(روزنامه جوان ـ 1394/10/10 ـ شماره 4712 ـ صفحه 5)
راهكارهاي نظام سلطه جهت مقابله با خط اصيل اسلامي و شيعي متفاوت و متنوع است كه در هر برههاي به اشكال جديد رونمايي ميشود كه ماهيت و هدف آنها يكسان بوده و مأموريت واحدي را دنبال ميكند، اما يكي از محورهاي ثابت اين جريان طي سالهاي اخير اختلافافكني بين شيعه و سني به بهانههاي مختلف بوده است.
تفرقهافكني بين مسلمانان در حالي همچنان در دستور كار مقامات امريكايي و انگليسي قرار دارد كه بيشترين صدمات را اين دو كشور به منافع ملي و عمومي مسلمانان جهان وارد كرده است.
تشيع انگليسي كليد واژهاي است كه اخيراً بر سر زبانها افتاده آن هم پس از «اسلام امريكايي» كه حضرت امام آن را در برابر اسلام ناب محمدي تبيين كردند. طي سالهاي اخير بارها رهبر معظم انقلاب امت اسلامي را از تهديدي خطرناك به نام تشيع انگليسي و سني امريكايي برحذر داشتهاند؛ تشيعي كه با حمايت سرويس اطلاعاتي كشورهاي غربي حمايت و ترويج ميشود و با هزينههاي سنگين تبليغاتي، تمام توان خود را براي پيوند شيعه با خشونت و قرار دادن آن در مقابل ساير فرق اسلامي قرار داده است، اين تشيع اگر چه طبق شواهد و اسناد وابستگي كامل به انگليس دارد - به عنوان نمونه حمايتهاي همه جانبه از مبلغين اين جريان - اما همين كه اين جريان خواسته يا ناخواسته در حال خدمت به منافع استعمارگران ميباشد، كافي است تا آن را تشيع انگليسي بناميم.
سني امريكايي هم دقيقاً با چنين رويكردي به مقابله با اسلام اصيل برخاسته و درصدد زمينهسازي براي پيشبرد اهداف نظام سلطه در مناطق اسلامي است. اسلام امريكايي، قرائت و تفسيري از اسلام است كه با به انحراف كشيدن تعاليم ناب اسلامي، امت اسلامي را از آرمانها و خواستههاي اصيل آن دور ميسازد و از اين طريق در حال خدمت به حكومتهاي استعمارگر است. رهبر معظم انقلاب در چند سال اخير و در مناسبتهاي مختلف بر كليدواژههاي «تسنن امريكايي» و «تشيع امريكايي» تأكيد داشتهاند. ايشان در يكي از سخنرانيهاي خود ضمن تبيين اختلافافكني امريكا در ميان شيعه و سني تصريح كردند: «به اين هم شيعه توجه كند هم سني. بازي دشمن را نخورد. آن تسنني كه امريكا از آن حمايت كند و آن تشيعي كه از مركز لندن صادر شود به دنيا، اينها مثل هم هستند. هر دو برادران شيطان هستند و هر دو عوامل امريكا و غرب و استكبار هستند.» سال گذشته نيز در ايام هفته وحدت، مقام معظم رهبري نسبت به تشيع مرتبط با انگليس و تسنن مزدور امريكا هشدار داده بودند. رهبر معظم انقلاب در تبيين عوامل ايجاد اتحاد دنياي اسلامي، پرهيز از «سوءظن و اهانت فرق مختلف شيعه و سني نسبت به يكديگر» را بسيار مهم دانستند و با اشاره به تلاش گسترده مراكز «جاسوسي و اطلاعاتي» غرب براي تفرقهافكني خاطرنشان كردند: «آن تشيعي كه با MI6 انگليس مرتبط است و آن تسنني كه مزدور CIA است هر دو ضد اسلام و ضد پيامبرند.»
