تاریخ انتشار : ۲۳ مرداد ۱۳۹۵ - ۰۸:۱۰  ، 
کد خبر : ۲۹۴۳۶۱

بازطراحي روابط ايران و روسيه بر نظريه اوراسياگرايي

پایگاه بصیرت / دكتر سيدرضا ميرطاهر
(روزنامه جوان - 1394/12/01 - شماره 4754 - صفحه 6)

رويكرد جديد روسيه در قبال ايران در دو سال اخير به ويژه پس از توافق برجام، پرسش‌هاي زيادي را درباره ماهيت اين رويكرد، تاكتيكي يا استراتژيك بودن آن و نيز تأثيرات اين رويكرد بر آينده روابط روسيه و ايران موجب شده است. يكي از نظريه‌هاي مهمي كه از نگاه تحليلگران مي‌تواند به تبيين اين وضعيت جديد كمك كند و ماهيت و روند آن را توصيف نمايد، نظريه اوراسياگرايي است.

نظريه اوراسياگرايي

اوراسياگرايي يكي از نظريه‌هاي مهم و مطرح درباره رويكرد سياست خارجي روسيه است كه به نظر مي‌رسد طي چند سال اخير تأثير قابل ملاحظه‌اي نيز بر سياست‌هاي كرملين داشته است. اين نظريه با پافشاري بر هويت متمايز روسيه از غرب، تأكيد دارد كه مسكو بايد مواضع مستقلي درعرصه بين‌المللي اتخاذ كند. البته نظريه اوراسياگرايي قائل به برقراري رابطه و اتحاد با قدرت‌هاي منطقه‌اي ازجمله ايران نيز هست.

«آلكساندر دوگين» كه او را مغز متفكر پشت سياست‌هاي كرملين و حتي «عقل پوتين» ناميده‌اند، از شناخته‌شده‌ترين متفكران حال حاضر روسيه و بنيانگذار جريان فكري نئواوراسياگرايي و از منتقدان جدي «جهاني‌سازي» در اين كشور است. وي معتقد است روسيه بايد حضوري اثرگذار در عرصه سياست جهاني داشته باشد و رهبري جريان ضدليبرال‌دموكراسي را به عهده بگيرد. ابداع اين نظريه و تلاش براي افزايش مقبوليت آن، باعث شده تا غربي‌ها رويكردي منفي درباره دوگين اتخاذ كرده و از جمله امريكا نام وي را به اتهام گسترش تفكرات فاشيستي در ليست تحريم‌هاي خود قرار دهند.

تأثير نظريه دوگين

به نظر مي‌رسد الكساندر دوگين و نظريه‌هاي وي، تأثيري آشكار بر نحوه تفكر و رويكرد پوتين در قبال تحولات جهاني داشته و به نوعي هدايتگر آن است. دوگين معتقد است روسيه به لحاظ فرهنگي، به شرق تعلق دارد و بايد به عنوان رهبر، در برابر جهان تك‌قطبي «غربي- امريكايي» بايستد. منظور وي از آنچه اوراسيامي‌نامد، روسيه بزرگ است كه متحداني از جمله ايران، تركيه، چين، هند و برخي كشورهاي اروپاي شرقي دارد. وي در تعريف اوراسياگرايي مي‌گويد: «اوراسياگرايي يك فلسفه سياسي با سه سطح خارجي، مياني و داخلي است. اين نظريه در سطح خارجي، مشتمل بر جهان چندقطبي است، يعني چندين مركز جهاني تصميم‌گيري وجود دارد كه يكي از آنها اوراسيااست.

منظور از اوراسيا، روسيه به همراه كشورهاي شوروي سابق است. اوراسياگرايي در سطح مياني، قائل به همگرايي كشورهاي شوروي سابق در عين ايجاد مدل فراملي يعني تشكيل دولت‌هاي مستقل است. نظريه اوراسياگرايي در سطح سياست داخلي نيز به مفهوم تعيين ساختار سياسي جامعه با توجه به حقوق شهروندي بر اساس بخش‌هايي از مدل ليبرال و ملي‌گرايي است. اين سه سطح، فلسفه اوراسياگرايي است كه بر مبناي آنها تنها يك نوع سياست خارجي شكل مي‌گيرد و آن هم مستقل از جهاني شدن، جهان تك‌قطبي، ملي‌گرايي، امپرياليسم و ليبراليسم است.

ايران در نظريه اوراسياگرايي

الكساندر دوگين در نظريه اوراسياگرايي خود جايگاه مهمي را براي ايران در نظر گرفته است. از ديدگاه وي، ايران يكي از مهم‌ترين متحدان روسيه در جنگ عليه رويكرد تك‌قطبي و غربي- امريكايي است. به گفته دوگين، با توجه به نقش مهم جهان چند قطبي در نظريه اوراسياگرايي، ايران نقش كليدي در آن دارد. ايران پس از انقلاب اسلامي به دليل جايگاه راهبردي‌اش، در ايجاد فضاي مستقل اوراسياگرايي گنجانده شده است. به نظر دوگين، منافع ايران و روسيه در آسياي مركزي و به طور كلي حوزه منطقه‌اي با يكديگر همپوشاني كامل استراتژيك دارند. دوگين با اشاره به تمدن خاص، قدرت و استقلالي كه براي ايران قائل است، تصريح مي‌كند كه اين كشور در «همگرايي اوراسياگرايي» قرار نمي‌گيرد و نبايد آن را بخشي از «روسيه بزرگ‌تر» فرض كرد، بلكه ايران كشوري است كه «بايد محترم شمرده شود و اتحاد با آن را بايد حفظ كرد.»

