(روزنامه جوان – 1395/07/08 – شماره 4922 – صفحه 5)
بايد تأكيد كرد كه ايالات متحده امريكا تحريم سپاه پاسداران انقلاب اسلامي را به معناي تحريم كل كشور قلمداد ميكند چراكه به خوبي دريافته تمام فعاليتهاي اين نهاد انقلابي در جهت پيشرفت جمهوري اسلامي ايران قرار گرفته و مشاركت سپاه از «زدودن محروميت و فقر از چهره مناطق محروم» تا «ايجاد و تعميق امنيت در داخل و بيرون مرزهاي كشور» محوري و تعيينكننده و فراگير است.
گستردگي نقشپذيري سپاه پاسداران انقلاب اسلامي تا آنجاست كه نميتوان معيشت، امنيت و قدرت را در جامعه ايراني به تفسير و تأويل نشست و از كنار اين نهاد به آساني گذشت چراكه به عنوان نمونه در برهه حساسي مانند تحريمهاي پس از فتنه 88 و در حالي كه كشور در شرايط سختي به سر ميبرد اين سپاه بود كه با دور زدن تحريمها مانع ابتلاي كشور به شرايط بحران و اضطرار شد يا در شرايطي كه مردم منطقه به واسطه بيداري اسلامي، از كمترين حقوق شهروندي هم محروم بودند و نظام سلطه با گسيل گروههاي تروريستي به سمت سوريه وضعيت منطقه را به شرايط نگرانكنندهاي رساند و داعش تا نزديكي مرزهاي جمهوري اسلامي ايران رسيده بود، اين سپاه انقلاب اسلامي بود كه كارزار جنگ را براي گروههاي تروريستي وابسته به امريكا سخت كرد و علاوه بر حفظ امنيت موجود براي كشور، حتي امنيت را براي بسياري از مردم عراق و سوريه به ارمغان آورد.
علت علاقه امريكاييها به تحريمهاي دامنهدار عليه سپاه را ميتوان در مقاله انديشكده بنياد دفاع از دموكراسي امريكا هم مشاهده كرد كه با اشاره به طرحهاي مرتبط با تحريم سپاه مينويسد: «در حالي كه توافق با ايران وارد مرحله اجرا ميشود، كنگره به سمت تحريم سپاه پيش ميرود.»
36سال تلاش امريكاييها براي تضعيف سپاه
كاركرد سپاه طي36سال گذشته نشان توانمندي و قدرت آن در عرصههاي مختلف نظامي، اقتصادي، فرهنگي، دفاعي و سياسي است و فراتر از آن بسياري از منافع ايالاتمتحده را در منطقه استراتژيك غرب آسيا با چالش اساسي روبهرو ساخته است تا آنجا كه طي ماههاي اخير اجازه هيچگونه تعرضي توسط كشتيهاي امريكا به مرزهاي آبي كشور در تنگه هرمز نداده و با اقتدار و صلابت اقداماتي را در دستور كار قرار داده كه نه تنها تأمينكننده منافع نظام جمهوري اسلامي ايران بوده بلكه توانسته قدرت روزافزون ايران را تا آنجا افزايش دهد كه نيروهاي دريايي امريكا نيز نتوانند در مواجهه با ايران اقدام به تعدي به درياي سرزميني كنند.
قدرت و صلابت سپاه پاسداران باعث شده امريكاييها در طول سالهاي اخير به بهانههاي مختلف تلاش كنند تحريمهاي بينالمللي عليه اين نهاد وضع كنند تا گستره نفوذ اين نهاد را كنترل كرده و ميزان امنيت كشور و عملاً آستانه تحمل جامعه ايراني را در برابر فشارهاي بيروني به حداقل ممكن برسانند.
تاكنون امريكاييها چه به واسطه قوانين مصوب شده در كنگره و چه با توسل به شوراي امنيت سازمان ملل توانستهاند چندين قانون تحريمي عليه اين نهاد انقلابي وضع كنند كه از جمله آخرين اين تلاشها روز گذشته صورت گرفت و كارگروه وابسته به كميته امور خارجي مجلس نمايندگان امريكا طرح موسوم به«قانون تحريمهاي سپاه پاسداران ايران» را طي چند روز آينده به بحث و رأي خواهد گذاشت.
در صورت تصويب اين طرح كه با حمايت 12 نماينده جمهوريخواه مجلس پيشنهاد شده، وزير خزانهداري امريكا موظف ميشود در مدت 30 روز با ارائه گزارشي به كنگره تعيين كند كه آيا سپاه پاسداران ايران داراي مشخصات لازم براي تعيين شدن به عنوان يك نهاد تروريستي است يا خير كه البته از هماكنون ميتوان محتوا و نتيجه اين گزارش را قضاوت كرد.
در اين طرح همچنين اين پرسش مطرح ميشود كه آيا هيئت مديره نهادي كه توسط اعضاي سپاه يا توسط نمايندگان و نهادهاي تحت كنترل اعضاي سپاه اداره ميشوند، نهادي تحت كنترل دولت جمهوري اسلامي ايران محسوب ميشوند يا خير.
هر چند اين تحركات را نبايد آخرين اقدامات تلافيجويانه ايالات متحده عليه سپاه دانست اما همانطور كه اشاره شد، امريكاييها تحريم اين نهاد انقلابي را مساوي با تحريم كل كشور تصور ميكنند، به همين دليل با يك بررسي ساده ميتوان نتيجه گرفت كه حجم تحريم عليه سپاه اگر بيشتر از تحريمهاي بينالمللي عليه ايران نباشد، بدون ترديد كمتر از آن نيست.
قانون و قطعنامههاي متنوع جهت منزوي كردن سپاه
هر چند قوانين و قطعنامههاي تحريمي عليه سپاه بسيار متنوع و گسترده است اما مهمترين آن را ميتوان قطعنامه 1737 دانست. قطعنامه 1737 شوراي امنيت دومين قطعنامهاي است كه پس از ارسال پرونده هستهاي كشورمان به شوراي امنيت تحت اعمال فشار امريكا توسط فرانسه و انگليس با همراهي آلمان تهيه شد، اين در حالي بود كه روسيه و چين نسبت به مفاد اوليه آن معترض بودند اما اين اعتراضها موجب به تصويب نرسيدن قطعنامه نشد و سرانجام با درخواستهاي تجديدنظر مسكو و پكن به تصويب رسيد.
هدف اصلي اين قطعنامه همانطور كه در متن آن هم موجود است، تضعيف سپاه و به حداقل رساندن قدرت مانور آن در فضاي داخلي ايران و بينالملل است. آنگونه كه در ابتداي اين قطعنامه با توجيه اينكه هدف اصلي اين قطعنامه وادار كردن ايران به تعهدات مندرج در معاهده منع گسترش سلاحهاي هستهاي است در ادامه و در پيوست A ليست خيرهكنندهاي از تحريمهاي بينالمللي عليه افراد و شركتهاي وابسته به سپاه را معرفي ميكند: «1- سازمانانرژي اتمي ايران 2- شركت انرژي مصباح 3- كالا الكتريك 4- شركت پارس تراش 5- تكنيك فرآيند 6- سازمان صنايع دفاعي 7- هفتم تير (از شركتهاي فرعي سازمان صنايع دفاعي كه اين طور در نظر گرفته ميشود که مستقيماً در برنامه هستهاي ايران دست دارد.)
B-شركتهاي دستاندركار برنامه موشكي بالستيك ايران 1- سازمان صنايع هوا و فضا 2- گروه صنعتي شهيد همت 3- گروه صنعتي شهيد باقري 4- گروه صنعتي فجر C- اشخاص دستاندركار برنامه هستهاي ايران 1- محمد قنادي، معاون امور تحقيق و توسعه سازمان انرژي اتمي ايران 2- بهمن عسگرپور، مدير عملياتي 3- داود آقاجاني، رئيس پروژه PFEP در نطنز 4- احسان منجمي، مدير پروژه ساخت در نطنز 5- جعفر محمدي، مشاور فني سازمان انرژي اتمي ايران 6- علي حاجينيا ليلآبادي، مدير كل شركت انرژي مصباح 7- محمدمهدي نژادنوري، رئيس دانشگاه فناوري دفاعي مالك اشتر D- اشخاص دستاندركار برنامه موشكي بالستيك ايران 1- حسين سليمي، فرمانده نيروي هوايي 2- احمد وحيد دستجردي، رئيس سازمان صنايع هوا و فضا 3- رضاقلي اسماعيلي، رئيس بخش تجارت و امور بينالملل سازمان صنايع هوا و فضا 4- بهمنيار مرتضي بهمنيار، رئيس اداره مالي و بودجه سازمان صنايع هوا و فضا E- اشخاص درگير در هر دو برنامه هستهاي و موشكي ايران 1- يحيي رحيمصفوي، فرمانده كل سپاه پاسداران.»
«اما ميزان اهميت سپاه براي ايالات متحده را ميتوان در مواضع امريكاييها پس از تصويب برجام نيز مشاهده كرد، آنجا كه در كميته فرعي نظارت بر روشها و امكانات» در مجلس نمايندگان امريكا كه در هنگامه روز اجراي برجام برگزار ميشود، نمايندگان اين كشور متفقالقول همانند دولتمردان اين كشور تأكيد ميكنند تحريم سپاه همانند قبل از توافق هستهاي به صورت گسترده و باقوت ادامه خواهد يافت.
«دابوويتز» در اين جلسه استماع با بيان اينكه تحريم سپاه نقض برجام نيست، خواستار قرار دادن اين سازمان در فهرست تروريستي امريكا ميشود.
تحركات امريكاييها بعد از برجام جهت گسترش تحريمهاي سپاه نيز به خوبي نشان ميدهد هنوز برخي تحريمها عليه اين نهاد انقلابي در صف بررسي و تصويب از سوي كنگره امريكا و دولت اين كشور قرار دارند. اغلب اين تحريمها تلاش ميكنند هر شركت يا مؤسسه صنعتي كه درصدي از سهام يا فعاليت آن به سيستم داخلي سپاه پاسداران مرتبط است، از تبادل مالي با جهان خارج منع و در اقتصاد داخلي ايران هم منزوي شود.
بر همين اساس بايد گفت مقامات ارشد امريكايي اصرار دارند محدودسازي فعاليتهاي سپاه در عرصه داخلي و منطقهاي هم اقتصاد ايران را با چالش پياپي مواجه ساخته كه ميتواند عامل اصلي ايجاد نارضايتي عمومي در كشور شود چراكه در چنين شرايطي سپاه عملاً توان خود جهت دور زدن تحريمها را از دست داده و نقش اثرگذار آن در بخش عمراني و آباداني كشور كاهش مييابد، همچنين قدرت مانور اين نهاد در تحولات منطقهاي را به حداقل ممكن رسانده و پيشروي محور مقاومت در كشورهاي عراق، سوريه، لبنان و... را با موانع جدي روبهرو ميسازد.
بايد پذيرفت كه مقامات امريكايي به دنبال اين هستند كه با تحريمهاي گسترده و متعدد سپاه پاسداران را به عنوان يكي از موانع اصلي براي گسترش روابط تجاري ايران و غرب در افكار عمومي عنوان كنند و نهايتاً رويگرداني و بدبيني مردم به اين نهاد را رقم بزنند، به عنوان نمونه در يكي از اين قوانين (قانون تحريم سپاه پاسداران انقلاب ايران) كه ديون نونز، عضو جمهوريخواه مجلس نمايندگان آن را در تاريخ ۱۵ دسامبر سال 2015 به كنگره امريكا ارائه داده است، در مقدمه طرح به اين نكته اشاره ميشود كه هدف «محافظت از مردم امريكا و ايران و همچنين اقتصاد جهاني از نقض استانداردهاي قانوني جهاني در زمينه حقوق بشري و شهروندي توسط ايران و حمايت اين كشور از تروريسم بينالمللي و تخلفات اقتصادي مخرب سپاه پاسداران انقلاب ايران» است.
http://javanonline.ir/fa/news/814259
ش.د9502205