تاریخ انتشار : ۰۳ مهر ۱۳۹۵ - ۱۱:۲۱  ، 
کد خبر : ۲۹۵۳۹۷
عوامل آمریکا در حال پیاده‌سازی کدام الگو در ایران هستند؟

مبادلات تجاری و کانال‌های «نفوذ»

پایگاه بصیرت / زهره نقی‌پورفر

(روزنامه وطن امروز ـ 1395/06/15 ـ شماره 1973 ـ صفحه 12)

اهرم تحریم سال‌هاست به عنوان استراتژی اصلی آمریکا برای فشار به کشورهای مخالف به کار می‌رود؛ فشاری که بیشتر از دولت‌های مورد تحریم، اقشار مختلف جامعه را مورد هدف قرار می‌دهد. در چنین موقعیتی، برخی دولت‌ها بالاجبار سیاست‌هایی را می‌پذیرند که در حالت عادی سرسختانه با آنها مقابله می‌کردند. شاید بتوان به عنوان بهترین نمونه، به الگوی رفتاری آمریکایی‌ها با «معمر قذافی» دیکتاتور سابق لیبی اشاره کرد. سیاستمدار جنجالی‌ای که روزی عنوان «شاه انقلابی اعراب» را یدک می‌کشید اما در مواجهه با فشارها و تحریم‌های گسترده اقتصادی و نظامی، طی توافقی تمام شرایط آمریکا را پذیرفت. در مقابل آمریکا هم، وعده گسترش‌ روابط اقتصادی را مطرح کرد. طولی نکشید هزاران مستشار اقتصادی، سیاسی، نظامی و فرهنگی به لیبی سرازیر شدند که البته به اذعان پایگاه خبری اسرائیلی «دبکا»، صدها تن از آنان افسران اطلاعاتی غربی بودند که این حضور و نفوذ مأموران امنیتی در بدنه اجتماع و دولت، در نهایت به اشغال لیبی توسط نیروهای ناتو منجر شد.

آمریکا این نمونه را الگوی موفقی برای ترفند فشار معرفی کرد، به طوری‌که «کاندولیزا رایس» وزیر وقت ‌خارجه آمریکا، 25 اردیبهشت 85 در یک کنفرانس خبری که در «نیویورک‌تایمز» منتشر شد، تجربه لیبی را الگویی مناسب برای ایران دانست و به همین‌ منظور آمریکا برای اجرای نقشه خود در ایران، با فشار بر سازمان‌ ملل و اتحادیه اروپایی، تحریم‌های ضدایرانی را افزایش داد. تحریم‌های گسترده‌ و همه‌جانبه‌ای که طی چند سال اخیر بر ایران تحمیل شد، دولت را بر آن داشت با انعقاد «توافق وین» در روز سه‌شنبه ۲۳ تیر ۹۴، از بار فشار این تحریم‌ها کم کند و با اعلام استقبال از هرگونه سرمایه‌گذاری خارجی به جهت بهبود شرایط اقتصادی ایران، روابط با سایر کشورها را گسترش دهد که این چراغ سبز نشان دادن مسؤولان دولتی سبب شد بازرگانان خارجی و همچنین تجار ایرانی‌تبار برای ورود به بازار ایران برنامه‌ریزی‌های وسیعی را انجام دهند.

مرد ایران یا افتخار آمریکا

پایگاه خبری «بلومبرگ» با اشاره به این موضوع در گزارشی با عنوان «مرد ایران در نیویورک در حال شکار برای میلیاردها دلار است» مدعی شد یک آمریکایی- ایرانی به نام «ح.ب» در حال لابی برای جذب میلیاردها دلار سرمایه‌گذاری در بازار ایران است. «ح.ب» مدرک کارشناسی خود را از دانشگاه کورنل آمریکا اخذ کرد و به ادعای «وال استریت ژورنال» قصد بازگشت به ایران را داشت اما پس از تحقق انقلاب اسلامی با تغییر برنامه خود، در آمریکا اقامت دائم گرفت و طی این چند سال، حتی برای یک دیدار هم به کشورش بازنگشت. وی فعالیت‌های اقتصادی بسیاری در آمریکا انجام داده و بانکدار سابق «سیتی ‌گروپ» که به «ولید بن‌طلال» سعودی تعلق دارد و از شرکاى سابق شرکت مشاوره‌ای «مکنزى» و مدیر فعلی سرمایه‌گذاری «تی‌جی‌جی گروپ» است. وی همچنین از اعضای اندیشکده «شورای روابط خارجی» است؛ اندیشکده‌ای که تقریبا اکثر اعضای آن زمانی در وزارت خارجه آمریکا مشغول به‌کار بودند. او از جمله اعضای هیات امنای اندیشکده آمریکایی «انجمن آسیا» نیز به شمار می‌رود که تمرکز اصلی این موسسه بر حقوق بشر و موقعیت زنان در کشورهای آسیایی است. خدمات گسترده‌ «ح.ب» در طول اقامتش در آمریکا سبب شد به عنوان یک بانکدار و متفکر استراتژیک، مستحق دریافت جایزه «مدال افتخار آلیس آیلند» در سال 2009(88) و «افتخار آمریکا» توسط بنیاد کارنگی در سال 2012(91) شود. این مدال‌های افتخار آمریکایی است که به پاس قدردانی از خدمات مهاجران در بسط فرهنگ و تمدن ایالات ‌متحده، به مهاجران برگزیده اعطا می‌شود. علاوه بر این اقدامات، براساس ایمیل‌های منتشرشده در سایت «ویکی‌لیکس»، وی عضو یک شرکت خصوصی اطلاعاتی به نام «استراتفور» است.

استراتفور یک وب‌سایت اطلاعاتی برای ارائه پیش‌بینی و تجزیه و تحلیل سیاسی، اقتصادی، امنیتی و سیاست عمومی در سراسر جهان است. علت اصلی افشای ایمیل‌ها و اعضای سری استراتفور توسط ویکی‌لیکس، ارتباطات وسیع اطلاعاتی این شرکت با مأموران امنیتی آمریکا (CIA) و اسرائیل بود. شرکتی که در طول فعالیت خود به سرقت اطلاعات از حریم خصوصی افراد نیز متهم است. استراتفور 2 دهه قبل، در سال 1996(75) توسط «جورج فریدمن» یکی از متفکران یهودی آمریکایی تأسیس شد. به گفته سایت «الاخبار»، پیش از آن فریدمن یکی از افسران امنیتی ارتش آمریکا بود که در نهادهایی همچون اندیشکده «رند» در حوزه‌های دفاعی و سیاست ‌خارجی فعالیت می‌کرد. علاوه بر فریدمن، افسران امنیتی دیگری نیز در این شرکت فعال هستند. یکی از این افراد مؤثر، «فرد برتون» معاون اطلاعاتی مدیر استراتفور است. وی پیش از این، مأمور ویژه سرویس امنیتی دیپلماتیک آمریکا بود و به عنوان مأمور واشنگتن در بررسی ترور «اسحاق رابین» نخست‌وزیر معدوم اسرائیل و ترور خاخام «مایر کاهانه» منصوب شده بود. به ادعای الاخبار، وی همچنین از اعضای مرتبط با سرویس‌های اطلاعاتی موساد اسرائیل است.

نفوذ به بهانه احیای اقتصاد ایران

در مهرماه 92، «ح.ب» پس از دیدار با یک مقام ایرانی در 16 آبان 92 به همراه 78 تن از سیاستمداران آمریکا از جمله «ژوزف نای» [پیشگام نظریه «قدرت نرم»] در نامه‌ای که در رسانه‌ها منتشر شد، در حمایت از روش دیپلماتیک رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا در قبال ایران، تغییر رویکرد ایران در مذاکرات را نتیجه سیاست‌های اوباما (تحریم و تهدید به استفاده از گزینه نظامی) معرفی کرد. وی یک‌سال بعد اعلام داشت: «شواهد کافی دیدم که نشان می‌دهد روحانی قادر است ایران را به پتانسیل عظیمش نزدیک کند.» و پس از این اظهارات، با سفر به ایران در کنفرانس‌ها و دیدارهای خصوصی با سرمایه‌گذاران و افراد مرتبط با محافل قدرت در ایران ملاقات داشته و با گسترش نفوذش در تهران، حتی دعوتنامه‌هایی برای سخنرانی در بانک مرکزی دریافت کرد. وی در این دیدارها ایده‌های اقتصادی خود را که از اقتصاد لیبرال آمریکا وام گرفته، به مدیران ارشد اقتصادی ایران انتقال داد. تفکرات لیبرالیستی‌ای که در مقاله‌ای مشترک با «سیروس امیرمکری» فعال ضدایرانی در زمینه حقوق ‌بشر، در نشریه آمریکایی «امور خارجی» خود را آشکار کرد. وی در این مقاله، بی‌اعتمادی و بدبینی نسبت به کشورهای غربی را مانع سرمایه‌گذاری در ایران معرفی و تأکید کرد: «اگر مقامات و مردم ایران خواهان ورود به اقتصاد جهانی‌اند، باید بپذیرند جهان تغییر کرده و روایت‌های قدیمی مانند استثمار خارجی نباید مانع آینده اقتصادی ایران شود».

به اذعان پایگاه خبری بلومبرگ، «ح.ب» برای نفوذ و القای این تفکر در مراکز تصمیم‌ساز ایران، فعالیت خود را معطوف به جذب و آموزش نخبگان جوان عرصه صنعت و تکنولوژی، مدیران ایرانی و ایرانیان خارج‌نشین کرده است. وی عضو هیات مدیره «انجمن روابط عمومی ایرانیان آمریکا» (PAAIA) است. پایا به جهت جذب ایرانیان آمریکایی دارای دستاوردهای متمایز ایجاد شده است و نخبگان منتخب را با فرستادن دعوتنامه به عضویت این انجمن درمی‌آورد. وی همچنین در مصاحبه با سایت «آی‌تی ‌ایران» از همکاری خود با «مؤسسه آموزش عالی ایرانیان»

(Iranian Business School) یا به اختصار IBS با هدف آموزش مدیران ایرانی پرده برداشت و گفت: «کاری که ما در پروژه IBS انجام می‌دهیم این است که دانش مدیریتی در کشورهای توسعه‌یافته را به ایران بیاوریم». مؤسسه آموزش عالی ایرانیان، پروژه‌ای انگلیسی است که سال 2007 (86) به منظور جذب و تربیت مدیران آینده ایران در لندن تأسیس شده و از سال 89 با برگزاری اولین دوره رهبری استراتژیک برای مدیران ارشد ایرانی در تهران فعالیت خود را آغاز کرد. IBS در ایران توسط هیات مدیره‌ای به ریاست «روزبه پیروز» مدیریت می‌شود. روزبه پیروز، مؤسس و مدیر پروژه مدنیت (استراتژی سران غربی برای ایجاد اصلاحات در کشورهای غرب‌ آسیا) در اندیشکده «مرکز سیاست خارجی انگلیس» و عضو شبکه برانداز رهبران جوان جهان YGL است. از طرف دیگر، پروژه IBS همان‌طور که در سایت اصلی خود عنوان کرده، از حمایت چهره‌ها و شرکت‌های سرشناس بخش خصوصی در داخل ایران از جمله شرکت حقوقی آتیه (شرکت تابعه گروه آتیه) برخوردار است. گروه آتیه، سال 72 توسط «سیامک نمازی» از دلالان معروف کرسنت، عضو مؤسسه «نایاک» (شورای ملی آمریکاییان ایرانی‌تبار) و از اعضای شبکه YGL تأسیس شد.

از جمله اقدامات دیگر «ح.ب» برای جذب نخبگان فناوری ایران، تأسیس کنفرانس «آی‌بریج» iBridge بود. وی به همراه «کامران الهیان»، بهایی مقیم آمریکا و با کمک بسیاری از اقتصاددانان ایرانی‌تبار در آمریکا و اروپا از جمله «پری نمازی» (از وابستگان سیامک نمازی، جاسوس آمریکایی دستگیرشده در ایران) این کنفرانس را تأسیس کرد. این کنفرانس با تلاش «ح.ب»، خرداد 94 در برلین آلمان برگزار شد تا به ادعای وی، ارتباط میان مدیران شرکت‌های فناوری ایران با همتایان آنها و سرمایه‌گذاران بالقوه در خارج از ایران برقرار شود. کنفرانس آی‌بریج مستقر در «کالیفرنیا»، از حمایت و مشاوره برخی بازرگانان ایرانی وابسته به YGL برخوردار است که اسامی آنان در سایت iBridge قرار دارد. به عنوان نمونه می‌توان به این افراد اشاره کرد: «علی زواشکیانی» مؤسس و رئیس انجمن مدیران بین‌المللی ایران و از اعضای شبکه رهبران جوان جهان و همچنین روزبه پیروز. با این حال الهیان در گفت‌وگو با روزنامه «گاردین» ادعا کرد فعالیت آنان کاملا اقتصادی است و به سیاست یا مذهب ارتباطی ندارد. کنفرانس‌های بعدی آی‌بریج با افشاگری‌های متعدد روزنامه‌نگاران ایرانی درباره فعالیت‌های شبکه صهیونیستی رهبران جوان جهان یا YGL تحت پوشش آی‌بریج، به تعطیلی کشیده شد. این فعالیت‌ها تنها به حوزه اقتصادی محصور نشده و ردپای آنان در مسائل سیاسی نیز دیده می‌شود.

روزنامه «هافینگتون‌پست» تیرماه 88 بیانیه‌ای با امضای چند تن از آمریکاییان ایرانی‌تبار در حمایت از فتنه 88 منتشر کرد که اسامی فوق نیز در بین این اسامی دیده می‌شود. آنها در این بیانیه اعلام داشتند: «با علاقه بسیار تحولات اخیر را دنبال کرده‌ایم و از اینکه مردم ایران بار دیگر نشان دادند چگونه با جدیت حقوق خود را دنبال می‌کنند، بسیار هیجان‌زده شدیم». پس از انتخابات سال 92 «ح.ب» در مصاحبه با خبرگزاری «رویترز»، این انتخابات را نشان تغییر رویکرد ایران برای از بین بردن تحریم‌ها و بهبود روابط با کشورهای جهان دانست و تأکید کرد: «اگر ما این فرصت را از دست بدهیم، همیشه پشیمان خواهیم بود». به این ترتیب، پذیرش این ادعای مضحک که وی به جهت حس میهن‌‌دوستی(!) پس از 35 سال بازگشته تا اقتصاد ایران را نجات دهد، بسیار مشکل است. به نظر می‌رسد حضور این فرد در دوران بعد از برجام در ایران، ادامه همان پروژه نفوذی است که حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای رهبر حکیم ‌انقلاب بارها به مسؤولان نظام هشدار داده و می‌دهند. برخلاف نظر افرادی که معتقدند هشدار درباره نفوذ بهانه‌ای برای ایجاد خفقان(!) در جامعه است، باز کردن درهای تجاری ایران و در آغوش کشیدن هر مدعی سرمایه‌گذاری تنها باعث حضور و نفوذ افرادی خواهد شد که به دنبال پیگیری اهداف دشمنان در ایران هستند. هشدار در این مقوله به مسؤولان نظام کمک می‌کند از میان درخواست‌هایی که برای سرمایه‌گذاری در ایران مطرح‌ است، بهترین گزینه‌ها را انتخاب کنند تا از نقشه آمریکا برای پیاده‌سازی الگوی لیبی در ایران جلوگیری شود.

http://www.vatanemrooz.ir/newspaper/page/1973/12/163204/0

ش.د9501798

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات