* تغيير سه وزير در حالي كه دولت آقاي روحاني در ماههاي پاياني خود به سر ميبرد با چه اهدافي صورت گرفته است؟
** تغييرات صورت گرفته در سه وزارتخانه ورزش و جوانان، آموزش و پرورش و البته وزارت فرهنگ و ارشاد صورت گرفته است. به نظر من وزارت ورزش نياز به اين تغيير داشت و شايد آقاي روحاني بايد زودتر در اين زمينه اقدام ميكرد. در طول سه سال گذشته يكي از وزارتخانههايي كه از سوي متخصصان و ورزشكاران مورد انتقاد جدي قرار داشت وزارت ورزش بود. شرايط به گونهاي بود كه افكار عمومي نيز ضرورت تغيير در وزارت ورزش را درك كرده و خواستار اقدامات جديتري در اين زمينه بودند. در نتيجه تغيير در اين وزارتخانه تا حدود زيادي قابل پيشبيني بود. از سوي ديگر وزارت آموزش و پرورش وجود داشت كه عملكرد قابل قبولي در جهت برآورده كردن مطالبات فرهنگيان كشور انجام نداده است. وضعيت به گونهاي بود كه اگر آقاي فاني در منصب خود باقي ميماند نمايندگان مجلس قصد استيضاح ايشان را داشتند. در نتيجه از گزارش مجلس در اين زمينه مشخص است كه آقاي فاني عملكرد قابل قبولي نداشته و نياز به تغيير در اين وزارتخانه نيز وجود داشته است.
با اين وجود به نظرمن آقاي جنتي در وزارت ارشاد عملكرد قابل قبولي داشت و در طول سه سال گذشته تا حدود زيادي وضعيت فرهنگي كشور را ساماندهي كرده بود. آقاي جنتي به خوبي سياستهاي فرهنگي نظام را حفاظت ميكرد و توسعه ميداد. نكته مهم در اين زمينه اينكه اهالي فرهنگ و هنر نيز از عملكرد ايشان راضي بودند و ما مشاهده كرديم بسياري از اهالي فرهنگ و هنر پس از استعفاي ايشان ناراحت شدند و تمايل داشتند مديريت آقاي جنتي بر وزارت ارشاد ادامه پيدا كند. البته اين نكته را نبايد فراموش كرد كه آقاي جنتي از زماني كه سكان مديريت وزارت ارشاد را به دست گرفت با مخالفتها و كارشكنيهاي زيادي مواجه شد. به نظر ميرسيد برخي به صورت كلي با حضور آقاي جنتي در وزارت ارشاد مشكل دارند و دوست ندارند ايشان عهدهدار وزارت ارشاد شود. اگر آقاي روحاني به دليل فشارها و هجمههاي مخالفان مديريت وزارت ارشاد را تغيير داده كار صحيحي انجام نداده و در آينده به ضررش تمام خواهد شد.
* نقطه آغاز تغيير مديريت آقاي جنتي به موضعگيري ايشان درباره برگزار نشدن كنسرت در مشهد بازميگردد كه با موضعگيري آقاي روحاني در اين زمينه مواجه شد. به نظر شما عملكرد قابل قبول آقاي جنتي در سه سال گذشته قرباني كشمكش مخالفان و دولت شد؟
** به نظر من در مساله برگزار نشدن كنسرتها حق با آقاي روحاني بود و آقاي روحاني به درستي همه را به رعايت قانون دعوت كردند كه اقدام سنجيده و مناسبي بود. آقاي جنتي نبايد در مقابل بيقانوني و هرج و مرج كوتاه ميآمد. اگر قرار باشد هر منطقه در كشورسازخود را بزند و قانون مخصوص خود را اجرا كند كه نميتوان كشور را مديريت كرد. بدون شك قانون براي همه مردم و همه مناطق كشور يكسان است و كسي نميتواند بدعت جديد در اين زمينه قرار دهد. آقاي جنتي بايد در مقابل هر گونه بيقانوني ايستادگي ميكرد و اجازه نميداد برخي تريبون داران بدعت گذار بيقانوني در كشور شوند. با اين وجود اين مساله به تنهايي نميتواند دليل قانعكنندهاي براي تغيير آقاي جنتي باشد.
* آيا اين تغييرات دولت ادامه خواهد داشت؟
** به نظر من با توجه به زمان اندكي كه تا پايان عمر دولت تدبير و اميد باقي مانده است تغييرات جديد به ضرر دولت تمام خواهد شد و مديريت كشور را متزلزل ميكند. اگر آقاي روحاني قصد دارد كابينه خود را ترميم كند بايد در شرايطي اين اقدام را انجام دهد كه وزراي جديد فرصت كافي براي اجراي برنامههاي خود داشته باشند. البته ممكن است وزراي جديد در شرايط كنوني جايگزين مديران قبلي شده تا در دولت آينده نيز مورد استفاده قرار بگيرند و به دليل دغدغههاي بيشتر اين وزارتخانه نسبت به ديگر وزارتخانهها كار خود را زودتر از بقيه انجام بدهند. نكته ديگر اينكه دولت آقاي روحاني بايد پشت پرده اين تغييرات را براي افكار عمومي روشن كند كه اين تغييرات بر اساس صلاحديد دولت صورت گرفته يا اينكه بر اثر فشارهاي خارجي بوده است.
به نظر من اگر آقاي روحاني براساس صلاحديد دولت تصميم به تغيير در كابينه گرفته بايد اندكي بيشتر در اين زمينه تامل ميكرد و زمان بهتري را براي اين تغييرات در نظر ميگرفت. از سوي ديگر اگر بر اثر فشارهاي مخالفان تصميم گرفته وزراي خود را تغيير بدهد كه كار بسيار اشتباهي کرده و دود اين كار در چشم همه اعضاي دولت خواهد رفت. اگر آقاي روحاني قصد داشت دولت خود را ترميم كند اين تغييرات بايد از تيم اقتصادي ايشان آغاز ميشد نه تيم فرهنگي و ورزشي. در شرايط كنوني مهمترين اولويت مردم مسائل اقتصادي و معيشتي است و رسيدگي به مشكلات اقتصادي مردم مهمترين وظيفه دولت است. اين در حالي است كه تيم اقتصادي دولت آقاي روحاني در سه سال گذشته عملكرد قابل قبولي نداشته و موفق نشده به مطالبات مردم پاسخ مناسب بدهد.
تيم اقتصادي دولت همواره آمارهاي خوبي ارائه ميكند و تلاش ميكند دستاوردهاي برجام را براي مردم تشريح و تبيين كند. اين در حالي است كه هنوز مردم كوچه و بازار صداي برجام را نشنيدهاند و مطالبات اقتصادي آنها همچنان وجود دارد. به نظر من نياز به تغيير در تيم اقتصادي دولت به مراتب جديتر از تغيير در ساير بخشهاي دولت بود. اگرآقاي روحاني ميخواهد دوباره در انتخابات رياستجمهوري آينده به رياستجمهوري برسد و مردم از وي حمايت كنند بايد به مطالبات اقتصادي و معيشتي مردم رسيدگي كند. ايشان اگر نتواند به مطالبات اقتصادي مردم پاسخ مناسبي بدهد نميتواند انتظار داشته باشد مردم به همان شكلي كه در سال۹۲ از وي حمايت كردند در سال۹۶ نيز حمايت كنند.
* برخي از اصلاحطلبان حمايت اين جريان از آقاي روحاني در انتخابات۹۶ را قطعي ميدانند و از سوي ديگر برخي عنوان ميكنند حمايت اصلاحطلبان از آقاي روحاني در انتخابات رياستجمهوري آينده مشروط است. ديدگاه شما دراين زمينه چيست؟آيا اصلاحطلبان به صورت قاطع از آقاي روحاني حمايت ميكنند يا مشروط؟
** در اين مساله كه به عملكرد آقاي روحاني در سه سال گذشته انتقاداتي وارد است هيچ گونه شكي وجود ندارد. بدون شك انتظار اصلاحطلبان و مردم از آقاي روحاني بيش از اين بوده است. از سوي ديگر وعدههايي كه آقاي روحاني در مبارزات انتخاباتي خود دادند بسيار بيشتر از آن چيزي بود كه به آن عمل شده است. دولت آقاي روحاني در برخي زمينهها و از جمله سياست خارجی عملكرد قابل قبولي داشته اما در برخي زمينهها مانند دغدغههاي سياسي و اقتصادي مردم عملكرد قابل قبولي نداشته است. نكته ديگر اينكه يك دولت بايد حركت خود را به صورت متوازن در همه زمينهها گسترده كند و شرايط به گونهاي نباشد كه در يك زمينه قوي و در زمينههاي ديگر ضعيف عمل كند. متاسفانه دولت آقاي روحاني از يك حركت متوازن و همهجانبه برخودار نبود و در برخي زمينهها عملكرد خوبي داشت و در برخي زمينهها عملكرد قابل قبولي از خود برجاي نگذاشت.
با اين وجود و در يك نگاه واقع بينانه بايد به اين نكته اشاره كرد كه حيطه اختيارات دولت براي انجام اقدامات خود در حدود چهل درصد است و برخي امور در اختيار دولت قرار ندارد. در طول سه سال گذشته مجلس نهم به شكلهاي مختلف در مقابل سياستهاي دولت آقاي روحاني كارشكني ميكرد. از سوي ديگر بعضی نهادهای دیگر نيز همكاري لازم را با دولت انجام نميدادند و برخي از نهادهاي ديگر نيز در مقابل دولت ايستاده بودند. رئيس دولت اصلاحات يك بار در جايي عنوان كردند كه «هر ۹ روز يك بحران عليه دولت ايجاد ميكنند».
اين در حالي است كه براي دولت آقاي روحاني هر روز يك بحران جديد ايجاد ميشد و بسياري از وقت و انرژي دولت صرف برطرف كردن اين بحرانها ميشد. اگر هر روز روزنامههاي كشور را مرور كنيم متوجه ميشويم كه برخي «شمشير را براي مقابله با دولت از رو بسته اند» و به شكلهاي مختلف به دنبال تضعيف دولت هستند. از سوي ديگر برنامههاي صدا و سيما نيز در راستاي اهداف دولت توليد نميشود و بيش از آنكه در جهت حمايت از دولت باشد در جهت تضعيف دولت است. به همين دليل حمايت مشروط اصلاحطلبان از آقاي روحاني در مقطع كنوني به مصلحت نيست و اصلاحطلبان بايد به صورت قاطع از آقاي روحاني حمايت كنند و اجازه ندهند فضاي بازي به دست تندروهاي سياسي بيفتد.
* چه اتفاقي در جريان اصولگرايي رخ داده كه از عدم حمايت صددرصدي در انتخابات رياستجمهوري سال۹۲ به جايي رسيده كه روز به روز خود را به آقاي روحاني نزديكتر نشان ميدهند و به دنبال ارتباط بيشتر با آقاي روحاني هستند؟
** البته در سال۹۲ همه اصولگرايان با آقاي روحاني مخالف نبودند و برخي از آنان و بهويژه اصولگرايان معتدل از آقاي روحاني حمايت كردند. در بين سالهاي۸۸تا ۹۴ رهبري جريان اصولگرايي به دست تندروهاي سياسي افتاده بود و تندروهاي سياسي به شكلهاي مختلف تلاش ميكردند نيروهاي معتدل اصولگرايي را تحت تاثير خود قرار بدهند. با اين وجود در سال۹۲ و بهويژه در سال۹۴ اتفاقاتي در فضاي سياسي كشور رخ داد كه تندروهاي سياسي روز به روز ضعيفتر و در مقابل معتدلان جريان اصولگرايي قدرت بيشتري در تصميمگيريهاي اين جريان پيدا كردند. بدون شك انتخابات مجلس در سال۹۴ نقطه عطف به حاشيه رفتن تندروهاي سياسي و غلبه معتدلان برآنها بود. از سوي ديگر گفتمان اعتدال آقاي روحاني به شكلهاي مختلف قدرت بالايي در ارتباط برقرار كردن با طيفهاي معتدل هر دو جريان سياسي پيدا كرده است. معتدلان اصولگرايي نيز به اين نتيجه رسيدهاند كه اگر دوباره افراطيون به قدرت دست پيدا كنند كشور با مشكلات زيادي همراه خواهد شد.
