تاریخ انتشار : ۳۰ مرداد ۱۳۹۵ - ۰۸:۱۳  ، 
کد خبر : ۲۹۴۶۱۰

واکنش اصولگرایان به نتیجه انتخابات

پایگاه بصیرت / مهسا جزینی

(روزنامه شرق – 1394/12/10 – شماره 2533 – صفحه 7)

واکنش اصولگرایان به نتایج انتخابات مجلس و خبرگان، به‌ویژه در حوزه انتخابیه مهم و تأثیرگذار تهران، تقریبا سکوت است.

اگر از معدود اظهارنظرها و تحلیل‌های روزنامه‌های این جناح، بگذریم، به نظر می‌رسد اصولگرایان هنوز در شوک چرایی نتیجه انتخابات تهران‌اند و در این شرایط ترجیح می‌دهند از فضای رسانه‌ای دور بمانند؛ آن هم در شرایطی که تمامی چهره‌های ائتلاف اصولگرایان در تهران، بعد از همه فراز‌و‌نشیب‌ها، اختلافات و بحث‌ها، هشدارها و تهدیدها، تا رسیدن به فهرست نهایی، از ورود به مجلس بازماندند. نه‌تنها آنها بلکه اکثریت چهره‌های فهرست صدای ملت (اصولگرایان معتدل) به جز مشترکینشان با فهرست «امید» اصلاح‌طلبان هم سهمی از کرسی‌های تهران نبردند. نکته ‌تأمل‌برانگیزتر این است که اصولگرایان با‌وجود همه حواشی و برچسب‌زنی‌های این چند روز اخیر خود درباره منتسب‌کردن فهرست‌های حمایت‌شده اصلاح‌طلبان تهران به خارج از کشور، فعلا در این باب سکوت پیشه کرده‌اند. اصولگرایان ترجیح می‌دهند به جای تمرکز بر چیزی به اسم «وضعیت تهران» بر انتخابات کل کشور تمرکز کنند و درحالی‌که هنوز آمار نهایی و قطعی از سهم اصلاح‌طلبان، مستقلین و اصولگرایان معتدل و فهرست ائتلاف اصولگرایان از مجلس در کل کشور منتشر نشده و فاصله ادعاهای رسانه‌های اصولگرا تا رسانه‌های دیگر بسیار است، بر طبل پیروزی اصولگرایانه در کشور بکوبند.

یکی از شگفتی‌های انتخابات اخیر به‌ویژه در تهران در مقایسه با سه دوره انتخابات پیشین مجلس افزایش سطح مشارکت مردم است. این بار نفر اول تهران با رأیی نزدیک به دو برابر نفر اول انتخابات مجلس نهم وارد پارلمان می‌شود. این پرسشی است که قطعا اصولگرایان هم باید به دنبال پاسخی برای آن باشند. روزنامه کیهان ترجیح داده به شیوه خود به آن پاسخ دهد. سرمقاله‌نویس کیهان تلویحا پذیرفته که علت کم‌استقبالی از انتخابات سه دوره گذشته مجلس، به‌ویژه مجلس نهم به حضور‌نداشتن اصلاح‌طلبان و جریان مردمی حامی آنها باز می‌گشت. «انتخابات مجلس نهم در شرایط تحریم شدید خارجی و داخلی برگزار شد؛ به این معنا که از یک سو در اوج فشارهای اقتصادی و تحریمی دشمن بود که اراده ملت ما را هدف گرفته بودند و از سوی دیگر افراطیون مدعی اصلاح‌طلبی، انتخابات را تحریم کرده بودند تا وزن خود را به رخ بکشند».

