(روزنامه جمهوري اسلامي ـ 1395/04/31 ـ شماره 10644 ـ صفحه 10)
«کودتا»؛ این کلیدواژهای است که طی چند ساعت، پس از سالها به صدر اخبار رسانههای جهان بازگشت و این بار در «ترکیه». اما تاریخ ترکیه، با این واژه بیگانه نیست اگرچه همگان صحنههایی عجیب را در بامداد شنبه شاهد بودند.
اولین کودتای ثبتشده در تاریخ مدرن ترکیه به سال 1292 شمسی برمیگردد. حدود 93 سال پیش در ژانویه، کمیته «اتحاد و ترقی» برای ترکیه، با کودتا موفق به برکناری «کمال پاشا» آخرین پادشاه عثمانی شد و در عرصه داخلی و بینالمللی عملا به اقتدار سلسله 600 ساله عثمانی پایان داد. کمیته اتحاد و ترقی که موفق به انجام این کودتا شد کار خود را به عنوان یک اتحادیه مخفی برای متحد کردن عثمانی آغاز کرد ولی بعدها به یک کمیته سیاسی تبدیل شد که نام « ترکان جوان» را به خود داد.
ترکان جوان در ابتدا به دنبال تغییرات مسالمتآمیز در امپراطوری عثمانی و در پیش گرفتن راهی مشابه امپراطوری میجی در ژاپن بودند تا علاوه بر حفظ ارزشهای سنتی کشور، در راه مدرنکردن آن هم گام بردارند و عثمانی را دوباره به جایگاهش به عنوان یکی از مهمترین قدرتهای جهان برگردانند. با این حال جنگ جهانی اول به کمک حکومت مستقر در ترکیه آمد، تعدادی از فعالان ترکان جوان اعدام شدند و محمد ششم قدرت را دوباره به دست گرفت. به نظر میرسید که اوضاع آرام شده است و با پایان جنگ جهانی اول، احتمالا حکومت عثمانی هم امیدوار بود که بتواند وقت کافی برای ترمیم پایههای قدرتش به دست بیاورد، اما ظهور «مصطفی کمال» که از اعدام ترکان جوان جان به در برده بود، سلسله عثمانی را برای همیشه از بین برد و حکومت ملیگرای سکولار جمهوری جدید ترکیه را جایگزین «مرد پیر اروپا» کرد.
کودتای بعدی در ترکیه در 1960 رخ داد؛ زمانی که یک گروه از افسران میانرتبه ارتش این کشور که بعدها به نام کمیته اتحاد ملی شناخته شدند، دولت نخستوزیر «عدنان مدرس» را سرنگون کردند. این گروه افسران جوان به دنبال بازگرداندن اتحاد به کشور و ایجاد اصلاحات انقلابی در اقتصاد و جامعه بودند.
اعدام عدنان مندرس نخستوزیر وقت
عدنان مندرس که بین سالهای 1330 تا 40 نخستوزیر ترکیه بود، در سال1325 حزب دموکرات را پایه گذاشت که چهارمین حزب قانون اپوزیسیون در ترکیه بود. بعد از کودتا، نظامیان، او و دو تن از اعضای کابینهاش را بهدار آویختند. او آخرین سیاستمدار ترک بود که بهدار آویخته شد. همچنین او در کنار آتاترک و «تورگوت اوزل» رهبر سیاسی لیبرال ترکیه یکی از سه رهبر سیاسی ترکیه است که برایش آرامگاهی به شیوه مسلمانان ساخته شده است.
مهمترین نتیجه این کودتا از بین رفتن حزب دموکرات بود. بعد از به قدرت رسیدن کودتاچیان، 5000 افسر، از جمله 235 ژنرال از مجموع 260 ژنرال ارتش ترکیه بازنشسته یا از کار برکنار شدند و 147 استاد دانشگاه نیز اخراج شدند. بعد از حذف حزب دموکرات، بسیاری از اعضای آن تبعید یا زندانی شدند و قانون اساسی تازهای برای ترکیه نوشته و به رای گذاشته شد.
اما در نتیجه این کودتا در انتخابات بعدی هیچ حزبی نتوانست اکثریت لازم برای تشکیل دولت را به دست بیاورد و آشوب سیاسی برای مدتها ادامه پیدا کرد.
آشوب سیاسی، زمینهساز کودتای سوم
با فاصله 10 ساله، کودتای بعدی در ترکیه در 1350 این بار توسط «نیروهای مسلح ترکیه» (TAF) رخ داد و نخستوزیر «سلیمان دمیرل» رهبر حزب عدالت ترکیه را از کار برکنار کرد. بعد از یک دوره آشوب سیاسی در ترکیه در پی کودتای قبلی، حزب عدالت ترکیه به رهبری دمیرل، توانسته بود برای دو دور پیاپی اکثریت مورد نیاز برای تشکیل دولت را در انتخابات به دست بیاورد. با این وجود وقتی مجلس بودجه مورد نظر او را در آغاز دهه 70 میلادی تصویب نکرد، او به نشانه اعتراض استعفا داد، اما برای بار سوم توانست به نخستوزیری برسد، تا اینکه در 1350 توسط کودتاچیان از کار برکنار شد.
این بار در کودتا نخستوزیر اعدام نشد، اما نیروهای نظامی که قدرت را به دست گرفته بودند از پاسخگویی در مورد عملکردشان خودداری میکردند. در طول 10 سال بعد از این کودتا، آمار مرگ در نتیجه اعمال خشونتبار انگیزهای سیاسی از 34 نفر در سال 1354 به 1500 نفر در سالهای بعد رسید.
با این وجود دمیرل بین سالهای 1350 تا 1354 رهبری اوپوزیسیون دولت کودتا را به عهده داشت. بعد از آن «حزب چهار» را راهاندازی کرد که به عنوان اولین حزب ملیگرای ترکیه شناخته شد، هر چند که در 1356 سقوط کرد. دومین جبهه ملی که او به راه انداخت هم یک سال بعد در 1357 سقوط کرد. وقتی در 1359 پارلمان ترکیه باز هم نتوانست کسی را برای تشکیل دولت مورد توافق قرار دهد، یک کودتای دیگر رخ داد.
در سال 1359 چهارمین کودتای تاریخ مدرن ترکیه به رهبری رئیس ستاد کل ارتش، ژنرال «کنعان اورن» تلاش دوباره ارتش برای کنار زدن سلیمان دمیرال بود. این کودتای بدون خونریزی با بازداشت گسترده فعالان سیاسی همراه بود. بعد از تعدادی نامهنگاری و عوضشدن چندباره تاریخ کودتا، بالاخره در 12 سپتامبر 1980، بعد از اینکه مسلم شد که پارلمان ترکیه رای به عدم اعتماد به دولت دمیرل نخواهد داد، ژنرال اورن با حضور در تلویزیون ملی ترکیه اعلام کرد که ارتش کودتا کرده است و قانون نظامی تا اطلاع ثانوی به جای قانون جاری کشور اجرایی خواهد شد. پارلمان و دولت منحل اعلام شد و پنج نفر از اعضای شورای امنیت ملی در پی این کودتا قدرت را به دست گرفتند و قدرت مطلق را در اختیار نیروهای نظامی قرار دادند و اقدامات پیشگیرانه وسیعی برای جلوگیری از عملیات تروریستی در دست اقدام قرار گرفت. در واقع کودتای ژنرال اورن، واکنشی آشکار نسبت به تقویت جبهه اسلام گرایان در ترکیه بود. به همین دلیل بخش اعظم فشار کودتاچیان علیه اسلام گرایان و فعالان سیاسی مسلمان شکل گرفت و اعمال شد.
از جمله تاکید کودتاچیان این بار بر بازگشت به سنت «کمالیست»ها در سکولاریسم بود. گفته میشود که در یک دوره زمانی بسیار کوتاه دادگاههایی برای جمعیتی بین 250 تا 650 هزار نفر از مردم ترکیه برگزار شد. از میان بازداشتشدهها حداقل 140 هزار نفر سلب تابعیت و حدود 50 نفر به اعدام محکوم شدند. هزاران نفر در زندانها شکنجه شدند و هزاران تن دیگر گم شدند.
در طول این دوره از کودتا، در مجموع حکم 3315 سال و 6 ماه زندان برای روزنامهنگاران صادر شد، 31 روزنامهنگار زندانی شدند، 300 روزنامهنگار مورد حمله قرار گرفتند و سه روزنامهنگار ترور شدند و 299 تن در زندانها جان خود را از دست دادند.
در حالی که سال گذشته میلادی نخستوزیر «رجب طیب اردوغان» دست به پاکسازیهای گسترده در ارتش این کشور زده بود تا نگرانی از بروز یک کودتای دیگر در این کشور را کاهش دهد، پنجمین کودتای نظامی در ترکیه، بامداد شنبه 16 جولای 2016 رخ داد.
در طول ساعتها ناآرامی و درگیری بخشی از نیروهای ارتش با گروه دیگری از نیروهای نظامی حامی دولت، تا صبح حداقل 50 شهروند ترکیه کشته شدند، گفته شد که یک بالگرد سقوط کرد، نظامیان حامی کودتا چندین حمله به دفاتر رسانههای مهم ترکیه از جمله تلویزیون ملی ترکیه، دفتر شبکه خبری سی ان ان ترک و دفتر یک روزنامه انجام دادند، برای ساعتها عدهای از مردم، روزنامهنگاران، مقامات سیاسی و نظامی و نزدیکان آنها را به گروگان گرفتند و توجه جهانی را به خود جلب کردند.
تلاش برای کودتا با تلاش برای تصرف نقاط حساس از جمله فرودگاههای بینالمللی آتاترک و فرودگاه آنکارا و حمله به ساختمان مجلس ادامه پیدا کرد و کودتاچیان برای ساعتهایی کنترل آسمان برخی مناطق در ترکیه را به دست گرفتند.
رئیس جمهور اردوغان که قبلا به دلیل تلاشهایش برای بیشتر کردن قدرت پست ریاستجمهوری، همچنین سیاستهای منطقهایاش مورد انتقاد قرار گرفته بود، در حالی به سرعت خودش را از یک سفر تفریحی به اسلامبول رساند که هواپیمای او به دلیل درگیریهای موجود در فرودگاه به سختی توانست فرود بیاید. با این حال تعداد زیاد شبکههای تلویزیونی اشغالنشدهای که علیه کودتاچیان و در حمایت از دولت خبر پخش میکردند، در کنار شبکههای اجتماعی که ابزاری برای انتشار پیام دولت و رسیدن آن به دست مردم شد، باعث شد که با وجود قرائت بیانیه اول کودتا از تلویزیون ملی ترکیه و اعلام حکومت نظامی، مردم به دعوت رئیسجمهور به خیابانها بیایند و ظرف یک شب، داستان یک کودتای دیگر نظامی را ختم کنند اما شواهد و قرائن زیادی وجود دارد که اصولا کودتای پنجم، عملا یک برنامه نمایشی بوده که با هدف به انزوا کشیدن مخالفان و تقویت مواضع اردوغان شکل گرفته است.
در ساعتهای اولیه، رقابت بین رسانههای در اختیار کودتاچیان برای اعلام پیروزی کودتا و فرار اردوغان به کشور ثالث، در مقابل پیامهای اردوغان به رسانهها و مصاحبه مسوولان دولتی و اطلاعاتی با شبکههای خبری بینالمللی بینتیجه ماند. نیروهای نظامی غیر همسو با کودتا تشویق شدند که بر سر کارشان برگردند و بعد از نماز صبحی که هواداران دولت ترکیه و مخالفان کودتا در خیابانهای شهرهای مهم این کشور برپا کردند، بیشتر کودتاچیان و نیروهای نظامی همراه آنها تسلیم یا بازداشت شدند. پس از آن اردوغان به یک تسویه حساب جدی علیه مخالفان خود دست زد و تمامی عناصر برکنار شده و بازداشتی را «حامیان کودتا» معرفی کرد. سرعت عمل و شتاب اردوغان در تهیه فهرست برکنار شدگان و بازداشتیها به حدی بود که اعلام شد این فهرست گویا حتی قبل از کودتا فراهم شده و اگرنیروهای امنیتی طرفدار اردوغان این همه تمرکز و سرعت عمل میتوانستهاند نشان دهند، پس روزهای قبل از کودتا چه میکردهاند و کجا بودهاند که این کودتا شکل گرفت؟
موفق نشدن این کودتا میتواند به افزایش قدرت اردوغان در برابر مخالفانش بینجامد و راه او را برای انجام اقدامات مورد نظرش هموارتر کند، اما قبل از پرداختن به آینده سیاسی ترکیه شاید بتواند اردوغان و دولت ترکیه را که یکی از مشهورترین دولتها در سختگیری و شدت عمل علیه رسانهها، تهدید و زندانی کردن روزنامهنگاران و محدود کردن دسترسی به شبکههای اجتماعی است، راضی کند که رسانههای متکثر آنقدرها هم که به نظر برخی میرسد، بد نیستند و میتوانند ناجی هم باشند.
http://jomhourieslami.net/?newsid=99133
ش.د9501410