سرويس خارجي: خروج از اتحادیه اروپا بلای جان عمر سیاسی نخست وزیر سابق بریتانیا شد و در نهایت وی در روز دوشنبه ۲۲شهریور ماه با اعلام استعفا از پارلمان از دنیای سیاست خداحافظی کرد.به گزارش تسنیم، «دیوید ویلیام دانِلد کامرون» متولد 9 اکتبر 1966 (17 مهر 1345)، نخست وزیر سابق بریتانیا و رهبر سابق حزب محافظه کار این کشور است.پدرش «ایان دونالد کامرون»، دلال سهام و مادرش «مری فلئور مانت»، دختر «ویلیام مانت» که نسبش به خانواده سلطنتی انگلیس میرسد. در واقع دیوید کامرون یکی از نوادگان شاه «ویلیام چهارم» است که بین سالهای (1765-1837میلادی) پادشاه انگلیس بوده است.
کامرون در شهر پیسمور استان برکشایر انگلستان بزرگ شد. کامرون در دانشگاه آکسفورد در رشته فلسفه، علوم سیاسی و اقتصاد تحصیل کرد و مدرک کارشناسی تراز اول افتخاری خود را به دست آورد که بعدها به کارشناسی ارشد ارتقاء یافت. سپس به دپارتمان مطالعاتی محافظهکار پیوست و مشاور ویژهٔ «نورمن لامونت» و بعد از آن «مایکل هوارد» شد.
او به مدت هفت سال رئیس امور حقوقی در انجمن کارلتون بود. کامرون در سال 1996با «سامانتا شفیلد» که او نیز از خانوادهای اشرافی است ازدواج کرد و در حال حاضر چهار فرزند دارد. پسر اول وی که هفت سال داشت و از معلولیت شدید رنج میبرد فوت کرد. کامرون گفته است: تولد اولین فرزندم همراه با معلولیت شدید مرا با یک آزمایش سخت رو به رو کرد ولی در نهایت باعث تقویت ایمان من شد.دیوید کامرون یک مسیحی پروتستان است که بارها جامعه کنونی انگلیس را به دلیل گسترش فساد و بیبندو باری جوانان و نوجوانان و افزایش جرم و جنایت در مناطق مختلف، جامعهای فروپاشیده توصیف کرده بود.
فعالیت سیاسی
او در زمان دانشجویی در فعالیتهای سیاسی دانشجویی مشارکتی نداشته است اما عضو باشگاهی بوده که مشهور است اعضای آن به نوشیدن مشروبات الکلی علاقه زیادی دارند.کامرون در دپارتمان مطالعاتی محافظهکار، مشاور ویژه نورمن لامونت و بعد از آن مایکل هوارد شد و هفت سال رئیس امور حقوقی در انجمن کارلتون نیز بوده است.او در سال 2001 نماینده پارلمان انگلیس شد. مایکل هاوارد سیاستمدار انگلیسی و یکی از نمایندگان حزب محافظه کار در پارلمان این کشور است که در اواسط دهه 1990 کامرون را به عنوان عضوی مؤثر برای این حزب کشف کرد.
سایر فعالیتهای سیاسی
1997: کاندیداتوری و شکست در ورود به پارلمان در حوزه انتخاباتی استافورد
2001: راهیابی به پارلمان از حوزه انتخاباتی آکسفوردشایر از بخش ویتنی
2003: سخنگوی مخالفان دولت در پارلمان
2005: رئیس هماهنگ کننده سیاست در جریان رقابت انتخاباتی عمومی
اولین دوره نامزدی پارلمان در حوزه انتخاباتی استافورد در انتخابات سراسری 1997 برای او به شکست انجامید اما کامرون در سال 2001 به عنوان عضو پارلمان از حوزه انتخاباتی آکسفوردشایر انتخاب شد. او دو سال بعد به عنوان سخنگوی مخالفان ترفیع رتبه پیدا کرد و خیلی زود، در جریان رقابت انتخابات سراسری 2005 رئیس هماهنگ کننده سیاست حزب شد.نظر طرفداران وفادار حزب محافظه کار زمانی عوض شد که دیوید کامرون در یکی از گردهمایی های مهم این حزب، سخنرانی مهیجی ارائه داد.
او وقتی بتازگی به عنوان رهبر حزب محافظه کار انتخاب شده بود اعلام کرد: حاصل رشد اقتصادی را باید تقسیم کرد.هدف او این بود که وجهه حزب محافظهکار را که بسیاری آن را «حزب بیرحم و شفقت» توصیف می کردند، عوض کند.او از جمله از رسوایی هزینه سازی برخی نمایندگان پارلمان و وزیران دولت گوردون براون، نخست وزیر وقت بریتانیا، استفاده کرد تا خود را به عنوان اصلاح گری نشان دهد که مایل است سیاست این کشور را پاکسازی کند.
رهبری زودهنگام او در حزب محافظه کار باعث شد که در یک نظرسنجی، این حزب در برابر حزب کارگر تونی بلر که برای 10 سال رتبه اول آرا را به خود اختصاص داده بود پیش بیفتد. با این وجود آنها بعد از آنکه گوردون براون نخست وزیر شد به عقب رانده شدند.
حزب محافظه کار کامرون در انتخابات ماه مه سال 2010 از حزب کارگر گوردون براون پیشی گرفت. در این انتخابات محافظه کاران بیشترین کرسیها را از آن خود کردند اما به حد نصاب نرسیده و یک پارلمان اقلیت تشکیل و سپس تعلیق شد.کامرون به عنوان یک کاندیدای جوان و میانه رو شناخته شد که مورد قبول رأی دهندگان جوان بود و در سال 2005 پیروز انتخابات رهبری حزب محافظه کار شد .
رهبری زودهنگام او در حزب محافظه کار پیش افتادن در نظرسنجیها را در برابر حزب کارگر «تونی بلر» که برای 10 سال رتبه اول آرا را به خود اختصاص داده بود ایجاد کرد. با وجود آن که محافظهکاران بعد از مدت کوتاهی و در زمانی که «گوردون براون» نخست وزیر شد به عقب رانده شدند، اما تحت رهبری کامرون، در نظرسنجیها قاطعانه جلوتر از حزب کارگر قرار گرفته بودند.در انتخابات سراسری 2010 که در روز ششم ماه می برگزار شد، محافظه کاران کرسیهای بیشتری را از آن خود کردند اما از آنجایی که به حد نصاب نرسیده بودند، موجب ایجاد پارلمان اقلیت و تعلیقی شد.در پی استعفای گوردون براون، کامرون جهت تشکیل ائتلاف با حزب لیبرال دموکرات به عنوان نخست وزیر منصوب شد.
دیوید کامرون، اولین نخست وزیر بریتانیا بود که در سال 2014 در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل با عالیترین مقام اجرایی ایران، حسن روحانی دیدار و در رابطه با عمده مسائل بین دو طرف از جمله حقوق بشر، انرژی هستهای و حوادث خاورمیانه گفتگو کرد. شعار اصلی حزب محافظه کار در انتخابات اخیر، تغییر و اصلاح، اصلاح نابسامانیهای اجتماعی و اقتصادی و پاکسازی نظام سیاسی از فساد و بیقانونی، جبران کسری بودجه و بدهیهای سنگین دولتی وکاهش 6 میلیارد پوند از هزینههای عمومی دولت در سال اول، تهدید به قطع حقوق بیکاری و مستمری کسانی که توان کار دارند ولی به خاطر تنبلی و دریافت حقوق بیکاری تن به کار نمیدهند.
وعدههای انتخاباتی کامرون
شعار اصلی حزب محافظه کار در انتخابات سال 2010، تغییر و اصلاح بود. در واقع اصلاح نابسامانیهای اجتماعی و اقتصادی، پاکسازی نظام سیاسی از فساد و بیقانونی، جبران کسری بودجه و بدهیهای سنگین دولتی، کاهش شش میلیارد پوند از هزینههای عمومی دولت در سال اول و تهدید به قطع حقوق بیکاری و مستمری کسانی که توان کار دارند ولی به خاطر تنبلی و دریافت حقوق بیکاری تن به کار نمیدهند. شورش مردم انگلیس علیه تبعیض و فساد، یکی از مهمترین چالشهای داخلی دیوید کامرون در طول دوران مدیریت وی میباشد.
معترضان انگلیسی در تاریخ 6 اوت 2011 در اعتراض به قتل یک سیاهپوست و خشونت های بی پایان پلیس، شمال لندن را به آتش کشیدند.در این راستا صدها نفر از جوانان غالباً سیاهپوست انگلیسی در اعتراض به کشته شدن یک مرد 29 ساله به مرکز پلیس «تاتنهام» یورش بردند و چندین خودروی پلیس را به آتش کشیدند. در جریان این ناآرامی، پلیس نیز با کمک هلی کوپتر، خودروهای مخصوص و نیروهای پیاده و سواره خود با شدت به سرکوب تظاهرکنندگان پرداخت.پایگاه خبری «بلومبرگ» نیز نوشت: این تظاهرات که ابتدا به آرامی در حال برگزاری بود، در کمتر از چند ساعت به خشونت کشیده شد. پلیس از ترس گسترش دامنه شورش ها به مناطق دیگر کشور، از هر حربه ای ولو سرکوب وحشیانه استفاده کرد.
با گسترش شورش های خیابانی لندن به سایر شهرهای انگلیس، پلیس این کشور اعلام کرد، کاملاً غافلگیر شده است و نمی تواند اوضاع را کنترل کند. با ادامه نا آرامی ها، بسیاری از شهرهای این کشور همچون لندن به آشوب کشیده شد و خیابان ها به صحنه جنگ های خیابانی تبدیل شد.
بیرمنگام، لیورپول، بریستول و منچستر از جمله شهرهای انگلیس بود که خروش گسترده مردمی را شاهد بود. مردمی که به گزارش شبکه خبری بی بی سی معتقد بودند به آنها ظلم شده است.در اعتراضات مردمی انگلیس، صدها خودرو، فروشگاه، ساختمان اداری و مسکونی، اتوبوس و… در آتش سوخت و انبوه نیروهای ضد شورش و مسلح به باتوم، گاز اشک آور و خودروهای زرهی نیز نتوانستند جوانان خشمگین و معترض انگلیسی را آرام کنند.
اوضاع به اندازهای وخیم بود که حتی خبرگزاریهای انگلیس نیز قادر به پوشش لحظه به لحظه درگیریها نبودند.با وخیمترشدن اوضاع، دیوید کامرون، نخست وزیر وقت، تعطیلات خود را نیمه کاره گذاشت و با مقامات مسئول این کشور تشکیل جلسه اضطراری داد. وزیر کشور انگلیس نیز ضمن تهدید تظاهرکنندگان اعلام کرد نزدیک به 530 نفر از آشوب طلبان را دستگیر و روانه بازداشتگاه ها کرده اند .
کامرون دستور سرکوب شدید معترضان را شخصاً صادر کرد و گفت:پلیس باید با شدت تمام اقدام کاملا جنایتکارانه معترضان را سرکوب کند. وی تصریح کرد: مردم بدانند بدون شک هر کاری که لازم باشد برای مهار این ناآرامیها انجام خواهد داد.او از پارلمان این کشور نیز خواست با نیمه تمام گذاشتن تعطیلات، برای چارهجویی حوادثی که به سرعت در حال گسترش به سراسر کشور بود، تشکیل جلسه دهد .
با گسترش بحران، 11 اوت 2011 پس از برگزاری جلسه اضطراری مجلس عوام انگلیس و فراخواندن دیوید کامرون، نخست وزیر این کشور به این جلسه برای ادای توضیحات درباره شورشهای سراسری که طی چند روز پیش از آن دستکم 5 کشته و صدها مجروح برجا گذاشته بود؛ نیروهای امنیتی مأموریت ویژه خود را آغاز کردند.
جستجوی خانه به خانه و دستگیری جوانان معترض به سیاست ها و اقدامات نژادپرستانه حاکمان انگلیس، مأموریت تازه پلیس این کشور بود که با جدیت دنبال شد.این اعتراضات به کشته و زخمی شدن شمار زیادی از مردم انگلیس منتهی شد. مردمی که با دستور مستقیم دیوید کامرون سرکوب شده و اعتراضشان با این عنوان که غارتگری و تعرض به جان و مال مردم است! به شدیدترین وجه ممکن سرکوب شد.
دیوید کامرون و بحران سوریه
در جریان حمله شیمیایی تروریستها به بخشهایی از سوریه در تابستان 2013 که به کشته شدن شمار زیادی از مردم غیر نظامی منجر شد، دولتمردان آمریکا فرصت را غنیمت دیده و خواستار حمله به سوریه شدند.در این راستا آمریکا به کمک متحدان اروپایی خود از جمله انگلیس نیاز داشت.
دیوید کامرون نیز طرحی را تهیه و به مجلس عوام انگلیس تقدیم کرد که در صورت تصویب نهایی، این کشور وارد جنگ با سوریه میشد. مجلس نمایندگان انگلیس نیز با 285 رأی مخالف در برابر 272 رأی موافق با طرح دولت دیوید کامرون با شرکت در جنگ علیه سوریه مخالفت کرد.
رأی مجلس عوام که از آن بهعنوان یک شکست سنگین برای سیاست خارجی دیوید کامرون نام برده شد؛ مانع از شرکت انگلیس در اقدام نظامی آمریکا و متحدانش علیه دولت بشار اسد شد. دیوید کامرون پس از رأیگیری پارلمان انگلیس وعده داد که اقدامی خلاف نظر پارلمان انجام نخواهد داد و گفت روشن است پارلمان انگلیس خواهان حمله نظامی به سوریه نیست.پس از رأی منفی مجلس عوام انگلیس به پیشنهاد دولت مبنی بر دخالت نظامی در سوریه، وزیر دفاع انگلیس تأکید کرد این کشور در هیچ اقدام نظامی علیه سوریه شرکت نمیکند.در سال 2015، وی مجدداً به نخست وزیری رسید و کابینه دوم خود را تشکیل داد.
خروج از اتحادیه اروپا و پایان کار کامرون
خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا هدفی سیاسی است که از سوی افراد، گروههای مدافع، و احزاب سیاسی در بریتانیا از زمان پیوستن آن به اتحادیه اروپا در سال 1973 پی گرفته شد. خروج از اتحادیه اروپا طبق معاهده اتحادیه اروپا از حقوق کشورهای عضو فهرست کشورهای عضو اتحادیه اروپا آن است .در همه پرسی که در 23 ژوئن 2016 در بریتانیا انجام شد، بیش از 17 میلیون نفر به عدم حضور آن کشور در اتحادیه اروپا رأی دادند (در مقابل بیش از 16 میلیون نفری که رأی به ماندن در اتحادیه اروپا دادند) و این جنبش به موفقیت رسید.
برخی صاحب نظران رخدادهایی نظیر خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا را ناشی از فراگیر شدن نئوناسیونالیسم در آن کشور میدانند.نتیجه این همه پرسی هیچگونه الزام قانونی برای دولت بریتانیا برای خروج از اتحادیه اروپا را ندارد و تنها پارلمان است که میتواند شرایط الزام قانونی را برای دولت بوجود بیاورد.خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا نتایجی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در پی خواهد داشت.
برگزیت میتواند در بازار ارز، انرژی، فلزات گرانبها (طلا و...)، کالاهای مختلف و شاخصهای بورس و... تأثیرات مهمی بگذارد.کامرون قبل از این همه پرسی تلاش زیادی کرد تا مردم کشورش را به ماندن در اتحادیه اروپا متقاعد کند .وی گفت: افرادی که با خروج انگلیس از اتحادیه اروپا موافق هستند آیا تصور میکنند که با خروج از این اتحادیه وضع بهتری خواهیم داشت؟ بدون شک پاسخ منفی است. اگر از اتحادیه اروپا خارج شویم از همه جدا خواهیم شد.
وقتی از بازار اروپا حرف میزنیم صحبت از 500 میلیون نفر است که بزرگترین بازار جهان را تشکیل میدهد.دیوید کامرون پس از اعلام نتایج نهایی همه پرسی خروج این کشور از اتحادیه اروپا با اعلام استعفای خود گفت: بهترین فرد برای هدایت کشور در مرحله جدید نیستم.کامرون پس از اعلام نتایج همه پرسی در جمع خبرنگاران حاضر شد و گفت: کشور ما در تمرین بزرگ دموکراتیک شرکت کرد. شاید این تمرین، بزرگترین تمرین دموکراتیک در تاریخ انگلیس بوده باشد.
بیش از 33 میلیون نفر از انگلیس، اسکاتلند ، ولز، ایرلند شمالی و جبل الطارق همگی در این همه پرسی شرکت کردند. ما باید به این واقعیت افتخار کنیم که در این جزایر، ما به مردم اعتماد کرده ایم تا این تصمیم بزرگ گرفته شود. ما نه تنها دموکراسی پارلمانی داریم بلکه در حکومت بر کشور، مواقعی است که لازم است از مردم پرسیده شود تا خودشان نظر بدهند و این دقیقا همان کاری است که ما انجام داده ایم .مردم انگلستان رای دادند تا از اتحادیه اروپا خارج شوند و باید به خواست آنها احترام گذاشته شود. من می خواهم از همه کسانی تشکر کنم که همسو با نگاه من به این مسئله، تلاش کردند ازجمله همه کسانی که اختلافهای حزبی را کنار گذاشتند و فقط در جهت مسئله ای سخن گفتند که به باورشان همسو با منافع ملی کشور قرار دارد. اجازه بدهید به همه کسانی هم تبریک بگویم که در جبهه خروج انگلستان از اتحادیه اروپا تلاش می کردند. آنها منظورشان را با شدت و هیجان بیان کردند.
در پی اعلام نتیجه همهپرسی درباره خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا که تیرماه برگزار شد، دیوید کامرون 50 ساله از نخست وزیری بریتانیا کناره گیری کرد.وی در روز دوشنبه 22 شهریور ماه سال 1395 و پس از بیش از سه دهه فعالیت حرفه ای سیاسی از دنیای سیاست کنار رفت و اعلام کرد از پارلمان نیز استعفا میکند.دیوید کامرون جوان ترین نخست وزیر بریتانیا در 200 سال گذشته بوده است.
این در حالی است که،روزنامه انگلیسی تلگراف نوشت، گرچه بسیاری از تحلیلگران اقتصادی در اتحادیه اروپا بر این باورند که جدایی انگلستان از اتحادیه اروپایی تنها به این کشور صدمه میزند، تعداد دیگری از کارشناسان بر این عقیدهاند که این اتفاق بر سرنوشت کل اتحادیه اروپا تأثیر منفی عمیقی میگذارد و این مسئله تنها به دلیل وجود داشتن موضوعی به نام منطقه یورو است.چندی پیش هرمان ون رامپوی، رییس سابق شورای اروپایی، تصمیم کامرون برای برگزاری همهپرسی در انگلستان برای خروج از اتحادیه اروپا را بدترین تصمیمگیری سیاسی در دهه اخیر اروپا دانست.
همانطور که جوزف استیگلیتز اقتصاددان اروپایی نیز در کتاب جدید خود درباره شکست پروژه اروپایی استدلال کرده است: هرگاه به مردم اروپا فرصتی برای اظهارنظر در خصوص مسائل این قاره دادهشده، آنها اجماع اروپایی را رد کرده و به آن رأی منفی دادهاند. در دو مورد مهم نیز مردم توسط سیاستمداران نادیده گرفتهشدهاند و آن موضوع تبدیل واحد پول اروپا به یورو و ایجاد اصلاحات در قانون اساسی این اتحادیه بوده است.
اتحادیه اروپا نمیتواند از انگلستان بخواهد که در تصمیم خود در بیرون رفتن از این اتحادیه تغییری ایجاد کند اما اقدامی که میتواند و باید انجام دهد این است که گوش شنوا داشته باشد و پیامی که با صدای بلند از سوی انگلستان به گوش رسید را بپذیرد. اما شواهد موجود هیچ نشانهای حاکی از شنیده شدن و درک این پیام دیده نمی شود؛در مقابل، در نشست کوچکی که در جزیره منتتن در ایتالیا برگزار شد، نخستوزیر ایتالیا، ماتئو رنتسی و آنگلا مرکل و فرانسوا اولاند اعتقاد داشتند که هیچچیز نمیتواند فرآیند اتحاد بین کشورهای باقیمانده در این اتحادیه را خدشه دارد کند.
رنتسی در این نشست تأکید کرد اتحادیه مشکل اروپا نیست بلکه راهحل آن است. این در شرایطی است که این روزها بیشتر از هر زمان دیگری این تلقی نادرست به نظر میرسد.۶سال پس از آغاز بحران منطقه یورو، اقتصاد هنوز در رکود و افسردگی عمیق به سر میبرد. بیکاری جوانان همچنان نرخی بهشدت بالا دارد و در حال حاضر اقتصاد بسیاری از کشورهای اروپایی به میزان چاپ پول در بانک مرکزی اتحادیه بستگی دارد.
