هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه آمریکا نسبت به تحولات اخیر انگلیس احساس شکست و ناکامی شدید می کنند، چرا که مسئله خروج انگلیس از اتحادیه اروپا خط قرمز نامرئی و نانوشته هر دو حزب اصلی آمریکا بود که در نهایت عملی نشد.
باراک اوباما، رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا در آستانه برگزاری همه پرسی خروج انگلیس از اتحادیه اروپا (برگزیت)، به شهروندان انگلیسی توصیه کرد که در این همه پرسی به بقای انگلیس در اتحادیه اروپا رای مثبت داده و مانع خروج این کشور از اروپای واحد شوند. این درخواست اوباما با واکنش منفی بسیاری از شهروندان انگلیسی مواجه شد. دخالت در امور داخلی انگلیس از سوی ایالات متحده آمریکا موضوعی نبود که به راحتی قابل هضم باشد. از سوی دیگر، مقامات آمریکایی مداخله خود در امور داخلی انگلیس را معمولا به صورت غیر مستقیم دنبال می کنند. به عنوان مثال مداخلات امنیتی آمریکا در اروپا از طریق انگلیس صورت می گیرد. حتی دسترسی به اطلاعات شهروندان انگلیسی از سوی دستگاه های جاسوسی و اطلاعاتی آمریکا به صورت مستقیم و آشکار صورت نمی گیرد.
با این حال سوال اصلی اینجاست که چرا اوباما در روزهای منتهی به همه پرسی سراسری در انگلیس (که در نهایت منتج به خروج این کشور از اروپا شد) تصمیم گرفت ریسک مداخله آشکار در امور داخلی انگلیس را پذیرفته و صراحتا از شهروندان این کشور بخواهد تا با خروج کشورشان از اروپای واحد مخالفت کنند؟
در این خصوص لازم است نکاتی را مدنظر قرار دهیم:
نخست این که ایالات متحده آمریکا نسبت به انگلیس و نقش آن در تنظیم مواضع کشورهای اروپایی (به سود منافع واشنگتن) همواره حساب ویژه ای باز کرده بود. بر این اساس نه تنها لندن اهرم اعمال فشار آمریکا بر دیگر کشورهای اروپایی محسوب می شد، بلکه خود نیز عامل تسریع کننده در پیگیری اهداف آمریکا در قاره سبز به شمار می آمد. از این رو انگلیس حکم نقطه اتصال اصلی ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا را داشت. در جریان وضع تحریم های اتحادیه اروپا علیه کاخ کرملین و اتخاذ گارد بسته ناتو و اروپا در مقابل مسکو طی سال های اخیر، انگلیس در کنار آمریکا اصلی ترین و تعیین کننده ترین نقش ممکن را ایفا کرد. بی اغراق نیست که بگوییم لندن طی سال ها و دهه های گذشته پل اتصال واشنگتن و اروپا و مسئول حفاظت از منافع آمریکا در خاک اروپا بوده است. حال ایالات متحده آمریکا چنین پل ارتباطی و اهرم فشاری را از دست داده است. بدیهی است که از این پس رویکرد کشورهای اروپایی نسبت به انگلیس، رویکردی تاثیرپذیر و ایجابی نخواهد بود. اظهارات سلبی بسیاری از سران کشورهای اروپایی پس از برگزاری همه پرسی اخیر علیه لندن نشان می دهد که از این پس انگلیس دیگر نمی تواند حکم یک بازیگر اروپایی تاثیرگذار را به سود منافع و اهداف آمریکا ایفا کند. این موضوع بدون شک نگرانی ایالات متحده آمریکا و سران کاخ سفید را برانگیخته است.
نکته دیگر این که ضرباهنگ تحولات اتحادیه اروپا و حتی منطقه یورو به گونه ای پیش می رود که احیای بازیگران اروپایی در مسیر خواسته های ایالات متحده آمریکا تا حد زیادی ناممکن به نظر می رسد. تا قبل از این که لندن از اتحادیه اروپا خارج شود، این هماهنگ سازی از سوی لندن صورت می گرفت. با این حال در برهه زمانی فعلی کمتر بازیگری در اتحادیه اروپاست که بخواهد جای لندن را برای واشنگتن (به عنوان حافظ منافع آمریکا) پُر کند.
هم اکنون هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه آمریکا نسبت به تحولات اخیر انگلیس احساس شکست و ناکامی شدید می کنند. به عبارت بهتر، مسئله خروج انگلیس از اتحادیه اروپا خط قرمز نامرئی و نانوشته هر دو حزب اصلی آمریکا بود که در نهایت عملی نشد. حتی در دوران انتخابات سراسری انگلیس در سال گذشته، برخی سران آمریکایی به دیوید کامرون در خصوص برگزاری همه پرسی خروج از اروپا (به عنوان وعده ای انتخاباتی) هشدار داده بودند.
هم اکنون مقامات آمریکایی نگران از دست رفتن وزنه خود در اروپا و کاهش ضریب تاثیرپذیری سیاست خارجی اروپای واحد از واشنگتن هستند. بدون شک با خروج انگلیس از اتحادیه اروپا این نگرانی تعبیر خواهد شد. برخی تحیلگران آمریکایی معتقدند واشنگتن باید هر چه سریع تر جایگزینی برای خود در اروپای واحد در نظر بگیرد تا بتواند جای انگلیس را در این خصوص پُر کند، اما به نظر می رسد هیچ یک از کشورهای اروپایی، حتی فرانسه و آلمان قدرت نقش آفرینی انگلیس (به سود اهداف آمریکا) را ندارند. بنابراین خروج انگلیس از اتحادیه اروپا ضربه سنگینی به سیاست های آمریکا محسوب می شود؛ ضربه ای که آثار و تبعات سوء آن در سیاست خارجی آمریکا باقی خواهد ماند./