(روزنامه شرق – 1395/06/14 – شماره 2673 – صفحه 7)
احمدینژاد در نهایت وارد کارزار انتخابات میشود
٧٥درصد، ٩٠ درصد و صددرصد. اینها تخمینهای این روزهای «روحالله حسینیان»، نماینده سابق مجلس است از شانس پیروزی «احمدینژاد». او مدعی است رئیس سابق دولت در صورت بازگشت به قدرت، رکورد رأی در ایران را خواهد شکست. همان کسی که در سالهای دولت نهم و دهم مدافع احمدینژاد بود، اواخر دولت دهم از او اعلام برائت جست اما به فاصله کوتاهی دوباره به جمع حامیانش پیوست. این عضو شاخص جبهه پایداری دیروز در پاسخ به سؤالی درباره سخنان چهرههای مطرح اصولگرا مبنی بر حمایتنكردن از احمدینژاد در انتخابات آینده به سایت انتخاب گفته است: «اگر اصولگرایان چیزی هم داشته باشند به خاطر خدمات آقای احمدینژاد است و الا خودشان خیلی سابقهای از خدمت ندارند. اگر اصولگرایان بخواهند نگاهی به عملکرد خودشان داشته باشند حتما باید به دوره ریاستجمهوری احمدینژاد استناد کنند.
به نظر من، رویکرد مردم به سوی احمدینژاد به حدی است که او بالاخره تسلیم مردم خواهد شد و درنهایت وارد کارزار انتخابات میشود». حسینیان با اعتقاد به اینکه پایگاه رأی احمدینژاد اصولگرایی نیست بلکه بخشی از بدنه جامعه است گفته: «اصولگرایان مهم نیستند که بخواهند از احمدینژاد حمایت کنند یا نه. رئیسجمهور سابق بخشی از جامعه را با خود همراه دارد که حتما از او حمایت میکنند و همان متن جامعه است که در انتخابات تعیینکننده است». حسینیان همچنین در واکنش به سخنان سخنگوی جامعه روحانیت مبارز مبنی بر تمایلنداشتن برای مشورت با آیتالله مصباحیزدی درباره انتخابات ریاستجمهوری گفته است: «از خودشان باید بپرسید. آقای مصباحیمقدم سخنگوی اصولگرایان نیستند و حتی جایگاهی نیز ندارند که وقتی صحبتی میکنند از ناحیه اصولگرایان بخواهند صحبت کرده باشند».
حامیای که پشیمان شد
«روحالله حسینیان» اردیبهشتماه ٨٦ و در دولت نهم در حکمی از سوی محمود احمدینژاد به عنوان «مشاور سیاسی و امنیتی» او منصوب شد؛ اگرچه مشخص نیست که این حکم تا چه اندازه تشریفاتی یا کاربردی بود. حسینیان در مجلس هشتم فراکسیونی به نام فراکسیون انقلاب اسلامی را راهاندازی کرد که گفته میشد کپی برابر اصل «آبادگران جوان» بود. آبادگران همان جمعی بودند که با دردستگرفتن شورای شهر تهران، احمدینژاد را بر مسند شهرداری پایتخت نشاندند و در ادامه او را تا پاستور همراهی کردند. شاید از همین رو بود که بازتولید این تیم در دل مجلس هشتم، باعث شد نام وکیلالدوله تا پایان عمر این مجلس روی حسینیان و دوستانش نظیر رسایی و کوچکزاده بماند. فراکسیون حسینیان به صورت جزیرهای در دل فراکسیون اصولگرایان عمل میکرد که همواره با لاریجانی که ریاست همزمان مجلس و فراکسیون اصولگرایان را به عهده داشت، اختلاف داشتند.
اگر تا سال ٩٠ هویت حمایت از دولت و مخالفت با اصولگرایان میانهرو برای فراکسیون حسینیان و دوستانش کافی به نظر میرسید، اما بعد از وقایع فروردین ٩٠ و خانهنشینی احمدینژاد، حمایت از آن دولت دیگر به صلاح نبود. اینگونه بود که حامیان دولت احمدینژاد بنیانگذار جبهه پایداری شدند و باز هم حسینیان در هیأترئیسه این تشکیلات نقش برجستهای داشت. او با فهرست همین تشکیلات به همراه دیگر همقطارانش وارد مجلس نهم شد.
