(روزنامه آرمان ـ 1395/08/18 ـ شماره 3179 ـ صفحه 6)
** وزراي پيشنهادي رئيسجمهور بهويژه ۲ تن از وزرا در دولت، كار اجرايي كرده بودند، مانندآقایان سلطانيفر و صالحي اميري، بنابراين از منظر تجربهكاري امتحان خود را به نحوي مطلوب پس دادهاند. دولت به توانايي دو فرد مذكور در دوران مسئوليتشان پي برد. آقای دانش آشتياني تنها فردي بود كه در دوران رياست روحاني نتوانسته بود به دولت ورود پيدا كند و توانايي خود را در امور اجرايي به اثبات برساند، اما در مجموع قبل از اين دانش آشتياني به لحاظ تجربه و سوابقي كه در آموزش عالي داشت يك چهره شناخته شده بود. درواقع مجلسيها توانايي و كارايي هر سه نفر را درست تشخيص دادند. از سويي محور مخالفتهايي كه بهويژه با دانش آشتياني شد، در واقع مواردي بود كه عموما سياسي بوده و به وقايع پس از انتخابات سال ۸۸ برميگشت. در روز رای اعتماد به وزراي پيشنهادي روحاني بهطور مكرر از لفظ «فتنه» استفاده شد. اين مساله نشان داد كه استفاده ابزاري از لفظ «فتنه» در تشخيص نمایندگان ديگر كارايي ندارد. بنابراين جلسه راي اعتماد وزرا در مجلس چند پيام روشن داشت: نخست آنكه توانايي اشخاص مورد بررسي قرار گرفت و به همان استناد تصميمگيري شد. ديگر آنكه بهانهگيريهايي كه بخشي از آن ساخته و پرداخته ديگران است و منجر به ايجاد انشقاق ميان مردم و مسئولان و دستهبندي كردن آنها ميشود، كارايي خود را از دست داده و به يك ابزار ناكارآمد و نخ نما بدل شده است. تواناييها، تخصصها و برنامههاي وزرا و مديران ملاك و معيار اساسي در تصميمگيري مجلس است.
* فارغ از اين مساله، آیا راي مجلس به سه وزير پيشنهادي به اين مفهوم نيست كه مجلس به نحوي به تداوم رياست جمهوري روحاني براي دوره بعد اميدوار است؟
** به هر حال بايد سه وزير براي اين سه وزارتخانه آموزش و پرورش، فرهنگ و ارشاد و وزرش و جوانان انتخاب ميشد. اگر حتي رياستجمهوري روحاني براي دولت دوازدهم نيز ادامه پيدا نكند باز هم بايد وزرايي براي سه وزارتخانه انتخاب ميشدند، زيرا سرپرست نميتواند بيشتر از سه ماه در اين جايگاه بماند. اما نكتهاي كه وجود دارد، اين است كه راي مجلس به سه وزیر روحاني حاصل تلاشهاي انتخاباتي گذشته اصلاحطلبان بوده كه نخستين ثمره آن در تصميمگيريهاي پارلماني و همراهي مجلس با دولت هويدا شد. اين مساله را ميتوان از آراي مجلس به وزراي پيشنهادي به خوبي دريافت.
* آیا تغييرسه وزارتخانه مذكور بهويژه فرهنگ و ارشاد لازم بود و چرا به جاي تغيير در اين سه وزارتخانه در وزارت اقتصاد ما شاهد تغییر نبوديم؟
** تغيير بر اساس يك نياز صورت پذيرفت. رئيسجمهور به اين نتيجه رسيد كه در جايي اين تغيير لازم است. در حوزه اقتصادي نيز لازم است تغييراتي صورت گيرد، اما اينكه ترمیم كدام وزارتخانه بيش از ديگري ضرورت و فوريت دارد، بايد در اين رابطه گفت كه اولويت و ضرورت در دو وزارتخانه آموزش و پرورش، و ورزش و امور جوانان به وضوح محسوس بود. تغيير در دو وزارتخانه مذكور به يك خواست عمومي تبديل شده بود. مخاطبان و ذينفعان اين دو وزارتخانه تقاضاي تغيير داشتند و رئيسجمهور اين تقاضا را اجابت كرد. اما اين مساله نبايد به مفهوم عدم ضرورت تغيير در وزارتخانههاي ديگر باشد و اين تعبير درستی نیست که گفته شود چون تقاضا براي تغيير در وزارت آموزش وپرورش و وزارت ورزش بالا بود، بنابراين نيازي به تغيير در وزارتخانههاي ديگر نيست. به هر حال نخست گستردگي تقاضا براي تغيير در این دو وزارتخانه و سپس شرايط آنها بهگونهاي بود كه بلاتكليفي در ارگانهاي مديريت احساس ميشد، در نتيجه اين تغييرات اولويت پيدا كرد.
* آقاي دانش آشتياني آیا ميتواند در آموزش و پرورش تحول ايجاد كند؟
** وزارت آموزش و پرورش بايد تحول هدفدار را بيشتر در امر تعليم و تربيت دنبال كند. سند تحول آموزش و پرورش امضا شده كه انتظار ميرود وزير جديد در چارچوب اين سند حركت كند، مگر اينكه احساس كند بايد در اين سند اصلاحاتي ايجاد شود. در اين صورت لازم است آن اصلاحات را پيشنهاد كند، در مراجعي كه اين سند تصويب شده اين پيشنهاد بررسي شود و به نتيجه برسد. آموزش و پرورش در تحقق اهداف تعليم وتربيت خود مشكلات جدي دارد و ترديدي در آن نيست، اما راهحل آن مشكلات چيست؟ در اين سند گفته شده نظام آموزشي را تغيير دهيم. دوره دبستان را شش ساله كرده و دوره راهنمايي را حذف كنيم و دوره دبيرستان را ۶ سال كنيم. آیا اين مساله تاثير محتوايي در بهبود دارد؟ شك دارم كه تغيير نظام آموزشي در بهبود محتواي تعليم و تربيت تاثيري بگذارد، بلكه حتي در مواردي اين ترديد نيز وجود دارد كه تغيير در نظام تعليم و تربيت آثار منفي هم داشته باشد.
* يكي از مشکلات اساسی طي دهه اخير معيشت معلمان است. وزير جديد آموزش و پرورش چگونه ميتواند رضايت فرهنگيان را جلب كند؟
** بايد يك تجديد نظر جدي به لحاظ انگيزه شغلي و نيز تامين نسبي وضعيت معيشتي معلمان در وزارت آموزش و پرورش صورت گیرد. كمي كار براي وزير جديد در اين زمينه دشوار است. تقاضا براي بهبود وضعيت در اين مجموعه روزبه روز افزايش مييابد، اما مساله بودجه همچنان به عنوان يك مشكل اصلي در وزارت آموزش و پرورش وجود دارد. بنابراين حمايت جدي دولت را ميطلبد، زيرا وزير دستي در خزانه ندارد كه مشكلات معيشتي معلمان را حل كند. ازاين رو به نظر ميرسد در زمينه تامين اعتبار براي آموزش و پرورش نياز به تحول داريم و فكر ميكنم اگر دكتر دانشآشتیانی به جمعبندي در اين مورد برسد، جسارت لازم براي تحول در آموزش و پرورش را دارد.
* وزارت آموزش و پرورش چگونه ميتواند كمبود بودجه را جبران كند؟
** زماني كه رايانه وارد سيستم اداري كشورشد، قرار بر اين شد كه كاغذبازي در سيستم اداري كشورحذف شود و با استفاده از شبكههايي كه خدمات مورد نياز مردم و همكاران را به صورت الكترونيكي و از راه دور ارائه ميدهند، انتظار ميرفت از حجم كار اداري كاسته شود. برعكس، درعمل مشاهده ميشود اگرچه اين سيستمها دائر است اما كارمندان هنوز سر جاي خود هستند و بعضا تعدادي نيز به عنوان كارشناس رايانه به كارمندان ادارات اضافه شده است. عدم كاهش كارمندان در سيستمهاي دولتي نشاندهنده عدم جسارت مديران در كاهش تعداد كارمندان است. بسياري از كارهايي كه در ادارات صورت ميگيرد، غيرضروري است و از طريق شبكههاي مجازي قابل انجام است. بنابراين گروهي بايد مديريت بهينه منابع آمورش و پرورش را مورد بررسي قرار دهند. حتي تعداد زيادي از مراكز آموزش و پرورش قابليت حذف دارند و قطعا ميتوان برخی ردههای اداري را از بدنه آموزش و پرورش حذف كرد و خدمات ضروري از طريق الكترونيك به معلمان ارائه کرد يا برخي از اين خدمات را به دفاتر پيشخوان دولت منتقل كرد.
بنابراين از اين طريق ميتوان صرفهجويي قابل توجهی در اين وزارتخانه انجام داد. براي امور اجرايي كه فشار آن بر روي آموزش و پرورش است، بايد روشهاي جديدي را جايگزين كرد تا مديريتهاي منطقهاي كار اجرا و مديريت مدارس را برعهده بگيرند تا آمورش و پرورش تمام تلاش خود را معطوف به افزايش كيفيت آموزش، نظارت و اجراي فعاليتهاي آموزشي كند. مديريت منطقهاي و محلهاي سريعتر ميتواند جلو حوادث گوناگون در هر منطقه را بگيرند. از جمله مواردي كه ميتواند بهينه مصرف را به دنبال داشته باشد، حذف ادارات غیر ضروري است تا از اين طريق منابع جديدي براي وزارت آموزش و پرورش ايجاد شود. راه ديگر آن است كه تلاشها بر اين باشد تا مديران منطقهاي با اداره مدارس درگير شوند. براي اجراي اين برنامهها يك تيم جدي اجرايي، آموزشي و اقتصادي بايد اين موارد را بررسي كرده و حداقل در طول دوره باقيمانده از اين دولت عملي شود، اما اجراي آن نيازمند به يك زمان طولاني است.
* يكي ديگر از مشكلات آموزش و پرورش وجود مدارس فرسوده و نبود ايمني لازم در آنهاست. در اين رابطه وزير چه اقداماتی میتواند انجام دهد؟
** به لحاظ تعداد، تقريبا ۲۰۱ هزار مدرسه وجود دارد كه نگهداري آنها بسيار پر هزينه است. در حالي كه نگهداري اين مدارس از طريق مديريت محلي شهرداريها بهطور جديتر و بهتر امكانپذير است؛ چراكه اين مسير طولاني اداري فعلي براي نگهداري از مدارس بخشي از منابع را از بين ميبرد و از سويي تقسيم كار و سپردن اين موارد به نيروهاي محلي در كاهش هزينهها كمك شاياني ميكند. البته بسياري از مدارس فرسوده و خطرناك هستند، زيرا در مقابل حوادث ايمني لازم را ندارند. بنابراين بايد بسيارسريع به داد اين ساختمانها رسيد. هر چند در زمان مسئوليت بنده اقداماتي صورت گرفت ولي بعد از من در وزارتخانه آن اقدامات متوقف شد و هنوز در مناطق مختلف كشور مدارس فرسوده وجود دارد و در اين موارد نيز مديران منطقهاي شامل استانداران، شهرداران و فرمانداران ميتوانند كمك كنند، به شرط اينكه به آنها مسئوليت داده شود و اگر مسئوليت اجرايي وزارتخانهها به عهده مقامات محلي و استاندارها باشد، كار بهتر پيش خواهد رفت.
* گفته ميشود آقای دانش آشتياني از مديران آموزش عالي است و وزارت آموزش عالي و آموزش و پرورش دو امر تخصصي و كاملا جدا از هم است. با اين همه گمان ميبريد دانش آشتياني فرد مناسبي براي آموزش و پرورش است؟
** حضورآقای دانش آشتياني در آموزش عالي ضعف تلقي نميشود. ايشان با حوزه آموزشي به خوبي آشنا هستند و بهطور سيستماتيك در آموزش عالي و بهطور جمعي در آموزش و پرورش مديريت مدارس مفيد را برعهده داشتند و به علاوه تجربيات ديگري دارند كه نشان ميدهد آقاي دانش به خوبي ازعهده مسئوليت در وزارت آموزش و پرورش بر ميآيند. فارغ از آن آقاي دكتر نجفي هم كه از مديران به نام آموزش و پرورش هستند، وزير آموزش عالي بودند، لذا اين مورد نقص نيست. در نهايت آقاي دانش آشتياني در مدتي كوتاه به مساله اجرايي اين حوزه آشنايي پيدا خواهند كرد. در مجموع بايد گفت مسائل اجرايي براي ایشان سخت نيست.