به گفته وي، ايران شريك روسيه در جهان چندقطبي است. جايگاه ايران در مدل اوراسياگرايي چندقطبي، محوري است و در اين مدل، تهران نزديك‌ترين شريك مسكو است. اگرچه شراكت با تركيه، چين و هند نيز پيش‌بيني شده است. از نظر دوگين، «ايران يك كشور اوراسيايي است و سرنوشت آن وابسته به ائتلاف با روسيه و شايد هم با چين است. موضع ايران و روسيه در ارتباط با سوريه، كاملاً يكسان است، چون حمله به سوريه، حمله به منافع ملي هر دو كشور ايران و روسيه است. دولت ايران هم بايد از اين شرايط در جهت تحكيم روابط خود با روسيه استفاده كند. دوگين ادامه مي‌دهد: همكاري‌هاي اقتصادي و نظامي ميان دو كشور بايد محقق شود و گسترش يابد. در عين حال همكاري در زمينه جنگ نرم نيز بايد مد نظر قرار بگيرد.

جمع‌بندي

افزايش قابل توجه مراودات ايران و روسيه و به ويژه سفر ولاديمير پوتين به تهران و ديدار وي با مقام معظم رهبري در اين مقطع زماني حاوي پيام مهمي است. اين پيام همانا نگاه و رويكرد جديد روسيه به ايران در قالب تحولات بين‌المللي و منطقه‌اي است. اكنون ايران و روسيه با توجه به ديدگاه‌ها و اهداف مشترك منطقه‌اي و بين‌المللي در حال ايجاد پيوندهاي مستحكمي به ويژه در عرصه‌هاي مسائل دفاعي و امنيتي هستند. در اين زمينه مي‌توان به ديدگاه مشترك دو كشور در زمينه حضور قدرت‌هاي فرامنطقه‌اي در فضاي پيراموني جمهوري اسلامي ايران و فدراسيون روسيه اشاره كرد. تهديدي كه از حضور قدرت‌هايي چون امريكا در خاورميانه، آسياي مركزي و قفقاز و نيز گسترش پديده تروريسم تكفيري ناشي مي‌شود و سبب ايجاد نگاهي همسان در تهران و مسكو به مسئله‌ مداخله‌گري غرب و مبارزه با تروريسم شده است.

در اين راستا تحولات سوريه، عراق، افغانستان و حتي يمن كانون‌هايي براي دغدغه‌ها و نگراني‌هاي مشترك امنيتي تهران و مسكو به‌شمار مي‌رود. تهديدهاي برآمده از حضور قدرت‌هاي فرامنطقه‌اي و گسترش تروريسم نه تنها در خاورميانه بلكه در حوزه‌ درياي خزر و مناطق پيراموني آن نيز نمايان است. از اين‌رو غيرنظامي شدن درياي خزر دستوركاري است كه عملي شدن آن بايد مورد توجه ويژه‌ مقام‌هاي جمهوري اسلامي ايران و فدراسيون روسيه قرار گيرد. تهديدهاي امنيتي مشترك پيش روي تهران و مسكو تنها محدود به تهديدات متعارف و سنتي نيست. در اين ارتباط، بايد به تهديدهاي سايبري نيز اشاره كرد كه در بسياري موارد از كانون‌هايي مشابه، امنيت سايبري ايران و روسيه را به چالش مي‌كشد و لزوم همكاري دو كشور را براي مقابله با آن مشخص مي‌كند. در كنار تهديدهاي ياد شده، فرصت‌هاي قابل توجهي نيز در زمينه گسترش همكاري‌هاي دفاعي و امنيتي ايران و روسيه وجود دارد.

در وهله نخست، اين همكاري‌ها موجب تقويت موضع دو كشور در عرصه‌ تحولات منطقه‌اي شده و محور تهران- مسكو را محوري تأثيرگذار بر سير تحولات ياد شده خواهد ساخت. ايران به مثابه درگاهي است كه روسيه براي حضور فعالانه‌تر در محيط امنيتي خاورميانه به ويژه سوريه و خليج فارس از مزيت‌هاي گسترش همكاري با آن مي‌تواند بهره برد، مسئله‌اي كه اهميت فراواني براي منافع ملي روسيه دارد. از سوي ديگر، روسيه اكنون مي‌تواند نقش مهمي براي ارتقاي توانايي‌هاي دفاعي و نظامي و بازسازي نظامي ايران به ويژه نيروي هوايي آن ايفا كند. البته رويكرد ايران درباره همكاري‌هاي دفاعي با روسيه متفاوت از برخي كشورها به‌عنوان خريداران صرف جنگ‌افزار است و نيازهاي دفاعي ايران بيشتر‌ از طريق انتقال تكنولوژي و همكاري‌هاي فني نظامي برآورده مي‌شود.

در اين راستا بسترهاي مناسبي براي همكاري در عرصه‌هاي نظامي- امنيتي، زميني، هوايي، دريايي، سايبري و فضايي وجود دارد. در مجموع بايد گفت جمهوري اسلامي ايران و روسيه ديدگاه‌ها و اهداف نزديكي با يكديگر دارند كه از تهديدها و فرصت‌هاي مشترك دو كشور بر مي‌آيد؛ تهديدها و فرصت‌هايي كه انگيزه‌هاي همكاري را ميان مقام‌هاي تهران و مسكو در فضاي جديد تعاملي تقويت مي‌كند و به شكل دو و چند جانبه (در چارچوب‌هايي چون سازمان همكاري شانگهاي) قابل توسعه است.

http://javanonline.ir/fa/news/772493

ش.د9405706

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات