مصطفي تاج زاده بعد از گذراندن محکوميت 7 ساله، به تازگي از زندان آزاد گرديده است. در اين مدت جريان فتنه و اصحاب رسانهاي آن تلاش نمودهاند تا با ايجاد کمپيني براي ديدار با تاجزاده از او چهره قهرماني بسازند که بعد از سالها مبارزه از زندان رها شده است! اين جريان در حالي از "چالش انتشار عکس يادگاري با تاجزاده" سخن ميگويد که تاجزاده در اين سالها به شدت از خط اصيل انقلاب فاصله گرفته و در جرگه مخالفين انقلاب و آرمانهاي ملت در آمده است.
مروري بر زندگي سياسي تاجزاده و مواضع اتخاذي وي پس از فتنه 88 به خوبي ميتوان اين سقوط در ورطه واگرايي را نمايان سازد.
***
مصطفي تاجزاده آذرماه 1335 در تهران متولد شد. خانواده اش اصالتاً اهل هرند اصفهان بودند و پدرش بار فروش بود و در ميدان تره بار تهران کار ميکرد.
مصطفي در سال 54 ديپلم متوسطه خود را اخذ کرد و در امتحان اعزام به خارج از کشور قبول شد. وي با ورود به آمريکا ضمن تحصيل در رشته مهندسي مکانيک، فعاليتهاي سياسي خود را در انجمن اسلامي کاليفرنيا آغاز کرد. وي در سال 1357 همزمان با اوجگيري مبارزات ملت ايران به همراه تني چند از دوستانش گروهي را تحت عنوان "فلق" شکل دادند و در پاييز همان سال درس را نيمه کاره رها کرده و به ايران بازگشتند.
با تأسيس سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي پس از پيروزي انقلاب، فعاليتهاي سياسي تاجزاده در قالب کار سازمان انجام ميشد و وي در اين دوره مسئوليت برجسته اجرايي برعهده نداشت و تنها عضويت در ستاد نماز جمعه (58 تا 59) در سوابق وي ثبت شده است.
وي از جمله افرادي بود که بعد از ايجاد اختلافات در سازمان مجاهدين انقلاب در سال 1361 استعفا داده و از سازمان جدا شدند. تاجزاده در ارديبهشت 1361، به عنوان مديركل مطبوعات و نشريات وزارت ارشاد منصوب شد و بعد از آن به مدت يك سال مديركل رايزنيهاي فرهنگي در خارج از كشور بود (63 – 1362) در دوراني که سيدمحمد خاتمي به عنوان وزير فرهنگ و ارشاد بود، تاجزاده به عنوان معاون امور بينالملل وزارت ارشاد منصوب گرديد و اين فعاليت تا پايان دوره جنگ تحميلي ادامه داشت.(1363 تا 1367)[1] همچنين در سال 66 نيز به مدت يک سال به عضو شوراي سياسي دولت مهندس موسوي نيز در آمد.
وي بعد از پايان جنگ و آغاز دوران سازندگي خود را از کارهاي اجرايي جدا کرد و ادامه تحصيل در رشته علوم سياسي در دانشگاه تهران را برگزيد. وي در اين دوران در مرکز مطالعات و تحقيقات استراتژيک نهاد رياست جمهوري که با مديريت حجت الاسلام و المسلمين موسوي خوئيني ها اداره ميشد، حضور يافت و با جمعي از افراد همفکر خود در محفل چپ همکاري داشت.[2] همچنين از سال 1367 تا 71 نيز مشاور وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي را در دوران وزارت خاتمي برعهده داشت.
با آغاز به کار دورجديد فعاليت سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي ايران تاجزاده نيز به عنوان يکي از اعضاي شوراي مرکزي سازمان فعاليت خود را آغاز نمود و با انتشار ارگان سازمان - عصرما - در سال 1373 به عنوان يکي از نويسندگان آن به نشر آراء و نظرات خود پرداخت. وي همچنين در شوراي مرکزي، شوراي داوري، شوراي سياسي و روابط عمومي سازمان عضويت داشت.
همچنين در همين دوران بودکه محفلي فکري با عنوان "حلقه کيان" با محوريت عبدالکريم سروش شکل گرفت، که در آن اغلب فعالين سياسي سالهاي بعد جريان دوم خرداد عضو بودند. تاجزاده نيز به عضويت اين محفل در آمد[3] و در همين نشستها بود که زمينههاي فکري جدايي وي از خط امام و گرايش به سمت ليبراليسم و سکولاريسم شکل گرفت.
در انتخابات دوم خرداد 76 وي به عنوان عضوي از سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي به هواداري از سيدمحمد خاتمي وارد ميدان شد و بعد از تشکيل دولت اصلاحات بود که به عنوان يکي از نزديکترين مردان خاتمي وارد دولت شد و به عنوان معاون وزير کشور (عبدالله نوري) و سرپرست اين وزارتخانه پس از استيضاح عبدالله نوري فعاليت کرد. تاجزاده تا سال 1380 در معاونت سياسي وزارت کشور باقي ماند.
اولين انتخابات شوراهاي شهر و روستا در سال 1377 در دوران معاونت وي در وزارت کشور انجام شد. و در همين سال بود که حزب دولت ساخت مشارکت آغاز به کار کرد و مصطفي تاجزاده در حالي که عضو شوراي مرکزي سازمان مجاهدين انقلاب بود، همزمان به عضويت حزب مشارکت در آمد. پس از استيضاح عبدالله نوري به عنوان سرپرست وزارت كشور انتخاب شد. در زمان وزارت آقاي موسوي لاري نيز او همچنان معاونت سياسي وزارت كشور را عهدهدار بود.
او در حوادث تلخ 18 تير سال 1378 و درگيري نشست دفتر تحکيم وحدت در شهر خرم آباد نقش داشت و به تحريک اغتشاشگران پرداخت و سرانجام وي به علت تخلفات متعدد و گسترده در برگزاري انتخابات مجلس ششم(1379) و مخدوش ساختن آراي مردم تهران، از سوي دادگاه از مسئوليتهاي دولتي خود كنارگذاشته شد. البته وي تا پايان کاردولت خاتمي به عنوان مشاور رئيس جمهور مشغول به کار بود.
در انتخابات دور دوم شوراي شهر در سال 1381 به عنوان ليدر فهرست اصلاح طلبان در تهران مطرح بود که بدليل عدم اقبال ملت شکست سختي از اصولگرايان خورد و نتوانست وارد شوراي شهر تهران شود.
تاجزاده در انتخابات رياست جمهوري دهم و حوادث پس از آن
در جريان دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري تاجزاده از هيچ تلاشي براي تخريب احمدينژاد فروگذاري نکرد. وي در سخنرانيهاي متعدد کوشيد تا اينگونه القا کند که در صورت پيروزي احمدينژاد، ايران تبديل به يک زيمباوه اسلامي خواهد شد.
وي در همايش تحليلي پيرامون انتخابات رياستجمهوري که از سوي انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه شهيد بهشتي و با حضور وي به همراه جميله كديور و غلامحسين كرباسچي برگزار شد، گفت: «بنده به احمدينژاد عرض ميكنم كه زنگ انشا تمامشده و اكنون زنگ حساب است. ايشان بايد نسبت به چهار سال عملكرد خود به مردم پاسخ دهد. بايد در مورد وعدههايي كه به مردم دادند پاسخگو باشند، قرار بود ايران، ژاپن اسلامي شود ولي اكنون ايران به سمتي است كه اگر آقاي احمدينژاد بار ديگر رأي آورد بعيد نيست كه ايران زيمباوه اسلامي شود.» [4]
وي در ادامه با اين تحليل که پيروزي اوباما از حزب دمکرات در آمريکا وضعيت مناسبي را براي ارتباط دو کشور فراهم کرده است اينگونه نتيجه ميگيرد که: «اكنون شرايط بينالمللي شرايط بسيار حساسي است آمدن اوباما فرصت بزرگي است كه اگر بد عمل كنيم به تهديدي بزرگ عليه ايران تبديل ميشود. نبايد تصور كرد كه حضور دمکراتها در صحنه آمريكا شرايط را به نفع ايران خواهد كرد چرا كه سختترين تحريمها عليه ايران در دورهي اول رياست جمهوري كلينتون بود كه در دوره دوم رياستجمهورياش كه مصادف با پيروزي خاتمي بود گرمترين ارتباطات برقرار شد... چشم بسياري از كشوري دنيا به انتخابات ايران است به گونهاي كه ميتوان گفت مهمترين حادثه سال 2009 ميتواند انتخابات رياست جمهوري ايران باشد؛ به عبارت ديگر نتيجه انتخابات ايران ميتواند به تقويت بنيادگرايي و يا تقويت صلح و روشهاي دموكراتيك همچون دوره خاتمي منجر شود.» [5]
وي افزود: «در اين خصوص نيز نظر آقاي خاتمي اين بود كه من اصل تغيير را قبول دارم ولي كس ديگري ميبايست اين تغيير را ايجاد كند و آقاي خاتمي گفتند به دلايلي مصلحت نيست من در صحنه بيايم زيرا برخي حساسيتها برانگيخته ميشود و هزينههاي سنگيني وارد ميآيد در واقع بايد كسي بيايد كه هزينههاي سنگين و بيشتري به مردم وارد نشود و خاتمي گفت اگر كسي باشد من نميآيم.»
سلامت مالي، صداقت، خوشنامي، تحصيلات دانشگاهي، تجربه، مديريت اجرايي موفق، استفاده از چهرههاي شناختهشده، مخالفت با تحجر، داشتن همسري فرهيخته و هنرمند، حمايت از حقوق شهروندي، داشتن برنامه براي مهار گراني، برخورداري از حمايت نخبگان، حمايت احزاب از وي، مخالفت با ماجراجويي و امکان ارائه باز تعريف و تفسير واقعي و دموکراتيک از دهه اول انقلاب، 15 دليل حمايت تاجزاده از موسوي بود!
در حوادث پس از 22 خرداد تاجزاده نقش کليدي داشت که در اتاق فکر کودتاي مخملين نقش آفريني مينمود. لذا در همان ابتداي کار توسط دستگاههاي امنيتي دستگير و زنداني گرديد و سرانجام در شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامي به اتهام اجتماع و تباني عليه امنيت ملي و فعاليت تبليغي عليه نظام با استناد به مواد 610 و 500 قانون مجازات اسلامي مجموعا به 6 سال حبس تعزيري و 10 سال محروميت از فعاليت در احزاب و مطبوعات محكوم شد. [6]
وي در دوران محکوميت در زندان نيز با انتشار مقالات و يادداشتهايي به مسير انحراف خود ادامه داد و حتي از توهين به حضرت امام(ره) و ارزشهاي انقلاب اسلامي نيز دريغ نورزيد.
پشيماني از گذشته
در زندان مقالهاي با عنوان "پدر، مادر، ما باز هم متهميم!"[7] از تاجزاده انتشار يافت که در آن وي نسبت به سوابق و مواضع خود در دهه اول انقلاب اسلامي اعلام برائت کرد! وي در بند سوم اين نوشتار با عنوان "اعترافات من" در بررسي وضعيت دهه اول انقلاب اسلامي اعلام ميدارد که: «همه ما در آن دوره خطاهاي جدي داشتيم» و سپس به شمارش آن خطاها مشغول ميشود. وي در اين نوشته به نفي اقدامات نظام اسلامي ميپردازد و با سياهنمايي از عملکرد انقلاب اسلامي از دوران امام(ره) به عنوان لکههاي تاريک تاريخ ياد ميکند و اعلام ميدارد بايد «تكليفمان را با لكههاي تاريك تاريخ خودمان مشخص كنيم»!؟
تاجزاده به مواردي اشاره ميکند که دقت در آن به خوبي نشان ميدهد اين هجمه تند و تيز به گذشته، رفتار سياسي بنيانگذار بزرگ جمهوري اسلامي را هدف قرار داده است. تاجزاده مينويسد: «در عين حال اعتراف ميكنم كه اگر در زمان خود در مقابل مواجهه نادرست با آيتالله شريعتمداري و براي حفظ حريم مرجعيت اعتراض ميكرديم، كار به جايي نميرسيد كه امروز حرمت مراجع و ... مورد تعرض قرار گيرد»[8]
وي در ادامه به نقد عملکرد دادگاههاي انقلاب اسلامي در مبارزه با ضدانقلاب و گروهک منافقين ميپردازد و اعلام ميدارد: «خطاي ما اين بود كه در مقابل برخي رفتارهاي دادگاههاي انقلاب موضع نگرفتيم... «واضحتر بگويم، سكوت تأييدآميز درباره نحوه محاكمات دادگاه انقلاب خطاي ما بود»[9]
حمايت از گروهکهاي مطرود امام و جرياني که تلاش داشت تا با استحاله انقلاب اسلامي، زمينهساز حاکميت نظامي ليبراليستي را فراهم آورد و آن را به کشوري در منظومه نظام سرمايهداري غربي مبدل سازد، بخش ديگري از اين اعترافات است. تاجزاده که به خوبي با نظرات حضرت امام نسبت به ليبرالها و گروهک نهضت آزادي آگاه است، و خيانتهاي آنها در طول جنگ تحميلي را بهتر از خوانندگان اين نوشتار ميداند، با چشمپوشي از اين سابقه سياه مينويسد: «بايد از برخوردهاي ناصوابي كه با مهندس بازرگان و دكتر سحابي صورت گرفت، عذر خواست و نيز بايد از همه سياسيوني كه خواهان فعاليت قانوني بودند و حقوقشان به بهانههاي مختلف نقض شد، پوزش طلبيد.» [10]
اوج اعترافات تاجزاده که آن را ميتوان سرمنشاء ديگر انحرافات دانست، نفي حکومت اسلامي در عصر غيبت و زير سوال بردن نظريه تشکيل نظام اسلامي مبتني بر نظريه ولايت فقيه و ترويج تفکرات سکولاريستي است. وي با صراحت اعلام ميدارد که: «بزرگترين خطاي ما تعميم مناسبات سياسي در عصر "عصمت" به عصر "غيبت" بود.» و در شرح آن مينويسد: «در حقيقت سالها طول كشيد تا كاملاً درك كنيم حكومت در عصر غيبت، با وجود و حضور انسانهاي متوسط كه نه به همه اسرار و رموز جهان و جامعه و انسان آگاهند و نه از حب و بغضها و منافع شخصي بري هستند، نميتواند سعادت اخروي شهروندان را تأمين کند. گذاشتن چنين باري بر دوش حكومت عملاً به معناي آن است كه دولت در تمام عرصههاي زندگي شهروندان دخالت كند و به اين ترتيب ضمن نقض حقوق و آزاديهاي آنان، در تأمين رفاه مردم و نيز توسعه علمي و فني اقتصادي ميهن با مشكلات عديده مواجه شود.» [11]
وي سپس به سير استحاله خود و همفکرانش اشاره ميکند و از آن چنين ياد ميکند: «البته ما كوشيدهايم از اين خطاها درس بگيريم و به ويژه پس از جنگ، رفتار وگفتار خود را اصلاح كنيم»[12]
اعتراف تاريخي
6 مرداد سال 89 فيلمي در سايت هاي مختلف داخلي و خارجي منتشر شد که در آن دروغ بزرگ عوامل فتنه درباره تقلب در انتخابات، در گعده 3 تن از اصلاحطلبان افشا شده بود. در اين فيلم مصطفي تاجزاده خطاب به محسن صفايي فراهاني و عبدالله رمضان زاده از اعضاي حزب مشارکت ميگويد: «براي بنده که تجربه انتخابات رو دارم ميدونم که در انتخابات تقلب نشده، ممکنه که يکي دو ميليون عقب جلو شده باشه ولي ما نتيجه انتخابات رو باختيم. حالا به جاي 25 ميليون و 14 ميليون شده باشه 24 ميليون و 15 ميليون مثلاً، ما انتخابات رو باختيم.»
انتشار اين فيلم نشان داد که چگونه جريان فتنه که همواره بر طبل واهي «تقلب در انتخابات» ميکوبيد در حالي به «دروغ بزرگ» خود اصرار داشت که بسياري از مهرههاي اصلي آن خود به اين دروغ بزرگ اعتراف دارند. همکار سابق نشريات اصلاحطلب که اکنون با سايتهاي ضد انقلاب همکاري ميکند، ضمن تاييد صريح سخنان مصطفي تاجزاده درباره عدم تقلب در انتخابات رياست جمهوري دهم، از انتشار اين فيلم انتقاد کرده است.
تلاش براي جلب توجه افکارعمومي و رسانهاي شدن نام تاجزاده
تاجزاده در طول دوران حبس خود تلاش کرد تا با صدور بيانيه، اعتصاب قضا و روزه داري در زندان، همچنان توجهات سياسي را به خود جلب کرده تا در حبس به فراموشي سپرده نشود! لذا در طول دوران محکوميت بطور مرتب به بهانههاي مختلف اخباري از وي توسط رسانههاي فتنه گران و ضدانقلاب منتشر گرديد. اين برنامه تبليغاتي با دبيري همسر وي فخرالسادات محتشمي پور و بخشي از دوستان فتنه وي دنبال شده و توسط رسانههاي همسو نيز پوشش داده شد.
اين سناريوي تبليغاتي با انتخاب آقاي روحاني و آغاز به کاردولت اعتدال به اوج خود رسيد و به عنوان نمونه تنها فعاليت وي آنهم از زندان در نيمه دوم سال 92، نشانگر جديت تاجزاده براي اين اقدام دارد که نمونههايي از آن را مرور ميکنيم:
1- از جمله اين اقدامات برگزاري مراسمي با عنوان "مراسم گراميداشت هزارمين روز حصر و ۳ سال روزهداري تاجزاده" توسط همسر و جمعي از فتنهگران در مهرماه سال 92 بود در اين مراسم حاضرين به تعريف و تمجيد از تاجزاده پرداختند.
محسن ميردامادي نيز که خود به دلائم جرائم انجام داده در زندان بسر ميبرد با نوشتن نامهاي به تاجزاده از وي ميخواهد که روزهاش را بشکند. در اين نامه آمده است: «مصطفاي عزيز برهه هاي سرنوشت ساز تاريخي با نام مردان بزرگشان شناخته ميشوند و با داستان پايمرداي و مقاومت هاي آنان جاودانه مي گردد... اينک در ابتداي چهارمين سال از اين روزه داري، خانواده ي ستمديده و دوستان همرزمت نگران سلامتي تو هستند. هنوز نقش هاي بزرگي باقي مانده است که بايد با تکيه بر تندرستي تو در مسير روشن آينده بر عهده بگيري. زيان کاران آن روز را دور و ما آن روز را نزديک مي بينيم. از تو دعوت ميکنم انتظار و خواهش دوستدارانت را براي شکستن روزه داري سه ساله ات مد نظر قرار دهي.» [13]
همچنين جمعي از اصلاح طلبان در مراسمي که به مناسبت سومين سال روزه گرفتن سيد مصطفي تاجزاده برگزار شد با ابراز نگراني نسبت به سلامتي او از اين آزاده دربند خواستند به روزه خود پايان دهد. [14]
2- تاجزاده در آبان ماه 92 با انتشار نامهاي خطاب به رهبر معظم انقلاب ضمن برشمردن مواردي از آنچه نقض حقوق مردم و فعالان و گروههاي سياسي خوانده است، ابراز اميدواري کرد تا رهبري نسبت به اجراي فصل سوم قانون اساسي اقدام کند. وي دراين نامه همچنين خواستار ارتباط با آمريکا شد. [15]
3- در اولين روز آذر ماه تاجزاده نامه ديگري به رهبري نوشت[16] و در آن نسبت به ممانعت شش ماهه از ديدار با والدينش سخن گفت. اين نامه نيز متاسفانه بهانهاي بود براي آنکه رهبري انقلاب و نظام اسلامي را مورد هتک قرار دهد.
4- تاجزاده همچنين در نامه اي به معاون حقوقي رئيس جمهور، خواستار تدوين منشور حقوق شهروندي از سوي دولت و توجه بيشتر به موازين حقوق بشري شد. در اين نامه وي آورده است: «نظر به بازتاب مثبت انتخاب آقاي روحاني در عرصه بين الملل، امکان استفاده از فرصتي طلايي ايجاد شده است تا با ارتقاء سطح توجه و رعايت حقوق بشر در ايران بار ديگر نام جمهوري اسلامي از ليست کشورهاي متجاوز به حقوق بشر خارج شود. يقيناً تلاشهاي سرکارعالي و هم کاران محترمتان در تدوين منشور حقوق شهروندي نخستين گام در اين زمينه به شمار ميرود. اميدوارم با رسيدگي به شکايات قربانيان و معترضان و ارائه نتايج پي گيريهاي دولت تدبير و اميد به مردم، گام هاي بعدي با سرعت بيشتري برداشته شود. از شما انتظار ميرود کاري مشابه هيأت رسيدگي و نظارت بر قانون اساسي طي سال هاي ۷۶ تا ۸۴ انجام دهيد.» [17]
5- نوشته ديگر تاجزاده در آذرماه 92 در قالب نامهاي خطاب به همسرش، فخرالسادات محتشمي پور تدوين گرديد که به بيان نظرات وي در خصوص تفاهم نامه ژنو اختصاص داشت. در اين نامه وي با استقبال از توافق انجام گرفته در ژنو از اينکه کشور خطر بزرگي را پشت سر گذاشته ابراز خوشنودي نموده است.
عضو ارشد حزب منحله مشارکت با مقايسه مسئله هستهاي با اشغال سفارت آمريکا و نيز جنگ تحميلي آورده است: «در هر سه مورد، تهران فرصت هاي به مراتب مناسب تر را براي مصالحه با واشنگتن از دست داد. اگرچه خوشبختانه در هر سه بار در دقيقه نود توافق حاصل و از بروز فاجعه جلوگيري شد. به باور من بزرگترين اشتباه ما در ماجراي لانه جاسوسي، کش دادن بيدليل گروگانگيري بود. اگرچه تا بعد از جنگ متوجه اين اشتباه نشديم و به همين دليل مشابه آن خطا را در دوره دفاع مقدس مرتکب شديم و امکان هاي بهتري را که قبل از سال 67 پيدا شد تا با گرفتن امتيازات بيشتر به جنگ خاتمه دهيم، از دست داديم.» [18]
6- در آذرماه 92، تاجزاده در حاليکه هنوز در زندان بود بار ديگر به دادگاه انقلاب فراخواند شد تا به برخي اتهامات من باب توهينهايي که به ارزشهاي اسلامي و انقلابي در اين ايام داشته پاسخگو باشد. وي مجددا فرصت را مقتنم شمرد و با صدور پيامي[19] براي جلب توجه افکار عمومي وضعيت خود را شرح داد و خواستار برگزار علني دادگاهش شد. اين پيام نيز توسط شبکه رسانه ضدانقلاب در فضاي مجازي بطور گسترده نشر يافت.
7- در اين ايام همسر وي نيز بيکار نبود. وي که خود از فعالين فتنه گر در حوادث پس از انتخابات 88 بود] و براي مدتي نيز بازداشت شده بود، تلاش کرد تا از هر فرصتي براي رسانهاي کردن نام تاجزاده بهره برداري کند.
به عنوان نمونه در خبري آمده است: «در آستانه سي و هفت ماهه شدن روزه داري اعتراضي سيد مصطفي تاجزاده، پايداري و ايستادگي او در مراسمي که به همين مناسبت در منزل اين زنداني سياسي برگزار شد، مورد تقدير قرار گرفت.» در اين مراسم علاوه بر خانوادههاي زندانيان سياسي، جمعي از خويشان و دوستان حضور داشتند که پس از جلسه قرآن خانواده ها و ارائه گزارش وضعيت زندانيان سياسي مراسم معنوي افطار با دعا براي سلامت و رهايي هرچه زودتر عزيزان در بند و حصر آغاز شد. پس از افطار نيز گزارش وضعيت آقاي تاجزاده توسط همسرش به اين شرح داده شد.» [20]
8- فرارسيدن سالگرد يوم الله 9 دي و اظهارات آقاي روحاني در حمايت از حماسه ملت در اين روز موجب خشم و عصبانيت فتنهگران گرديد. رئيس جمهور در جلسه هيئت دولت در اظهاراتي صريح و شفاف ضمن تاييد نقش بيگانگان در فتنه 88 و اهانتهاي آشکار فتنه گران به ارزشهاي ديني، گفت: «مردم زماني که احساس کردند به باورها و ارزشهاي ديني و اعتقادي آنها توهين شده و بيگانگان خيال دخالت در حوزه هاي اخلاقي و اعتقادي آنان را دارند به حرکت در آمده، با حضور و اجتماعشان به بيگانگان پاسخ درخوري دادند. مردم براي حمايت از جناحي خاص به ميدان نيامدند، آنچه مردم را به حرکت در آورد دلدادگي مردم ايران به عاشورا و ارزشهاي انساني برآمده از آن بود. مردم با هدف دفاع از اسلام، اهل بيت(ع) و انقلاب اسلامي به حرکت در آمدند، چون احساس کرده بودند به فرهنگ عاشورا اهانت شده و بيگانگان زمينه را براي مداخله مناسب يافتهاند.»
در همين راستا بود که "مصطفي تاجزاده" با انتشار يادداشتي از درون زندان! که در سايتهاي ضدانقلاب منتشر شد، مدعي شده است که 9 دي به زودي فراموش خواهد شد و در مقابل، اوباشگري فتنهگران در روز عاشوراي 88 در افکار عمومي باقي خواهد ماند: «عاشوراي ۸۸ خواهد ماند و نهم دي ماه از يادها مي رود.»[21]
در اين باره فخرالسادات محشتميپور، همسر تاجزاده نيز در گفتگو با يکي از سايتهاي ضدانقلاب، به شرح و تفصيل تئوري همسرش در باره فراموشي 9 دي از افکار عمومي پرداخته و گفته است: «تمام برنامه ريزيهايي که براي بزرگ کردن روز نهم دي ميشود براي اين است که عاشورا فراموش شود در حاليکه اين حادثه تاريخي هرگز فراموش نخواهد شد! ... تمام تبليغات و هزينههايي که براي نهم دي ميشود براي اين است که مردم به اين مسئله باور ندارند و دستگاه تبليغاتي با تمام قوا بکار افتاده تا نهم دي را تبليغ کند.»
در همين راستا "علي افشاري" از عناصر افراطي دفتر تحکيم وحدت در دهه 70 و شاگردان تاجزاده که به خارج از کشور فرار کرده است، در صفحه فيسبوک خود نوشت: «اين سخنان (روحاني) به شکلي فيصله بخش و قاطع نشان داد که مسير جنبش سبز و گفتمان اعتدال کاملا متفاوت وبه لحاظ راهبردي با هم تقابل دارند.» [22]
9- همچنين در اسفندماه 92 حدود۲۵۰ تن از فتنهگران با روي کردي باجخواهانه و با هدف فشار به رئيس جمهور و در نامهاي به آقاي روحاني خواستار پيگيري وضعيت مصطفي تاجزاده شدند. در بخشي از اين نامه آمده است: «مردمي که به شما راي دادهاند به دنبال به دست آوردن مطالبات خود هستند. اين مردم با اميد به شما راي داده و در مراحل مختلف از شما حمايت کردهاند اما اين حمايت ابدي و بي قيد و شرط نيست. ما در کنار حمايت از روشها و رفتارهاي صحيح، همچنان خواهان اجراي وعدههاي انتخاباتي شما هستيم. فرصتهاي اعتماد سازي محدود هستند و حال نوبت شماست که پاسخگوي اعتماد مردم و حاميان سرشناس خود باشيد زيرا اگر... افرادي مانند تاجزاده نبودند قطعا انتخابات۲۴خرداد ۱۳۹۲ به گونهاي ديگر رقم ميخورد.»[23]
[1] - تاجزاده به اين دوره از زندگي اش چنين اشاره ميكند: «من قبل از انقلاب در آمريكا تحصيل ميكردم. در واقع بعد از اخذ ديپلم در سال 1354 به آمريكا رفتم و اوايل مهرماه 1357 به ايران بازگشتم. در آمريكا در انجمن اسلامي دانشجويان فعاليت داشتم. براساس فضاي آن دوره با تعدادي از دوستان، مشي مسلحانه را پذيرفته بوديم. من هم در جمعي فعال بودم كه بعدها يكي از هفت گروه تشكيلدهنده سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي شد. تا سال 1360 سمت دولتي نداشتم و به فعاليتهاي سياسي و تشكيلاتي مشغول بودم. ارديبهشت 1361، مديركل مطبوعات و نشريات وزارت ارشاد شدم و يك سال هم مديركل رايزنيهاي فرهنگي در خارج از كشور بودم. در دوران وزارت آقاي خاتمي، معاون امور بينالملل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي شدم» (ماهنامه پيام امروز، شماره 41، ص 43)
