(روزنامه آرمان – 1395/07/05 – شماره 3145 – صفحه 3)
دكتر حسن روحاني گفته بود: «بار سنگيني را آقايهاشمي در طول دفاع مقدس بر عهده داشتند و مخصوصا ايشان براي ايجاد هماهنگي نزديك بين ارتش و سپاه نقش اساسي ايفا ميكردند. از سوي ديگر براي ايجاد هماهنگي پشتيباني كل كشور از جبهه، نقش آقايهاشمي اساسي بود و ميتوان گفت اگر آقايهاشمي در جبهه حضور نداشت قطعا بسياري از پيروزيهايي كه در سالهاي طولاني جنگ به دست آمد حاصل نميشد. به طول كلي پشتيباني و حضور فعال در جبهه و ايجاد هماهنگي بين رزمندگان اسلام كه توسط آقايهاشميرفسنجاني انجام ميشد، نقش بسيار اساسي در پيروزيهاي ما در آن سالها داشت.» نام آيت ا...هاشمي با دفاع مقدس عجين شده است؛ فرمانده ۸ سال جنگ تحميلي چندان تمايلي به بيان تدابيري كه در آن سالها براي حفظ وجب به وجب خاك ميهن كرد از خود نشان نميدهد، چون هدفي كه او در آن سالها داشت با ارزشمندتر از بيان آن در سالهاي سال پس از آن است؛ چرا كه ميداند آن فضاي برادري و لبخندهاي آن ۸ سال امروز براي برخي بيمعنا است. بنابراين ترجيح ميدهد براي حفظ حرمت آن روزها كمتر از خاطرات ۸ سال ايستادگي در برابر دشمن بگويد. البته او از بيان تجارب كسب شده در آن سالها پرهيز ندارد و دستاوردهاي آن روزها را به عنوان تجربه و راهي براي مقاومت امروز در برابر زياده خواهيهاي دشمنان كشور تشريح ميكند. برخي در سالهاي پس از جنگ تحميلي به روشهايي سعي در تشكيك تدابيرهاشمي داشتند.
بولتنهايي براي ناسپاسي ازهاشمي
از جمله تلاشها براي كمرنگ كردن نقش آيت ا...هاشمي در جنگ و حتي القاي عملكرد متفاوت او با خواست امام را بايد در بولتنها و اظهارات افراد و گروههايي يافت كه نسبتي با اعتدال و مشي ميانهرو آيتا...هاشمي ندارند؛ مانند بولتني كه از سوي دفتر مطالعات و تدوين تاريخ ايران منتشر شد. اين دفتر تحت مديريت عباس سليمي نمين است كه مواضع او درباره رئيس مجمع تشخيص مصلحت بر همگان روشن است. در اين بولتن آمده بود:«جناب آقايهاشمي در ۳۰اسفند ۱۳۶۲ مسئوليت فرماندهي عمليات جنگ را به عهده ميگيرد. وي در نخستين ديدار از جبهه با سمت جديد، مباحثي را در جمع فرماندهان ارشد جنگ مطرح ميكند كه از آن تلاش در پشت جبهه براي آتشبس و پيگيري حقوق ملت ايران از طريق مذاكرات سياسي استشمام ميشود. اينكه چرا فرمانده عمليات جنگ در جمع نيروهاي تعيينكننده سرنوشت نظامي جنگ، بحث تعيين سرنوشت جنگ در پشت جبهه از طريق سياسيون را مطرح ميسازد، بحث قابل تاملي است» در بخش ديگر هم بسيار ناشيانه نوشته شده است:«آقايهاشميرفسنجاني به هر دليل مصر بودند تا به پشتوانه يك عمليات موفق و جلب نظر آمريكا از طريق سياسي به جنگ پايان دهند.
آمريكاييها نيز كه به هيچوجه مايل نبودند ملت ايران در جبهههاي نبرد به پيروزي نايلآيد از اين تز استقبال مينمودند و آماده بودند در حد يك عمليات موفق از نظر تسليحاتي وارد معامله شوند.» يا همين سال گذشته و پس از برگزاري مراسم بانوي انقلاب براي پاسداشت همسر امام كه آيتا... هاشمي در آن خاطراتي از پذيرش قطعنامه بيان كرد، حسين شريعتمداري مديركيهان نوشت: «امام به اين نتيجه رسيد كه بايد تا قبل از خودشان جنگ را تمام كنند. البته گفتند جام زهر را نوشيدم. اما دو سه ماه پس از جنگ به خود من گفتند كه جام زهر براي من شيرين شد»! در اينباره گفتني است كه اين روزها برخي از پژوهشگران تاريخ معاصر با استناد به رخدادها و اسناد سالهاي پاياني جنگ و پذيرش قطعنامه ۵۹۸ از سوي امام، نتيجه ميگيرند كه جنابهاشميرفسنجاني در زمينهسازي براي پذيرش قطعنامه و به تعبير حضرت امام «نوشيدن جام زهر» نقش ويژه و موثري داشته است.
كه بدون قضاوت درباره آن و با اعتقاد به اينكه همه تصميمهاي حضرت امام ريشه الهي داشته و با مصلحتانديشي براي اسلام و انقلاب اتخاذ شده بود، به نظر ميرسد آقايهاشمي با انتساب اين جمله به امام راحل كه «دو سه ماه پس از جنگ به خود من گفتند جام زهر براي من شيرين شد»! در پي رفع اتهام از خود بودهاند.» اما واقعيت چه بود؟ آيتا...هاشمي در گفتوگويي درباره نوشيدن جام زهر گفته بود:«امام با آن هوشي كه داشتند جمله جام زهر را مينوشيم را درست بهكار بردند. يعني انتخاب كرديم كه بنوشيم. يعني بر ايشان تحميل نشد كه بنوشند. حالتي بود كه بهخاطر مصلحت انتخاب كردند. فكر ميكنم ايشان با تفكر و پيشبيني شرايط آن جمله را بهكار بردند. هم مصلحت را رعايت كردند و هم ناراحتي خودشان را به مردم نشان دادند كه دلشان نميخواست اينگونه شود و هم آينده را در آن جمله نهادند كه مردم ميبينند چه فتحي كرديم؟»
محسن رضايي و روايت تخيل دلواپسان
و اكنون هم محسن رضايي به بيان آنچه ميپردازد كه پيش از اين از سوي دلواپسان ساخته و اجرا شده بود. از او كه بهخوبي به آنچه در روزهاي جنگ گذشته بود، آگاه است بعيد بود كه گلايههاي خود از آيتا...هاشمي را در قالب خاطراتي از جنگ بيان كند؛ البته خاطراتي كه تا به امروز تاييد نشده و تنها دستاويز دلواپسان براي هجمه به رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام بوده است. محسن رضايي در يك برنامه تلويزيوني با ابراز اينكه «در شكست عمليات رمضان فرماندهان معتقد بودند كه تا سقوط صدام جنگ را ادامه بدهيم»، گفته است: «آقايهاشميرفسنجاني معتقد بود كه با يك عمليات بزرگ جنگ را تمام كنيم.
امام هم معتقد بود تا سقوط صدام بايد بجنگيم. هر جا بين ما و آقايهاشمي اختلاف پيش ميآمد امام ميگفت بايد از شوراي عالي دفاع دستور بگيريم. در تصميمات جنگ كسي حق وتو نداشت. اگر هم اختلاف نظر داشتيم چون امام فرموده بود بايد از آقايان تبعيت كنيم ما به نظر آنها عمل ميكرديم.» اما محسن رضايي غافل بود كه آيتا... هاشمي چندي پيش نحوه پايان جنگ را اينگونه توضيح داده بود كه «در ميان نظاميها، فرماندهان ارتش مدتها قبل از قبول قطعنامه در جلسات به ما ميگفتند كه نميتوان جنگ را ادامه داد. فرماندهان ارتش ميگفتند با اين وضع نميتوانيم بجنگيم، مخصوصا زماني كه خطوط پدافندي و حتي آفندي را بين نيروهاي ارتش و سپاه تقسيم كرديم و جبهه مياني را به ارتش و جنوب و شمال را به سپاه داديم. ارتشيها در اين مدت كه جبهه مياني را داشتند، چندين عمليات انجام دادند كه در خاطرات سالهاي ۶۶ و ۶۷ من ميبينيد، ولي متوجه شدند كه نميتوانند جلو بروند.
دشمن با سلاحهاي پيشرفته آماده دفاع بود. ارتشيها به عمليات غافلگيرانه عقيدهاي نداشتند و ميخواستند كلاسيك بجنگند كه نميشد. البته ارتش براساس سبك كلاسيك خود با اصل غافلگيري عمل ميكرد كه با سبك سپاه متفاوت بود. آنها ميدانستند كه در هر جنگي عمليات غافلگيرانه مهم است. از سپاه هم وقتي از فرماندهان صريحا...جه و شجاع كساني با من ملاقات ميكردند، ميگفتند نميتوانيم بجنگيم.» همچنين نبايد از اظهارت سرلشکر رحيم صفوي كه چند روز پيش بيان شد به سادگي عبور كرد. او گفته بود: در بحث عمليات، هم آقاي رضايي هم بنده، زماني كه فرمانده نيروي زميني بوديم، نظر ميداديم، نه تنها فرماندهان لشکر، بلكه فرماندهان گردان و حتي فرماندهان گروهان هم نظر ميدادند. بعد هم آقايهاشمي به عنوان فرمانده جنگ تصميم ميگرفت، يعني يك سطح تصميم در سطح فرماندهان سپاه و ارتش مرحوم شهيد بزرگوار صياد شيرازي بود و سطح ديگر فرمانده جنگ آقايهاشمي بود كه ايشان هم بسيار زحمت كشيد، زماني كه رئيس مجلس بودند، فرمانده جنگ هم بودند، در جبههها حضور داشتند و در جاهاي خطرناك هم ميآمدند.
ايشان هم تصميمگير نهايي بودند، از سال ۶۲ تا سال ۶۷ و پايان جنگ.» اگر چه توضيحات آيتا...هاشمي و سرلشکر صفوي پاسخ محكمي براي مدعيان اختلاف ديدگاه ميان امام و آیتا...هاشمي بر سر پايان جنگ تحميلي است اما ديروز يك نماينده مجلس هم در پاسخ به سوال ديگري درباره اظهارات جديد محسن رضايي درباره نحوه پايان يافتن جنگ و اختلافنظرش با آيتا...هاشمي، يادآور شد: فارغ از اينكه مسائلي كه درباره آيتا...هاشمي مطرح ميشود، صرفا هجمههاي سياسي است، به نظر ميرسد محسن رضايي در سالها و بهويژه روزهاي پاياني جنگ دچار خستگي شده بود. به هرحال، آقاي محسن رضايي در زمان جنگ مسئوليت بسيار مهمي برعهده داشت و با اين حال، هنوز جوان بود و سن و سال كمي داشت و به همين دليل، خستگي ناشي از جنگ هشتساله را به ديگران تعميم ميداد. جعفرزاده ايمنآبادي خاطرنشان كرد: شخصا مسائلي كه درباره آيتا...هاشمي مطرح ميشود را قبول ندارم. ايشان فرد عاقلي بود كه خدمات بسيار ارزندهاي در زمان جنگ و پيش و پس از آن به كشور داشت و نميتوان اين خدمات را كتمان كرد.
http://www.armandaily.ir/fa/Main/Detail/164631
ش.د9501814