(روزنامه جوان ـ 1395/06/17 ـ شماره 4905 ـ صفحه 8)
اما از دوستي در بين اقوام و ملل مختلف تعاريف مختلفي ارائه شده است؛ چون نوع گرايش مردم به دوستيابي و همچنين اهدافي كه دارند با يكديگر متفاوت است. عدهاي در معناي دوستي، واژه معاشرت را مناسب ميدانند. عدهاي ديگر دوستي را يك نوع معاشرت خاص ميدانند كه در زمان خاص بين افراد پديد ميآيد. برخي نيز بر اين باورند كه دوستي با انگيزههاي دنيوي و اخروي عجين شده است، البته با يك نوع تعهد اخلاقي بين افراد.
معناي دوستي
كلمه أخِلّاء (دوستي) را علامه سيدمحمدحسين طباطبايي، نويسنده كتاب ارزشمند تفسيرالميزان در همين كتاب آورده است. كلمه أخلّاء جمع خليل به معناي دوست است. اگر دوست را خليل گرفتهاند بدان جهت است كه آدمي، خلت يعني حاجت خود را به او ميگويد. ظاهراً مراد از أخلّاء، مطلق كساني است كه به يكديگر محبت ميكنند. چه متقين و اهل آخرت كه دوستيشان با يكديگر به خاطر خداست و چه اهل دنيا كه دوستيهايشان به منظور منافع مادي است.
همچنين در كتاب المحجّة البيضاء آمده است: دوستي يعني همنشيني، معاشرت و گفتوگوي انسان با افرادي كه به آنها علاقه و محبت دارد، زيرا با غير دوست معمولاً كسي قصد معاشرت ندارد. اين دوستي و ارادت و محبت، يا بالذاته است (يعني به خودي خود مطلوب است) يا مجازي و واسطهاي است كه انسان به وسيله آن به دوست حقيقي برسد. پس اساس و پايه دوستيها امكان دارد منافع مادي، خواهشهاي نفساني، اغراض و احساسات يا هدف و انگيزه صحيح باشد، اما دوستي بر مبنا و معيارهاي ديني با توجه به آنچه ذكر شده اينچنين تعريف ميشود: «معاشرت و گفتوگو ميان افراد به طوري كه دو طرف نيازها و احتياجات دنيوي و اخرويشان را بتوانند تأمين كنند.»
دوستي حقيقي
يكي از انواع دوستي، دوستي حقيقي است كه اولياي الهي و مؤمنان حقيقي نيز نسبت به خداوند متعال و اهلبيت(ع) دارند و اين نوع دوستي از ارادت و محبت به ايشان سرچشمه ميگيرد. آنها كساني هستند كه در اين دنياي بزرگ، دوست و غير آن را از يكديگر تمیيز دادهاند و به قدري لذت اين دوستي آنها را محو خود گردانيده است كه حاضر نيستند لحظهاي مناجات خود با خداوند متعال و محبت به حضرات معصومين(ع) را با اين دنياي فاني تعويض كنند. اين افراد مصداق حقيقي اين آيه هستند: والّذينَ آمَنوا أشَدُّ حُبّاً لِلّه: آنان كه ايمان دارند بيشترين محبت و عشقشان به خداست.
دوستي مجازي
دوستي مجازي به آن دسته از دوستيهايي گفته ميشود كه غير از محبت خداوند تبارك و تعالي و اهل بيت عصمت و طهارت(ع) در آن دخيل باشد. حال اگر خواهشهاي نفساني، جاي خود را با دوستي و محبت خداوند متعال و ائمه معصومين(ع) تعويض كند، انسان رو به فساد كشيده ميشود. البته اين نكته قابل توجه است كه چنين دوستيهايي پايدار نخواهد ماند.
دوستي زماني پايدار بوده و انسان را به سعادت ميرساند كه داراي انگيزه الهي و معيار صحيح باشد. انساني كه با ترسيم روش صحيح زندگي كردن، با مبناي ديني كه تمام مراحل و ابعاد آن را رعايت كرده است، به سوي كمال مطلق حركت ميكند، در انتخاب كردن دوست خوب دقيق و صبورانه عمل ميكند. زيرا دوست، نقش مهمي در سعادت، شقاوت و همچنين زندگي انسان دارد. در واقع انسان بايد دوستي را انتخاب كند كه در جهت معاشرت و زندگي يار و مددكار او باشد. همين دوستيهاي مجازي است كه قادر است انسان را در خلاف جهت رسيدن به آن حقيقت مطلق هدايت كند.
بهترين دوست
محبت و دوستي داراي مراتب و درجات مختلفي است. اينكه گفته ميشود دوستي بين افراد يكسان است، حرف غلطي است. هر يك از دوستان براي انسان مراتب و درجات خاص خود را دارند. در بين دوستان، افرادي هستند كه به عنوان دوست كامل شناخته ميشوند و به خاطر اينكه يك دوست، شرايط و ويژگيهاي خاص خود را دارد، آن دسته از افراد نيز تمام خصوصيات، شرايط و ويژگيها را دارا هستند. همچنين افرادي هستند كه از شرايط و ويژگيهاي كمتري برخوردار هستند. اين دسته از افراد در درجات پايينتري از دوستي قرار ميگيرند.
اينكه گفته ميشود يك دوست بايد شرايط و ويژگيهاي خاصي را دارا باشد، آن شرايط و ويژگيها به صورت ذيل است: اول، بايد ظاهر و باطن هر يك از دو طرف يكسان باشد و با يكديگر تضاد نداشته باشد. دوم، خشنودي تو باعث خشنودي او و ناخشنودي تو باعث ناخشنودي او باشد. گاهي اوقات در عالم دوستي و رفاقت اتفاقاتي رخ ميدهد كه پاي آبروي انسان به ميان ميآيد. در چنين مواقعي يك دوست خوب و ايدهآل بايد بداند كه آبروي تو همانند آبروي خود او داراي اهميت است. سوم، با رسيدن به پست و مقام و كسب درآمد بالا، كوچكترين تغييري در روند رفاقت با تو به چشم نخورد. چهارم، مضايقه نكردن از آنچه در اختيار او در عالم دوستي و رفاقت است. پنجم، گاهي اوقات كه انسان به مشكلاتي برخورد ميكند، تو را در چنين مواقع دشواري تنها نگذارد و به ياري تو بشتابد.
دوستاني با چنين ويژگيهايي مانند دري گرانبها هستند و انسان بايد توجه داشته باشد كه اين افراد دوستان برتر هستند و نبايد آنها را به سادگي از دست بدهد و اگر شخصي چنين افراد نايابي را از دست بدهد از خرد به دور است. همانطور كه شخص عاقل مراقب دين خود است تا آن را از دست ندهد بايد مراقب دوست مؤمن خود نيز باشد. چراكه دوستي با افراد مؤمن جزئي از دين محسوب ميشود. دوستان سه دستهاند؛ در بين دوستان بعضي هستند كه انسان به صورت مداوم و در همه حالات به او نيازمند است. بعضي از آنها هم هستند كه وجودشان در كنار انسان رنجآور است و عدهاي نيز هستند كه وجودشان در كنار انسان مانند يك داروي شفابخش نافع است. رئيس مذهب تشيع امام صادق(ع) در فرمايشي از دسته اول به عنوان دوست عاقل، از دسته دوم به عنوان دوست احمق و از دسته سوم به عنوان دوست روشنفكر ياد ميكند. همان طور كه شايد شما نيز با اين سه دسته از افراد (عاقل، احمق و بسيار عاقل) دوستي و رفاقت كرده باشيد. گاهي اوقات افرادي هستند كه انسان حاضر نيست لحظهاي را در كنار آنها سپري كند ولي در عوض افرادي نيز وجود دارند كه همنشيني با آنها لذتبخش بوده و چه بسا باعث شود تا انسان در كنار چنين افرادي درس بياموزد و به دانستههاي خود بيفزايد.
براي خدا ببخش و براي خدا دوست بدار
يك سري معيارها و ملاكهاي صحيحي براي دوستي لازم است. هر فردي براي انتخاب دوست ملاكهاي مربوط به خود را دارد. چه بسيار هستند افرادي كه براي برآورده شدن خواستههاي دنيوي يا عاطفي غيرمعقول خود اقدام به پيدا كردن دوست ميكنند. اما افراد باايماني كه بر مبناي عقل و انديشه، نيازهاي خود كه يكي از آن نيازها دوستيابي است را با ملاك و انگيزه الهي انتخاب ميكنند، افرادي موفق خواهند بود.
بايد توجه داشت تنها دوستيهايي كه با انگيزه الهي بنا شده باشند پايدار خواهد ماند. در روابط دوستانه كمك كردن و ياري رساندن به يكديگر از لازمههاي دوستي است. پس هر گونه كمكي كه صورت ميگيرد، بايد رضاي خداوند متعال در آن دخيل باشد. رئيس مذهب تشيع امام صادق (ع) ميفرمايند: مَن أحَبَّ للهِ و أبغَضَ للهِ و أعطي للهِ عَزَّوَجَلَّ فَهُوَ مِمَّن كمُلَ إيمانُه: «كسي كه براي خدا دوست بدارد و براي خدا دشمن بدارد و براي خدا ببخشد، از كساني است كه ايمانش كامل شده.» زندگي چقدر زيبا ميشود وقتي كه براي خدا ببخشي و براي خدا دوست بداري و...
در اين دنيا نتيجه اصلي هر گونه فعلي كه انجام گيرد را بايد در آخرت مشاهده كرد. اگر كسي بر اين مبنا پيمان دوستي و رفاقت با ديگران ببندد، رفتار او در آداب و معاشرت به گونهاي خواهد بود تا سعادت دنيا و آخرت را نصيب خود گرداند. چنين دوستيهايي كه ملاكهاي الهي در آن نقش دارند، ممكن است با توجه به تصور غلط بعضي از مردم اين طور تلقي شود كه چنين دوستيهايي همراه با ماديات و لذتهاي دنيوي است. در واقع يكي از وظايف دوستي كمك كردن دوستان خود در جهت لذتهاي مشروع و رفاه اجتماعي است.
تأثير همنشيني با دوستان
همنشيني و دوستي در شكلگيري و ساخته شدن شخصيت انسان از اهميت بسياري برخوردار است. آدمي بر دين و روش همنشين خود است. پس بايد ببيند كه با چه كسي دوست ميشود. اين نظر اسلام درباره اهميت و تأثير همنشين بر انسان است. انسان خواه و ناخواه بسياري از عادتهاي رفتاري و اخلاقي خود را از طريق همنشيني با دوستانش به دست ميآورد.
اگر اندكي تاريخ گذشتگان را مطالعه كنيم درمييابيم كه چه بسيار افرادي بودند كه بر اثر همنشينشان به سعادت ابدي يا شقاوت ابدي رسيدند. امير بيان حضرت علي(ع) در رابطه با اهميت دوست و همنشين ميفرمايند: هر گاه وضع كسي براي شما نامعلوم بود و دين او را نشناختيد، به دوستانش نظر كنيد. پس در نتيجه ميتوان گفت افرادي سعادتمند هستند كه دوستاني خوب و باايمان براي خود كسب كردهاند تا بدين وسيله از آنان فضائل اخلاقي آموخته و آموزههاي خود را به دوستان ديگر منتقل كنند. طي كردن پلههاي ترقي حاصل نميشود مگر در اثر بودن در سايه دوستان صميمي و وفادار. همين دوست است كه گاه انسان را به اوج افتخار ميرساند و باعث خيرات و بركات اجتماعي ميشود و گاهي نيز او را از عرش به فرش ميكشد.
در اين دوره و زمانه يك سري رسم و رسومات خوب از زندگيهايمان پر كشيده و از بين رفته است كه آداب دوستيابي از جمله آنهاست. دوستي و دوستيابي داراي يك سري مقررات است كه بايد به آنها توجه كرد. در قديمالايام وقتي شخصي در پي دوست و همنشين بود، پس از كلي جست و جو و تفكر كردن بابت فرد مورد نظر خود، اقدام به تصميمگيري ميكرد و از اين رو رفاقتهاي قديم بسيار اصولي و ماندگار و راستين بود. همنشين تأثير فراواني بر روح حساس آدمي ميگذارد. همان طور كه وقتي كاسهاي از شير، در كنار يك شيء فاسدي قرار گيرد، شير از شيء فاسد اثر ميپذيرد و به زودي رو به فاسد شدن ميرود. در دين مبين اسلام نيز بسيار بر اين امر تأكيد شده است كه مراقب همنشين خود باشيد. گاهي اوقات يك همنشين ميتواند فرد را از عرش به فرش بكشاند و همچنين از فرش به عرش ببرد. اين تنها بستگي به درستي يا نادرستي انتخاب ما دارد.
مراقب فضاي مسموم مجازي باشيم
امروزه مشكلي كه گريبانگير بعضي از جوانان شده و وضعيت را از اينكه هست حادتر كرده است، رغبت بعضي از جوانان به دوستي با جنس مخالف و ايجاد روابط نامشروع است. واژهاي كه از آن به عنوان دوست اجتماعي ياد ميشود. تا چند سال اخير اين مسئله مربوط به خيابانها و پاركها بود اما امروزه پاي اين بساط به فضاي مجازي (اينترنت) نيز باز شده است.
اين سايتها بدون كوچكترين نظارتي، از طرف اشخاص نامعلومي اداره ميشوند و چه بسا از اين طريق پولهاي زيادي به جيب ميزنند. شايد اگر بخواهيم تنها مشكلاتي را كه بر اثر اين وب سايتها به وجود ميآيند نام ببريم بشود به از هم پاشيده شدن خانوادهها، رواج روابط نامشروع بين دختر و پسر، گسترش دوستيهاي بدون سرانجام، ارتباط نامشروع افراد متأهل با مجردها و... اشاره كرد. پس از اينكه افراد در اين وبسايتها ثبتنام كرده و مشخصات خود را وارد كردند، وبسايت اين امكان را به كاربران خود ميدهد تا آزادانه و بدون هيچ گونه نظارت و محدوديتي، از هر جا و مكاني كه فكرش را هم نميتوان كرد براي خود دوست انتخاب كنند و اغلب كاربران با معرفي خود دنبال همنشين از نوع غيرهمجنس براي دوستي ميگردند. زياد سخت نيست. تنها كافي است جستوجوي كوتاهي در موتور جستوجوي اينترنتي گوگل انجام دهيد تا در نتيجه انواع و اقسام وبسايتهاي دوستيابي را مشاهده كند. آنها غالباً بدون فيلترشكن باز ميشوند تا عدهاي سودجو را به مقصد و مقصود خود برسانند و اين هشدار بزرگي است براي جامعه و خانوادهها. اين روزها هرچه از دوست رسد الزاماً نيكو نيست!
http://javanonline.ir/fa/news/810137
ش.د9501779