[2] - تاجزاده ميگويد: «پس از يكي دو سال چارهاي ديگر جز درس خواندن نداشتم. چون با تغيير دولت تعداد زيادي از مديران بركنار شدند. جالب اينكه يك وقت ديديم در دانشكده حقوق دانشگاه تهران آقايان حجاريان، امينزاده، اصغرزاده، خسرو تهراني، نصيري، منفرد و... در يك دانشكده جمع شدهايم كه براي خيليها تعجبآور بود. از سوي ديگر اين افراد در كنار آقايان بهزاد نبوي، عباس عبدي، آرمين، آغاجري و تعدادي ديگر از دوستان در مركز مطالعات استراتژيك، كار تحقيقاتي انجام ميداديم» (همان)
[3] - عبدالکريم سروش در مورد اعضاي حلقه کيان ميگويد: «حلقه خاص كيان، خود افرادي بودند كه مستقيما در داخل موسسه كيان كار ميكردند اعم از سردبير و هيات مديره و پارهاي از نويسندگان مجله. البته بايد اشاره كنم كه به فاصله كمي قبل از انتخاب آقاي خاتمي، وقتي كه من پس از يازده ماه سفر تحميلي به خارج، به ايران بازگشتم، حلقهاي از دوستان در كيان تشكيل شد كه جلسات هفتگي داشتند و من هم در آنجا شركت ميكردم... علاوه بر آقاي تهراني و شمس، آقايان حجاريان، آرمين، مرتضي مرديها، اكبر گنجي، آرش نراقي، ابراهيم سلطاني، محسن سازگارا، جواد كاشي، حسين قاضيان، ناصر هاديان، مصطفي تاجزاده و گاهي پسر خود من سروش دباغ در آن جلسات شركت ميكردند. شايد تنها چند نفر را از قلم انداخته باشم اما اينها افرادي بودند كه با كيان همكاري نزديك داشتند و عموما آثارشان در كيان چاپ ميشد.» ("دوم خرداد به زيان كيان تمام شد"، سايت سروش، دي 1386)
[4] - سايت فرارو، 30/2/88، کدخبر: 25460.
[5] - همان.
[6] - روزنامه کيهان، 31/1/89، ص 15.
[7] - مصطفي تاجزاده، "پدر، مادر، ما باز هم متهميم!"، سايت کلمه، 23/3/89.
[8] - همان.
[9] - همان.
[10] - همان.
[11] - همان.
[12] - همان.
[13] - "مراسم گراميداشت هزارمين روز حصر و ۳ سال روزه داري تاجزاده "، سايت امروز، 25/8/92.
[14] - "درخواست اصلاح طلبان از تاج زاده براي پايان دادن به روزه سه ساله"، سايت امروز، 28/8/92.
[15] - "نامه تاجزاده به آيتالله خامنهاي ... "، سايت امروز، 25/8/92.
[16] - "نامه سيدمصطفي تاجزاده به آيت الله خامنه اي"، سايت امروز، 17/9/92.
[17] - "مصطفي تاج زاده: بازتاب مثبت جهاني انتخاب روحاني، فرصتي براي ارتقاء حقوق بشر در داخل است"، سايت امروز، 5/9/92.
[18] - "مصطفي تاجزاده: ايرانيان به هر نحو ممکن از راهبرد آري به تفاهم هسته اي دفاع کنند"، سايت امروز، 11/9/92.
[19] - "پرسش سيدمصطفي تاجزاده از مردم: در برابر اتهامات جديد چه روشي اتخاذ کنم؟"، سايت امروز، 24/9/92.
[20] - "تقدير از ماهها روزه داري زنداني سياسي مصطفي تاجزاده"، سايت امروز، 22/9/92.
[21] - "مصطفي تاجزاده: عاشوراي ۸۸ خواهد ماند و نهم دي ماه از يادها ميرود"، سايت امروز، 22/9/92.
[22] - سايت رجانيوز، 11/10/92، کدخبر: 177806.
[23] - سايت بهار نيوز، 6/12/92، کدخبر: 33558.