(روزنامه اعتماد – 1394/12/15 – شماره 3482 – صفحه3)
سال ٩٢، اصرار به كانديداتوريام داشت
روايت روزهاي رياست بر دو مجلسي كه اين روزها تشكيل مجدد يكي از آنها آرزوي خيليها است. مجلسهايي كه چهرههاي اصلي آن حالا سمتهاي مهمي دارند. نايبرييس آن روزهايش حالا «رييسجمهور» است و ساير نمايندگانش هم سمتهاي مهمي دارند. با اين حال رييس آن مجلس اين روزها سكوت كرده است. سكوتي كه خود مصلحتش ميداند و از آن دفاع ميكند. چند ماهي از تلاشهاي گسترده براي بازگرداندنش به عرصه سياست گذشته است اما از همان ٥٧ سالگياش كه با سياست خداحافظي كرد روي حرفش ماند و بازنگشت. فلسفه خاص خودش را هم براي اين نيامدن دوباره دارد و در آستانه ٧٣ سالگي از آن دفاع ميكند.
٧٣ سالگياي كه شايد با خيلي از ٧٣ سالهها متفاوت باشد. شيخ علي اكبر ناطق نوري از شخصيتهاي منحصر به فرد عرصه سياست است. مردي كه با نگاه خودش جلو رفته و همان نگاه باعث شده است روزهاي رياست او بر مجالس چهارم و پنجم براي خيليها خاطره شود. رييسي كه «اقليت» آن روزهاي مجلس تحت مديريتش را واقع بينانه «قدر» خطاب ميكند و از رابطه حسنهاش با اقليت آن روزها ميگويد. از كار با دو دولت سازندگي و اصلاحات كه از نگاه خودش هيچ فرقي براي او نداشته است. از اين ميگويد كه چرا استيضاح عطاءالله مهاجراني به سرانجام نرسيد اما استيضاح عبدالله نوري به سرانجام رسيد. حجت السلام والمسلمين ناطق نوري در اين گفتوگو از دو موضوع مهم سخن گفت. از نگاهش به دو انتخابات رياستجمهوري ٨٤ و ٩٢. از نظرش در مورد آمدن يا نيامدن آيتالله هاشميرفسنجاني به عرصه انتخابات و تبعات آن.
از سكوت اين روزهايش هم گفت. همان فلسفهاي را كه براي بازنگشتنش به عرصه سياست در همه اين سالها داشته است، برايمان شرح داد. فسلفهاي كه هرچند منطقي و موجه بود اما بازهم دل را به خلأ حضور او در عرصه سياست راضي نميكرد. با شيخ علي اكبر ناطق نوري در يكي از روزهاي زمستاني در حوزه علميه تحت مديريتش در مورد سالهاي رياست بر مجالس چهارم و پنجم به گفتوگو نشستيم كه متن كامل آن را در سالنامه نوروزي «اعتماد» ميخوانيد. خلاصهاي از اين گفتوگو كه معطوف به دوران كار با حسن روحاني در مجالس چهارم و پنجم و نحوه كانديدا شدن او در انتخابات سال ٩٢ هست را در ادامه ميخوانيد:
از او در ارتباط سالهاي همكاري با حسن روحاني در مجالس چهارم و پنجم پرسيديم. سالهايي كه بدون شك رابطه كاري مهم و تاثيرگذاري ميان شيخ علياكبر ناطق نوري و حسن روحاني برقرار بوده است. ناطق نوري اما در ارتباط با سابقه دوستياش با روحاني بيشتر توضيح ميدهد و ميگويد: « من و آقاي روحاني از دوران مدرسه حجتيه در سال ٤٢ با هم آشنا هستيم. در انقلاب، حزب جمهوري اسلامي و در جامعه روحانيت همواره با هم رفيق بوديم. همكاري در مجلس هم با آقاي روحاني هشت سال نيست، تمام آن پنج دوره مجلس با هم بوديم اما هشت سال به عنوان «رييس» و «نايبرييس» با هم بوديم.» از او در مورد مشي اعتدالي حسن روحاني پرسيديم كه چقدر شبيه به مشي اعتدالي خود ناطق نوري است. او ميگويد: «آقاي روحاني هميشه نيروي معتدلي بود. هيچگاه در طول تاريخ مجلس آقاي روحاني را به عنوان يك نيروي منتسب به يك جناح خاص نميبينيد. من اينطور نبودم و بالاخره در رأس جريان راست بودم و رهبري ميكردم. فراكسيون را در داخل مجلس اداره ميكردم و در بيرون هم جبهه پيروان خط امام و رهبري و شوراي هماهنگي را مديريت ميكردم.» وي افزود:
« آقاي روحاني اصلا اينطور نبود و به همين دليل شما ميبينيد كه در مجلس سوم كه جناح مقابل ما اكثريت را آورد. ليست جامعه روحانيت در تهران راي نياورد، تنها من و آقاي باهنر راي آورديم آن هم در رده ٢٨ و ٢٩. اما آقاي روحاني راي آورد، به اين دليل كه هم در ليست ما اسمش بود و هم در ليست مجمع روحانيون. چند نفر بودند كه در هر دو ليست بودند. يكي مرحوم «عميد زنجاني» بود، يكي آقاي «دعايي» و ديگر آقاي «روحاني»؛ اينها نيروهاي معتدل مجلس بودند. خب ايشان عضو جامعه روحانيت مبارز بود اما نه به معني اين دستهبنديها.
حالا هم همان روش را دنبال ميكند.» ناطق نوري در ارتباط با رابطه كاري با روحاني توضيح بيشتري ميدهد و تاكيد ميكند: « ما در مجلس هيچوقت به عنوان «رييس» و «نايبرييس» با هم مشكل نداشتيم. مدير خوبي بود و به آيين نامه و قوانين خوب مسلط بود و در مواقعي كه من سفر ميرفتم يا اگر در زمان بودجه سه شيفت بود ايشان در اداره جلسه به من كمك ميكرد و خيلي هم خوب اداره ميكرد. گاهي هم شوخي ميكرد و ميگفت: «مگر اينكه سه شيفت شود كه ما هم اداره كنيم وگرنه اين رييس هيچ موقع مريض نميشود كه نوبت ما شود. » (خنده) واقعا آقاي روحاني روش معتدلي داشت كه الان هم همان روش اعتدال را دنبال ميكند و واقعا هم محسوس است.»
از شيخ علياكبر ناطق نوري در ارتباط با نگاه نمايندگان مجلس به حسن روحاني پرسيديم. نگاهي كه او در توضيحش ميگويد: « اولا آقاي روحاني هميشه در مجلس كه بود در كميسيون دفاع بود. در مجالس اول و دوم. در مجلس اول، رييس كميسيون دفاع، مقام معظم رهبري بود. من هم عضو همان كميسيون بودم. آقاي روحاني نايبرييس كميسيون و جانشين مقام معظم رهبري بود. عضو فعال و مطرح مجلس هم بود. همواره به عنوان يك فرد با سابقه مبارزه، فرهيخته و تحصيل كرده خوش فهم و با استعداد مورد احترام همه بود.»
رييس مجلس پنجم اما پاسخ جالبي به پيشبينياش از احتمال رييس جمهور شدن روحاني در آينده داد و گفت: « اينكه آيا تصور ميكردم كه چنين و چنان بشود، بايد بگويم در مورد خودم هم چيزي را كه اصلا تصور نميكردم اين بود كه بروم بالا بنشينم و رييس مجلس بشوم. حالا تقدير اين بود و انتخاب شدم. همه همينطور هستند.» وي اما در ادامه به روايتي از اصرار حسن روحاني و آيتالله هاشمي رفسنجاني براي كانديداتوري او در سال ٩٢ اشاره ميكند. اشارهاي كه شايد براي اولين بار باشد كه صورت ميگيرد. او در توضيح اين روايت ميگويد:« مثلا در همين مساله رياستجمهوري هم آقاي روحاني خيلي به من اصرار ميكرد. آقاي هاشمي هم به من اصرار ميكردند كه شما بيا.
شايد برايتان جالب باشد كه بدانيد در مجمع تشخيص مصلحت نظام كه هستيم بعد از جلسه رسمي، ناهار را نزد آقاي هاشمي ميمانيم. چند نفر هستيم كه ناهار را بعد از جلسه مجمع با هم ميخوريم كه عدهاي هم شوخي ميكنند و ما را «انجمن اسلامي مجمع» خطاب ميكنند. در اين گروه قبل از انتخابات ٩٢ بحث بر سر اين بود كه رييسجمهور چه كسي باشد؟ همه اين افراد به من اصرار ميكردند كه كانديدا شوم. يادم هست كه يك روزي آقاي روحاني همين بحث را مطرح كرد كه آقاي هاشمي گفت: «خب شما هر دو بياييد.» آقاي روحاني گفت: اينطوري كه نميشود و من هميشه نفر دوم فلاني بودهام و ايشان اگر بيايد من حتما نميآيم.» من گفتم: «بنده چون قطعا تصميم دارم نيايم بنابر اين شما بيا و اگر آمدي من حمايت ميكنم» و تا اندازهاي هم كه از دستم بر ميآمد، وظيفهام را انجام دادم؛ راضي هم هستم و براي موفقيت ايشان هم همواره دعا ميكنم. »
http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=39128
ش.د9405873