سرمقاله‌نویس کیهان که اصلاح‌طلبان را از مردم و جریان حامی‌اش جدا می‌بیند، اقبال گسترده مردم به این فهرست را نتیجه ادب‌شدن اصلاح‌طلبان می‌داند. «بازگشت اصلاح‌طلبان به انتخابات با‌وجود سوابق «خروج از حاکمیت»، تحریم و «خروج علیه حاکمیت»، حاصل تأدیب و تربیت مشترک مردم و نظام است، با این مضمون که اگر می‌خواهید انگشت‌نما و متهم نباشید، چاره‌ای جز همراهی با افکار عمومی و نظام ندارید». کیهان ترجیح می‌دهد از انتخابات اخیر روایتی دولتی بیرون دهد و مدعی ورود همه‌جانبه دولت با همه امکاناتش به انتخابات شود و در نهایت نتیجه بگیرد که با‌وجود همه اینها باز اصولگرایان در شهرستان‌ها بازی انتخابات را بردند. «منطقا باید دولت و متحدان آن اکثریت مجلس را در اختیار می‌گرفتند؛ چراکه مدعی بودند مثلا پیروزی‌ای بزرگ‌تر از فتح خرمشهر را به دست آورده‌اند! اما نتایجی که تا به اینجا از انتخابات مجلس در سراسر کشور منتشر شده، اتفاقا عکس این موضوع را ثابت می‌کند و حاکی از پیش‌افتادن اصولگرایان با فاصله‌ای قابل‌توجه است».

روزنامه جوان هم مانند کیهان بدون توجه به «وضعیت تهران» مدعی شده که انتظار ریاست اصلاح‌طلبان بر مجلس در سایه دولت روحانی به سراب تبدیل شد. مشخص است که یادداشت روزنامه جوان در ساعات میانی روز نوشته شده و مبتنی بر داده‌هایی قدیمی درباره آرای سرلیست‌ اصولگرایان بوده که همچنان او را درون فهرست راه‌یافتگان نشان می‌داد؛ از‌همین‌رو آرزوی ریاست او را بر مجلس دارد. «ممکن است دوگانه عارف- لاریجانی هر دو در پایین مجلس بنشینند و فردی مانند حدادعادل به ریاست برسد که البته برای این موضوع قدری قضاوت زود است!».

روزنامه «وطن امروز» متعلق به مهرداد بذرپاش، از نزدیکان احمدی‌نژاد که از ورود به مجلس باز مانده است از تعبیر «نومحافظه‌کاران» برای راه‌یافتگان به مجلس استفاده کرده و مدعی شده که این نو‌محافظه‌کاران، ائتلافی از الیگارشی و اصلاح‌طلبان است. وطن امروز هم با ردشدن یا نادیده‌گرفتن «وضعیت تهران» ابتدا مدعی شده که اصلاح‌طلبان به مجلس ششم می‌اندیشیدند؛ درحالی‌که نتیجه انتخابات سراسر کشور باعث شد که اکنون به جای مجلس ششم به چیزی شبیه مجلس پنجم بیندیشند. این تحلیل روزنامه نماینده بازمانده از مجلس در حالی است که اصلاح‌طلبان در تحلیل‌های پیشا‌انتخاباتی خود در بهترین حالت پیش‌بینی می‌کردند که بتوانند به اقلیت منسجمی مانند مجلس پنجم برسند که با رد‌صلاحیت‌ها، این تحلیل هم کم‌رنگ شده بود.

یادداشت روزنامه رسالت اما کمی واقع‌بینانه‌تر است و نگاهی آسیب‌شناسانه‌تر به وضع موجود به همراه توصیه‌های تجویزی- درمانی برای این جناح دارد. در این یادداشت آمده است: «تعدادی از نمایندگان فعلی مجلس با عدم اقبال مردم در حوزه انتخابیه خود مواجه شده و از حضور در مجلس بعدی محروم شدند و این درس بسیار خوبی است به کسانی که موفق به جلب اعتماد مردم برای حضور در مجلس دهم شده‌اند». یادداشت‌نویس این روزنامه با انتخاب این میان‌تیتر که انتخابات هفت اسفند خلق حماسه‌ای دیگر از جنس ٩ دی بود، نوشته است «این انتخابات برای فتنه‌گران هم حاوی صدها درس و حکمت انقلابی از جنس خلق حماسه ٩ دی بود. بزرگ‌ترین پیام در این انتخابات برای اصحاب جمل و فتنه‌گران، تثبیت امنیت و اقتدار ملی بود».

روایت اصولگرایان جوان

«وضعیت تهران» هرچه از چشم سابقون جریان اصولگرا به عمد نادیده گرفته می‌شود، «نو‌اصولگرایان» جوانی مانند وحید یامین‌پور و حسین قدیانی به آن توجه می‌کنند، تا جایی که یادداشت یامین‌پور دقیقا عنوان «اصولگرایان از چه چیزی شکست خوردند؟» را بر خود دارد. اگرچه یامین‌پور دلایل این شکست را نه سیاسی، بلکه فرهنگی می‌داند «اصولگرایان در تهران شکست خوردند؛ به‌طور مطلق، ولی این شکست بیش از آنکه سیاسی باشد، فرهنگی و تمدنی است. آنچه روشن است اینکه رأی بخشی از مردم تهران عموما قداست‌زدایی‌شده و عرفی و حامل ارزش‌های غرب‌گرایانه است؛ به‌خصوص جوانان رأی اولی و زنان به‌عنوان پیش‌قراولان تحول در ادراک هویتی و فرهنگی که ترجیح می‌دهند همواره اصلاح‌طلب باشند تا اصولگرا. بنابراین هشدار اصلی این است که اصولگرایان از یک رقیب سیاسی شکست نخورده‌اند؛ بلکه این کنش سیاسی تجلی یک سبک زندگی است. تفاوت معنادار رفتار سیاسی مردم قم با مردم تهران در این انتخابات به فهم این اتفاق کمک می‌کند».

حسین قدیانی از حامیان محمد‌باقر قالیباف در انتخابات ریاست‌جمهوری گذشته هم در یادداشتی که هشت اسفند در روزنامه جوان به نوعی علت شکست انتخابات تهران را به حضور نیروهای بسیجی در سوریه و جنگ علیه داعش مرتبط دانسته و نوشته آنها که به اصلاح‌طلبان رأی دادند، عددِ از‌جان‌گذشتن نیستند و نیروهایی که باید می‌بودند تا جانی به انتخابات به نفع اصلولگرایان بدهند، مشغول دفاع از امنیت ایران بودند: «جان‌دادن برای ایران در مقام عمل اما کار هرکسی نیست! جنگ با لعین داعشی، بسیجی می‌خواهد! دل شیر می‌خواهد! سردار قاسم سلیمانی می‌خواهد! جمهوری اسلامی هیچ‌وقت از مخالفان خود دعوت نخواهد کرد که برای ایران، دست از جان شیرین بشویند! عددِ این کار نیستند! این دیگر رأی‌دادن نیست، بلکه از‌جان‌گذشتن است! رأی را چه آسان می‌توان داد؛ چه آسان! آنچه سخت است،! آهای بسیجی جنوب‌شهری! که دیروز در خط مقدم نبرد با لعین داعشی، مجال این را پیدا نکردی که در سرنوشت خود شرکت کنی! که رأی بدهی! من سرنوشت تو را می‌دانم! یک دنیا مظلومیت و بعد هم شهادت! ‌ای تاریخ! قلمت بشکند اگر ننویسی که اینجا بهشت اپوزیسیون است! که اینجا بسیجی باید برود جان دهد تا حتی آنکه نظام را قبول ندارد، در اوج امنیت برود رأی دهد!»

دیروز حسن بیادی هم که پیش از این منتقد فهرست ائتلاف اصولگرایان بود و در فهرست صدای ملت، اصولگرایان معتدل، قرار داشت، در پاسخ به این سؤال که اگر شورای ائتلافی در انتخابات مجلس نیز از چهره‌های معتدل‌تر استفاده می‌کرد، به نتایج بهتری دست پیدا نمی‌کرد، گفته است: این را از قول من بنویسید که انتخاب چهره‌های تندرو برای انتخابات یک اشتباه بود.

http://www.sharghdaily.ir/News/87326

ش.د9405868

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات