(روزنامه آفتاب يزد ـ 1395/07/07 ـ شماره 4721 ـ صفحه 3)
در سایه همان تلاش چندین باره برای راه یافتن به پاستور، آنچه باید از درون به بیرون ره مییافت، راه پیدا کرد مبنی بر این که برخی اگرچه تواناییهایی دارند اما فاقد«آن»ی هستند که بتوان با آن به یک مقبولیت حداکثری دست پیدا کرد و تکیه زد بر بلندترین و والاترین جایگاه اجرایی! در همان تلاشها و تلاشها و باز هم تلاشها، حرف حرف اقتصاد بود و معیارهایی کاملا اقتصادی که همان یک جانبه نگری شاید دلیلی شد تا مردمیکه روز رای گیری در برابر تصویر او قرار میگرفتند تصمیم دیگری اتخاذ کنند که چندان خوشآیند حاج محسن نبوده باشد. اطلاعیه پشت اطلاعیه در مقاطع مختلف زمانی، آن هم وقتی هنوز انتخابات وارد فاز اجرایی خود نشده است و در خوشبینانه ترین حالت تا دی ماه آن مقوله و ساز و کارهایش حالتی رسمیبه خود نخواهد گرفت مبنی بر این که «دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در انتخابات ریاست جمهوری شرکت نمیکند!» خود دلیلی است بر همان تلاشهای مضاعفی که معنایی جز به هر صورت ممکن باید دیده شود نخواهد داشت. بالاتر نوشتیم اساسا جنس حرفهای حاج محسن تهاجمی است خاصه آن که خواسته باشد مطابق با رخدادهای روز به گونه ای سخن به میان آورد که در پناه تفاوت، دیده شدنی پررنگ تر را مال خود نماید اما همان جنس سخنان تهاجمیتا پای انتخاباتی دیگر به میان میآید، از تهاجمی به تعاطفی تغییر مسیر میدهد گویی انتخابات خود مقوله ای است برخاسته از سر احساس و عواطف انسانهایی تشنه دیدن و برگزیدن.
قدم از محوطه اقتصادی فراتر نهادن لاجرم به بر زبان آوردن بی محابای حرفهای سیاسی تعبیر میشود! که این سیاسی حرفزدنها گاه دامان این جناح و کمتر آن جناح را درگیر میکند که میشود مجموعه اظهار نظرات در حوزه سیاست داخله. حرفهای بر زبان رانده شده در حوزه سیاست داخله چون ترجیح داده شده است تا حاج محسن در ظرف و حریم هیچ حزب و نحله سیاسی قرار نگیرد گویای همه چیز هست و هیچ چیز یعنی نه رنگ و بوی تحزب و جبهه نگری دارد نه رنگ و بوی استقلال و عدم وابستگی جناحی و سیاسی و همین مقوله باعث میشود که کمتر گروهی از گزند برخی حرفهای گاه نیش و کنایه دار وی در امان باقی بماند.
از آن جایی که سبقه و عقبه رضایی کمتر اجرایی و مدیریتی است! پس آنانی که در مواردی خواسته باشند برای برخی اظهار نظرات، اندک پاسخی ارائه دهند بعید نیست که مواجهه شوند با اعتراضاتی از جنس بچههای جنگ و جبهه که حاج محسن همیشه حاج محسن باقی خواهد ماند بی هیچ گرایش و علقه حزبی و جبههای و این در حالی است که این بی هیچ گرایش و علقه حزبی و جبههای باقی ماندن چندان با جنس حرفهای منتشر شده دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام سنخیت و حتی همزیستی نیمه مسالمت آمیز نیز ندارد.
در برخی پیشی جستنها در اظهار نظراتی که به نوعی ورود به حوزه مسئولیت برخی مسئولان لشگری و کشوری تعبیرمیشود میتوان صدها مثال و نمونه آورد! یعنی تند و تیز و بیپرواتر اظهار نظر کردن حتی از دستگاهی که بر سر خود وزیر و مدیر و مسئول میبیند خاصه در حوزه سیاست خارجه و مناقشات منطقه ای که یحتمل تعمد و تاکیدی نیز احساس میشود در برخی سخن راندنها و تهاجمیگفتنها که این تعبیری ندارد مگر ورود بی دلیل به حوزه دستگاه دیپلماسی و اظهارنظر در موردی که مستقیم به سیاست خارجه و وزیر مربوطه بازخواهد گشت آن هم شاید برای دیده شدن. الحمدلله در کشوری زندگی میکنیم با برخورداری از دموکراسی و آزادی که به هر کسی این اجازه داده شده است تا در هر موردی که صلاح دانست بسته به دانش و جایگاه و پیشینه ای که دارد اظهار نظر کند اما وقتی بخوانیم وزیر خارجه ایران گفت و بشنویم حاج محسن گفت حداقل در تفاسیری که میتواند رسانه ای شود توفیری قابل ملاحظه دیده میشود که این حرف موضع رسمیدستگاه دیپلماسی است و آن حرف اظهارنظر در نهایت دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام است.
اعتراضی به اظهار نظرات کاندیدای چندین دوره انتخابات ریاست جمهوری نداریم اما حتم داریم در برخی اظهارنظرات، خاصه در عرصه سیاست خارجه، آن گونه که باید و شاید رعایت برخی ملاحظات و ظرایف نشده است آن هم در برخی مباحث که حفظ آرامش و دامن نزدن به عمیق تر شدن اختلافات اندکی منطقی تر و عقلانی تر به نظر میرسد. از نخستین باری که حاج محسن عزم خود را جزم کرد تا با تکیه بر آراء قومی قبیلهای و نیز با توجهی خاص به تزهای به زعم ایشان کارگشای اقتصادی ساکن پاستور شود(نهمین دوره) تا همین روزها که دوباره اطلاعیه صادر شده است مبنی بر عدم شرکت در انتخابات آنچه دیده شده است با نادیده انگاری تحمل یک شکست در انتخابات مجلس ششم آنچه به وقوع پیوسته سه شکست بوده است و یک کناره گیری! پس جامعه ای که در سه دوره متوالی اقبالی برای این امور نشان نداده است به طور حتم برای ادوار دیگر نیز میتواند چندان تمایلی نشان ندهد اما این که شخصی هفت ماه و اندی مانده به انتخابات ریاست جمهوری در حالی که هنوز حتی اعلام غیر رسمیکاندیداتوری خیلیها در پرده ابهام تردید است چه معنایی به جز تلاش برای دیده شدن میتواند داشته باشد آن هم از سوی سیاسی مردی که همچنان معتقدیم فاقد دکترینی مشخص از منظر سیاسی و بدون پشتوانههای اجتماعی از دیدگاه کسب آراء میباشد.
محسن رضایی تا این لحظه دست کمک به هیچ رئیس جمهوری نداده است فارغ از آن که آن رئیس جمهور از جناح حامیتفکرات وی بوده باشد یا در جناح مقابل! خاصه وقتی که در بررسیها متوجه شویم این چهره سیاسی، اقتصادی، دانشگاهی و نظامی، خود را یکی از قابل ترین افراد برای نجات اقتصاد و کاستیهای موجود اقتصادی میداند این ابهام بیشتر و بیشتر میشود حال که در لباس ریاست جمهوری موفق به ارائه خدمت نشد پس چرا در قامت و قبای یکی از مردان اقتصادی دولت قدم در عرصه نمیگذارد؟!
نیامدن احمدینژاد در فضای انتخاباتی سال آینده فرصتی ایجاد کرده است برای آن عده ای که در خلال سالهای متمادی و با تلاشهایی مضاعف کوشیده اند به هر طریق ممکن دیده شوند خواه با انبوهی از رسانههای دیداری و نوشتاری در اختیار و خواه با بهره گیری از تریبونهایی که تنها و تنها در اختیار عده ای انگشتشمار میتواند قرار داده شود اما آنچه به عنوان یک سوال مهم در انتها میتواند مطرح شود آن است که«بدون دیده شدنهایی حرف و حدیثدار نمیتوان خدمت کرد و منشا خیر و برکت برای این سرزمین بود؟!» از آنجایی که حاج محسن رضایی را از جنس رسانه و خودمان میدانیم و به سعه صدر بالای او اطمینان داریم این نقد را به ایشان وارد نمودیم.
http://aftabeyazd.ir/?newsid=51069
ش.د9502212