معظم له همچنين در هفته اخير و در جمع سفراي كشورهاي اسلامي ميفرمايند: «از هنگامي كه موضوع شيعه و سني در ادبيات مقامات و سياستمداران امريكايي مطرح شد، اهل فهم و اهل نظر نگران شدند زيرا مشخص بود آنها بهدنبال يك توطئه جديد و خطرناكتر از قبل هستند.» رهبر معظم انقلاب همچنين ميافزايند: «امريكاييها با اصل اسلام مخالف هستند و نبايد فريب اظهارات آنها را در حمايت از برخي فرقهها خورد... اظهارات رئيسجمهور قبلي امريكا بعد از ماجراي 11 سپتامبر كه سخن از جنگ صليبي بر زبان آورد، در واقع نشاندهنده جنگ دنياي استكبار با اسلام است... مقامات فعلي امريكا با اصل اسلام مخالف و برخلاف اظهاراتي كه ميكنند، به دنبال ايجاد اختلاف ميان مسلمانان هستند و نمونه آن هم ايجاد فرقههايي تروريستي همچون داعش و فرقههاي ديگر است كه با پول وابستگان به امريكا و كمكهاي سياسي آنان بهوجود آمده و فجايع كنوني را در دنياي اسلام به بار آوردهاند... براي امريكاييها شيعه و سني تفاوتي ندارند، آنها با هر مسلماني كه بخواهد براساس احكام و قوانين اسلامي زندگي و براي آن مجاهدت كند، مخالف هستند.»
رهبري همچنين سال گذشته از اقدامات ضد مسلماني گروههاي تندرو شيعه و سني با اين عبارت ياد ميكنند: «امروز، هم در بين اهل سنت، هم در بين شيعه، دستهايي در كار است براي اينكه اينها را از هم جدا كند؛ همه اين دستها هم اگر جستوجو كرديد، ميرسد به مراكز جاسوسي و اطلاعاتي دشمنان اسلام، نه دشمنان ايران، نه دشمنان شيعه فقط، دشمنان اسلام. آن تشيعي كه ارتباط به MI6 انگليس داشته باشد، آن تسنني كه مزدور CIA امريكا باشد، نه آن شيعه است، نه آن سني است، هر دو ضد اسلامند. ما ۳۵ سال است در جمهوري اسلامي اين فرياد را داريم ميزنيم، فقط هم نميگوييم، عمل ميكنيم.»
آريزونا از طرحي نو رونمايي ميكند
«جفري هالورسون» نظريهپرداز و پروفسور دانشگاه آريزوناي امريكا چند ماه قبل در مقالهاي كه در سايت مركز مطالعات استراتژيك دانشگاه آريزونا منتشر شد با اشاره به فتنه 88 تصريح ميكند كه ديگر راهكارهاي نظامي براي مقابله با حكومت ايران چندان كارايي نداشته و جبهه غرب و استكبار بايد تغيير تاكتيك داده و «براندازي نرم» را در دستور كار خويش قرار دهند.
پروفسور دانشگاه امريكا در مهمترين قسمت از نظريه خود اين موضوع را مطرح ميكند كه ما براي موفقيت در مقابل حكومت ايران، بايد از ماجراي كربلا به نفع خويش بهرهبرداري كنيم. آنهم به اين شكل كه از تمام امكانات خويش براي «يزيد» معرفي كردن «حكومت ايران» استفاده نماييم. در ادامه هالورسون نكته جالبي را بيان ميكند. او معروفترين «جريان شيعي انگليسي» كه هماكنون در كربلا و نجف و در برخي از شهرهاي مذهبي ايران به عنوان شيعه ضدحاكميت فعاليت ميكند را به عنوان بهترين كاراكتر براي ايفا نمودن نقش طرفداران امامحسين (ع) و مقابله با يزيد ساختگي يعني نظام مقدس جمهوري اسلامي معرفي ميكند. اين تئوريپرداز امريكايي، براي اثبات مناسب بودن اين نقش براي «جريان شبه شيعه»، دليلهاي متعددي عنوان ميكند، از جمله: سيد بودن رهبر اين جريان، اهل كربلا بودن اكثر طرفداران اين طيف، منتقد بودن آنها نسبت به نظام ايران، منتسب دانستن رهبر اين جريان به عنوان «امام يكي از شهرهاي مركزي ايران» و اينكه شايعه كشته شدن او به وسيله سم و به دست حكومت ايران، بهترين دستاويزي است كه ايفاي نقش لشكر اوليا را در اين سناريوي مخوف براي اين طيف مناسب جلوه مينمايد.
در پايان اين مقاله پروفسور دانشگاه امريكا به سناي امريكا پيشنهاد میکند که برای ترویج افکار این جریان از وسايل ارتباط جمعي از جمله شبكههاي ماهوارهاي، اينترنت و سايتهاي خبري کمک بگیرد. بررسي رشد فزاينده و چشمگير شبكههاي ماهوارهاي وابسته به جريان شيعه انگليسي و همچنين تحركات جهتدار مرجع خودخوانده اين جريان در تحريك جوانان عليه نظام، فعاليتهاي مستمر و براندازانه در سطح برخي مراكز استانها، تبليغات چشمگير در پيادهروي امسال در كربلا و نجف خود گوياي اين نكته اساسي است كه غرب همچنان براي براندازي جمهوري اسلامي ايران طرحها و برنامههاي مهمي را در دست اقدام دارد كه در صورت تغافل از آنها اتفاقاتي پيچيدهتر از شهرآشوب سال 88 دامن نظام و انقلاب را خواهد گرفت. بدون ترديد سادهانگاري اقدامات پردامنه شيعه انگليسي در شهرهاي كشور و همچنين در ايام مناسبتي در مراسم مذهبي كه با هدف افزايش تخاصم ميان شيعه و سني برگزار ميشود، ميتواند سطح درگيري بين مسلمانان را افزايش دهد و بسياري از اهداف غرب جهت براندازي جمهوري اسلامي ايران را تسهيل نمايد.
اتاقفكر آمريكايي: بايد ريشه اسلامي كه ايران آن را معرفي ميكند، خشكاند!
اتاق فكر امريكايي امريكن ثينكر هم اخيراً در تحليلي با تأكيد بر اينكه تنها راه نجات خاورميانه و از بين بردن تروريسم، تغيير در نظام ايران است، ادامه ميدهد: «پس از حوادث تروريستي 13 نوامبر در فرانسه، همه جوامع دموكراتيك به اين فكر افتادند كه تمهيدات و قوانين ضدتروريستي جديدي را در نظر بگيرند تا با تروريستها و افراططلبان مقابله كنند. اين اقدامات اگرچه لازم است اما كافي نيست!»
اين مركز ادامه ميهد: «مهمترين گامي كه بايد برداشته شود، خشكاندن ريشه اين تفكر است كه گاهي خود را در قالب داعش نشان ميدهد و گاهي در قالب القاعده، حزبالله لبنان و ديگر گروههايي كه تحت لواي اسلام فعاليت ميكنند! اصليترين راهحلي كه امنيت جهان را در مقابل آنان تضمين ميكند خشكاندن ريشه اين تفكرات افراطي است!» در ادامه مطلب با گريزي به بخشي از مصاحبه با مريم رجوي، ايران به عنوان خاستگاه ريشه اين تفكر عنوان ميشود و بيان ميگردد تنها راه نجات جهان، تغيير در حكومت ايران است! قطعاً اگر پايبندي ايران به مباني فكري حكومت اسلامي كه در مقابل استكبار و ظلم قرار دارد نبود، هيچگاه دشمن به فكر تغيير آن نميافتاد! اين مسئله به قدري براي امريكا مهم است كه براي رسيدن به آن و با وجود بدهيهاي ميلياردي و تريلياردي كاخ سفيد، مبلغ 2 ميليارد و 308 ميليون دلار براي آن رديف بودجه در نظر گرفته شده است!
http://javanonline.ir/fa/news/762811
ش.د9405415