(روزنامه جمهوري اسلامي – 1394/12/01 – شماره 10533 – صفحه 6)
شیعیان پاراچنار، سی و چند سال است که مبتلا به مصائب جانسوز و دردناکی هستند؛ اما مصائب ایشان در سالهای اخیر، به اوج خود رسیده است.
در یک تقسیمبندی سیاسی، ایالت سرحد پاکستان به چند «ایجنسی» تقسیم میشود. شهر پاراچنار در واقع مرکز یکی از ایجنسیهای ایالت سرحد شمال غربی به نام «کوروم ایجنسی» است و نیز قسمتی از منطقه «پشتونستان» پاکستان میباشد که در میان رشته کوههایی با درههای سرسبز، آبشارها، چشمهسارها و جنگلهایی با درختان صنوبر و چنار، و باغاتی پرثمر و زمینهای زراعی و کشاورزی حاصلخیز، محصور است. سیبِ مشهور آن به لحاظ رنگ طلاییاش از زمان انگلیسیها به «گلدن دیشز» معروف است. وجه تسمیه پاراچنار را وجود درختان کهنسال «چنار» یا سکونت قبیله «پارا» یا «پاره» در پیرامون چنار بزرگی در آن منطقه میدانند.
کوروم ایجنسی از دو بخش شمالی و جنوبی تشکیل شده است؛ در شمال، اکثریت از آن شیعیان و در جنوب اکثریت از آن اهلسنت میباشد. ایجنسی در مرز با افغانستان قرار دارد و در حدود یک میلیون نفر جمعیت دارد که 60 درصد آن را شیعیان اثناعشری تشکیل میدهند؛ که بیشتر در پاراچنار و اطراف آن متمرکزند. عشایر «ادیزیی»، «دویل زیی»، «غندیخیل»، «مستوخیل»، «حمزهخیل»، «منگل»، «مثبل»، «درزدران منتوان»، «وزیی»، «حاجی غلزیی»، «لیسانی» و «پاره»، در آن ناحیه سکونت دارند.
علمای بسیاری به منطقه پاراچنار منسوباند از جمله: مولانا سیدپادشاه حسین، مولانا علی سرور سرحدی (قرن 14)، مولانا غلام قاسم خان کورایی (قرن 14)، مولانا عبدالحسین (متوفی 1365ش) و مولانا محمد عباس (متوفی 1364ش که تکمیل تحصیلات دینی خود را در ایران و عراق گذراند.
آغاز نسلکشی شیعیان
هرچند وضعیت اهل سنت منطقه، بستر مستعد پرورش تروریستهاست و هرگز در راستای پایان داده به اقدامات تروریستی، به ویژه شیعهکشی، در آنجا اقدامات چندان درخوری انجام نشده است، اما باید اذعان نمود که گروههای تروریستی در تلاش خود جهت ایجاد «جنگ فرقهای» در پاکستان موفقیت دلخواه را بهدست نیاوردهاند؛ چرا که هرگاه شیعیان در آنجا مورد حمله قرار میگیرند بسیاری از سنیها این حملات را محکوم میکنند و همچنین اگر سنیها با حادثهای روبرو شوند این شیعیان هستند که به وظایف انسانی خود در قبال آنان عمل میکنند.
سابقه حملات تروریستی بر ضد شیعیان پاکستان به ما میگوید: گروه «سواد اعظم اهلسنت» در کراچی و گروه «یزیدیانِ» محلی در شهرک صده واقع در 35 کیلومتری جنوب شرقی پاراچنار، اولین گروههایی بودند که شیعیان را در 3 خرداد 1361ش به بهانه برگزاری جشن پیروزی رزمندگان ایرانی در جنگ با صدام و آزادسازی خرمشهر، هدف قرار دادند. پس از این حملات شیعیان منطقه «لالو کیت» در کراچی و «صده» در منطقه عمومی «کوروم ایجنسی» اخراج شدند و از آن به بعد شیعهکشی در پاکستان به امری روزمره تبدیل شد!
پاراچنار از سال 86 در محاصره طالبان و هم پیمانان بومی آن قرار گرفت. این منطقه استراتژیکترین منطقه قبایلی محسوب میشود؛ چنانکه اگر بخواهند از این منطقه به منظور دخالت در افغانستان استفاده کنند، بهترین نقطه خواهد بود. نیروهای طالبان ابتدا در منطقه اهلسنت مستقر شدند. با گذشت زمان و عملکرد طالبان، مردم سنّی این منطقه از دست آنها به ستوه آمدند. پس از آن طالبان از جنوب به شمال یعنی پاراچنار منتقل شدند و شیعیان را تحت فشار قرار دادند و طی چندین درگیری، صدها تن از شخصیتهای شیعه را به شهادت رساندند.
اهانت «طالبان»، «سپاه صحابه» و «سپاه جنگجوی» به ارزشهای شیعیان دسیسههایی بود که باعث شد در سال 86 درگیریهایی رخ دهد که از آن جمله میتوان به درگیریهای آبانماه اشاره کرد که طی آن شیعیان در محاصره قرار گرفتند و 40 کامیون آنها به تاراج طالبان رفت و افراد دستگیر شده نیز به طرز فجیعی به شهادت رسیدند.
البته در مقابل نیز حملاتی از سوی شیعیان بر ضد طالبان در پاراچنار انجام شد که طی آن همه مراکز طالبان منهدم گردید، ایستگاههای رادیویی طالبان از بین رفت. در یکی از این درگیریها که در ماه رمضان بود و یک ماه طول کشید حدود 650 نفر از شیعیان و هزاران تن از نیروهای طالبان کشته شدند؛ که در بین نیروهای طالبان افرادی با ملیتهای چچنی، ازبکی، عرب و اعضای القاعده و... دیده میشد!
توطئه تغییر نقشه پاراچنار
در دیماه سال 85، سلیم خان فرماندار یا «پلیتیکال اجنت» منطقه کرمایجنسی، قبل از ترک پاراچنار، در یک کنفرانس مطبوعاتی اظهار داشت: «امسال نقشه پاراچنار تغییر خواهد کرد!» که این سخن نشان از توطئهای نهفته و همهجانبه بر ضد شیعیان منطقه داشت. برای اجرای این نقشه، گروهک سپاه صحابه در پاراچنار با همکاری مقامات محلی دست به اقدامات تروریستی زد و سرکرده محلی این گروه به نام «عیدنظر» که آشکارا ابراز میداشت بهتر است او را «یزید نظر» بنامند! به توصیه وزارت کشور به عنوان دبیر «انجمن فاروقیه» (مجمع سنیهای محلی) انتخاب شد و این انجمن رسماً به تروریستها سپرده شد و به او و دوستانش اجازه تام داده شد که با احیای تفکر یزیدی، منطقه امن پاراچنار را ناامن کند!
علاوه بر فرماندار، برخی دیگر از مقامات دولت نیز گفته بودند که قرار است در سال 86 طالبان در این منطقه حضور گسترده پیدا کند! در اسفندماه همان سال، عیدنظر با هدف خدشهدار کردن وحدت شیعه و سنی در منطقه «شابک»، یک نفر شیعه را به نام «ایوب» که چند نفر دیگر او را همراهی میکردند، با نهایت قساوت به قتل رساند. مدتی بعد دو نفر سنی به دلیل داشتن روابط دوستانه با شیعیان در همان منطقه شابک و «شاشو» توسط نواصب سربریده شدند!
در همین دوران منطقه با آفت آسمانی سیل روبرو شد و حکمران ایالت، «علی محمدجان اورکزیی» به پاراچنار آمد تا از مناطق سیلزده دیدن کند. وی در منطقه شلوزان در اجتماع مردم سخنرانی کرد و گفت: «به زودی آفتی بس بزرگتر بر این منطقه نازل خواهد شد»! بعد از آن در روز 12 ربیعالاول در پاراچنار راهپیمایی «یزیدیان» با عنوان میلادالنبی(ص) برگزار شد که در آن سرکرده آنها «یزیدنظر» با حمایت مقامات دولتی به ساحت مقدس رسول الله(ص) و اهلبیت(ع) بهویژه سالار شهیدان امام حسین(ع) توهین و بیادبی کرد و جملات و شعارهای فوقالعاده ناروایی بر زبان آورد!