* اما مساله ديگري وجود دارد مبني بر اينكه آقاي دانش آشتياني از تيم آقاي دكتر معين هستند. اگر تيم دكتر معين در آموزش و پرورش به كمك دانش آشتياني بيايد، شاهد تحول در اين وزارتخانه خواهيم بود؟
** من بعيد ميدانم آقاي دانش آشتياني متكي بر نيروهاي خارج از آموزش و پرورش باشد. در اين وزارتخانه به اندازه كافي نيروي با تجربه وجود دارد كه بايد از آنها استفاده شود. بسياري از مديران كشور پس از انقلاب تا به امروز دوراني را در آموزش و پرورش گذراندهاند و اساسا اين وزارتخانه محل اصلي تامين نيروهاي مختلف در كشور در سمتهاي مختلف فرمانداري، بخشداري و... است. كافي است اين نيروها شناخته شوند كه بهطور يقين در مناطق مختلف كشور ميتوان به زودي اين نيروها را شناسايي كرد، اما در سطح ملي بهطور قطع اين نيروها ديرتر شناخته ميشوند. آموزش و پرورش از منظر نيرو و مديريت قوي است و چندان نياز ندارد كه نيروهايي خارج از وزارتخانه وارد شوند و بخواهند در حل مشكلات موجود به اين وزارتخانه كمك كنند.
* آقاي صالحي اميري تا چه اندازه براي اداره امور وزارت ارشاد، كه معمولا آماج هجمه مخالفان است، از تجربه و توانایی لازم برخوردار است؟
** بايد بگويم آقاي صالحي اميري يكي از مديران موفق دولت يازدهم است. اگرچه عمر دولت يازدهم رو به پايان است، اما قطعا وي برنامههاي بسيار مفيدي براي سامان بخشيدن به مشكلات اين وزارتخانه دارد. اما در اين ميان زمان خود مولفه بسيارمهمي است كه به نظر ميرسد عمر رياست صالحي اميري در وزارت ارشاد كوتاه نخواهد بود و باز هم رئيسجمهور در دولت دوم خود از حضور وي در اين وزارتخانه بهره ميبرد. بنابراين با توجه به شناختي كه نسبت به ايشان وجود دارد و سوابق وي در كتابخانه ملي ميتوان گفت كه صالحي اميري به خوبي ميتواند از عهده همه آنچه در اين وزارتخانه وجود دارد، برآيد.
* آقاي علی جنتي با وجود آن پشتوانه قوي و خانوادگي نتوانستند در برابر مخالفان دوام بیاورد. چگونه ممكن است آقای صالحي امیری بتواند با وجود اين فشارها باز هم موفق شود؟
** آقای جنتي متكي به پشتوانه خانوادگي خود نبود، بلكه او بر اساس توانايي و تجربه خودش در وزارت ارشاد عمل ميكرد، اما شرايط بهگونهاي شد كه خود وي بهطورمستقيم به رئيسجمهور نامه نوشت مبنی بر اینکه تمايلي به ادامه مديريت در وزارت ارشاد ندارد. آقاي صالحي امیری هم با توجه به تجربه موفق خود در كتابخانه ملي ميتواند از عهده مسئوليت در وزارت ارشاد برآيد. مخالفتها همواره نسبت به وزارت ارشاد و فرهنگ وجود داشته است، اما اين مساله نميتواند دليلي بر اين باشد كه آقای صالحي امیری نتواند به مسئوليت خود به درستي عمل كند.
* آیا تعامل مجلس با دولت ميتواند در راي روحاني در انتخابات ۹۶ تاثيرگذار باشد؟
** بيتاثير نيست، اما راي مجلس به مفهوم همراهي و حمايت از روحاني است. به هر حال باز هم همهچيز بستگي به عملكرد وزراي دولت در ماههاي پاياني دولت يازدهم دارد. خواستههايي از سوي جامعه فرهنگيان، هنرمندان و ورزشكاران وجود دارد كه لازم است گامهايي درجهت تحقق آن از سوي سه وزير جديد برداشته شود. حتي اگر سه وزير در حوزههاي آموزش، فرهنگ و ورزش نتوانند از منظر اجرايي در اين چند ماه كاري انجام دهند، بايد حداقل نشان دهند كه تلاشهايي در اين راستا نسبت به انتظارات موجود صورت ميگيرد. از سويي در حوزه اقتصادي نارضايتيهايي از سوي مردم وجود دارد كه ميتواند در راي روحاني تاثير منفي بگذارد، اما با اين همه مردم نگاهي تك بعدي به مسائل ندارند. امروز مردم ايران آگاهتر از هر زمان ديگري بوده و تلاشها و عملكرد روحاني را در ساير حوزهها نيز در نظر خواهند گرفت. اگرچه مساله معيشت بسيار مهم است، اما روحاني موفق به كاهش نرخ تورم و ثابت نگاه داشتن قيمت برخي از اقلام و اجناس در اين سه سال شد و اين يك گام بسيار بلند در اقتصاد ايران است.
http://www.armandaily.ir/fa/Main/Detail/168796
ش.د9502493