در مجلس نهم که دیگر در آن خبری از فراکسیون اصلاحطلبان نبود، اعضای جبهه پایداری فراکسیون اقلیت تندرو را تشکیل دادند و در اولین سال نیز مجالی برای عرضاندام یافتند. یکشنبه پانزدهم بهمن سال ٩١، جلسه استیضاح وزیر کار احمدینژاد به دلیل عزلنکردن مرتضوی برگزار شد. در آن جلسه بود که حسینیان بار دیگر خودی نشان داد، پشت تریبون رفت و بهجای دفاع از شیخالاسلام، به دفاع از سعید مرتضوی پرداخت و گفت: «مرتضوی کیست و چه گناهی را مرتکب شده است؟ آقای مرتضوی یکی از قضات انقلابی است که در مدت هشت سال حاکمیت اصلاحطلبان، مردانه در مقابل توطئهگران و روزنامههای زنجیرهای ایستاد؛ مرتضوی مردی است که در فتنه ٨٨ مقتدرانه و با بصیرت تمام، ایستادگی کرد و بدون هیچ محافظهکاری با اخلالگران و اشرار برخورد کرد.
مرتضوی باید چوب ایستادگی خود را بخورد، همانگونه که سوریه باید تاوان حمایت از مقاومت را بدهد. اتهام مرتضوی این است که در دوران دادستانی وی مردم مظلوم، بسیجیان عاشق و جوانان دلداده رهبری در یک طرف و در طرف دیگر آمریکا، غرب، منافقان، بهائیان و دنیاطلبان بودهاند و تعدادی از بسیجیان که هیچ ادعایی ندارند، شهید شدهاند و نباید در نظام جمهوری اسلامی ایران به یک زندانی و متهم و حتی مجرم یک سیلی هم زده شود».
بااینحال در سال آخر دولت دهم که شاقول اصولگرایی هرچه بیشتر از احمدینژاد دور میشد، حسینیان هم یکی به نعل میزد و یکی به میخ. تا جایی که در یکی از جلسات مجلس در جمع خبرنگاران گفت: «احمدینژاد جایی برای دفاع باقی نگذاشته است و من دیگر از احمدینژاد دفاع نمیکنم و قبلا هم اعلام برائت کرده گفته بودم اگر قبلا در دفاع از احمدینژاد شمشیر کشیدم امروز به روی او شمشیر میکشم و از هر کسی که از خط رهبری فاصله بگیرد دفاع نمیکنم».
پشیمانی که دوباره حامی شد
با رفتن دولت دهم، حسینیان به نقش همیشگی خود بازگشت. اگر هم زمانی میخواست نقدی حواله احمدینژاد کند تمامی جوانب را رعایت میکرد و از منظر پدری دلسوز آن را بیان میکرد؛ مثلا بهمن ٩٤ در ارتباط با ماجرای خانهنشینی گفته بود: «حقیقتا مرید حضرت آقا و ولایت است. در طول تاریخ هم مصادیقی وجود دارد که برخی از یاران حضرت امیر(ع) در مقابل ایشان بدخلقی میکردند، اما هیچگاه از راه ولایت خارج نشدند. معتقدم احمدینژاد در رابطه با حضرت آقا یک بچه تخس بود و هیچ غرض واقعی وجود نداشت».
مرکز اسناد انقلاب اسلامی که زیر نظر او اداره میشود شاید یکی از نخستین نهادهای رسمیای بود که احمدینژاد بعد از فارغشدن از ریاستش بر دولت و چند ماه دوری از انظار آنجا رؤیت شد. دی ٩٢، تصاویر حضور احمدینژاد که به دعوت حسینیان آنجا رفته بود، روی خروجی خبرگزاریها و سایتها قرار گرفت. حسینیان هر ساله به عیددیدنی احمدینژاد هم میرود؛ تا جایی که در یکی از این بازدیدها که از محل مجلس عازم ولنجک یا نارمک بوده به خبرنگاران پارلمانی گفت: «همین الان دارم به دیدار آقای احمدینژاد میروم. این دیدار، اصلا سیاسی نیست و صرفا نوروزی است.»
http://www.sharghdaily.ir/News/102121
ش.د9501821