(روزنامه وطن امروز ـ 1395/02/05 ـ شماره 1866 ـ صفحه 1)
متاسفانه در جهان امروز، ایده بازار آزاد به گفتمان مسلط اقتصادی چه در عرصه نظری و چه در عرصه عملی تبدیل شده است. این در حالی است که توجه کشورهای ابرقدرت و پیشرفته اقتصادی زمانی به این رویکرد نظری جلب شد که اقتصاد این کشورها به یک قدرت درونزا مجهز شده بود. در آن شرایط بود که این کشورها در جنگ اقتصادی با دیگر کشورها خواهان باز شدن مرزها و کنار گذاشتن تعرفههای گمرکی شدند؛ امری که امروز به طور ویژه در قالب WTO(1) دنبال میشود.
در ابتدای مطرح شدن این رویکرد نظری در جهان و زمانی که به تازگی «آدام اسمیت» مبانی نظری آن را طراحی کرده بود، بسیاری از کشورها همچون فرانسه و روسیه به تبعیت از انگلیسیها رویه بازار آزاد را در پیش گرفتند؛ با اینکه نتوانسته بودند پایههای اقتصاد خود را همسطح انگلیسیها -که در آن زمان قدرت برتر اقتصادی جهان بودند- برسانند. جالب آنکه در مقابل روند رو به گسترش استفاده از نظریه بازار آزاد، آلمانها سخن از نظریهای جدید به میان آوردند که بعدها با نام «مکتب تاریخی» شهره شد.
مهمترین نظریهپرداز مکتب تاریخی «فردریک لیست» بود. لیست بر آن بود که کشورها نباید مغفول ایده «مزیت نسبی» که توسط اقتصاددانان بازار آزاد مطرح میشود، قرار گیرند. از نظر رویکرد بازار آزاد، در چارچوب مزیت نسبی هر کشور باید به تولید کالایی رو آورد که در آن کمترین هزینه و بیشترین سود را داراست. آنها معتقد بودند این ایده، صلح را در سرتاسر جهان گسترش میدهد. فردریک لیست این رویکرد را استعماری میدانست و معتقد بود ایده اسمیت باعث عقبماندگی برخی کشورها در مقابل کشورهایی میشود که تولید کالاهای صنعتی را برعهده دارند. او – به عنوان یکی از مخالفان سرسخت آدام اسمیت- معتقد بود برای ایجاد یک اقتصاد قدرتمند باید به تولید صنعتی داخل تکیه کرد و آن را با تعرفههای گمرکی در برابر کالاهای خارجی مورد حمایت قرار داد.(2)
اندیشههای فردریک لیست و مکتب تاریخی آلمان با اجرا در آلمان باعث تغییرات بسیاری در این کشور شد. آلمان توانست با تکیه بر «مکتب تاریخی» تحولات گستردهای را تجربه کند؛ بهطوری که امروز آلمان بهرغم متحمل شدن هزینههای 2 جنگ جهانی که در هر 2 آنها شکست خورد، بزرگترین اقتصاد اروپاست.
قطعا اقتصاد مقاومتی برای ما، همچون مکتب تاریخی برای آلمانها میتواند به عنوان یک رویکرد نظری که تحولآفرین باشد، مورد توجه قرار گیرد. لازمه رسیدن به این مهم، حرکت اقتصاد مقاومتی در
3 گام است: «نظریهپردازی و طرح ایده درباره اقتصاد مقاومتی»، «گفتمانسازی درباره این مبحث» و «نهادینه کردن آن». بدین ترتیب، از جمله اقدامات در زمینه اقتصاد مقاومتی در چارچوب نظریهسازی و تحکیم پایههای فکری و القا و درونی شدن آن در ذهنیت فردفرد جامعه معنی مییابد.
اما آنچه جای نگرانی دارد، تسلط رویکرد اقتصاد بازار به عنوان شیوه معیار اندیشه اقتصادی در سطح عمده دانشگاههای کشور است.
در واقع بیگانگی دانشگاههای ما با مساله اقتصاد مقاومتی باعث میشود این ایده آنگونه که باید و شاید مورد توجه قرار نگرفته و شکل نهادینه به خود نگیرد.
در حال حاضر لازم است این ایده در چارچوب رسالههای کارشناسی ارشد و دکترا، مورد واکاوی قرار بگیرد. اینگونه این ایده آبدیده شده و فرصت مییابد به عنوان پارادایم مسلط اقتصادی کشور، در مقابل نظریه بازار- به عنوان گفتمان رقیب- قد علم کند. همچنان که مکتب تاریخی به همت فردریک لیست و بسیاری دیگر از متفکران آلمانی به عنوان یک رقیب در برابر اقتصاد بازار قد علم کرد. واقعیت این است که تبدیل اقتصاد مقاومتی به عنوان یک پارادایم مسلط، اجماع همزمان اقتصاددانان، مجریان اقتصادی و سرمایهگذاران را میطلبد. در مرحله سوم و با همگامی جریانهای مورد ذکر، این ایده باید نهادینه شود. لازمه نهادینه شدن اقتصاد مقاومتی حداقل 2 چیز است: 1- جامعهپذیری آن در چارچوب جزئیاتی که توسط متفکران طرحریزی و توسط مجریان اجرا میشود و در ذهن و اندیشه فردفرد جامعه تثبیت میشود؛ 2- تدوین مقررات و بازسازی سازمانهای اقتصادی کشور در چارچوب ایدههای اقتصاد مقاومتی. به عنوان نکته پایانی لازم است تاکید شود اگر بخواهیم اقتصاد کشورمان از گزند تحریمها و بحران اقتصادی جهانی در امان باشد، گریزی جز این نداریم که به مقاومسازی اقتصاد خود براساس نظریات داخلی همت گماریم. اقتصاد مقاوم و درونزا، ایده درونزا را نیز میطلبد. نمیتوان به بهانه وابستگی متقابل میان ملتها و دولتها در عصر جدید، خود را در دامن آشوبهای اقتصاد جهانی و امپریالیسم اقتصادی انداخت.
پینوشت:
1- سازمان تجارت جهانی تشکیلاتی برای آزادی تجارت است که در حال حاضر غیر از تعداد معدودی از کشورها، همه دولتهای جهان در آن عضو هستند و 96 درصد تجارت جهانی در درون آن صورت می گیرد. کشور ما از جمله کشورهایی است که به دلیل مخالفهای ایالات متحده نتوانسته به این سازمان ملحق شود. بگذریم از آنکه درباره فواید و مضرات پیوستن ایران به این سازمان حرف و حدیثهای بسیاری مطرح است.
2- فردریک لیست برای ابراز مخالفتهای خود با آدام اسمیت و اثر معروف او «ثروت ملل» کتابهایی چون «اقتصاد ملی و اقتصاد جهانی» و همچنین «نظام ملی اقتصاد سیاسی» را نگاشت.
http://www.vatanemrooz.ir/newspaper/page/1866/1/156504/0
ش.د9500599