(روزنامه جوان ـ 1395/04/12 ـ شماره 4850 ـ صفحه 6)
اشغال قدس شريف در پي جنگ تجاوزكارانه 5 ژوئن 1967، مرحله تازهاي از مسير محنت و رنجكشي مسلمانان بوده، زيرا اين شهر مقدس، در آيينه تاريخ و تعاليم توحيدي، ارزشهايي معنوي و روحاني رازآلود دارد. در مقابل، اين شهر در تاريكخانه انديشه و ايدئولوژي صهيونيستي، جايگاه اسطورهاي و افسانهاي خبيثي داشته كه يكي از آنها بازسازي معبد افسانهاي سليمان و احياي ميراث ملك داود است. اين رژيم آپارتايدي و نژادپرست به محض اشغال نماد صلح و روحانيت زلال، اقدام به ويراني و از بين بردن نهادهاي ارزشي و معنوي نمود و بسياري از كوچههاي قدس و اماكن تاريخي آن را كه بوي تاريخ و جهان معنويت و قدسيت ميدهد به تلي از خاك و ويرانهها تبديل كرد و به جاي آن نمادها و سمبلهاي نفرت ابدي خود از انسانيت و معنويت برپا كرد.
سياست يهوديسازي قدس و فلسطين از همان آغاز تأسيس اين كيان غاصب سرلوحه دولتهاي تروريستي و آدمكش همچون بن گورين، گلداماير، بگين و نتانياهو بوده است. آتش زدن مسجدالاقصي در اوت 1969 سناريوي اعلامي و نماد آشكار سياست يهوديسازي بود، اما متأسفانه مسلمانان در غفلت بودند. رژيمهاي كشورهاي اسلامي در اعتراض به رخداد آتشزدن مسجدالاقصي اقدام به تأسيس و پايهريزي سازمان همكاري اسلامي نمودند ولي واقعاً مسلمانان در اين رهگذر از سازماني كه توسط شاه ايران و فيصل سعودي تأسيس شده، چه انتظاري ميتوانند داشته باشند؟ اين سازمان طي چهار دهه همچون اتحاديه عرب هيچ گامي در راه آزادي قدس و فلسطين برنداشته و حتي يك معضل از جهان اسلام را حل نكرده است. برجستهترين هدف صهيونيستي در اعمال سياست يهوديسازي از ميان بردن هويت اسلامي و عربي اين شهر در ابعاد گوناگون بوده است.
يهوديسازي كه بخشي از فرآيند يهوديسازي نظام سياسي اين رژيم است، در انديشه سياسي و ايدئولوژيكي صهيونيستها به عنوان يك طرح راهبردي سرنوشتساز مطرح است كه اين رژيم سعي دارد اين سياست راهبردي را در ابعاد مختلف و در سطوح گوناگون عملياتي كند. تعيين قدس شريف به عنوان پايتخت ابدي اين كيان نژادپرست، جديت صهيونيستها در عملي كردن اهداف و اولويتهاي اين سياست را به روشني نشان ميدهد. امريكا و برخي از كشورهاي غربي و عربي حوزه خليج فارس مانند سعودي و امارات متحد عربي در زمينههاي گوناگون به رژيم صهيونيستي در پياده كردن اين سياست ضد انساني و تمدني كمك ميرسانند. ماشين قانونسازي اين رژيم كه با اغلب قوانين جهاني متعارف در تضاد و تناقض است، همواره در خدمت عملياتي كردن راهبرد يهوديسازي قدس بوده و تاكنون دستگاه قضايي اين رژيم دهها قانون و صدها بخشنامه حقوقي و قانوني صادر كرده تا روند يهوديسازي را تسهيل كند.
از جمله قوانين مؤثر عبارتند از:
1- قانون الحاق قدس شريف به رژيم صهيونيستي: بر اساس اين قانون كه در 27 ژوئن 1967 تصويب شده، كل شهر قدس و حومه آن به كيان صهيونيستي الحاق شده و اين قانون كه بر خلاف قطعنامههاي سازمان ملل ميباشد، نقش مؤثري در عمليات يهوديسازي داشته است.
2- قانون قدس پايتخت اسرائيل كه در سال 1980 تصويب شد.
3- قانون نظارت بر مدارس (1969): بر اساس اين قانون آموزش و پرورش اين شهر، يهودي و به زبان عبري شده و مدارس عربي و اسلامي در قدس از بودجه و حمايت مالي دولت محروم شدهاند. هم اكنون اغلب مدارس عربي و اسلامي با كمبود بودجه و انواع فشارهاي مالي روبهرو شدهاند.
4- قوانين ثبت املاك و زمين، اغلب به سود صهيونيستها و براي سران عربي و مردم اصلي اين شهر زيانآور است.
