تاریخ انتشار : ۳۱ مرداد ۱۳۹۵ - ۰۹:۰۰  ، 
کد خبر : ۲۹۴۶۵۱

دوقطبي‌‌سازي هسته‌‌اي

پایگاه بصیرت / دكتر صالح اسکندري

(روزنامه رسالت ـ 1395/05/21 ـ شماره 8730 ـ صفحه 1)

1- انقلابي گري و ديپلماسي در فرهنگ سياسي انقلاب اسلامي دو روي يک سکه اند. ديپلمات تراز، در کشور ما همان ديپلمات انقلابي و يا انقلابي ديپلمات است. آرمان گرايي واقع بينانه روح حاکم بر انقلابي گري و ديپلماسي در فرهنگ سياسي انقلاب اسلامي است. آرمان گرايي واقع بينانه در ديپلماسي يعني پرهيز از زياده روي و تفريط در سياست خارجي. رويکرد افراطي در سياست خارجي که بعضا جلوه هاي مقدس آرمان گرايانه نيز به خود مي گيرد مي تواند تبعات و هزينه هاي سنگيني براي کشور در پي داشته باشد. رويکرد تفريطي نيز که پوستين وارونه واقع بيني به تن مي کند قادر است هزينه هاي گزاف و بي بازگشتي به يک ملت تحميل نمايد. هنر ديپلمات انقلابي اين است که با پيوند زدن همه ظرفيت هاي اقتدار ملي ضمن آرمان خواهي واقع گرا باشد و بتواند در بهترين حالت منافع ملي را تامين نمايد. ديپلماسي انقلابي محصول يک روز يا دو روز يا يک دوره، دو دوره نيست. بلکه ثمره 37 سال انقلابي گري است که امروز به عنوان يک ذخيره ارزشمند و رو به رشد در نظام جمهوري اسلامي به وجود آمده است.

2- ديپلماسي در راستاي تحقق اهداف ملي يک خط ممتد با بهره مندي از ظرفيت هاي ديپلماتيک يک کشور در مقاطع مختلف است. معمولا جوامع در برخي موضوعات مهم ممکن است يک دهه يا حتي چند دهه درگير مذاکرات ديپلماتيک باشند. چيني ها از سال 1969 تا 1979 با آمريکايي ها از طرق کانالهاي مختلف ورشو يا کانال پاکستان مذاکره کردند. هندي ها و پاکستاني ها سال هاست که از مسيرهاي رسمي و ديپلماسي خط 2 در حال مذاکرات صلح هستند. اين مذاکرات ديپلماتيک اغلب مانند ورزش دو امدادي هستند که در آن اعضاي يک تيم هر کدام بخشي از مسير را طي مي‌کنند.

در اين مسابقات يک چوب امدادي در دست ورزشکاران است که پس از پايان نوبت خود آن چوب را به هم‌تيمي انتقال مي‌دهند.در موضوع مذاکرات هسته اي جمهوري اسلامي ايران نيز که از سال 2003 آغاز شد ظرفيت هاي مختلف ديپلماتيک در دوره هاي گوناگون بسته به سياست دولت ها پاي کار آمدند و هر يک بخشي از اين مسير را دويده اند.

در مقطعي دکتر روحاني دبير وقت شوراي عالي امنيت ملي، در مقطعي دکتر لاريجاني سپس دکترجليلي و در نهايت دکتر ظريف که امروز سکان دار دستگاه سياست خارجي کشور و مسئول مذاکره کننده در اين پرونده است. در اين بين دو جريان، تلاش غلطي را آغاز کرده‌اند تا زمينه را براي سوء استفاده دشمن فراهم کنند.

3- يک جريان با نفي هر آنچه در گذشته بوده برجام را محصول انعطاف اين دولت و تغيير در سياست خارجي مي داند و به دستاوردهاي تيم هاي مذاکره کننده در دوره هاي گذشته اشاره اي نمي کند. در واقع اين جريان با ناديده گرفتن داشته هايي که باعث شد، اقتدار ملت پاي ميز مذاکره اثبات شود مثل 19 هزار سانتريفيوژ که در نطنز و فردو در حال کار بودند يا قدرت غني سازي 20 درصدي يا آب سنگين اراک و... و همچنين قدرت نرمي که بر اساس ايستادگي و مقاومت تيم هاي مذاکره کننده قبلي ايجاد شده بود درصدد است نعل وارونه اي به تاکتيک" نرمش قهرمانانه" که مقام معظم رهبري در ابتداي اين دولت مطرح فرمودند بزند و سپس با الگو کردن و برجسته سازي اين انعطاف در حوزه هاي ديگر فرهنگي، اقتصادي و سياسي زمينه ساز نفوذ دشمنان انقلاب گردد. تقطيع خط ممتد مذاکرات و برجسته کردن يک بخش از آن که مي تواند تاکتيک موقتي جمهوري اسلامي براي آن دوره خاص باشد و تعميم آن روش به دوره هاي ديگر يکي از مسيرهاي انحرافي و حاشيه‌سازي‌هاي بي‌فرجام براي برجام است. به‌علاوه اينکه اين جريان هنوز اصرار به توافقنامه برجام دارد، در حالي که بدعهدي آمريکايي‌ها اين گمانه را بيشتر تقويت نمود که اساساً اين توافق نامه خود بخشي از پروژه تحريم هاي هوشمند آمريکايي ها بوده و پازل تکميل‌کننده آن به حساب مي‌آمده است.

4- جريان ديگر در مقابل تلاش مي‌کند با جداسازي بخش ديگري از اين خط ممتد و اتهام زني به برخي سرمايه‌هاي ديپلماتيک نظام آنها را متهم به کژانديشي نمايد. تلاش براي دوقطبي‌سازي ميان علي اکبر ولايتي و سعيد جليلي از نمونه‌هاي بارز اينگونه اقدامات نسنجيده و غيرعقلاني در فضاي سياسي کشور است. در يکي از اين نمونه‌ها برخي خواسته‌اند با متهم کردن علي اکبر ولايتي به اتخاذ مواضع دوگانه در عرصه هسته‌اي، دعواي بزرگ و جعلي ميان او و سعيد جليلي ترسيم کرده و در داستان خود آقاي دکتر ولايتي را به عنوان يک ضدقهرمان در مقابل قهرمان خود يعني آقاي دکتر جليلي تصويرسازي کنند. اين در حالي است که:

اولاً: به اعتقاد نگارنده، اين دوستان غافل، در قهرمان‌سازي خود از آقاي دکتر سعيد جليلي نماينده محترم مقام معظم رهبري در شوراي عالي امنيت ملي دچار رياکاري‌اند. چرا که بدون شک شخص آقاي جليلي نيز علاقه‌اي به اين دوگانه‌سازي جعلي و کاذب ندارد، زيرا بر هر فرد آگاهي در عرصه سياست به وضوح روشن است که دود اين دوقطبي‌سازي‌هاي جعلي در دايره شخصيت‌هاي ولايي و تبديل آن به مسئله اصلي، صرفاً به چشم جبهه انقلاب و منافع ملّي مي‌رود و آن جبهه‌اي که از اين فضاي مسموم، دريچه بزرگي براي تنفس و اجرايي کردن اقدامات خصمانه خود عليه نظام جمهوري اسلامي مي‌يابد، فقط جبهه ضدانقلاب است که نه ولايتي را تحمل مي‌کند و نه سعيد جليلي را. ثانياً: دراينکه غير از معصومين نمي‌توان مواضع و اقدامات فرد ديگري را عاري از هرگونه خطا و اشتباه تصور کرد شکي نيست، با اين حال ناظران منصف يقيناً گواهي مي‌دهند که آقاي علي اکبر ولايتي در مسئله هسته‌اي سعي کرده است منطبق بر خط هدايت‌بخش و متعالي رهبر معظم انقلاب حرکت کند. آقاي ولايتي به عنوان مشاور رهبر معظم انقلاب در امور بين‌الملل بر ضرورت حمايت از تيم مذاکره‌کننده تاکيد داشته‌ و در عين حال هرگاه نقدي بر برجام يا روند مذاکرات داشته آن را مطرح کرده‌ و در آخرين نمونه آن نيز طي گفتگوي مفصلي با خبرگزاري صداوسيما به تشريح نقض‌عهدهاي آمريکا در برجام پرداختند.

دوستان فوق‌الذکر اگر مواضع آقاي ولايتي را نمي‌پسندند و مدافع رويکرد ديگري هستند، اشکالي ندارد، اما سخن گفتن از موضع هواداري نماينده رهبر معظم انقلاب در شوراي عالي امنيت ملي يعني جناب آقاي سعيد جليلي و پس از آن تخريب غيرمنصفانه مشاور رهبر معظم انقلاب در امور بين‌الملل که تلاش داشته بويژه در مسئله هسته‌اي در خط رهبري حرکت کند- و به همين دليل هزينه‌هايي را نيز متحمل شده است- موافق تدبير نيست.ثالثاً: اين دوستان در گزارش‌هاي خود معمولاً تصويري فوق‌العاده آرماني و اتوپيايي از مذاکرات در دوران برادر عزيزمان آقاي سعيد جليلي ارائه و در مقابل آن تصويري کاملاً منفي و تاريک از مواضع آقاي دکتر ولايتي مطرح مي‌کنند. مشخص است که اين نگاه صفر و صدي به مسائل و افراط و تفريط امر پسنديده‌اي نيست.دوران مذاکرات آقاي جليلي در موضوع هسته‌اي کاملاً محترم است، با اين حال دوستان نمي‌توانند مدعي باشند که هيچ‌گونه نقصي در اين مذاکرات وجود نداشته است. از سوي ديگر دوستان بايد متوجه باشند که قراردادن رقابت‌هاي انتخاباتي-آنهم نه انتخابات پيش رو بلکه انتخاباتي که گذشته!- به عنوان يک پرده و حجاب در مقابل بصيرت و تحليل دقيق از شرايط و وقايع، به هيچ وجه شرط عقل نيست. اگر اين دوستان مواضع آقاي ولايتي در انتخابات 92 و رقابت ايشان با سعيد جليلي و کانديداهاي ديگر را نمي‌پسندند، اشکالي ندارد اما اين مسئله هيچ حجت شرعي براي آنان به منظور زيرپاگذاشتن اخلاق ايجاد نمي‌کند.

http://www.resalat-news.com/Fa/?code=236622

ش.د9501551

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات