(روزنامه آفتاب يزد – 1394/11/13 – شماره 4540 – صفحه 3)
گروه سیاسی: داور مسابقه پیش از آنکه در سوت آغاز رقابت بدمد به بسیاری از بازیکنان تیم اصلاح طلبان و اعتدالگرایان، کارت قرمز داد و آنها را اخراج کرد. از همین روی آحاد ملت ایران در بهت و حیرت فرو رفتند و دست به دامان سران و بزرگان نظام شدند؛ از علی لاریجانی، رئیس مجلس گرفته تا حسن روحانی همگی به تکاپو افتادند تا بلکه بتوانند با استفاده از لابیهای خاص خود گره این مشکل را با دستان خود باز کنند و تعدادی از ردصلاحیت شدگان را به عرصه رقابت بازگردانند. در میان تمام این تلاشها برای متقاعد کردن شورای نگهبان و ورود چهره های برجسته و شاخص کشور به ماجرا، جای خالی یک نفر به شدت محسوس بود. همان که همواره در بزنگاه های مهم و حیاتی برای مردم سینه ستبر می کرد و با آنها همگام می شد و البته بهای همراهی با مردم را هم می پرداخت.
از همین روی مردمِ ایران در این روزها، سخت به دنبال او می گشتند و چشم انتظارش بودند تا با بهره گیری از وجهه، محبوبیت و مقامی که دارد بتواند همانند همیشه به یاری آن ها بشتابد و کاندیداهای آنها را به کارزار رقابت های انتخابات مجلس دهم بازگرداند اما در چنین شرایطی آیت الله، سکوت اختیار کرده و زبان به کام گرفته بود و سخنی به میان نمی آورد. چه شده بود که آیت الله نسبت به این اتفاق نابهنگام سخنی به زبان نیاورده بود جز چند اشاره تلویحی و ضمنی؟ علامت سوال این پرسش بسان مهر داغی تا همین روز گذشته در ذهن های مردم جا خوش کرده و حک شده بود تا آنکه در روز دوشنبه دوازدهم بهمنماه آیت الله هاشمی رفسنجانی در ارتباط با ردصلاحیتهای شورای نگهبان، دست به یک اعتراف دردناک زد و پرده از یک حقیقت گشود.
اعتراف تلخ آیتالله...
تنها 4 روز مانده به اعلام نتایج نهایی بررسی صلاحیت کاندیداهای دهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی، در اظهاراتی کم نظیر و کم سابقه آیت الله هاشمی بالاخره موضع رسمی و صریح خود را نسبت به ردصلاحیتها اعلام نمود. رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام چنین گفت: «باید بگذارید مردم به هر که میخواهند رای دهند. من که قدرتی ندارم که فشار بیاورم تا در مورد تایید صلاحیت ها تجدیدنظر شود. البته من هم عقیده دارم که نمی شود 12 هزار نفر با هم رقابت کنند اما راهش این است که از قبل قانونی بگذاریم و نه در جهت سیاسی بلکه در جهت واقعی صلاحیتها را مشخص کنیم. افکار عمومی کمتر اشتباه میکنند و اگر اشتباه کنند خودشان جبران خواهند کرد ....» بدین ترتیب یار و همپای امام (ره) زبان به اعتراف گشود و اذعان کرد که بازگرداندن کاندیداهای ردصلاحیت شده از توان و اختیارش خارج است. آنچه مبرهن است این است که تاریخ پرفراز و نشیب و ادوار گونه گون انقلاب اسلامی به خوبی این مهم را نشان میدهد که آیت الله همواره دوشادوش مردم بپا خاسته و پای در ره گذاشته و همواره از دهانش فریاد ملت ایران خارج شده است از همین روی بی شک آیت الله تا همین روز گذشته هم درصدد احقاق حقوق نامزدها بوده و چانهزنیهایش را هم کرده است، اما دیروز اقرار نمود که نمیتواند قدمی بردارد. حال این سوال در اذهان شکل می گیرد که چرا انقلابی ترین فرد نظام، قدرتی برای تجدیدنظر در ردصلاحیتها ندارد؟!
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام قدرتی ندارد
عدم تاثیرگذاری آیتالله در بازنگری شورای نگهبان موجی از ناامیدی را در میان هواداران او و اصلاح طلبان ایجاد نمود و البته پرده از حقایق دردناکی گشود. اینکه رئیس اولین مجلس شورای اسلامی، چهارمین رئیس جمهور کشور، نماینده مردم تهران در مجلس خبرگان رهبری و از همه مهم تر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام اگر فاقد قدرت باشد برای ورود به قضیه رد صلاحیت ها، پس واقعا کیست که بتواند تاثیر بسزا و حائز اهمیتی در آن داشته باشد؟! قطعا جناح مقابل آیتالله به خوبی به این موضوع واقفاند که در بزنگاههای حساسی که آیت الله پا در عرصه گذاشته است و برایش مانعی نتراشیده اند، توانسته است نتیجه بازی را تغییر دهد و خواسته مردم را به منصه اجرا درآورد. نمود این مهم را می توان در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری مشاهده کرد که آیت الله هاشمی علی رغم میل باطنی اش به انتظار آحاد ملت ایران پاسخ مثبت گفت و در آخرین روز ثبت نام در انتخابات حضور یافت و با حمایت از حسن روحانی و ایثار محمدرضا عارف نتیجه بازی را تغییر داد. بی شک هراس از تفویض نتیجه این بازی از اصولگرایان به اصلاح طلبان نیز سبب شده است تا عدهای قدرت آیت الله را در زمینه تاثیر در تجدیدنظر آراء شورای نگهبان از او بگیرند. اما آنچه به شدت رخ می نماید این است که اگر پرنده محبوبیت و اقبال آیت الله در میان سلب کنندگان قدرتش سیر نزولی داشته و تیر خورده و سنگ خورده در حال فرود است اما در میان قاطبه مردم ایران روز به روز اوج می گیرد و بر فراز آسمان ها به پرواز در می آید.
هاشمی زبان گویای مردم است
اینکه رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و یار صمیمی امام (ره) اعتراف کند که قدرتی برای ورود به جریان رد صلاحیت ها ندارد، چراهای متعددی را در اذهان مردم ایجاد می کند. درباره این اعترافات تلخ آیت الله هاشمی، عبدالله ناصری، عضو شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان، به خبرنگار «آفتاب یزد» گفت: وقتی آقای هاشمی در انتخابات 92 ردصلاحیت شد، یک شوک بزرگ در جامعه و فضای بینالمللی ایجاد شد یا نوع برخوردی که با او میشود، موجب میگردد که این سلب قدرت از وی غیرطبیعی به نظر نیاید روز گذشته آیتالله هاشمی به بیان حال و واقعیت موجود پرداخته است.
وی افزود: اگرچه در جایگاه رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام است اما نتوانست بر مسند ریاست مجلس خبرگان رهبری بنشیند، چرا که اکثریت با مخالفان آقای هاشمی همراه شدند، بنابراین با این رخدادهایی که نسبت به ایشان به وجود می آید و جبههگیریهای دلواپسان نسبت به او، مشخص میشود که جایگاه و شانی برای آیتالله قائل نیستند. قطعا آیتالله هاشمی یک نیروی مهم و بسیار موثرتر از خیلیها در روند انقلاب و در زمان حیات امام خمینی (ره) بوده است.
این فعال سیاسی اصلاح طلب اضافه کرد: اگر مجمع تشخیص مصلحت نظام را یک نهاد تاثیرگذار طبق قانون اساسی بدانیم، آیتالله هاشمی را به عنوان رئیس این مجمع باید هم عرض روسای قوا قلمداد کرد چنانچه هنگامی که به دیدار مقام معظم رهبری هم میروند در کنار روسای سه قوه مینشینند، بنابراین نظام این جایگاه و شان را برای ایشان قائل شده است، اما این فضاسازیهایی که جریان مخالف سازمان داده است که آغازگرش هم در سال 88 آقای احمدینژاد بود و روز به روز هم مانند توپخانهای به ایشان حملهور میشوند، به میزان تخریب دلواپسان، محبوبیت و مقبولیت آیتالله هاشمی در میان مردم افزوده میشود خصوصا ایشان در سالهای اخیر به شدت همگام مردم شده و در جامعه تبدیل به زبان گویای مردم شدهاند.
http://aftabeyazd.ir/?newsid=26217
ش.د9405614