(هفتهنامه جام سياست ـ 1395/03/25 ـ شماره 3 ـ صفحه 6)
روایت جواد منصوری از مقتضیات انقلابیگری در دهه 90
** انقلاب یک جریان ثابت است و در واقع متعلق به یک زمان خاص نیست. ما بهطور مستمر باید در حال تحول و انقلاب باشیم. نهایت این است که به لحاظ شکل، ادبیات و ابزار ممکن است تغییراتی را در کار داشته باشیم، ولی به لحاظ محتوا باید در حال تحول باشیم. بنابراین انقلابی دهه 90 با انقلابی دهه 40 از نظر آرمانهای کلی و اهتمام و جدیتی که برای رسیدن به آن آرمانها دارد، تفاوتی ندارد.
* با توجه به محورهای ثابتی که به لحاظ آرمانی میتوان برای هر انقلابی برشمرد، آیا این ویژگی با تحول و نوآوری که از دیگر خصوصیات انقلابیگری است، قابل جمع است؟
** همانطور که اشاره کردم، میتواند این تغییر و تحولات در شکل و ابزار باشد اما نمیتوان برای اهداف انقلاب تغییری را متصور شد که اگر چنین اتفاقی بیفتد، به معنای فاصله گرفتن هر انقلابی با آرمانهایش است.
* با توجه به وقوع انقلابهای متعدد در جهان، به لحاظ مقایسهای، تفاوت میان استمرار انقلابیگری در ایران با دیگر کشورهایی که در آنها انقلاب به وقوع پیوسته، چیست؟
** تفاوت اساسی این است که ما با توجه به اعتقاداتمان، ارزشها و اخلاق قطعا باید دقت بیشتری در عرصه سیاستگذاریها و رفتارمان داشته باشیم. به عبارت دیگر مجاز به انجام هر کاری به صرف انقلابی بودن نیستیم و متاسفانه به همین دلیل در مسیر انقلاب به اشتباه افتادند و همین اشتباه باعث ضربه سنگینی به انقلاب اسلامی شد. برخی بهواسطه همین اشتباهها جهت را درست تشخیص ندادند و به بیراهه رفتند و همین مساله باعث بروز مشکلاتی در روند انقلاب اسلامی شد. من از مباحثی چون اخلاق، حقالناس و بیتالمال مثال میزنم. برای انقلابیونی از جنس کمونیست، ناسیونالیست و... توجه به چنین مباحثی اهمیتی ندارد؛ در حالی که توجه به این نکات از جمله ملزومات انقلاب ما بوده و هست. در عین حال متاسفانه بعد از استقرار جمهوری اسلامی ما دیدیم که عدهای به خود اجازه دادند به نام انقلاب و برای انقلاب دست به هر کاری بزنند. رعایت نکردن حقوق افراد و اخلاق و ادب اسلامی از جمله اقداماتی بود که از سوی این افراد صورت گرفت و چنین رویکردی به روند انقلاب ضربه زد.
* تبیین محورهای انقلابیگری از سوی رهبر معظم انقلاب در سخنرانی اخیرشان آیا به این معناست که برخی سیاسیون جامعه از انقلابیگری دهه 50 فاصله گرفتهاند؟
** تذکر و مراقبت و ارزیابی دائمی از ضروریات انقلاب است تا به محض این که با مشکلاتی در مسیر حرکت انقلاب مواجه شدیم برای رفع موانع چارهجویی کنیم. این مساله در رفتار فردی نیز صدق میکند. ما موظفیم اعمال و رفتارمان را ارزیابی کنیم. زمانی هم که در مسیر بندگی اشتباه میکنیم، بحث استغفار و توبه را داریم. طبیعتا درباره انقلاب در سطح کلان و به صورت جدیتر این مراقبت باید وجود داشته باشد. رهبر معظم انقلاب در زمانی مناسب این سخنان را مطرح کردند. نکته جالب این که شاید از این گونه مطالب در گذشته باید بیشتر مطرح میشد و چون کمتر این دغدغه بیان شد این احساس برای برخی پیش آمد که شاید جمهوری اسلامی در مسیری حرکت میکند که با آرمانها و اهداف اولیه انقلاب تفاوت دارد. من به نوعی در ادامه صحبتهای ایشان برای انقلابیگری چند ویژگی را میتوانم ذکر کنم. اولین اصلی که در انقلابیگری ضرورت دارد، واقعبینی براساس منافع کلان ملی و نظام است. به عبارت دیگر در این مرحله نباید مسائل را شخصی و باندی دید و از روزمرگی هم باید پرهیز کرد. نکته دیگر مساله صبر و تحمل در راه هدف است.
در راه رسیدن به هدف باید استقامت و پایداری کرد. اخلاص و توکل به خدا از دیگر مشخصات انقلابیگری است. دشمنشناسی یکی از محورهایی است که هر کسی روحیه انقلابیگری دارد باید آن را مدنظر قرار دهد. قطعا به هر نسبتی که ما دشمنشناسی داشته باشیم انقلاب و ارزشهایمان پایدار خواهد ماند. بقای شخص انسان هم به دشمنشناسی بستگی دارد. به همان اندازه که ما دشمن سلامت خود را بشناسیم و ابزار لازم را برای مقابله با این دشمن فراهم کرده و از آن به نفع احسن استفاده کنیم، به همان نسبت هم در صحت و سلامت باقی خواهیم ماند. بنابراین کسانی که عمر متوسط بیشتری دارند، در طول زندگی خود تمامی تهدیداتی را که متوجه سلامت آنان بود شناسایی و با آن مقابله کردند و به همین واسطه توانستند بیش از دیگران عمر کنند. بنابراین اگر میخواهیم انقلاب مسیر صحت و سلامت را طی کند باید دشمنشناسی کنیم. در بسیاری از آیات شریفه قرآن پیوسته از دشمنشناسی سخن به میان آمده است. در کنار دشمنشناسی، آمادگی مقابله با دشمن از دیگر نکات حائز اهمیت است.
آیندهنگری از دیگر ویژگیهای انقلابیگری است. ما باید برای آینده برنامهریزی کنیم و اگر چنین نکنیم در مسیر روزگار مستهلک خواهیم شد. بیبرنامگی انقلابیون سبب میشود دشمنان از فرصت استفاده کرده و برای انقلابیون برنامهریزی کنند. برنامههای پنجسالهای که در جمهوری اسلامی تدوین میشود بخشی از این آیندهنگری است که متاسفانه به دلیل این که در آیندهنگری جدی نیستیم به برنامهریزی هم بیتوجه هستیم. این در حالی است که برخی دشمنان ما برای 50سال آینده برنامهریزی و تحلیل دارند.
* رهبر معظم انقلاب شاخصهایی برای انقلابیگری مطرح کردند. برای این که این نکات اجرایی شود، مسئولان باید چه راهکاری در پیش بگیرند؟
** ابتدا باید تکلیف چند مساله اصلی را در کشور حل کرد؛ اول بحث حاکمیت قانون است. ما در کشور باید به طور جدی مساله قانون و ابعاد آن را اجرا کنیم و در این باره هیچ ملاحظهای نداشته باشیم. بسیاری از مشکلاتی که در کشور دچار آن هستیم بهواسطه عمل نکردن به قانون است. نکته دیگر، مساله برنامه است. ما بدون برنامه به جایی نمیرسیم. الان 30 درصد محصولات کشاورزی و غذاییمان در حال از بین رفتن است. جالب اینجاست مسئولان هم 30 سال است به این نکته اعتراف دارند. ولی هیچوقت کسی راهکار عملیاتی برای کاهش این میزان خسارت ارائه نکرده است. یکی از دلایل چنین اتفاقی نبود شایستهسالاری در کشور است و برخی مدیران مسئولیتپذیر نیستند. اگر راهکارهای مشخص و مطلوب برای برونرفت از این چالشها در پیش نگیریم همچنان به عنوان کشوری وابسته به نفت باقی خواهیم ماند.
* طبیعتا گفتمان انقلابیگری با مقاومتهای بیرونی روبهروست. دشمنان برای مغفول ماندن شاخصههای انقلابیگری و انحراف انقلاب از مسیر اصلی چه برنامههایی خواهند داشت؟
** دشمن برای از بین بردن انقلاب دو برنامه اساسی دارد و به طور جدی آن را پیگیری میکند؛ برنامه اول حذف نیروهای انقلاب از صحنه مدیریتی کشور به هر شکل ممکن است. آنان معتقدند جایگزینی مدیری ضعیف به جای یک نیروی انقلابی، خود به خود باعث خرابی و آشفتگی وضعیت خواهد شد. برنامه دوم جوسازی علیه طرح و برنامههایی است که به مصلحت نظام است. بنابراین ما باید در جهت عکس حرکت کنیم. انتخاب مدیران انقلابی و بیتوجهی به جوسازی و توطئهها علیه برنامههایی که به مصلحت نظام است، تدبیری است که باعث ناکام ماندن برنامههای دشمن خواهد بود.
http://press.jamejamonline.ir/Newspreview/2429551428060759924
ش.د9500767