به همين دليل با نوعي منفعت طلبي و البته دورانديشي روز به روز خود را به آقاي روحاني نزديك ميكنند تا هم سهم بيشتري در كابينه آينده داشته باشند و هم اينكه از قدرت مانور بيشتري در فضاي سياسي كشور برخوردار باشند. اصولگرايان به اين نتيجه رسيدهاند كه مردم حساب خود را از تندروي و افراط گرايي جدا كردهاند و خواستار مديريت عقلايي بر كشور هستند. با اين وجود به نظر من گفتمان اصولگرايي در كشور نيازمند يك تجديد نظر در برخي رويكردهاي خود است. گفتمان اصولگرايي مدتهاست به يك گفتمان نارسا تبديل شده كه فاقد توانايي بازتوليد خود است و مرتب درجا ميزند. نكته ديگر اينكه گفتمان اصولگرايي توانايي انطباق خود را با مطالبات نسل جديد از دست داده است و به همين دليل بين مباني اين گفتمان و دغدغههاي نسل جديد فاصله جدي افتاده است. در نتيجه در شرايط كنوني تجديد نظر و بازخواني در برخي رويكردهاي اصولگرايي جدي و ضروري به نظر ميرسد.
* به نظر شما آيتا...هاشمي چگونه ميتواند از ظرفيت سياسي خود در انتخابات رياستجمهوري۹۶ استفاده كند؟
** بدون شك آيتا... هاشمي و رئيس دولت اصلاحات به همان شكل كه در سال۹۲ در انتخابات تاثيرگذار بودند، در انتخابات رياستجمهوري سال۹۶ نيز تاثيرگذار خواهند بود. با اين وجود شرايط انتخابات۹۶ از بسياري جهات با انتخابات ۹۲ متفاوت است و نياز مند درايت و دورانديشي جديدي است. بدون شك آيتا...هاشمي در انتخابات ۹۶ نقش نقطه تمركز حاميان دولت را ايفا خواهد كرد و حاميان دولت اعم از اصلاحطلبان و اصولگرايان معتدل حول محور ايشان در حمايت از آقاي روحاني اجماع خواهند كرد. آيتا...هاشمي جرياني را در فضاي سياسي نمايندگي ميكند كه هم در جريان اصلاحات داراي پايگاه است و هم اينكه داراي پشتوانه اجتماعي اصولگرايي است.
به همين دليل ايشان از قدرت مانور بالايي در بين جريانهاي سياسي برخوردار است. در شرايط كنوني آيتا...هاشمي تلاش زيادي از خود نشان ميدهند كه مانع از تشتت و چنددستگي در بين حاميان آقاي روحاني شوند. به همين دليل نيز جلسات مختلفي با اقشار مختلف مردم برگزار ميكنند تا به اين وسيله ديدگاههاي وحدت آفرين خود را در انتخابات تشريح و تببين كنند. به نظر ميرسد برخي از اصولگرايان معتدل نيز مانند اصلاحطلبان و آيتا...هاشمي نگران بازگشت كشور به وضعيت دوران احمدينژاد يا رويكردي شبيه به رويكرد ايشان هستند. به همين دليل عقلاي هر دو جريان سياسي به دنبال اين مساله هستند كه مانع از بازگشت كشور به دوران پرخطر گذشته شوند.
http://www.armandaily.ir/fa/Main/Detail/167343
ش.د9502451