(روزنامه مردمسالاري – 1395/04/14 – شماره 4077 – صفحه 15)
گروه سياسي: درسالهاي اخير ايران تلاش بسياري براي بهبود اوضاع منطقه داشته است. به طوري که با شروع بحران سوريه در سال 2011 ايران خود را ملزم ديد که نسبت به آينده مردم سوريه بيتفاوت نباشد و از شريک قديمي خود دفاع کند. به ويژه پس از آنکه داعش وارد اين کشور شد، حضور ايران و ساير قدرتهاي منطقهاي در سوريه افزايش يافت. ايران، عربستان و روسيه از جمله اصليترين کشورهايي بودند که تلاش داشتند ابتکار عمل در سوريه را به دست گيرند. هدف اصلي ايران تلاش براي حفظ قدرت بشار اسد و نابودي تروريستها و برقراري صلح در سوريه است که در برههاي از زمان روسيه نيز نصفه و نيمه با ايران همراه شد. اما عربستان بيشاز آنکه بخواهد با داعش بجنگد تلاش دارد اسد را تضعيف کند تا به اين طريق گامي در جهت محقق شدن هدف کشورهاي غربي با گسترش تروريسم بردارد.
از طرف ديگر ايران جبهه عراق را مهم ميداند. بحران عراق از سال 2008 با حمله نظامي آمريکا به اين کشور آغاز شد و هر لحظه ابعاد جديدي به خود گرفت و گسترش يافت. نقش ايران در اين کشور هم با اعزام نيروي مستشاري و از جهت چانهزني سياسي مطرح بوده است. ورود داعش به اين کشور تا به حال جنايات بسياري را در پي داشته است و به همين جهت ساير کشورها براي مبارزه با تروريسم به عراق کمکهاي نظامي ميکنند که ايران علاوه بر مبارزه با تروريسم در تصميم گيريهاي سياسي عراق نيز نقش فراواني دارد. ميتوان گفت سوريه و عراق دو کشوري هستند که از نظر استراتژيک اهميت بسياري براي ايران دارند. پيروزي در اين دو منطقه براي ايران از دو جهت اهميت بسياري دارد. يکي آنکه ايران نشان ميدهد قدرت چانه زني بالايي در منطقه دارد و به عنوان يک قدرت منطقه اي ميتواند با ميانجيگري بحرانها را حل کند و از طرف ديگر اين به معناي کاهش قدرت عربستان در منطقه است. عربستان که اين روزها رابطه خوبي با ايران ندارد تمام تلاش خود را به کار گرفته است تا ايران را در منطقه منزوي کند، اما با حل بحران عراق و سوريه ايران نشان خواهد داد عمر دلارهاي نفتي سعوديها پايان يافته است و ايران دست بالا را در منطقه دارد. علاوه بر اين قدرت نظاميايران هم به ساير کشورها ثابت ميشود و اين خود پياميبه کشورهاي ديگر ميرساند که امنيت ملي ايران منافي صلح در خاورميانه است.
اما تحليلگر ارشد وزارت خارجه آمريکا در گزارشي ادعا ميکند جبهه جديدي در منطقه در حال شکل گيري است که ميتواند ايران را به خود درگير کند. اين گزارش تلاش ميکند نشان دهد که خاورميانه آبستن بحراني جديد است که ايران را در خود درگير خواهد کرد.
ايران درگير بحرانهاي منطقهاي
انديشکده امريکن اينترپرايز نوشت: درحالي که نزديک به 12 ماه از پيروزي ديپلماتيک ايران با اعلام برجام گذشته است، تهران همچنان در چهار جبهه بزرگ منطقه اي حضور دارد و به زودي ممکن است منطقه پنجميشاهد افزايش حضور ايران باشد.
دو مورد از نبردهاي اخير که توسط ايران هدايت ميشود در وضعيت قرمز قرار دارند: نبرد عليه گروههاي مخالف و افراطي در سوريه و نبرد عليه شبه نظاميان داعش در عراق. دو نبرد ديگر به شکل جنگ سرد ادامه دارد: نزاع منطقه اي با عربستان و تلاشها عليه اسرائيل در جنوب لبنان و بلنديهاي جولان که بسيار تحت تاثير جنگ داخلي سوريه قرار دارد. همچنين نگرانيها درباره تهديد تازه داعش در افغانستان در حال شکل گرفتن است. ايران در هريک از اين جبههها چگونه عمل کرده است؟ پاسخ کوتاه آن است که آينده نزديک کميپردردسر به نظر ميرسد، اما نور اميدي در افق ديده ميشود. ايران در سوريه تلاش بسياري براي پيروزي دارد. به ويژه در اطراف حلب نزديک شهر خان طومان نبردها به شدت ادامه دارد که 16 سرباز ايراني در آن شهيد شدند.
با ناکاميهاي نيروهاي طرفدار دولت در سوريه و همچنين کم شدن نفوذ داعش در سوريه، ايران و متحدانش شاهد قدرت گرفتن گروههاي بنيادگرا به رهبري القاعده و جبهه النصره در شرق سوريه هستند. احتمالا روسيه عمليات نظاميخود را تشديد ميکند.
يکي از مزايايي که ايران از حضور پرهزينه اش در سوريه به دست آورده ارتش گسترده از شبه نظاميان محلي است که از لبنان تا عراق ادامه دارد و تا آسياي جنوبي کشيده ميشود. اين نيرو که به دليل شرايط سخت سوريه به وجود آمد و حزبالله لبنان از اعضاي اصلي آن است ابزار خوبي براي تقويت موضع ايران در خاورميانه است. حزبالله لبنان تحت فشار بي سابقهاي براي نبرد براي حفظ بشاراسد در سوريه است، اما از اين درگيريها، قطعا با قابليتها و تجربههاي تازهاي بيرون ميآيد که آن را قوي تر ميسازد.
در عراق، شبه نظاميان شيعه تحت حمايت ايران در حال به دست آوردن پيشرفتهايي عليه داعشند، اما به تنهايي نميتوانند اين گروه افراطي را شکست دهند. در سوريه، نيروهاي ايراني روي همکاري نظامي روسيه حساب ميکنند. در عراق، شبه نظاميان بايد به واحدهاي نظاميارتش عراق تکيه کنند که با حمايت هوايي آمريکا در رهبري کمپين ضد داعش پيش ميرود. مساله ديگري که ايران را به خود مشغول کرده، آن است که تنشها با عربستان و ديگر کشورهاي خليج فارس تا کجا بالا ميرود. زماني که رياض و تهران هر دو به سوي کاهش تنشها ميرفتند، سلب حق شهروندي از روحاني مشهور شيعه در بحرين باعث بروز تنشهاي جديد شد.
در شش ماه گذشته تنشها ميان عربستان و ايران شدت پيدا کرده: اعدام رهبر روحاني شيعه در عربستان، ممنوعيت تجاري براي کشتيراني ايران، ممنوع ساختن حضور ايران در مراسم حج در مکه، حمله به سفارت سعودي در تهران، حملات سايبري دو طرفه و جنگهاي نيابتي در سوريه. تا اين جاي کار هر دو طرف از افزايش درگيريها به سطح جنگ رو در رو جلوگيري کرده اند.
بزرگترين ترديد ايرانيها درباره رفتار رهبري جديد سعودي است. اين در حالي است که محمد بن سلمان، معاون وليعهد جوان و قدرت طلب تلاش ميکند جايگاه خود را براي جانشيني پدرش به عنوان پادشاه آينده تقويت کند.
در افغانستان، تشکيل شبکههاي داعش در نزديک مرزهاي شرقي ايران در سالهاي گذشته باعث نگراني تهران بوده است. اينکه تهران تا کجا در افغانستان درگير شود، بستگي به تهديدهايي که احساس کند دارد، اما بعيد است به اندازه عراق و سوريه در اين کشور نقش ايفا کند.
ايرانيها اميدوارند بتوانند در سوريه ثبات نسبي ايجاد کنند و به عقب راندن نيروهاي داعش در عراق ادامه دهند. آنها به دنبال آنند که فشارها عليه اسرائيل را افزايش دهند، از بالا گرفتن شدت جنگ سرد با عربستان جلوگيري کنند، و تهديد فزاينده حضور تندروها در افغانستان را محدود کنند. اين ميتواند به تهران در رسيدن به هدف خود براي قرار گرفتن در جايگاه بسيار قوي و حتي مسلط در منطقه کمک کند.
http://mardomsalari.com/template1/News.aspx?NID=250973
ش.د9501174