پس از آن چون نقشه پاراچنار به دلیل مقاومت دلیرانه شیعیان منطقه عوض نشد، گروهک سپاه صحابه در پیشاور اعلام کرد که این بار همه گروههای جهادی کشمیر و افغانستان که با ارتش هند و شوروی و آمریکا جنگیدهاند، به شیعیان پاراچنار حمله خواهند کرد! متعاقب این تهدید، در سال 86 با حمله انتحاری بر ضد شیعیان، از آنها 14 شهید و 40 مجروح به جای ماند که بعدها معلوم شد برخی از مقامات محلی، از آن مطلع بودند؛ چنانکه مهاجم همراه با معاون فرماندار به شهر آمده بود تا در بین راه نیروهای دولتی خودروی او را بازرسی نکنند!
به دنبال آن نیز چندین نفر شیعه پاراچناری در شهرهای مختلف «هنگو» و مناطق شورشی «باجور» و «وزیرستان» و «دوآبه» به طرز فجیعی به شهادت رسیدند. همچنین در جلسه «حزب مردم» یک خودروی بمبگذاری شده منفجر شد که در حدود 50 شیعه شهید شدند؛ و همچنین... تا به امروز این نسلکشی شیعه در پاچنار ادامه دارد.
آنچه روشن است این که برخی از عناصر دولتی، نظامی و سرویسهای امنیتی پاکستان از گروهای تکفیری و سلفی وهابی حمایت پیدا و پنهان تسلیحاتی میکنند و برخی از عناصر کلیدی، در پشت صحنه این حوادث مخوف قرار دارند! همچنین به گواهی اسناد غیرقابل انکار، دولتهای خارجی به ویژه دول حاشیه خلیج فارس، از جمله عربستان، بحرین و قطر به حمایت از این گروها مشغولاند. البته بدیهی است که دولت و ارتش آمریکا و رژیم اشغالگر اسرائیل، در تجهیز و حمایت از گروهای وهابی نقش اساسی دارند.
اما مظلومیت مضاعف مسلمانان پاراچنار، «سانسور شدید خبری» آنهاست؛ حتی از جانب دوستانشان!
سانسور شدید خبری پاراچنار!
با توجه به واقعیتها نمیتوان گفت آنچه در پاراچنار اتفاق میافتد، یک جنگ فرقهای بین شیعه و سنی است؛ بلکه این جنگی است که با اهدافی ویژه از جمله خدشهدار کردن وحدت مسلمین راه اندازی شده است. صد البته که عناصر یاد شده از سه دهه گذشته همواره بر آن بودهاند که جنگ شیعه و سنی در این کشور راه بیفتد و شهر به شهر و کوچه به کوچه شیعیان و سنیان را با هم درگیر کنند تا بهانه نسلکشی شیعیان از سوی نیروهای نظامی و امنیتی و قدرتهای خارجی فراهم آید.
این در حالی است که برخی از شبکههای رادیویی و تلویزیونی در ماجرای کشتار وسیع و نسلکشی گسترده شیعیان پاراچنار توسط گروهکهای تکفیری و تروریستی وهابی، با عدم انعکاس شایسته واقعیتها، اصرار داشتند که این اتفاقات در منطقه پاراچنار، چیزی جز یک جنگ قومی و قبیلهای نیست! و هنوز نیز پس از 7 سال از ادامه نسلکشی شیعیان در آن منطقه، اخبار چندانی از فجایع آنها به تنها کشور و نظام شیعی دنیا نمیرسد!
http://jomhourieslami.net/?newsid=81733
ش.د9405896