(هفتهنامه جام سياست ـ 1395/03/25 ـ شماره 3 ـ صفحه 7)
* بیانات رهبر معظم انقلاب در خصوص شاخصههای انقلابیگری را حتما شنیدید. فکر میکنید هدف ایشان از تبیین شاخصههای پنجگانه انقلابیگری بعد از گذشت 38 سال از پیروزی انقلاب اسلامی چیست؟ به عنوان یک فعال سیاسی بفرمایید این سخنان چه مسئولیتی بر دوش انقلابیون و مردم میگذارد؟
** اگر انقلابها و نهضتهایی را که طی200 سال گذشته دردنیا رخ داده مطالعه و ارزیابی کنیم، متوجه میشویم که همه آنها یک وجه مشترک دارند. در همه این کشورها معمولا رهبر یا رهبران نهضت در زمان خود یا جانشینان بعدی تلاش میکنند از زمانی که شعارهای اولیه دوران مبارزه در گذر زمان قرار میگیرد یا انقلابیون در حال دست برداشتن از روحیه و شعارهای اصلی انقلاب هستند، مسیر انقلاب را به مسیر اصلی خود باز گردانند که رهبر معظم انقلاب در مراسم سالگرد ارتحال امام نیز این راه را مجدادا یادآور شدند و با تعریف شاخصههای انقلابیگری مجددا آن را تبیین کردند. اقدامی که برخلاف تجربه جهانی درخصوص غفلت از این اصل، میتواند الگویی برای حفظ آرمان انقلاب باشد. واقعیت این است که در نظام جمهوری اسلامی ایران رهبری ناظر اصلی برای منحرف نشدن مسیر انقلاب است تا راه کلی نظام از جادهای که در آن قرار گرفته منحرف نشود. اگر برخی اتفاقات اخیر مثلا فتنه 88 را به نوعی تحلیل کنیم درمییابیم کسانی که روزی انقلابی بودند و به این واسطه مسئولیت گرفته و رشد سیاسی یافتند، از زمانی منحرف شدند که شعارهای انقلاب را فراموش کردند یا آن را مطرح نساختند.
گاهی نیز دشمن در حرکتی حساب شده انقلابی بودن را مترادف رادیکال بودن و تندروی تعریف میکند و طبیعی است که رهبر معظم انقلاب بحث انقلابیگری را مطرح و شاخصههای آن را تبیین کنند تا با مشخص شدن این ویژگیها، دیگر بچههای انقلاب ابایی از انقلابی بودن نداشته باشند و فکر نکنند که انقلابیگری به معنای تندروی است. لذا اصل پرداختن به بحث انقلابی بودن میتواند تضمینی برای حفظ شعارها و مسیری باشد که اصل انقلاب را به وجود آورد و تبیین گفتار و مسیری باشد که هشت سال دفاع مقدس را اداره کرد یا در بخش اقتصادی از آن با عنوان روحیه جهادی نام برده میشود. بنابراین طرح و تبیین شاخصههای انقلابیگری حرکت حساب شده، زیرکانه و هوشیارانه بود که از سوی رهبر انقلاب ارائه شد.
* براساس صحبتهای شما، هدف اصلی از تبیین این شاخصها این بود که رهبر انقلاب مانع از آن شوند که انقلابیگری اصطلاحا از مد بیفتد. بر این اساس فکر میکنید شاخصههایی که ایشان درخصوص انقلابیگری مطرح کردند در بر گیرنده چه اقشاری میشود؟
** بهنظر من درک این شاخصهها هیچ ارتباطی به سطح سواد آکادمیک و کلاسیک افراد ندارد. این شاخصهها میتواند تمام اقشاراعم از زن و مرد در سنین مختلف و بخشها و ردههای مختلف علمی را شامل شود. البته باید به این نکته ظریف اشاره کرد که هر کسی برای راهی که میرود ادلهای دارد؛ لذا هر کس مطابق سطح سواد خود برای انقلابی بودن، نگاه و بصیرتی دارد که میتواند براساس آن اقدام کند.
* با این که شما به اصل تکثر روشها برای انقلابیگری قائل هستید، بهترین روش برای فهم ارزشها وآرمانهای انقلاب را آن گونه که رهبر معظم انقلاب تاکید کردهاند، در چه میدانید؟
** سلوک ما قرآن و اهل بیت است. بنابراین ما در مسیر ولایت و اطاعت از ایشان قرار داریم. پس اگر در مسیر آن قرار گیریم به صورت طبیعی میتوانیم درک درستی از انقلابیگری داشته باشیم.
* البته حرکت در چنین مسیری نیازمند فرهنگسازی است. در چنین شرایطی نظام آموزشی کشور تا چه اندازه میتواند در تبیین شاخصهای انقلابیگری برای نسل جوان موثر باشد؟
** با توجه به گذشت 38 سال از انقلاب و
بدون این که بخواهم فرد خاص یا دوره خاصی را مطرح کنم، باید بگویم آموزش وپرورش،
آموزش عالی و وزارت ارشاد ما متاسفانه با معیارها و شاخصههایی که امام راحل یا
رهبر معظم انقلاب فرمودهاند، برخورد سطحی کرده و میکنند. مثلا رهبر معظم انقلاب
چند سالی است نامگذاری هر سال را با شعارهای اقتصادی همراه کرده و تاکید میکنند
که این شعارها برنامهمحور است و باید در زمینه رسیدن به اقتصاد مقاومتی تلاش کرد،
اما هنوز باور دست یافتن به این شعار، عملیاتی نشده و فقط حرف آن را میزنیم. در
شرایط فعلی جهان و با گسترش شبکههای مجازی وقتی یک دانشآموز مورد هجمه کانالهای
معارض و معاند قرار میگیرد، معنایش این است که دشمن در تلاش است با رسوخ به فکر
دانش آموزان القا کند که ایرانیان یا جمهوری اسلامی ایران نمیتوانند به درجات
بالا دست پیدا کنند یا به عبارت سادهتر در مباحث اقتصادی یا علمی روی پای خودشان
بایستند.
بنابراین وقتی القا میکنند که شما نمیتوانید و دیگران میتوانند، این با رفتن به سمت اقتصاد مقاومتی که تاکید دارد باید روی پای خودمان بایستیم، مغایرت دارد. وقتی صحبت از اقتصاد مقاومتی میشود، آموزش و پرورش باید در متون و کتب درسی و در ذهن دانشآموزان فهم و باور این را به وجود آورد تا در آینده شاهد اجرای عملی این مباحث باشیم. همان طور که عرض کردم، چند سال است بحث اقتصاد مقاومتی مطرح است، اما آموزش و پرورش کشور هنوز فکر میکند این سیاست باید از طرف وزارتخانههای اقتصادی پیگیری شود. در صورتی که وزارت علوم یا وزارتخانههای آموزشی باید اولین جایی باشند که مداخله میکنند. این همان مفهومی است که لازمه تحقق اصل استقلال کشور در شاخصههای انقلابیگری است و همه باید نسبت به آن احساس مسئولیت کنند.
* یعنی متون درسی و سرفصلهای نظام آموزشی ما در این رابطه نیازمند بازنگری است؟
** بله، دقیقا همین است. یک گزاره اگر بخواهد در ذهن بنشیند و جوان ببیند که منفعت دنیا و آخرت در این مباحث وجود دارد، باید کتابها یا دروسی که میتواند پازل فکری جوان را کامل کند، چاپ و تدریس شود تا وقتی رهبری مبحثی را میگوید که به عزت و اقتدار کشور مربوط است، جنبه اجرایی نیز پیدا کند.
* راهکار کارشناسی رسیدن به نقاط تبیین شده در زمینه بیانات رهبری چیست؟
** ما متاسفانه کوتاهی میکنیم. رهبری وقتی مسالهای کلی و کلان را مطرح میکنند ما باید آن را کارشناسی و تعریف کنیم. یکی از کارشناسانی که این ویژگی را داشت مرحوم شهید بهشتی بود .ایشان تا زمانی که زنده بود وقتی حضرت امام(ره) مطلبی را مطرح میکردند سریع آن را دنبال میکرد تا تبیین کند و برداشتهای متناقض از آن صورت نگیرد. بنابراین بزرگان ما که اظهار ارادت به رهبر معظم انقلاب دارند و تعدادشان هم کم نیست، باید در حوزه تبیین فرمایشات ایشان، بخصوص تطبیق آن با مطالبات منطبق با فطرت پاک مردم در بخش اقتصادی، سیاسی یا فرهنگی کمکاری را کنار بگذارند. این که بتوانیم مطالبات و کلیات را تبیین کرده و با بهروزکردن آن، در یک کپسول شیرین و همهپسند زیبا، که محتوایش تغییر نکرده باشد چنین مبحثی را ارائه کنیم، کار سختی به نظر نمیرسد. تولید فکر در قالب کتاب، فیلمهای مختلف ازجمله مستند، تئاتر، سخنرانی، با روشهای همهفهم و با جدیدترین شیوه از راهکارهای پرداختن مناسب به بیانات رهبری است.
http://press.jamejamonline.ir/Newspreview/2429552220727264280
ش.د9500768