(روزنامه جوان ـ 1395/05/16 ـ شماره 4877 ـ صفحه 6)
تركيه، چهارراهي تاريخي- جغرافيايي با
ژئوپليتيك ويژه، بدون منابع زيرزميني و بازماندهاي از چند تمدن و فرهنگ، يعني ميراث
مغولان با فرهنگ مسيحي امپراتوري روم شرقي، در كنار فرهنگ كهن ايراني كردها و
امتزاج همه اينها با اسلام، ملغمهاي و نقطه جوش برخورد انديشهها و فرهنگهاي
متضاد است. سرزميني كه كودتاهاي بسياري همانند كودتاي دهه 1950 حزب افسران جوان
مليگرا و لاييك (غربگراي) در واكنش به پيروزي حزب دموكرات و به دست گرفتن قدرت
سياسي و واگذاري ميدان به احزاب سياسي در ۱۹۷۱ را به خود ديده است. تداوم اين چرخه
دموكراسي- كودتا - با انجام كودتاي نظامي مشهور به «بيانيه» از سوي ارتشيان هوادار
آتاتورك تكميل شد. تغيير فضاي سياسي تركيه
در دوران پس از شوروي، پا گرفتن احزاب معتدل اسلامي و روي كار آمدن «نجمالدين
اربكان» در دهه 1980، با وجود انجام كودتاي ارتشيان در ۱۹۹۷ و واداشتن اربكان به
استعفا، نشان داد كه زمان به عقب بازگرداندن چرخ تحولات سياسي و اجتماعي گذشته
است.
پيروان مكتب اربكان با پايهريزي حزب عدالت و توسعه و در پيش گرفتن رويكرد دوگانه مدرنيسم در كنار اسلامگرايي، در قالب طيف سكولار به رهبري فتحا... گولن (روحاني ساكن پنسيلوانيا) و طيف اخواني به رهبري اردوغان، پروژه تضعيف قدرتهاي موازي دولت، يعني نظاميان را به انجام رساندند. اين كار با تار و مار كردن سازوكارهاي كودتاگراي ارتش ناسيوناليست از طريق محاكمه 2007 «ارگنه كون» و 2010 «جريان باليوز»، عملياتي شد. اما شخصيت انحصارطلب و اقتدارگراي اردوغان كه پيش از اين دوستان گرمابه و گلستاني همچون داوود اوغلو پدر سياست خارجي تركيه و عبدا... گل را خانهنشين كرده بود به دنبال فرصتي بود تا نسخه طيف رقيب در درون دولت خود به رهبري فتحا... گولن را نيز در هم بپيچد.
گولن واعظ مذهبي ميليونري است كه در
سايه دارايي، سازماندهي و ايدئولوژي، ترويج اسلام فردي (سكولار)، از سطوح و دستگاههاي
دولتي يارگيري كرده و به جرياني موازي و شبيه به كابوسي ترسناك تبديل شده
بود. سياست خارجي ناكام و پر از تناقض
اردوغان چارهاي جز فرصتسازي براي فرافكني گافهاي ديپلماتيك وي نگذاشته بود.
جايي كه وي با قطع روابط ديپلماتيك با رژيم صهيونيستي به اميد يافتن جايگاه رهبري
در جهان اسلام بود ولي با ناكامي در اين زمينه، كوشيد با تحريك ماجراجويي غرب و
ناتو از طريق سرنگوني جنگنده سوخوي روسيه در بهمن ماه گذشته، آنها را به سوريه،
شمال عراق و كردستان تركيه بكشاند. اين راهبرد، دستاوردي جز وارد شدن فشار سياسي-
نظامي روسيه بر آنكارا، بريدن پاي بيش از سه ميليون گردشگر روس از خاك تركيه،
نابودي چندين هزار فرصت شغلي، از دست رفتن درآمد سالانه 32 ميليارد دلاري و
فروپاشي صنعت گردشگري نداشت.
از اين رو اردوغان در چارچوب رفتار مصلحتانديشي و عملگرايي ناچار از پوزشخواهي رسمي از روسيه، بازداشت دو خلبان تركيهاي و درآمدن از سر دوستي با مسكو شد تا به گمان خود در يك معامله پاياپاي در ميراث شوروي به ويژه در جمهوريهاي تركنشين سهيم شده و در عوض مسكو را در عراق و سوريه به عنوان ميراث امپراتوري عثماني شريك كند. اين اقدام كه البته به مذاق نظاميان غربگراي متعهد به لائيزم و آتاتورك و هوادار احياي امپراتوري عثماني كه خوشبختي را در نزديكي به غرب، شراكت با رژيم صهيونيستي، بيتوجهي به روسيه و پشت كردن به جهان اسلام و دست كشيدن از فلسطين و محور مقاومت و دوري از ايران ميدانند هرگز خوش نيامد و خود به انگيزهاي براي بخشي از كودتاچيان تبديل شد.
دخالت ناشيانه و همكاري كمابيش پنهاني اقتصادي - لجستيكي با داعش و جبهه النصره در راستاي سوداي امپراتوري عثماني روزبهروز آنكارا را در باتلاقهاي سوريه و عراق فروبرد. تلاش براي بيرون كشيدن پاي تركيه از همدستي اقتصادي با داعش نيز به واكنشهاي تروريستي اين گروه در تركيه منجر شد. مجموع اين شرايط خود ميتواند به تهديد امنيتي بلندمدت و آتشي زير خاكستر تبديل شود. از اين رو اردوغان با احساس رها شدن از سوي غرب در تنش با روسيه و نااميدي از پيوستن به اتحاديه اروپا، متقاعد به چرخش به سوي مسكو، ايران و محور مقاومت شده و از دفاع از تماميت سرزميني عراق و سوريه و رها كردن گروههاي افراطي سخن ميگويد. اردوغان با شكست انتخاباتي ژوئن ۲۰۱۵ و تضعيف پايگاه اجتماعياش در دوران پسا كودتا، مصمم به تغيير قانون اساسي و عملياتي كردن رؤياي رياست جمهوري دائمي با اختيارات گسترده است.
چك سفيد امضاي شكست كودتا و محبوبيت نسبي كنوني اردوغان در ميان ساكنان آناتولي و عدم تمايل كنوني به گذر از وي به دليل ترس از پيروزي كودتا و بروز شورش و فاجعهاي همانند سوريه، شاگرد ديروز اربكان و شريك گولن را در انديشه و وسوسه تسويه حساب با ابزار «كودتا»، «تروريسم» و «تأمين امنيت ملي» با رقيبان و مخالفان درون و بيرون دولت انداخته است. پس از چندين سال زدن شلاق سانسور و سركوب بر تن لاغر دموكراسي نيمبند تركيه، اردوغان اكنون با فرصتطلبي براي امنيتي كردن اوضاع و جا انداختن تئوري توطئه براي تسويه حساب با جنبش گولن، هر چه بيشتر به سوي بكارگيري خشونت و عوامفريبي، نظاميگري مجهز به افراطگرايي اخواني و تشديد و ترويج آن پيش ميرود. درست است كه هماكنون فرصت پشتيباني قانون از قانونشكني اردوغان براي بريدن نفسها و قلمها پيش آمده است اما چند هزار اخراجي در كنار خانوادهها، بستگان و همكاران نزديك آنها به همراه نيروهاي ناراضي پ.ك.ك به سرمايه اجتماعي بزرگ و پاشنه آشيلي براي به چالش كشيدن همبستگي اجتماعي و ايجاد گسل در جامعه تركيه در دهههاي پيش رو تبديل خواهد شد كه با هل دادن آنها به دامن مقاومت مسلحانه، القاعده و دورتر داعش، جنگ داخلي ديرپايي را به همراه خواهد داشت.
مهمتر آن كه در صورت پافشاري اردوغان بر نقض حقوق اساسي شهروندان خود، شايستگي متحد قابل پذيرش در ناتو و داوطلبي اتحاديه اروپا را براي هميشه از دست خواهد داد. مانور اردوغان پيرامون احتمال برگزاري همهپرسي زودهنگام تغيير قانون اساسي براي نابود كردن ويروس خرابكاري، هدفي جز تبديل ساختار سياسي تركيه از پارلماني به رياستي و واگذاري قدرت از پارلمان به دولت و انباشت بيشتر قدرت در دست شخص اردوغان نخواهد داشت. از اين رو، دموكراسي در تركيه پيروز شد تا تنها با سرعتي كمتر نسبت به كودتا خفه گردد چراكه سياست در اين سرزمين همواره به دنبال انتخاب بين بد و بدتر است. گزينه بد ابقاي اردوغان بود و محقق گشت. اما اين بدان معنا نيست كه شرايط بدتر نخواهد شد. شكست كودتا به معناي پيروزي دموكراسي نيست.
http://javanonline.ir/fa/news/802088
ش.د9502210