شبهایی که میلیونها روزه دار با قلبهایی سرشار از محبت معبود و با چشمانی گریان و امید به الطاف بی کران الهی و توفیق عبودیت و بندگی، سر بر آستان حضرت دوست نهاده و با اشک و سوز و آه و توبه و انابه و استغفار به خالق مهربان هستی تقرب می جویند.
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند وندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند
چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی آن شب قدر که این تازه براتم دادند(دیوان حافظ)
گفت: بارخدایا! قربتت را خواهانم؛ گفتا: شبهای قدر را قدر دان و بیدار باش!
گفت: جان جانان! رحمتت را جویایم؛ بگفتا: در شبهای قدر رحم بر مساکین نما!
گفت: خدای من! دغدغه عبور از پل صراط و لغزش از آن را دارم؛ بگفتا: در شبهای قدر مقداری از اموالت را صدقه ده!
گفت: پروردگارا ! مشتاق درختان و میوه های رنگارنگ بهشتی آن هستم؛ بگفتا:در آن شب تسبیح گوی حضرت حق باش!
گفت: از نیران جهنم هراسانم و نجات از آن را خواهان؛ بفرمود: راه نجات، استغفار در سیده اللیالی است.
گفت: خرسندی تو را می خواهم. فرمود: خرسندی من، برای کسی است که در شب قدر، دو رکعت نماز بگزارد.
1 ماه رمضان با همه زیباییها و برکات و رحمت بی کران الهی، با نزدیک شدن به شبهای استثنایی و بی همتای شبهای قدر، حال و هوای ویژه ای به خود گرفته و به اوج نورانیت خود میرسد.
شبهایی که میلیونها روزه دار با قلبهایی سرشار از محبت معبود و با چشمانی گریان و امید به الطاف بی کران الهی و توفیق عبودیت و بندگی، سر بر آستان حضرت دوست نهاده و با اشک و سوز و آه و توبه و انابه و استغفار به خالق مهربان هستی تقرب می جویند.
زیباترین لحظه های بندگی و سرسپردگی بندگان خدا را فقط در این شبهای نورانی می توان یافت. آنهایی که با کوله باری از گناه و معصیت و با ایمان به رحمت واسعه الهی و با دلهای شکسته و اشکهای لبریز،آینه غبار آلود دلهایشان را با آب حیات توبه و استغفار شستشو داده و خانه دلشان را از معاصی و نافرمانیها جاروب میکنند.
شب اسرارآمیزی که شب نزول قرآن بر قلب یس، آن اعجوبه خلقت و فخر آفرینش بوده و شب امضای مقدرات امور بندگان خدا و امضای آن توسط ولی و حجت زمان می باشد.
همان شبی که بهتر از هزار ماه بوده و قلب ماه مبارک رمضان
2 می باشد
در آن شب فرشتگان و نگارندگان اعمال به آسمان دنیا فرود میآیند و کارهایی را که به بندگان در طول سال خواهد رسید، می نویسند و کار، بسته به فرمان و خواست اوست. آنچه را بخواهد، جلو، و آنچه را بخواهد، عقب می اندازد و آن چه را بخواهد، محو یا اثبات می کند؛ و امالکتاب پیش اوست.
3 و هر کار حکمت آمیزی فیصله داده می شود. هر چه در طول سال تا شب قدر آینده خواهد شد (از خیر و شر، یا روزی و هر کاری، یا مرگ و زندگی)، در این شب مبارک فرو فرستاده میشود.
در این شب، کاروان مکه نوشته می شود. پس حاجیان آن سال، هر که نوشته شده باشد، نمی تواند به مکه نرود، هر چند تهی دست و بیمار باشد و هر که حج او مقدر نباشد، نمی تواند حج بگزارد، هر چند ثروتمند و تندرست باشد.
4 و تو چه می دانی که شب قدر چیست؟ آیه شریف «و ما ادراک ما لیلة القدر» به روشنی بر این نکته دلالت دارد که دست یافتن به معنای حقیقی شب قدر بسیار دشوار و فراتر از سطح ادراک توده های مردم است. روشن است که وقتی مخاطب این آیه، پیامبر اکرم(ص) باشد، پرسش موجود در آیه، نشان دهنده عظمت و مقام والای شب قدر است؛ چرا که مفهوم شب قدر، هرگز بر شخصیتی عظیم که قرآن بر دل پاک او فرود آمده و جان او جایگاه شب قدر است و فرشتگان الهی در آن شب برای سامان بخشی به امور جهان و تقدیر هستی نزد او می آیند، ناشناخته نیست.
افزون بر این، فراهم آمدن زمینه شناخت و شهود حقیقت شب قدر برای شماری از اهل سیر و سلوک –که با بهرهگیری از تعالیم اهل بیت(ع) در این زمینه، به آن رسیده اند – گویای این حقیقت است.
عالم ربانی آیه الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی در پاسخ این سؤال که: «معنای دیدار شب قدر و لذَت آن چیست؟» می گوید: دیدار شب قدر، عبارت است از: کشف فرود آمدن امر آسمانی به زمین در این شب، آن گونه که برای امام زمان(ع) آشکار می شود.
5 دیدن آن حقیقت و توفیق یافتن به این دیدار و شهود، کاری بس عظیم و والاست، همان گونه که امام صادق(ع) آن را چنین توصیف فرموده است: «انَ القلب الَذی یعاین ما ینزل فی لیله القدر لعظیم الشَأن؛ دلی که آن چه را در شب قدر فرود آورده می شود، می بیند، بسی والاست.»
چه کسانی از کوثر قدر بهرمند می شوند و توفیق تشرف به درگاه حضرت دوست می یابند؟
امام باقر(ع) می فرماید: پیامبر اکرم(ص) چون از عرفات برگشت و به منا رفت، وارد مسجد شد، مردم گردش جمع شدند و از شب قدر میپرسیدند، پیامبر(ص) به سخن ایستاد و پس از ثنای الهی چنین فرمود:
«شما از من درباره شب قدر پرسیدید، بیان نکردن آن برای این نبود که نسبت به آن عالم نبودم. بدانید – ای مردم _ هر کس ماه رمضان بر او وارد شود و او صحیح و سالم باشد و روزهاش را روزه بدارد و بخشی از شب آن را به عبادت برخیزد و مواظب نمازش باشد و در گرمای آن به نماز جمعه اش برود و سحرگاه به نماز عیدش برود، به یقین، شب قدر را دریافته و به جایزه پروردگار، دست یافته است».
6 پس خوشا به حال آن که آن شب را با رکوع و سجود زنده بدارد و گناهانش را در برابر دیدگانش بیاورد و اشک ندامت و خجلت بر دیدگان سرازیر نماید. پس هر گاه چنین کند، امید دارم که اگر خدا بخواهد، محروم و ناکام نگردد.
7
ارجاعات و منابع: 1- « قال رسول الله(ص) قال موسی الهی ارید قربک قال قربی لمن استیقظ لیله القدر قال الهی ارید رحمتک قال رحمتی لمن رحم المساکین لیله القدر قال الهی ارید الجواز علی الصراط قال ذلک لمن تصدق بصدقه فی لیله القدرقال الهی ارید من اشجار الجنه و ثمارها قال ذلک لمن سبَح تسبیحه فی لیله القدر قال الهی ارید النَجاه من الناَر قال ذلک لمن استغفر فی لیله القدر» الاقبال،ج1، ص345؛ بحارالانوار، ج98، ص145،ح3
2- الامام الصادق(ع) : قلب شهر رمضان لیله القدر الکافی، ج4، ص66
3- الامام الباقر(ع) فی قوله تعالی:«تنزل الملائکه والروح فیها» تنزل فیها الملائکه والکتبه الی السماء الدنیا فیکتبون ما یکون فی السنه من امور ما یصیب العباد و المر عنده موقوف له فیه المشیَه فیقدَم ما یشاء و یوخر ما یشاء و یمحوا ما یشاء و یثبت و عنده امَ الکتاب. دعائم الاسلام ج1، ص281
4- الامام الصادق(ع) اللیله التی یفرق فیها کل امر حکیم، ینزل فیها ما یکون فی السنه الی مثلها من خیر او شر او رزق او امر او موت او حیاه و یکتب فیها وفد مکه فمن کان فی تلک السنه مکتوبا لم یستطع ان یحبس و ان کان فقیرا مریضا و من لم یکن فیها مکتوبا لم یستطع ان یحج و ان کان غنیا صحیحا. الاقبال، ج1، ص3421 و بحارالانوار، ج98، ص142، ح3
5- المراقبات، ص137.
. المراقبات، ص137.
6- الامام الباقر(ع): ان النبی لما انصرف من عرفات و سار الی منی دخل المسجد فاجتمع الیه الناس یسالونه عن لیله القدر فقام خطیبا فقال بعد الثناء علی الله
«اما بعد فانکم سالتمونی عن لیله القدر و لم اطوها عنکم لانی لم اکن بها عالما اعلموا ایها الناس انه من ورد علیهشهر رمضان و هو صحیح سویَ فصام نهاره و قام وردا من لیله و واظب علی صلاته و هجَر الی جمعته و غدا الی عیده فقد ادرک لیله القدر و فاز بجائزه الرب» من لا یحضره الفقیه، ج2، ص97 ح1834؛ بحارالانوار، ج97، ص18 ح40.
7- الامام الصادق(ع): «...فطوبی لعبد احیاها راکعا و ساجدا و مثَل خطایاه بین عینیه و یبکی علیها فاذا فعل ذلک رجوت الَا یخیب ان شاء الله» بحارالانوار، ج97، ص97ح5.