حماسه و جهاد >>  حماسه وجهاد >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۲۷ تير ۱۳۹۵ - ۱۴:۳۵  ، 
کد خبر : ۲۹۳۵۰۳
همرزم شهید قلاوند در گفت و گو با پایگاه بصیرت:

آواکس دشت عباس که بود؟/می گفت آرامش من در جبهه ها است

در آن موقع ما با شهید توكل قلاوند به دلیل این كه بچه كوهستان بود و به راحتی می‌توانست در مناطق كوهستانی حركت كند و عملیات را بهتر از هر كس دیگر در این منطقه انجام می‌داد به همین خاطر به او لقب آواکس داده بودند.

حماسه و جهاد / شهید توکل قلاوند یکی از بی شمار دلدادگان مکتب خمینی کبیر است که علی رغم رنج و درد محرومیت ناشی از ظلم خوانین در روستاها، آمادگی تمام عیاری را برای رویارویی دژخیمان بعثی پیدا می کند. تبحر این شهید والامقام در کار شناسایی و اطلاعات باعث شده بود که به او لقب آواکس دشت عباس را بدهند. ویژگی های شخصیتی این شهید والامقام در گفت و گو با همرزم وی در سطور زیر از نظر می گذرد.

آواکس دشت عباس که بود؟/می گفت آرامش من در جبهه ها است

مجاهد نستوه

شهید توكل قلاوند در سال 1340 در منطقه‌ی « مهرزیل » از توابع بخش‌الوار گرمسیری شهرستان اندیمشك به دنیا آمد. این شهید بزرگوار از همان ابتدا در خانواده‌ای فقیر و تهیدست اما مذهبی و مؤمن پرورش یافت و دوران كودكی به همراه خواهر و برادر کوچک تر از خود با مادرش در روستای « قلعه رزه » سپری نمود.

شهید توکل پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی به همراه برادر خود به اندیمشك مهاجرت كرد و علی‌رغم شرایط بد اقتصادی در اتاقی استیجاری به ادامه تحصیل مشغول شد.

درست در همین دوران بود که زمزمه‌ی انقلاب از گوشه و كنار شنیده می شد و شهید توكل با احساس مسئولیت در این شرایط به عنوان یك انقلابی فعال وارد صحنه شد. از طرفی خود شهید قلاوند روستایی زاده‌ی جوانی بود که طعم ظلم خوانین و اربابان را از نزدیك مشاهده كرده بود و به همین سبب هم یکی از رهروان نهضت انقلاب شده بود.

آواکس دشت عباس که بود؟/می گفت آرامش من در جبهه ها است

ورود به صفوف پاسداران

پس از پیروزی انقلاب در سپاه پاسداران دزفول ثبت نام نمود. پس از گذراندن دوره‌ی پانزده روزه در پادگان كرخه به مناطق مرزی اعزام شد. مأموریت‌های این گروه مقابله با اشرار و عوامل عراق بود. این اشرار با بمب گذاری در مسیر لوله‌های نفت ، سعی در جلوگیری فعالیت صنعت نفت را داشتند. با شروع غائله‌ی كردستان به آن استان آشوب زده عازم شد و به مقابله با عناصر ضد انقلاب و وابسته پرداخت بنحوی كه شش ماه به مرخصی نیامده بود.

تقریبا اواخر سال 59 بود كه تا حدودی اوضاع كردستان آرام شد؛ پس از بازگشت به زادگاه خود بلافاصله راهی مناطق جنگی دشت عباس شد و به همراهی گروهی از جوانان مؤمن سپاه پاسداران دزفول و اندیمشك در عملیات چریكی و جنگ‌های نامنظم شركت داشت به طوری که از دهلران تا فكه را زیر پوشش عملیاتی خود قرار داد.

شهید توکل بخاطر استعداد و شجاعت سرشار در مسایل نظامی به فرماندهی یكی از كمپ‌ها كه وظیفه آن جلوگیری از نفوذ ارتش عراق و هم چنین شناسایی نیروهای دشمن بود؛ انتخاب شد و فرماندهی وی تا زمان آمادگی نیروها برای آغاز عملیات پیروزمندانه‌ی فتح‌المبین ادامه داشت.

اطلاعات فراوان شهید توکل موجب شد كه بعدها به عنوان مسئول اطلاعات عملیات تیپ 27 حضرت رسول(ص) نیز با هدایت همرزمانی هم چون حاج احمد متوسلیان و شهید حاج همت و دیگر همرزمانشان حضوری فعال داشته باشد به گونه‌ای كه در عملیات فتح المبین قبل از شكستن خطوط مقدماتی جبهه به دلیل آشنایی كامل به منطقه گروهی را در پشت توپخانه دشمن مستقر کرد و باعث پیروزی هر چه بهتر رزمندگان در این عملیات شد و پس از این عملیات بود با که بسیج عشایر را در منطقه‌ی الوارگرمسیری راه اندازی کرد.

آواکس دشت عباس که بود؟/می گفت آرامش من در جبهه ها است

این شهید والا مقام با پیشنهاد سردار شهید باقری به واحد اطلاعات عملیات نجف اشرف منتقل و در تاریخ 9/11/61 به همراه جمعی از سرداران كه برای بازدید از خط مقدم مشغول انجام وظیفه بودند؛ به شهادت رسید.

برای آشنایی بیشتر با شخصیت این شهید حماسه ساز، می توانم اشاره کنم که شهید توكل در مرحله‌ی ایمان به مقامی رسیده بود كه همه چیز خود را در راه خدا صرف كرده بود. به خالق خود عشق می‌ورزید و در هنگام نماز در سجده‌های طولانی به گریه و تضرع مشغول می‌شد. همواره نماز را اول وقت می‌خواند و سایر عبادات را نیز به شایستگی انجام می‌داد. راستگو بود و هرگز سخن دروغی از او شنیده نشد و از خصوصیات مهم او شجاعت بود.

در تمام عملیات‌های چریكی و شبیخون به دشمن ، پیشقدم بود و با دلاوری زایدالوصفی تا دل دشمن پیشروی می‌كرد. هیچگاه ترسی از مرگ او را از راهی كه در پیش گرفته بود باز نداشت و همین امر موجب شد تا در حساس‌ترین قسمت عملیات كه همانا اطلاعات عملیات بود شركت داشته باشد و شبانه با یورش به بعثیان آرامش را از آنان سلب کند.

دنیا در نظر این شهید عزیز واقعا بی ارزش بود برای مثال علیرغم محرومیت و نیازمندی شدید اقتصادی تنها حقوق خود را كه ماهیانه 2000 تومان بود به حساب 100 امام واریز می‌نمود.

آواکس دشت عباس که بود؟/می گفت آرامش من در جبهه ها است

بچه کوهستان، آواکس دشت عباس

تقریباً حدود 18 روز از ابتدای جنگ گذشته بود كه به همراه حدود 18 تن از برادران بسیج و برادرهای پاسدار را با دو خودرو عازم دشت عباس شدیم.

محل استقرار ما چشمه‌ای بود كه به چشمه زالو شهرت داشت و علت این نام به این دلیل بود كه آب چشمه دارای انگل‌های فراوان و زالوهای ریز و درشت بود كه بچه‌ها ناچار بودند برای پخت و پز و آب آشامیدنی و نظافت با درد سر فراوان از آن استفاده كنند.

در آن موقع ما با شهید توكل قلاوند به دلیل این كه بچه كوهستان بود و به راحتی می‌توانست در مناطق كوهستانی حركت كند كار شناسایی و عملیات را بهتر از هر كس دیگر در این منطقه انجام می‌داد. كار او غالباً شبانه بود. دوربین و وسایل لازم را برمی‌داشت و تا عمق نیروهای دشمن نفوذ می‌كرد و به شناسایی منطقه و نیروهای عراقی می‌پرداخت و اطلاعات لازم را در خصوص تعداد ، ادوات و محل استقرار آن‌ها را بدست می‌آورد.

همین امر موجب شد كه در بین بچه‌ها به آواكس دشت عباس مشهور شود. در هنگامی كه برای انجام عملیات چریكی به عقبه‌ی دشمن نفوذ می‌كردیم شهید توكل با قد و قامت بلندی كه داشت به راه می‌افتاد و ما نیز به دنبال ایشان می‌دویدیم.

شهید توكل در این رابطه نقش راهنمای ما را بعهده داشتند و با توجه به این مسئله كه ایشان بچه كوهستان بودند هنگام همراهی ایشان ، خیالمان راحت بود و احساس آرامش می‌كردیم و مطمئن بودیم كه راه را گم نمی‌كنیم.

آواکس دشت عباس که بود؟/می گفت آرامش من در جبهه ها است

شهید توكل دلبستگی عجیبی به جبهه داشت گاهی اوقات اتفاق می‌افتاد كه ماه‌ها در منطقه حضور داشتن بدون مرخصی وقتی به ایشان می‌گفتیم كه چرا مرخصی نمی‌روی؟ می‌گفت آرامش من در جبهه است. خانه برای من معنا و مفهومی ندارد ما شاهد بودیم كه ایشان در شرایط سخت در كوه‌ها و بیابان بدون امكانات برای رضای خدا بسر می‌بردند.

عروج آسمانی

سرانجام در تاریخ 8/11/1361 در منطقه عمومی فكه طبق معمول جهت آخرین بررسی منطقه عملیاتی و راه كارهای اطلاعاتی كه توسط گروه‌های شناسایی طی مدت طولانی انجام شده بود مورد بررسی فرماندهان دفاع مقدس قرار می گیرد. محل استقرار سنگر دیده ­بانی در این منطقه مورد هدف توپخانه عراق قرار گرفت و باعث شد که سومین توپ دشمن بین برادران شهید حسن باقری ، رضوانی ، بقایی ، مؤمنیان ، قلاوند اصابت نماید و موجب شهادت آنان گردد.

انتهای پیام/

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات