تاریخ انتشار : ۰۵ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۱:۴۰  ، 
کد خبر : ۲۹۳۸۶۱
کلينتون يا‌ ترامپ؛ سعودي‌ها به انتخابات آمريکا چه نگاهي دارند؟

دونالد ترامپ‌؛ نامزد نامحبوب جمهوريخواهان (بخش سوم و پاياني)

(روزنامه اطلاعات - 1395/04/31 - شماره 26492 - صفحه 12)

سعودي هايي که چندان دل خوشي از اوباما ندارد، معتقدند، ترامپ نمي تواند روياها وسياست هاي ناتمامشان را تمام کند، از اين رو با وجود اکراه نسبت به دموکرات ها، هيلاري کلينتون را براي کاخ سفيد ترجيح مي‌دهند.به گزارش گروه بين الملل خبرگزاري تسنيم، کاخ سفيد در آغاز سال جاري ميلادي اعلام کرده بود باراک اوباما رئيس جمهوري آمريکا قرار است، به عربستان سعودي سفر کند و در رياض با مقامات عاليرتبه اين کشور ديدار کند، عملا هم در ماه آوريل گذشته اوباما اين سفر خود را عملي کرد، و به ديدار مقامات سعودي رفت، اما آيا مقامات سعودي آن چه را که خود از اين سفر تصور مي‌کردند، برداشت کردند؟اوباما از نگاه عربستان سعودي چگونه رئيس جمهوري بود؟

تصميم اوباما براي سفر به عربستان سعودي يک اقدام غير منتظره نبود، بنابراين سعودي‌ها هم نمي بايست خيلي به اين سفر رئيس جمهوري آمريکا به کشورشان خرسندي نشان مي دادند، چرا که باراک اوباما رئيس جمهوري آمريکا در ماه مي سال گذشته يعني در ديداري که مقامات اين کشور را با کشورهاي عضو شوراي همکاري خليج فارس در کمپ ديويد گردهم آورده بود، وعده انجام چنين ديداري را به مقامات سعودي داده بود.نمايندگان کشورهاي بحرين و کويت و سلطان نشين عمان و قطر و عربستان سعودي در همان روز نشست کمپ ديويد، ضمن مطلع شدن از چنين سفري از سوي اوباما، با صدور بيانيه اي مشترک اصرار داشتند تاکيد کنند، واشنگتن به آنها درباره تامين امنيت منطقه خليج فارس اطمينان بخشيده است.

اما همه به خوبي مي دانستند، اين سفر آخر اوباما به عنوان رئيس جمهوري آمريکا به کشور پادشاهي عربستان سعودي خواهد بود، يعني هر وعده اي که وي در اين سفر به مقامات سعودي بدهد، تنها در حد همان ديدار و به عنوان وعده هاي غير الزام آور خواهند بود، بنابراني اين سفر برخلاف انتظار رياض در زمان بسيار حساس صورت گرفت، درست است که اوباما در اين سفر آخر سخناني را در عربستان سعودي بيان کرد، اما همزمان نامزدهاي انتخابات رياست جمهوري آمريکا هم درباره عربستان سعودي و موضوع امنيت کشورهاي عرب حوزه خليج فارس و بخصوص درباره عربستان سعودي مطالبي را بيان کردند، و تاکيد داشتند، از اين پس تعهداتي که مقامات آمريکايي درباره امنيت منطقه خليج فارس مي دهند، به دقت مورد ارزيابي قرار مي دهند.

جفري گلدبرگ در مقاله معروف خود در روزنامه "آتلانتيک"، بر خلاف انتظار مقامات سعودي و بعد از ديدار اوباما با سران اين کشور، انتقادهاي رئيس جمهوري آمريکا از پادشاهي عربستان سعودي را برجسته کرد، انتقادهايي که اوباما در اين ديدار به صراحت نسبت به سياست داخلي و خارجي پادشاهي عربستان سعودي بيان کرد، وي به گونه اي در اين مقاله اين مطالب را پر رنگ کرد که در نهايت با اين پرسش به آن پايان داد، که:"آيا عربستان سعودي قرار است، هنوز هم به دوستي با آمريکا بينديشد؟ "اين مقاله به حدي صريح و تند نوشته شده بود، که بازتاب هاي منفي بسيار بزرگي از سوي سعودي ها در شبکه هاي ارتباطات اجتماعي به دنبال داشت.

بزرگ ترين واکنش به اين مقاله از سوي شاهزاده "ترکي الفيصل" سعودي بيان شد، شخصي که در گذشته نه چندان دور رئيس نهاد اطلاعات عربستان سعودي بود، وي بيش از 30 سال در عربستان عهده دار اين مسئوليت بود، علاوه بر اين وي در آمريکا و انگليس عهده دار سمت سفير پادشاهي عربستان سعودي هم بود، وي از اين که گفته شده بود، اوباما نام کشور عربستان سعودي را جزو کشورهايي دانسته بود، که "مجاني سواري" مي گيرند، انتقاد کرد.

اوباما در اين سفر تلويحا از پادشاهي عربستان سعودي انتقاد کرد که چرا به اندازه‌اي که انتظار مي رود، از تلاش هاي صورت گرفته از سوي دولت آمريکا براي سرکوب داعش حمايت نمي کند؟ اوباما همچنين گفت که رياض با حمايت از نهادهاي ديني و آموزشي وهابي در بسط و گسترش اين قبيل گروه هاي تندرو در جهان حمايت مي کند، در عين حال سعودي ها هم از نقش مقامات اين کشور که از سوي بخش اعظم مسئولان غربي ناديده گرفته شده گلايه کردند، و گفتند در اين مدت عربستان صدها تروريست و تندرو را در داخل خاک اين کشور بازداشت کرده است.

اين مقدمه را بيان کرديم، تا اين واقعيت را سعودي ها فراموش نکنند، که حتي در دوران زمامداري باراک اوباما رئيس جمهوري دموکرات آمريکا نيز رياض اعتبار خود را از سوي مقامات آمريکايي از دست داده است، و درصورت روي کار آمدن وپيروزي يک رئيس جمهوري جمهوريخواه در انتخابات آتي آمريکا، وانمود نکنند، دموکرات‌ها مي‌توانستند، با سياست‌هاي عربستان سعودي منطقي‌تر باشند.

"دونالد ترامپ" کابوس پادشاه پير و شاهزادگان جوان سعودي

روي هم رفته بايد گفت، در هر دو حالت، اکنون اين تنها سعودي ها نيستند، که در حال پيگيري جايگزين اوباما در آمريکا هستند، بلکه علاوه بر بسياري از مقامات کشورهاي جهان سعودي ها از مطرح شدن جدي تر نام "دونالد ترامپ" بازرگان ثروتمند آمريکايي به عنوان تنها نامزدهاي مطرح ورود به کاخ سفيد از سوي جمهوريخواهان غافلگير شده اند.در گذشته اين تصور بين سعودي‌ها رواج داشته که همواره جمهوريخواهان دولتمرد واشنگتن، از سياست هاي پادشاهان عربستان سعودي بيشتر از دموکرات ها حمايت و جانبداري مي‌کنند، اما به نظر مي رسد، سعودي‌ها اکنون با مطرح شدن نام و سياست‌هاي "دونالد ترامپ" اين تصور را به فراموشي سپرده‌اند.

بعد از سخنان و مواضع اين تنها نامزد حزب جمهوريخواه آمريکا براي رقابت انتخاباتي اين کشور، درباره اسلام ومسلمانان که گويي ديگر براي همگان واضح است، وي اين موضوع را به عنوان يک چالش مي نگرد وسعي دارد از طريق اعمال تحريم هايي عليه مهاجران مسلمان از اين چالش ها در برابر کشورش بکاهد، اکنون رسانه هاي اصلي در پادشاهي عربستان سعودي به "دونالد ترامپ" به عنوان يک شخصيتي مي نگرند که مايه نگراني و ترس شده است و در اين رسانه‌ها اعلام مي شود که "ترامپ" نماينده بخش کوچکي از جامعه آمريکاست.

درست است که برخي از مقامات سعودي بر اين باورند که ترامپ ممکن است، پيش از برگزاري انتخابات رياست جمهوري آمريکا، با هدف جلب حمايت بخش هاي ديگري از جامعه اين کشور مواضع تند خود را اصلاح کند، اما بخش اعظم اين مسئولان سعودي باور دارند، سياست هاي وي کاملا ضد سعودي است، چرا که "ترامپ" معتقد است، نگراني وي از اسلامي که سعودي ها با افکار وهابي خود سعي دارند، در جهان توسعه دهند، عامل شکل گيري و بروز گروه هاي تندروي اسلامگرا دربخش هاي وسيعي از جهان شده است.

البته مشکل "دونالد ترامپ" با عربستان سعودي بسيار ريشه دار تر از اين تبليغات رسانه ايست، درست است که اکنون رسانه‌هاي سعودي اعلام مي دارند که "دونالد ترامپ" نماد چهره واقعي آمريکاست، اما يکي از صاحبان اصلي دستگاه عريض و طويل رسانه اي عربستان سعودي شاهزاده "وليد بن طلال" ميلياردر سعودي است، اين شاهزاده سعودي در گذشته بارها وبارها با "دونالد ترامپ" رقابت تجاري و مالي داشته و ترامپ در شبکه هاي اجتماعي يک بار در انتقاد از کشور عربستان سعودي به وجود خصومت بين خود و اين شاهزاده مستقيما اشاره کرده بود، همين امر اکنون باعث شده است، تا برخي از شاهزادگان جوان با نفوذ در پادشاهي عربستان سعودي به منظور پايان دادن به اين اختلاف ديرينه در انديشه قرباني کردن شاهزاده "وليد بن طلال" باشند.

درست است که تا به امروز نهادهاي رسمي وغير رسمي عربستان سعودي حتي جرات برگزاري نظرسنجي درباره بررسي ميزان محبوبيت احتمالي "دونالد ترامپ" براي بررسي احتمال پيروزي وي در انتخابات ميان جامعه سعودي را نداشته‌اند، اما يک ناظر خارجي تنها کافي است براي رسيدن به نتيجه در اين باره به عناوين و تيتر رونامه‌ها و نشريات سعودي و صدها هزار نظر سعودي ها در صفحات ارتباطات اجتماعي نظري بيفکند، تا واقعيت ها را جويا شود، اين ناظر متوجه خواهد شد که هرگز سعودي‌ها تمايلي ندارند، "ترامپ" وارد کاخ سفيد شود.از اين رو رسانه هاي سعودي همواره تابه امروز سعي داشته اند، مشکلات تبليغات انتخاباتي و وقوع تنش در تبليغات انتخابات "ترامپ" و درگيري احتمالي بين هوادارانش را بزرگنمايي کنند.

البته يکي ديگر از عوامل اصلي بيم وهراس سعودي ها از "ترامپ" به مشخص نبودن سياست هاي کلي وي درقبال پادشاهي عربستان سعودي مربوط مي شود. وي به نظر مي رسد، هنوز مايل نيست به صراحت در باره سياست هاي کلي خود در قبال رياض صحبت کند يا نمي خواهد چيزي بگويد يا اکنون در اين باره ترديدهايي دارد همين امر باعث شده حتي مقامات عاليرتبه سعودي نتوانند برداشت درستي از وي درخصوص خودشان وسياست هاي آتي احتمالي واشنگتن در صورت پيروزي "ترامپ" در انتخابات به دست آورند.مضافا بر اين بايد گفت، "ترامپ" برخي از مشاوران سياست خارجي براي خود برگزيده که يکي از آنها "وليد فارس" است، او از جمله کساني است، که خيلي علاقه اي به وجود روابط متقابل بين آمريکا و پادشاهي عربستان سعودي نشان نمي دهد.

"کلينتون" هم از نظر سعودي‌ها، آش دهان‌سوزي نيست!

اين توضيحي که درباره "دونالد ترامپ" و موضع عربستان سعودي بيان کرديم، لزوما به اين معني نيست که "هيلاري کلينتون" يکي از برجسته ترين نامزدهاي حزب دموکرات آمريکا که البته به نظر مي رسد، تنها نامزد آنها براي رقابت هاي انتخاباتي خواهد بود، در بين سعودي ها از ميزان محبوبيت وسيعي برخوردار باشد.بله درست است، "کلينتون" مي تواند در بين برخي از سعودي ها از جمله يک نويسنده برجسته زن سعودي که در حمايت از "هيلاري کلينتون" مطلبي را توئيت کرده بود، حامياني داشته باشد.