5- قانون بازگشت: بر اساس اين قانون ظالمانه وزير كشور رژيم صهيونيستي ميتواند هر شهروند عربي و مسلمان اين شهر را به هر بهانهاي از حقوق شهروندي محروم سازد.
همچنين اين رژيم جهت تقويت روند يهوديسازي قدس شريف، سياستهاي گوناگوني اتخاذ نموده است:
1- سياستهاي جمعيتي و عمراني: اين سياستها اغلب به زيان اهالي و مردم اصلي شهر قدس و همواره به سود صهيونيستها و سياست يهوديسازي اين شهر بوده است.
2- محدودسازي حجم و مكان اجازه ساخت و بازسازي به اهالي قدس.
3- تعيين برخي مناطق شهر قدس به عنوان فضاي سبز و مناطق حفاظت شده.
4- سياست ويران كردن خانه انقلابيون: اين سياست بخشي از سياست سركوب و ترور اين رژيم عليه مردم مقاوم قدس و فلسطين است. بر اساس اين سياست اين رژيم به بهانههاي مختلف منازل انقلابيون فلسطيني را منهدم ميكند.
5- سياست لغو كارت شناسايي و كارت شهروندي: اين سياست نيز در راستاي سياست سركوبگرايانه اين رژيم است و از اين رهگذر صهيونيستها به بهانههاي واهي حق شهروندي مردمان اصيل اين شهر را ملغي ميكنند.
6- سياست افزايش مالياتهاي شهرداري بر املاك: رژيم صهيونيستي با اعمال انواع مالياتها بار فشار را بر دوش اهالي اين شهر سنگين ميكنند.
7- سياستهاي جداسازي و منزوي كردن قدس قديمي از محلات و حومه خود. موضوع احياي «بناي هيكل و ساخت و ساز«هيكل سوم»، جايگاهي ويژه در ايدئولوژي و انديشه صهيونيسم دارد و رژيم صهيونيستي سعي كرده مسجد الاقصي را ويران و به جاي آن كاخ سليمان و داوود بازسازي كند. درباره عملياتي كردن اين انديشه و طرح ضد انساني و تمدني گروههاي تروريستي و افراطي صهيونيستي سازمان يافته و در مناسبتهاي مختلف اعلام موجوديت كردهاند.
1- گروه فاشيستي صهيونيستي «ليگ سختگيران» كه توسط اوري گرينبرگ در سال 1931 سازمان يافته و بازسازي ساختمان «هيكل» يكي از اهداف آن بوده است.
2- گروه تروريستي «نجات اسرائيل» در نيمه 70 تشكيل شد و طي 40 روز 13 عمليات تروريستي بر ضد اهالي قدس شريف انجام داد، از جمله طرحهاي آنها انهدام كامل مسجد قبه الصخره و مسجدالاقصي بوده است.
3- جنبشهاي احياي «هيكل»: طي سه دهه اخير دهها گروه و جنبش براي احياي هيكل سليمان و انهدام معالم اسلامي در قدس شريف توسط صهيونيستها شكل گرفته است.
در بررسيهاي مقايسهاي كه درباره سياستهاي كشورهاي غربي در قبال قدس شريف به عمل آمده به روشني مشخص ميشود كه سياست امريكا در قبال قدس پيش از همه و در ابعاد مختلف با سياست صهيونيستي انطباق و همرايي دارد.
4-استراتژي شهركسازي و خريدن املاك اهالي: رژيم صهيونيستي از زمان اشغال شهر قدس به يهوديان بيگانه و خارجي اجازه ساختن شهرك داد و هم اكنون روند شهركسازي، شهر قديمي قدس را در خود ميبلعد و بر هويت مذهبي و روحاني آن تأثيرات منفي فراواني دارد. اين رژيم جهت يهوديسازي شهر و لغو هويت تاريخي و تمدن آن با سياستها و شگردهاي گوناگون سعي بر حذف فيزيكي شهروندان اصيل و اهالي بومي اين شهر داشته ولي اهالي مقام و نستوه اين شهر در قبال تمامي سياستها و اقدامات اين رژيم از خود پايداري و مقاومت نشان دادهاند. اخيراً اين رژيم با همكاري برخي از تجار و شيوخ اعراب حاشيه خليجفارس به ويژه تجار و شركتهاي اماراتي اقدام به خريد منازل مردم بيتالمقدس كرده و خيانت اماراتيها در اين راستا مؤثر و نتيجهبخش بوده است.
براي دفاع از قدس شريف و مسجد الاقصي آن بايد از قضيه فلسطين و ملت مظلوم آن به سبك جهادي دفاع كرد و اين قضيه را به عنوان قضيه اول و مركزي هر مسلمان معرفي كند.
http://javanonline.ir/fa/news/794935
ش.د9501054