(روزنامه كيهان ـ 1395/02/11 ـ شماره 21331 ـ صفحه 10)
1- مضحکترین قسمت برجام همین خارج کردن آب سنگین از ایران به بهانه جلوگیری از ساخت سلاح هستهای توسط جمهوری اسلامی تحت عنوان صادرات و بردن آب سنگین ایران به آمریکا برای ساخت سلاح هستهای است!!!.به گفته مدیر آزمایشگاه ملی هستهای اوک ریج (Oak Ridge) آمریکا، آب سنگین ایران تواناییهای تحقیقاتی تاسیسات چشمه نوترون اسپالاسیون را ارتقا میدهد. تام میسون تاکید کرده «با افزایش تولید نوترون ناشی از آب سنگین ایران میتوانیم آزمایشهای جدید هستهای را با سرعت بیشتری انجام دهیم.»!!! روزنامه نیوز سنتینل آمریکا هم نوشت «آمریکا میتواند از آب سنگین ایران در برخی رآکتور هستهای که پلوتونیوم تولید میکنند، برای ساخت بمب اتمی استفاده کند». این امر اولا نشان میدهد که آمریکاییها براساس سیاست استعماری و استکباری خود در هر مذاکراتی به دنبال کلاه گذاشتن سر طرف مقابل خود هستند.
ثانیاً این گفته مدیر آزمایشگاه ملی هستهای اوک ریج آمریکا نقض غرض برجام است چراکه آمریکا مدعی بود میخواهیم با جلوگیری از ساخت سلاح هستهای توسط ایران، دنیایی امن برای جهانیان فراهم کنیم. حال اعتمادکنندگان به آمریکا باید پاسخ دهند آمریکا که سابقه استفاده از بمب هستهای را در کارنامه سیاه خود دارد، چگونه میخواهد با استفاده از آب سنگین ایران در فعالیتهای هستهای نظامی و سلاحهای کشتارجمعی خود، جهانی امن را به ارمغان بیاورد؟؟؟ آیا وجود آب سنگین در ایرانی که نه سابقه ساخت سلاح هستهای را دارد و نه سابقه استفاده از بمب هستهای را دارد و نه زرادخانه هستهای دارد که در حال بازسازی آنها باشد و نه هیچگونه فعالیت هستهای نظامی داشته، برای دنیا امنتر است و امنیت را به ارمغان میآورد و یا در کشوری که هم چندصد کلاهک هستهای دارد و هم سابقه استفاده از بمب هستهای را دارد و هم، هماکنون در حال بازسازی سلاحهای هستهای خود است و هم با گستاخی اعلام کرده از آب سنگین ایران میخواهد در آزمایشهای جدید هستهای استفاده کند؟؟؟؟
2- آب سنگین ایران هر کیلو 270 دلار به آمریکا منتقل شده در حالی که قيمت هر کیلو آب سنگين در بازار بينالمللي از 700 تا چند هزار دلار است و بر این اساس دولت 50 ميليارد تا بيش از 150 ميليارد تومان نتیجه زحمات شهدای هستهای را به جیب آمريکاييها ریخته است!
3- این در حالي است که اساسا آب سنگين یک کالاي استراتژيکي است و تنها در شرايطي که سودآوري قابل توجه داشته باشد، کشورها حاضر به فروش آن ميشوند. پس فروشی در کار نبوده که بخواهیم صادر کنیم و سودی ببریم بلکه یک قرارداد تحمیلی دوران قاجاری است! چنانکه مقامات وزارت خارجه آمریکا از آزمایشگاه ملی هستهای اوک ریج خواسته با ذخیره محموله آب سنگین ایران، مقادیری از آن را به قیمت واقعی به خریداران بازار بفروشد!!!.
4- روزنامه آمریکایی نیوز سنتینل همچنین توضیح میدهد که نطفه این قرارداد کی در رحم آمریکاییها بسته شده است. به نوشته این نشریه آمریکایی«آزمایشگاه ملی هستهای اوک ریج سال گذشته دیدگاههای کارشناسی علمی و فنی خود را در اختیار گروه مذاکره هستهای آمریکا قرار داد تا اکنون از مزایای این توافق تاریخی بهرهمند شود»!
5- نکته جالب آنجاست که آمریکاییها با گذاشتن کلاه این توافق از هر طرف پرسود بر سر تیم مذاکرهکننده، منتش را هم بر سر ایران میگذارند و میگویند «فروش آب سنگین به ایران کمک! خواهد کرد به تعهدات خود عمل کند»!!!.
6- اين قرارداد یا برای باج دادن به آمریکا است تا تعهداتش را انجام دهد و يا اينکه نشانه بيتفاوتي دولت یازدهم نسبت به دستاوردهاي دانشمندان و شهدای هستهاي است و یا در پشت پرده برنامههایی برای برجامهای 2 و 3 و ... از طریق عادیسازی روابط با آمریکاست! لذا اگر غیر از این است دولت باید پاسخ دهد انتقال آب سنگين با قیمت مفت به کشوري که به گفته مقامات خود دولت متهم به عهدشکني و نقض برجام است، به چه نيتي صورت گرفته است؟
7- اما با توجه به اینکه در حال حاضر، کانادا و هند بخش عمده تقاضاي جهاني آب سنگين- حدود 100 تن - را تامين ميکنند و آمريکا سهچهارم اين ميزان تقاضا را به خود اختصاص داده، سوال این است که چرا آمريکا مشتاق استفاده از آب سنگین ایران شده و توجه جامعه جهاني را به این موضوع جلب کرده؟ پاسخ: برای اینکه «لابراتوار ملي رود ساوانا» با آزمایش آب سنگين اراک پی برده دستاوردهای شهدای هستهای ایران در اراک بسيار باکيفيتتر است و موضوع زماني جالبتر ميشود که سازمان انرژي اتمي اعلام کرده آمريکا در پروژه بازطراحي رآکتور آب سنگين اراک فعاليت خواهد داشت.
8- شاید اینکه رسانهها نوشتند آزمایشگاه ملی هستهای اوک ریج تنسی در سال ۲۰۰۶ محتاج مقداری آب سنگین بود اما قادر به تهیه آن نبود، فقط یکی از دلایلی باشد که نشان میدهد، آمریکا به مذاکرات هستهای بیش از ایران نیاز داشت و آنچه در مذاکرات به دست میآورد، در حمله نظامی نمیتوانست بدست بیاورد، هرچند در انجام حمله نظامی نیز به دلایل متعدد دیگر، عاجر و ناتوان است. لذا پس از برجام همزمان با امتيازدهيهای پی در پی کسانی که ادعا میکردند با برجام سایه جنگ از ایران دور شده، طمع آمریکا نیز بیشتر شده و سياست طفره رفتن از انجام تعهدات خود در روند اجراي برجام را پيش گرفته، چنانکه رسانههای آمریکایی به صراحت تاکيد میکنند «اقدام آمريکا به خريد آب سنگين از ايران يک امتياز بيسابقه بود».
9- وزارت خارجه و وزارت انرژی آمریکا اعلام کردند «خریدهای بعدی آب سنگین از ایران در کار نیست و آمریکا مشتری دائمی ایران نخواهد بود»! این یعنی چه؟ یعنی همان که در مطلب «کدام سند افتخار؟» در روز یکشنبه به آن اشاره کردیم. ایران دیگر براساس برجام آب سنگینی نمیتواند تولید کند که بتواند آن را صادر کند و ایران موظف بود براساس قرارداد عهد قاجاری برجام دستاوردهای خود را فقط با زورگویی آمریکاییها از دست بدهد تا شاهد پیشرفت نباشد!
10- سرنوشت پرداخت همین پول اندک هم در هالهای از ابهام است و معلوم نیست که کی و چگونه به دست ایران میرسد. وزارت خزانهداري آمريکا با خودداری از بیان جزئيات پرداخت پول آب سنگين ایران گفته «اين کار به همان روش انجام ميشود»!! کدام روش؟؟؟ با همان روشی که معامله دلاری با ایران ممنوع است!. این بدان معناست که فروش آب سنگین ایران، هم نیاز آمریکا را برطرف کرده و هم عملا ارزش غیر واقعی آن - هرچند اندک و ناچیز باشد - پرداخت نشده. لذا هنوز معلوم نیست این رقم پایین به چه دلیلی در گفتوگویهای اخیر میان تیم ایرانی و آمریکایی پذیرفته شده است!؟ آنچه که در رسانهها درز پیدا کرده نشان میدهد آقای ظریف در نیویورک به دنبال برطرف کردن موانع اجرای برجام و حل مشکل معاملات بانکی کارآفرینان و فعالان اقتصادی و مجبور کردن آمریکا به انجام تعهداتش نبوده بلکه چگونگی معامله فروش آب سنگین ایران به آمریکا دستور کار روی میزش با جان کری بوده است.
11- از نظر ژئوپليتيکي هدف آمریکا و برخی مروجان تفکر قرار دادن ایران بر سر دوراهی همکاری با آمریکا تحت هر شرایطی و یا پذیرش فشارهای آمریکا، از توافق آب سنگین اولاً القای عادی شدن روابط با آمریکا از طریق مبادلات تجاري است که به گفته صدای آمریکا این توافق زمينههاي همکاري بيشتر ایران و آمريکا را فراهم میکند. تا جایی که اليزابت شودو یکی از مقامات وزارت خارجه آمريکا نیز تاکید کرده «فروش سي و دو تن آب سنگين ایران به آمريکا صرفا يک مبادله تجاري است.» بر همین اساس در فضاسازی رسانههای غربی و فارسیزبان هم با برجستهسازی «گشايش جديدی در مناسبات تهران – واشنگتن»، اجراي برجام را مشروط به عادی شدن مناسبات تجاري ايران و آمريکا کردهاند. ثانیاً آمریکا تلاش دارد تامین منافع ایران را در رويکرد ايدئولوژيزدايي از ارزشهاي جمهوري اسلامي القا کند که «مستقل عمل کردن از قدرتهای استکباری، پیشرفت و ما میتوانیم» مهمترین آنهاست.
12- سناریوی دیگری که برای توافق انتقال آب سنگین ایران به آمریکا متصور است اینکه آمریکا با تکرار ادعای حمايت ايران از تروريسم و ساخت سلاح هستهاي به دنبال پیشبرد راهبرد فشار و افزايش قدرت چانهزني برای مانعتراشی بیشتر بر سر اجرای برجام و توجيه اقدامات ناقض تعهدات خود در روند اجراي برجام است. آمریکا با برجستهسازي این ادعاهاي تکراري سعي در زمينهسازي براي اقناع افکار عمومي و مجاب ساختن جامعه جهاني به پذيرش هرگونه اقدام غيرمنتظره و احتمالي دولت آمريکا در به فرجام نرسيدن برجام دارد.
13- نکته دیگری که آمریکا از انتقال آب سنگین ایران به آمریکا دنبال میکند، گرم نگه داشتن فضای ایرانهراسی و مخدوشسازي وجهه جمهوري اسلامي با تکرار ادعاي واهي ساخت بمب هستهای است که آمریکا توانسته با اعمال تحریمها مانع آن شود. بر همین اساس قصد دارد به بهانه برنامه موشکی و حمایت ایران از تروریسم، تشدید تحريمها و فشارها بر ايران را در افکار عمومی جهان توجیه کند.
14- اما با توجه به اینکه در کشورهایی مثل آمریکا و کانادا وقتی میتوان در حد کیلوگرم، آب سنگین را بدون هیچگونه مجوز خاصی از تولیدکنندگان یا عرضهکنندگان مواد شیمیایی تهیه کرد، چرا یک کشور مستقلی مثل ایران نمیتواند آب سنگین را برای مصارف صلحآمیز تحقیقاتی و علمی و دارویی و صنعتی و کشاورزی و غیره تولید کند و در اختیار داشته باشد؟ همچنین با توجه به اینکه بدون استفاده از اورانیوم غنی شده و آب سنگین و با استفاده از کُک هم میتوان رآکتور تولید پلوتونیوم ساخت، سوال این است چرا آمریکاییها مصرند که ایران آب سنگین نداشته باشد؟ پاسخ همان است که رهبر معظم انقلاب بارها بیان فرمودند: «هدف بحث هستهای نیست، هدف جلوگیری از پیشرفت ملت ایران است». لذا بپذیریم قرارداد انتقال آب سنگین ایران به آمریکا یک قرارداد قرن نوزدهمی و دوران قاجاری و یکی از دستاوردها و نتایج «پروژه نفوذ» است.
15- و در پایان ذکر این نکته ضروری است که آنچه از درون سومين نشست مشترک کميته برجام با حضور نمايندگان پنج به علاوه يک و ايران در وين بیرون آمد يکي تشکیل کارگروهي براي لغو تحريمها و دوم بررسی مشکلات اجراي برجام در مورد بانکها بود. اولاً مگر به گفته رئیسجمهور تحریمها همه و یکجا در روز اجرای برجام لغو نشده که هنوز برای لغو تحریمها باید کارگروه تشکیل داد؟ و ثانیاً این یعنی چه؟ یعنی پس از اینکه ایران به تعهدات خود عمل کرد حال نوبت سرگرم کردن ایران با تشکیل کارگروهها و نشستها و دید و بازدیدها برای فراموشی عمل کردن آمریکا به تعهداتش در گذر زمان است؟؟؟
http://kayhan.ir/fa/news/73679
ش.د9500498