اما چگونه همهچیز در اقتصاد اروپا اینچنین به همریخت و به وضعیت بد خود رسید؟ استیگلیتز در کتاب خود بهصورتی متقاعدکننده نشان میدهد که علت ریشهای این مشکلات اقتصادی و اساسی در تمام اروپا معرفی زودرس یورو بهعنوان واحد پول ملی اتحادیه اروپایی بود. در ابتدای امر اقتصاد کشورهای اروپایی بهشدت در حال رشد و ارتقا بود.
به همین دلیل گمان رفت که این اقتصادهای رو به رشد میتوانند با قرار گرفتن در کنار یکدیگر نیز اقتصاد پررونقی را بسازند،اما بعد از مدتی مشخص شد که علت تمام مشکلات اقتصادی و سیاسی اروپا وجود نداشتن پول در سطح ملی و عدم توانایی رقابت در عرصه اقتصادی بین کشورهای عضو اتحادیه بوده است.
ازلحاظ ساختاری اقتصادها بهصورت جدا از هم در حال رشد بودند اما اکنون که همه باهم در منطقه یورو قرارگرفتهاند، بهصورت متزلزل درآمده و اقتصاد کشورها بهنوعی بهصورت دوگانه مازاد – کسری در بسیاری از کشورها درآمده است.این فرآیند وقتی به دشمن واقعی مردم اروپا تبدیل شد که این قاره در بحران اقتصادی فرورفت.
مشکل اینجا بود که قبل از اینکه اتحادیه به سمت تشکیل منطقه واحد یورو برود، باید بهسوی تشکیل سیستم بانکداری و مالی متشکل میرفت. این اتحادیه بیمحابا به سمت واحد کردن پول اتحادیه رفت و هزینه آن را نیز پرداخت. این مسئله باعث شدت یافتن شرایط بحران و افزایش میزان بدهی کشورها در کل اتحادیه شد.امتناع آلمان از افزایش دستمزد و قیمتهایش به این معنا بود که کشورهای دیگر مجبور شدند با کسری بودجه خود تاوان آن را بدهند.
این پروسه که به نام «کاهش ارزش داخلی» شناخته میشد، علاوه بر اینکه ازنظر اجتماعی و سیاسی فوقالعاده دردناک بود، تنها با افزایش میزان بار بدهی کشورهای بدهکار همراه شد.برای درست کردن این وضعیت، سیاستگذاران منطقه یورو سعی کردند که سرعت همگرایی را با تحمیل ریاضت اقتصادی به سایر کشورها افزایش داده و سعی در ریشه کن کردن کسری بودجه و بدهیهای این کشورها کنند. این کار نیز دقیقاً معکوس عمل کرده و منجر به افزایش بیشتر بدهی واقعی کشورها شد.
گرچه انگلیس خود عضو این منطقه اقتصادی نبود و واحد پولش را حفظ کرده بود، به همین ترتیب میتوان گفت که برگزیت (خروج انگلیس از اتحادیه اروپا) به شکست در تشکیل اتحادیه پولی ارتباط پیدا کرد. درواقع تأثیر برگزیت بر منطقه یورو سه برابر بود. اولین و مهمترین تأثیر آن افزایش بیگانگی با اتحادیه اروپا و تلاش برای بیرون رفتن از این اتحادیه بود که فعلاً در سراسر کشورهای اروپایی تا حدودی دیده میشود.
دومین تأثیر این اتفاق این بود که ایمان و اعتماد به سیاستگذاران اروپایی را بهشدت زیر سئوال برد و درنهایت سومین تأثیر این مساله، افزایش میزان مهاجران به انگلستان و دیگر کشورهای اروپایی خواهد بود. حرکت آزاد بین کشورها بهجایگزینی برای افزایش تجارت و پیشرفت اقتصادهای ملی تبدیل شد و این به بالا رفتن میزان بدهیهای منطقه یورو کمک زیادی کرد.
به همین دلیل است که جوانان تحصیل کرده و در سن کار بهجای آنکه در کشورشان بمانند و از طریق فعالیت اقتصادی، میزان بدهیهای خارجی اعضای اتحادیه اروپایی را کاهش دهند مهاجرت میکنند و بر رکود اقتصادی اضافه میکنند.
ش.د9501887