشههای امام در صحنه حضور دارند، ما با موضوعات مهمتر از انتخابات روبهرو هستیم.
* این جریانات کدام هستند؛ آیا این سکوت از سوی آقای احمدینژاد میتواند به ریشهکن کردن تحریفها کمک کند؟
** آقای احمدینژاد در حوزه تبیین اندیشههای امام سکوت نکرده، سکوت ایشان در حوزههای سیاسی و روز است. اگر صحبتهای آقای احمدینژاد در همین سه سفر آمل، جیرفت و زنجان را تحلیل محتوا کنید، میبینید در مجموع سه سفر ایشان حدود 15هزار کلمه صحبت کردهاند و این 15هزار کلمه مبتنی بر سه اصل عدالت، آزادی و امامت بوده است. ایشان این سه محور را تبیین کردهاند.
* به هرحال همین سفرها هزینههایی دارد.
** هزینهها را ایشان پرداخت نمیکند. ایشان در سفرها میهمان هستند و میزبان هزینهها را پرداخت میکند. شما باید از میزبانها سوال کنید سفرها چقدر هزینه دارد. آقای احمدینژاد به عنوان میهمان فقط سوار ماشینشان میشوند به شهرها میروند و برمیگردند. هزینهها را گروههای اجتماعی فعال پرداخت میکنند که یا هیاتهای مذهبی هستند یا ایثارگران. این گروهها خودشان تشکیلات و مجموعه دارند. این بحثهای حاشیهسازی بیارزش است.
* در همین سفر زنجان تخمین میزنید چه تعداد برای سخنرانی آقای احمدینژاد آمده بودند؟
** برآورد ما این است که حدود 20هزار نفر در همایش مسجد آقاسید حضور داشتند.
* فکر میکنید واقعا هیاتهای مذهبی میتوانند این تعداد جمعیت را پشتیبانی کنند؟
** حتما همینطور است. مخصوص اگر سخنران ویژه یک هیات فردی به محبوبیت آقای احمدینژاد باشد، این عدد عجیب نیست. ضمن اینکه همین را بگذارید در کنار کارشکنیهایی که دولتیها برای سفر آقای احمدینژاد انجام میدهند و تلاش میکنند سخنرانی ایشان در مجامع عمومی با شکست روبهرو شود. آقای احمدینژاد در هر سه سفری که در سال 95 داشتند با کارشکنی مستقیم مسئولان دولتی روبهرو بودند.
* مثلا؟
** شما مواضع استاندار زنجان، فرمانداری جیرفت و فرمانداری آمل را دنبال کنید تا ببینید چقدر کارشکنی کردند تا برنامهها با شکست روبهرو شود.
* شما به بحث تبیین دیدگاههای امام و انقلاب اشاره کردید. ضمن آنکه چندی پیش اصطلاح وکیل مدافع شیطان را برای آقای روحانی به کار بردید که ما از امام سراغ نداریم برای رئیس دولت چنین الفاظی را به کار ببرند. خودتان فکر میکنید به کار بردن چنین لفظی برای رئیسجمهوری که مورد تایید مردم و مقام معظم رهبری است، با دیدگاههای امام انطباق دارد؟
** اتفاقا اگر به دیدگاههای امام مراجعه کنیم این حرف معنا پیدا میکند. حضرت امام آمریکا را شیطان بزرگ نامیدند. آقای روحانی و دولتشان در این سه سال به جز بزک کردن و زیبانمایی شیطان کار دیگری نکردند. مگر آقای روحانی نبود که اوباما را هوشمند و مودب خواند؟ مگر آقای روحانی نبود که دزدی آمریکاییها در روز روشن را به گردن دولت قبل انداخت. اینها کار یک وکیل مدافع است. طرف مقابل ما مگر شیطان بزرگ نیست؟ پس آقای روحانی وکیل مدافع شیطان است. اتفاقا بر اساس دیدگاههای امام آقای روحانی وکیل مدافع شیطان است. منظور من از شیطان ابلیس نیست.
* پس با توجه به اینکه در سوی مقابل آقای احمدینژاد قرار دارد که قصد احیا و تبیین گفتمان انقلاب و امام را دارد، ایشان وکیل مدافع چه کسی هستند؟
** آقای احمدینژاد نماینده تودههای مستضعف و نیروهای انقلابی در صحنه سیاست ایران بودند. اگر دولتهای ایران را بررسی کنیم در دوره کوتاه یک ساله شهید رجایی نماینده مستضعفین بودند و در دوره هشت سالهای آقای احمدینژاد نماینده تودههای مستضعف بودند. البته مستضعف نه به معنای ضعیف. مستضعف به معنای اینکه طبقاتی به واسطه اقلیت محدودی به اسارات و ضعف کشیده شدند و از منافعشان دور ماندند. آقای روحانی و آقای هاشمی هم نماینده طبقاتی هستند که جامعه را به استضعاف کشاندند.
* میتوان چنین استنباط کرد که شما دوگانه روحانی – احمدینژاد را دوگانه شیطان و تودههای مردم میدانید؟
** بله واقعیت این است ما نقطهای که میخواهیم به آن حمله کنیم شیطان است. مهمترین تضاد در عالم تضاد بین آدم و شیطان است که نمادهای آنها در سطح واقعی سیاسی وارد و با هم درگیر میشوند. یعنی مسالهمان فراتر از تضاد با آقای هاشمی و آقای روحانی است. تضادی که آقای احمدینژاد دنبال میکند تضاد واقعی انسان و شیطان است. ما در قرآن داریم که شیطان دشمن بین و آشکار انسان است.
* در نهایت نمیتوان این استنباط را کرد که آقای احمدینژاد برای این تضاد دوباره وارد عرصه سیاسی میشود؟
** این میتواند در حوزههای گفتمانی و ترویجی باشد. البته من هیچ الزامی نمیبینم که این تضاد به انتخابات منجر نشود. اما واقعیت این است که رویکرد یک رویکرد انتخاباتی نیست. دعوا، دعوای امروز و دیروز و 30سال پیش نیست، یک تضادی به قدمت تاریخ خلقت انسان است، که از جنگ هابیل و قابیل شروع شده و تا امروز ادامه پیدا کرده است.
* امروز در فضایی که ما شاهد آن هستیم طیف (البته در اقلیتی) نزدیک به آقای احمدینژاد وارد مجلس شدهاند، وی را نمایندگی نمیکنند؟
** من از مراوداتشان اطلاعی ندارم. چون از جزئیات مناسبات خیلی اطلاع ندارم. البته طیف زیادی از نمایندگان چه در مجلس نهم و چه در مجلس دهم به آقای احمدینژاد علاقهمند هستند. اما اینکه آقای احمدینژاد چه مراوداتی با آنها دارند، اطلاع ندارم.
http://hamdelidaily.ir/?newsid=11549
ش.د9500424