وي در تويت خود چنين نوشت: من از کلينتون نه به اين دليل که زن است حمايت مي کنم، وي در دفاع از حقوق مدني شهروندان رسالتي را دنبال مي کند که مي تواند در آينده حقوق زنان در عربستان مثمر ثمر باشد.اما در يک کلام بايد گفت، علت اصلي حمايت سعودي‌ها از "هيلاري کلينتون" به اين دليل است که وي به سادگي "دونالد ترامپ" نيست.

با مشاهده تبليغات انتخاباتي ستادهاي "هيلاري کلينتون" به اين ارزيابي مي رسيم، که وي ممکن است، تکرار مي کنيم، ممکن است، از وجود روابط کلاسيک و تعامل با خاورميانه حمايت کند، که از آن جمله بخواهد روابط قوي را با پادشاهي عربستان سعودي دنبال کند .به هر حال اکنون تحليلگران سعودي بر اين باور هستند، که هر دو گزينه احتمالي رياست جمهوري آمريکا، در هر دوصورت مي توانند بهتر از باراک اوباما رئيس جمهوري کنوني آمريکا براي عربستان سعودي باشند، چرا که اوباما اکنون به صورت معمول به بدترين رئيس جمهوري تاريخ آمريکا معروف وشناخته شده است.

براي اين که درک درستي از اين مفهوم داشته باشيم، تنها کافي است، نگاهي به منظور يادآوري به صورت گذرا به سخنراني معروف اوباما در دانشگاه قاهره درسال 2009 بيندازيم، وي در ان سخنراني به گونه اي وانمود کرد، که برخلاف سال هاي رياست جمهوري جورج بوش پسر خواهد بود.

شايد بتوان گفت، تازه الآن است که سعودي ها توانسته‌اند، از شوک حاصل از توقع بيش از اندازه خود از اوباما خارج شوند، در حقيقت، مقاله‌هاي بسياري هم در اين رابطه در عربستان سعودي منتشر شد، يکي از معروف ترين اين مقاله ها مربوط به روزنامه معروف عکاظ است، در اين مقاله سخنراني شخص سخنران در دانشگاه قاهره فريبکار بزرگ لقب گرفت.ديگراني هم بودند که در مقاله هاي ديگر در روزنامه هاي پرتيراژ سعودي همچون روزنامه هاي الرياض و الوطن و المدينه براي توصيف اوباما از صفاتي همچون ضعيف‌ترين و فرد دچار تناقض و حتي از عبارت منافق استفاده کردند.

دولت "اوباما" و از بين رفتن اعتماد اعراب نسبت به وي

باراک اوباما رئيس جمهوري آمريکا در آغاز وزيدن نسيم بهارعربي ، درسال 2011 به گونه اي عمل کرد که بسياري گمان کردند وي مردي وفادار با اصول و ارزش هاست. اما بلافاصله سعودي ها احساس نگراني کردند، چرا که تغييرات وآثار ناشي از اين تحولات درنهادهاي سياسي واجتماعي با سرعت بسياري دنبال مي شد، سعودي ها آن زمان که ديدند اوباما به راحتي از همپيمان طولاني مدت آمريکا در منطقه يعني "حسني مبارک" چشمپوشي کرد، ديگر متوجه شدند، اوباما نمي تواند قابل اعتماد باشد.

حسني مبارک يکي از همپيمانان بسيار مورد اعتماد سعودي ها درمنطقه به شمار مي‌آمد، از اين رو مقامات سعودي سرنگوني "مبارک" وجايگزين شدن "محمد مرسي" به عنوان رئيس جمهوري وابسته به "جماعت اخوان المسلمين" را به مثابه کودتايي در مصر وشايد کودتايي درتمام خاورميانه دانستند.همواره سعودي ها اخوان المسلمين را که در دهه هاي 50 و 60 ميلادي به دليل سرکوب شدنشان در مصر و سوريه، از عربستان درخواست پناهندگي کرده بودند، مورد ملامت و نکوهش قرار داده اند، چرا که مقامات سعودي معتقدند، همين اخوان المسلمين با ورود به خاک عربستان اسلام سياسي را به اين کشور وارد کرد.

از اين رو درسال 2014 عربستان سعودي جماعت اخوان المسلمين را جزو گروه هاي تروريستي قلمداد کرد، اگر چه به نظر مي‌رسد، نظر ملک سلمان درباره اخوان المسلمين گنگ تر از موضع ملک عبدالله پادشاه سابق اين کشور است.يکي ديگر از عوامل نا اميدي عربستان سعودي درقبال باراک اوباما به تغيير موضع واشنگتن درقبال تحت فشار قرار دادن نظام بشار اسد رئيس جمهوري سوريه مربوط مي شود.سعودي ها تلاش کردند، با متهم کردن نظام دمشق به استفاده از سلاح شيميايي درسال 2013، آمريکا را متقاعد کنند، تا اين کشور را به حمله به دمشق متقاعد کنند.

از نظر سعودي ها، سوريه آن بخش از سرزمين هايي است، که بايد براساس ادعاي آنها دخالت هاي ايراني! در جهان عرب در آن متوقف شود، آنها بارها و بارها سعي کردند، به اوباما اين باور را برسانند، که خشونت بشار اسد خود باعث شده تا داعش در سوريه شکل بگيرد و تا زماني که اين وضع به زعم آنها در سوريه ادامه داشته باشد، گروه‌هاي مسلح تروريستي هم به فعاليت خود در اين کشور ادامه خواهند داد.اما با تمامي اين اوصاف رئيس جمهوري آمريکا به دليل مشکلات و بحران هاي مالي داخلي آمريکا حاضر نشد، به اين خواست سعودي ها مبني بر آغاز جنگ نيابتي به جاي سعودي ها برضد سوريه تن دهد.

مساله ديگري که باعث نا اميدي آمريکا از اوباما و در نهايت نا اميدي رياض از طرز فکر جناح دموکرات هاي آمريکايي شده، موضوع نمايان شدن وجود مذاکرات هسته اي بين ايران و کشورهاي بزرگ بود، مساله اي که باعث شد تا مقامات سعودي درخصوص اوباما و طرز فکرش شک و ترديد بسياري داشته باشند.رياض تلاش کرد، در مذاکرات هسته اي با ايران به اتفاق ديگر کشورهاي غربي حضور داشته باشد، اما چنين فرصتي به عربستان سعودي داده نشد، اگرچه آمريکا سعي کرد بعد از حصول توافق هسته اي با ايران تضمين هايي را به رياض در اين باره بدهند و اگر چه عربستان سعودي ناگزير شد، از حصول توافق هسته اي ابراز خرسندي کند، اما بازهم مقامات سعودي به صورت بسيار گسترده اي معتقد هستند اين توافق هسته‌اي شکستي سنگين براي سياست هاي باراک اوباما رئيس جمهوري آمريکا بوده است و اوباما بازهم از سوي سعودي ها بيشتر از قبل بي اعتماد تر ظاهر شد.

آيا "هيلاري کلينتون" دموکرات ادامه‌دهنده سياست‌هاي "اوباماي" دموکرات است؟

با توجه به مطالبي که درباره پرونده اختلافات اوباما با مقامات سعودي بيان شده، اکنون هيلاري کلينتون از نگاه برخي از مقامات سعودي فرصتي براي تحقق برخي از دست آوردهايي است که در دوران باراک اوباما به دليل نوع رابطه آمريکا با عربستان سعودي محقق نشدند.اکنون به نظر مقامات سعودي کلينتون ارزش بيشتري براي روابط آمريکا با پادشاهي عربستان سعودي قائل است، موضوعي که اوباما به آن برحسب ظاهر امر توجه زيادي نسبت به آن نداشته است.

اکنون مي توان به اين نتيجه گيري رسيد، که مقامات سعودي آن زمان که در مقاله "گولدبرگ" بيان شده بود، هيلاري کلينتون آن زمان که در آغاز فعاليت اوباما عهده دار سمت وزارت امور خارجه وي بوده، مواضع تندتري در قبال سوريه داشته خرسند شده باشند.کلينتون در آن زمان خواهان واکنش جدي‌تري عليه بشار اسد در روزهاي آغازين بحران سوريه شده بود، حتي در تبليغات انتخاباتي خود نيز مواضع تندي را در قبال سوريه به همراه داشته است، از اين رو سعودي ها به اين نتيجه رسيده اند که وي(کلينتون) برعکس اوباما وسياست هاي وي عمل خواهد کرد.

از جمله سياست هاي ديگر هيلاري کلينتون درقبال بحران سوريه اين است که وي معتقد بر اين اصل است، که براي کاستن از ريخته شدن خون در اين کشور مي‌بايست از پيشنهاد ايجاد منطقه پرواز ممنوع در شمال سوريه حمايت شود، همچنين در باره موضوع ايران به نظر مي رسد، کلينتون چندان رغبتي براي نزديک شدن به ايران لااقل به آن اندازه اوباما ندارد بلکه مواضع خصمانه تري را نسبت به سياست هاي ايران در منطقه دنبال مي کند.

ترامپ از نظر سعوديها اوضاع منطقه را چگونه دنبال مي‌کند؟

ترامپ سعي دارد مسائل را با ديدي ديگر نظر کند، از اين رو وي مي کوشد، به اين موضوعات از دريچه اي پيچيده تر بنگرد. وي در مناظره خود گفت که خواهد کوشيد تا با اعزام 30 هزار نظامي آمريکايي به سوريه داعش را به صورت کامل نابود سازد، اما با اين وجود نوع نگاه ساده انگارانه وي نسبت به بسياري از مسائل ومشکلات سياسي و اجتماعي پيچيده هم نتوانست باعث جلب اعتماد سعودي ها به خودش شود.

اگرچه ترامپ وعده داده است، در صورت پيروزي در انتخابات و انتصاب به عنوان رئيس جمهوري آمريکا درباره توافق هسته اي با ايران بازنگري انجام دهد، اما از نظر سعودي ها چهره وي آنقدر نزد آنها خراب شده که با هيچ اقدامي از سوي وي نيز نمي‌توان اين چهره خراب را اصلاح کرد.در هر دو صورت يعني چه هيلاري کلينتون در آمريکا به قدرت برسد و چه دونالد ترامپ رئيس جمهوري آمريکا شود، مقامات سعودي بنا به سفارش تحليلگرانش به اين نتيجه رسيده اند، که آمريکا ديگر نمي خواهد به نقش ژاندارم خود در منطقه ادامه دهد، از اين رو عربستان سعودي هم تصميم گرفته است، در مسائل مربوط به امنيت خود ديگر بر واشنگتن زياد اعتماد نداشته باشد.

آغاز اين سياست جديد را عربستان سعودي با ايجاد ائتلاف به رهبري خود ازميان کشورهاي عربي براي تجاوز به يمن شروع کرد، تا اين که بعد از مدتي براي به ظاهر مقابله با خطر تروريسم داعش و در واقع پياده کردن و دنبال کردن سياست‌هاي خود ائتلاف اسلامي تاسيس کرد.اما با تمام اين اوصاف هنوز بخش بسيار اندک از کارشناسان و تحليلگران سعودي خواهان پايان يافتن ارتباط عربستان سعودي با آمريکا هستند، چرا که هنوز هم سعودي ها در حال خريد تسليحات به ارزش ميلياردها دلار از واشنگتن هستند و هنوز هم هزاران تبعه سعودي همه ساله به بهانه تحصيل و توريسم و درمان عازم آمريکا مي شوند، از اين رو بايد گفت صرف نظر از نام رئيس جمهوري آتي آمريکا عربستان سعودي مصمم بر ادامه روابط خود با آمريکاست، چرا که در واقع گزينه هاي ديگري در برابر رياض وجود ندارد.

http://www.ettelaat.com/new/index.asp?fname=2016\07\07-20\20-31-39.htm&storytitle=%98%E1%ED%E4%CA%E6%E4%20%ED%C7%9D%20%CA%D1%C7%E3%81%BA%20%D3%DA%E6%CF%ED%9D%E5%C7%20%C8%E5%20%C7%E4%CA%CE%C7%C8%C7%CA%20%C2%E3%D1%ED%98%C7%20%8D%E5%20%E4%90%C7%E5%ED%20%CF%C7%D1%E4%CF%BF

ش.د9501372

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات