تاریخ انتشار : ۲۷ تير ۱۳۹۵ - ۱۳:۲۸  ، 
کد خبر : ۲۹۳۴۹۶
پيامدهاي خروج انگليس از اتحاديه اروپا در گفت‌وگوی هرميداس باوند با آرمان:

عامل خروج انگليس از اتحاديه اروپا مساله  پناهندگي بود

مقدمه: بريتانيا مجموعه جزايري دراروپاي غربي است. كشوري كه روزگاري در آن هيچ‌گاه آفتاب غرب نمي‌كرد و پهنه مستعمراتش در سراسر جهان قابل مشاهده بود. اما مردمان جهان رفتاري شگفتي‌ساز از كهنه مردان سياست مشاهده كردند. بريتانيايي كه روزی انديشه‌هاي دموكراتيك را در خود مي‌پروراند، براساس يك همه پرسي تصميم گرفت از اتحاديه اروپا خارج شود. تصميمی كه واكنش‌هاي زيادي در جهان پيراموني خود داشت. ايالات متحده از دير باز اعلام كرده بود كه از باقي ماندن بريتانيا در اتحاديه اروپا حمايت مي‌كند. ديويد كامرون نخست وزير اين كشور نيز تحت تاثير نتيجه اين همه پرسي اعلام نمود سه ماه ديگر استعفا خواهد داد وخاطرنشان كرد برگزاري اين همه‌پرسي تصميمي نبود كه به آساني گرفته شود و بالغ بر ۳۳ ميليون نفر در سراسر بريتانيا حرفشان را در اين همه‌پرسي زدند و ما بايد مفتخر باشيم به اينكه به مردم در يك چنين تصميم‌هاي بزرگي اعتماد مي‌كنيم. به بهانه بررسي ابعاد خروج بريتانيا از اتحاديه اروپا دكتر هرميداس باوند كارشناس مسائل بين‌المللي با «آرمان» به گفت‌وگو پرداخته است که درادامه مي‌خوانيد:
پایگاه بصیرت / احسان اسقايي
(روزنامه آرمان - 1395/04/06 - شماره 3072 - صفحه 6)

* انگلستان از ابتدا با چه ديدي به اتحاديه اروپا مي‌نگريست؟

** انگلستان درابتدا به اتحاديه اروپا با نگرش رفع اختلافات ديرينه آمريكا و فرانسه مي‌نگريست و حتي به اين اتحاديه دعوت شد و چند جلسه‌اي هم در نشست‌هاي ابتدائي اين اتحاديه شركت نمود ولي بعدا عقب‌نشيني كرد و تمايلي به عضويت در آن اتحاديه حتي در يك دهه گذشته نداشت و سعي داشت به‌شدت در مقابل تحقق جامعه اقتصادي اروپا ايستادگي كند و به اين منظور منطقه تجارت آزاد اروپا را تشكيل داد كه اتريش، كشورهاي اسكانديناوي و پرتغال نیز به آن پيوستند و سعي داشت منطقه تجارت آزاد را در آينده گسترش دهد اما وقتی مشاهده كرد كه به رغم تلاش‌هايش جامعه اقتصادي اروپا در حال تحقق است حزب محافظه‌كار انگلستان تقاضاي ورود به جامعه اقتصادي اروپا را به اين جامعه داد و حتي در برخي مواقع تمايل داشت جهت اينكه يك عضو ثابت در اين اتحاديه باشد، تلاش كرده و در تصميم‌گيري‌ها با در نظر گرفتن منافع خود شركت كند.

* به چه علت دوگل رئيس‌جمهور فرانسه با ورود بريتانيا به اتحاديه اروپا مخالف بود؛ با وجود عدم تمايل فرانسوي‌ها چگونه انگلستان به اتحاديه اروپا پيوست؟

** به چند علت دوگل با ورود بريتانيا به فرانسه مخالف بود. اول اينكه به اعتقاد دوگل، انگلستان آمادگي لازم براي ورود به جمع كشورهاي اروپايي را نداشت و اين عدم آمادگي مي‌توانست مسير ناهمواري را براي ساير كشورها خواهان عضويت و رشد اقتصادي به وجود آورد. دومين دليل مخالفت دوگل با ورود انگلستان به جمع كشورهاي اروپايي اين بود كه بريتانيا بيشتر طرفدار آتلانتیک بود و تمايل زيادي به كشورهاي اروپايي نداشت. علت سوم مخالفت دوگل اين بود كه انگلستان همواره سعي داشته نقش اسب تروا را ايفا كند. به اين معنا كه بعد از داخل شدن، اتحاديه اروپا را تخريب كند و مانع قدرت گرفتن اين اتحاديه باشد.

* با وجود اين مخالفت‌ها انگلستان چگونه به عضويت اتحاديه اروپا در آمد؟

** بعد از بركناري دوگل براي اينكه در مقابل قدرت در حال افزايش آلمان موازنه‌اي به وجود‌آيد از ورود انگلستان به جامعه اقتصادي اروپا استقبال شد و تمايل به عضويت انگلستان در جامعه اقتصادي اروپايي افزايش يافت. هرچند انگلستان از ابتدا طرفدار فدراسيون اروپايي نبود. بعد از فروپاشي شوروي جامعه اقتصادي اروپا به اتحاديه اروپا تبديل شد. در زمان تاچر، انگلستان تنها به تشكيل يك كنفدراسيون ضعيف به جاي فدراسيون اروپا بود. اما پايه گذاران اقتصادي اروپا طرفدار ايجاد جامعه اقتصادي اروپا بودند و انگلستان حتي در آن زمان هم نتوانست در مقابل تشكيل آن ايستادگي كند.

* خروج انگلستان از اتحاديه اروپا چگونه عملي شد و آیا اين كشور بعد از اين خروج مي‌تواند روي كشور‌هاي مشترك‌المنافع حساب باز كند؟

** درابتدا نظريه خروج انگلستان از اتحاديه اروپا را ديويد كامرون مطرح كرد. زيرا فكر مي‌كرد راي مردم به بقاي انگلستان در اتحاديه اروپا خواهد بود و راي مردم به بقاي انگلستان در اتحاديه اروپا در انتها به نفع وي و حزب متبوعش تمام خواهد شد اما نتيجه همه پرسي برخلاف خواست وي شد. با وجود درخواست ايالات متحده و شخصيت‌هاي برجسته اروپايي و حتي انگلستاني كه باقي مانده انگلستان در اتحاديه اروپا را به نفع بريتانيا مي‌دانستند نتيجه همه پرسي خروج از اتحاديه اروپا مثبت شد. انگلستان با خروج از اتحاديه اروپا هيچ گونه دستاورد اقتصادي و سياسي به دست نخواهد آورد. انگلستان قبلا هم حاضر به عضويت در اتحاديه اروپا نبود و بر اين باور بود كه يك قدرت بين‌المللي است، زيرا رهبري كشورهاي مشترك المنافع اروپا و امنيت شرق سوئد را بر عهده دارد و همچنين با قدرت اول جهان يعني آمريكا نزديك‌ترين رابطه را دارد.

در صورتي كه به نظر مي‌رسد همين كشورهاي مشترك المنافع به دنبال خط و مشي خود هستند و منافع خود را قبل از هر موضوع ديگري در نظر مي‌گيرند. يكي از اين كشورهاي مشترك المنافع كانادا است. كانادا مانند هر كشور ديگري به دنبال منافع خود است، حتي در استراليا هم كه يكي ديگر از اين كشورها است، خواهان حذف حاكميت تشريفاتي ملكه انگلستان بر كشور خود است. قابل ذكر است كه انگلستان خود را متحد ايالات متحده مي‌داند، در صورتي كه آمريكا به نظرات انگلستان به عنوان يك متحد نگاه مي‌كند و تنها در صورت لزوم، نظرات اين كشور را به كار مي‌گيرد. بنابراين انگلستان با اتخاذ تصميم خروج از اتحاديه اروپا به در يك انزواي نسبي قرار گرفته است.

* برخي بر اين عقيده هستند كه مساله پناهندگي به اين كشور، علت اصلي راي مثبت مردم به خروج از اتحاديه اروپا است؟

** نه تنها مساله پناهندگي آسيايي و آفريقايي بلكه پناهندگان اروپاي شرقي هم براي رفاه بيشتر تمايل به مهاجرت به اروپاي غربي و انگلستان را دارند. اين موضوع مي‌تواند به طور يقين از عوامل موثر راي منفي مردم به بقا در اتحاديه اروپا باشد.

* انگلستان از ابتدا به صورت مشروط به اتحاديه اروپا وارد شده بود؟

** انگلستان زماني هم كه به اتحاديه اروپا پيوست«شنگن» و واحد سراسري تجارت اين كشور يعني «يورو» را نپذيرفت. اين در حالي است كه در ساير كشورهاي اروپايي كه عضو شنگن هستند. هر شهروندي كه ويزاي يكي از كشور‌هاي اروپايي عضو در اتحاديه اروپا را داشته باشد مي‌تواند بدون ويزا به ساير كشورها ي اروپايي سفر كند. انگلستان از همان ابتدا هم تلاش داشت خط و مشي خود را با اروپايي‌ها با زاويه حفظ كند.

* ديويد كامرون اعلام كرده ظرف سه ماه از نخست وزيري انگلستان استعفا خواهد داد. خروج از اتحاديه اروپا ممكن است مشكلاتي داخلي در اين كشور به وجود آورد؟

** هرچند ديويد كامرون ابداع‌كننده اين نظر يعني خروج از اتحاديه اروپا بود اما تلاش زيادي انجام داد تا اين اتفاق نيفتد و مردم اين كشور به همه پرسي راي منفي دهند تا از اين طريق انگلستان در اتحاديه اروپا باقي بماند. اكثر مردم نظر وي را تاييد نكردند و خواهان خروج از اتحاديه اروپا شدند و تنها با دو درصد آراي بيشتر قرار است اتحاديه اروپا ديگر عضوي به نام انگلستان را در ميان اعضاي خود نداشته باشد. بنابراين در اين شرايط هر نخست وزيري بايد شكست را بپذيرد و استعفا دهد، مانند مربي‌ای كه تيمش شكست خورده و بر اثر آن شكست كناره‌گيري كند.

لذا وقتی كامرون مي‌بيند كه مردم با نظر وي مخالف هستند استعفا خواهد داد. زيرا مولفه‌اي دموكراتيك در اين كشور با وجود تصميم مردم به خروج از اتحاديه اروپا قوي است. ديويد كامرون درك مي‌كند كه مردم چندان توجهی به نظرات وي ندارند و با وجود اينكه مخالفان نظر وي تنها دو درصد بيش از ميانگين به خروج از اتحاديه اروپا راي دادند، وي اعلام استعفا کرد.

* آمريكا تلاش فراواني انجام داد كه انگلستان كماكان در اتحاديه اروپا باقي بماند. علت اين نگرش و اصرار از سوي ايالات متحده چه بود؟

** آمريكا طرفدار اتحاديه واحد اروپايي و ورود انگلستان به جامعه اقتصادي و حتي اتحاديه اروپا بود و در گذشته در اين زمينه تلاش زيادي انجام داد. آمريكا ترجيح مي‌دهد كه با يك اروپاي واحد تعامل داشته باشد تا با كشورهاي متعدد، مضافا اينكه كشورهاي اروپاي غربي عضو ناتو و سازمان امنيت اتحاديه اروپا هستند و منافع آمريكا و آينده نگري آمريكا، اروپاي واحد را حتي با خط و مشي‌هاي متفاوت مي‌پسندد، زيرا از اين طريق با قدرت بهتري مي‌تواند با اين كشور‌ها رابطه برقرار كند.

* اروپايي‌ها ممكن است تحت خروج بريتانيا از اتحاديه اروپا نگرش منفي به اين كشور پيدا كنند؟

** تصور نمي‌كنم اتحاديه اروپا درقبال خروج بريتانيا از اين اتحاديه موضع غيردوستانه‌اي مقابل انگلستان اتخاذ كند، زيرا اين تصميم را حق مردم انگلستان مي‌داند. اتفاقا اتحاديه اروپا تلاش خواهد كرد كه روابط خود را با انگلستان حفظ كند؛ براي نمونه نروژ عضو اتحاديه اروپا نيست اما در بسياري از موارد با اتحاديه اروپا اشتراك نظر دارد. لذا انگلستان هم در برخي عرصه‌ها اشتراك منافع با اتحاديه اروپا خواهد داشت اما در هر حال ديگر پايبند به تصميمات بروكسل نخواهد بود، زيرا اعتقاد دارند اگر قرار است بروكسل بر آنها فرماندهي كند حاكميت آنها زير سوال مي‌رود. در عرصه‌هاي ديگر به صورت تعاملات دو جانبه بين انگلستان و اتحاديه اروپا، بروكسل نقش خواهد داشت و روابط دو جانبه بين انگلستان و اتحاديه اروپا ادامه دارد. اتفاقا در برخي عرصه‌ها تعاملات انگلستان با بروكسل پا برجا خواهد بود اما به عنوان يك عضو تعاملي نخواهد داشت و ديگر پايند به تصميمات بروكسل نيست.

* خروج انگلستان از اتحاديه اروپا باعث خواهد شد كه ساير اعضاي اين اتحاديه هم خواهان خروج از اتحاديه اروپا باشند؟

** گروه هاي افراط گرا در برخي كشور‌ها از جمله فرانسه چنين نظرياتي دارند و جدايي انگلستان از اتحاديه اروپا سبب تقويت موضعگيري اين گروه‌ها خواهد شد و ممكن است باعث به وجود آمدن ناآرامي‌هايي شود. اما اين گروه‌هاي افراطي فراتر از به وجود آوردن يك ناآرامي نمي‌توانند اقدامي انجام دهند. چون فرانسه نیز مانند آلمان، هلند، بلژيك و... از اعضای اصلی این اتحادیه است. ضمن اينكه كشورهاي اروپاي شرقي مانند مجارستان، بلغارستان و روماني خواهان عضويت در اتحاديه اروپا هستند.

زيرا اولا‍ می خواهند از اين طريق منافع اقتصادي خوبي به دست آورند و دوم اينكه ازاحياي قدرت روسيه نگرانند و به همين دليل عضو ناتو و اتحاديه اروپا شده‌اند و در نهايت از لحاظ امنيتي و اقتصادي اين كشورها تمايل دارند كه در اتحاديه اروپا باشند. نبايد فراموش كرد كشوري‌ مانند يونان كه با بحران‌هاي اقتصادي مواجه است قبلا قرار بود از «شنگن» خارج شود كه با كمك اتحاديه اروپا اين كشور بحران‌ها را پشت سرگذاشت و يونان هم ديگر تمايلي ندارد كه از اين اتحاديه خارج شود. زيرا هم به لحاظ سياسي و هم به لحاظ اقتصادي به نفع يونان و حتي ساير كشورهاي كوچك اروپايي است كه در اتحاديه اروپا باقي بمانند و از آن خارج نشوند.

http://www.armandaily.ir/fa/Main/Detail/155669

ش.د9501084

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات