اوايل سال جاري بود كه مصطفي معين به «آرمان امروز» گفت كه «روحاني فاقد اتاق فكر است» و تاكيد كرده بود كه«آقاي روحاني نياز به يك اتاق فكر بسيار قوي دارد. تشكيل اين اتاق فكر نيز بايد توسط خود رئيسجمهور صورت بگيرد». اكنون بيش از شش ماه از آن اظهارنظرها ميگذرد و به نظر ميرسد اتاق فكري كه مدنظر معين بود در حال شكلگيري است. البته رئيسجمهور به دليل مشغله كاري كمتر فرصت چينش اين اتاق فكر را دارد و اصلاحطلبان هستند كه براي كمك به رئيسجمهور، نه به عنوان اتاق فكر رسمي، بلكه به عنوان همراهان غيررسمي و دلسوزان فاقد شناسنامه صادره از پاستور براي رفع مشكلات كشور به ارائه راهكار ميپردازند، به ويژه در اين مقطع كه جريان دلواپس تصور نهي حضور احمدينژاد در انتخابات از سوي مقام معظم رهبري را نميكرد و از هر ترفندي براي هجمه به دولت و اصلاحطلبان كه كمك به دولت را در اولويت برنامههايشان قرار دادهاند، دريغ نميكنند كه نشانه آن اظهارات ديروز مصطفي معين بود.
مشاوره به روحاني تا پايان دولت
اين فعال سياسي اصلاحطلب همانند ديگر اعضاي اين اردوگاه ترديد در حمايت از روحاني در انتخابات سال ۹۶ ندارد و روز گذشته اينگونه به روحاني مشاوره داد كه«مهمترين رقيب روحاني عملكرد اوست واميدواريم در ماههاي پاياني، دولت يازدهم بتواند بهتر از فرصتهاي خود استفاده كند. اگر در نخستين زمان ممكن پس از مجلس جديد دولت خود را ترميم ميكرد و وزراي پيشنهادي تعيين ميشدند، مصمم بودن دولت را براي اينكه دارد كار را با قدرت ادامه دهد بيشتر نشان ميداد، البته هنوز هم دير نيست و درصورت اقدام در اين راستا امتيازي است كه دولت براي انتخابات بعدي خواهد داشت. شخص رئيسجمهور بايد ارتباطش را با مردم بيشتر كند و ضروري است كه به صورت منظم در صدا وسيما حضوريافته و با موكلان خود كه راي آنها را گرفته صحبت كنند، گزارش كار ارائه دهند و مسائل و مشكلات را مطرح واز آنها نظر خواهي كنند. اگر انتقادي هست بشنوند و پاسخ دهند و اين روند در حالي كه براي افزايش محبوبيت دولت و شخص روحاني مفيد است، ميتواند به رشد آگاهيهاي سياسي اجتماعي مردم و توانمندسازي آنها نيز كمك كند. اين نوع ارتباطات و تعامل با نخبگان و دانشگاهيان كشور هم ضروري است و اتاق فكرهاي تخصصي در زمينههاي مختلف بايد وجود داشته باشند.»
وي درباره انتظارات اصلاحطلبان از روحاني به ايكنا گفت:«تشكيل يك دولت كارآمدتر و پاسخگو و سامان دادن بهتر و سريعتر اوضاع اقتصادي كشور بهويژه از لحاظ توجه به ركود اقتصادي و بيكاري و ادامه روند كنوني در سياست خارجي، بحران زدايي در روابط بينالمللي ايران و در واقع دفاع بيشتر از منزلت ملت ايران در جوامع بينالمللي، جذب نخبگان ايراني كه درصد بالايي از آنها طي سالهاي گذشته مهاجرت كردند و ايجاد زمينه براي بازگشت آنها، حمايت جدي از توسعه علمي ايران، تقويت آموزش عالي كشور، تقويت استقلال و آزادي علمي در دانشگاهها و پيشروي به سمت بالابردن آزاديهاي سياسي، اجتماعي و رفع مشكلات مزمن مثل محدوديتهاي چهرههاي سياسي كه وحدت ملي و امنيت ملي را خواه ناخواه دچار خدشه ميكند، انتظاراتي است كه از دولت داريم.»
البته شايد تصور شود كه اين انتظارات با ادعاي همراه بودن اصلاحطلبان با دولت همخواني نداشته باشد كه كه تصوري اشتباه است.به عنوان مثال مخالفان روحاني بر طبل ناتواني دولت در استفاده از فرصتهاي پس از توافق ميکوبند و سعي دارند تا پاستورنشينان را به كم كاري و نداشتن تدبير متهم كنند كه معين اينگونه تلاش دلواپسان را بياثر ميكند:«از شرايط پسابرجام فقط در حدود ۳۰ درصد توانسته استفاده كند و دليل آن تنگنظريها، فضاسازي و كارشكني، نداشتن بصيرت و بينش اصولي و آيندهنگري در سرنوشت كشور از سوي برخي مخالفان دولت است، البته طرف مقابل فقط به منافع ملي فكر ميكند و چندان پايبند به تعهدات بينالمللي نيست! مسئولان دولتي و مجلس در گذشته ديد بلندمدتي نداشتند، آينده را فداي حال كردند و فرصتها را از كشور گرفتند. اگر برخي اين فرصت سوزي را به كشور تحميل نكرده بودند، مطمئنا سريعتر ميتوانستيم مرزهاي توسعه را درنورديم.»
بازنگري در رويكردها به نفع جامعه روحانيت است
همانگونه كه در ابتداي گزارش اشاره شد، اصلاحطلبان بدون داشتن حكم رسمي بر خود تكليف ميدانند كه به عنوان بازوان مشورتي روحاني به ارائه ديدگاه بپردازند كه دراين میان دلواپسان به خوبي متوجه موضوع شدهاند. بنابراين با طرح و گسترش موضوعاتي مانند چرخش روحاني به سمت اصولگرايان درصدد كاهش محبوبيت او هستند، اما ظاهرا تدبير اصلاحطلبان را ناديده گرفته بودند؛ چنانكه معين در اين باره ميگويد:«آقاي روحاني سابقه عضويت در جبهه اصلاحات را نداشته است اما با اين وجود بر اساس برنامهها و مواضعي كه اعلام كردند اصلاحطلبان به ايشان راي دادند و همچنان هم از ايشان حمايت ميكنند. بنابراين اگر هم در زمينه مسائل سياسي و اقتصادي درصدي به سمت اصولگرايي گرايش داشته باشد، مساله غير منتظرهاي نيست.»
از سوي ديگر تحقق منافع ملي مهمترين اولويت فعاليت اصلاحطلبان است كه دراين مسير فعاليت جناحي با ديدگاه متضاد با خود را عاملي براي پيشرفت كشور ميدانند. هر چند جامعه روحانيت را نميتوان تشكلي داراي ديدگاه مخالف اصلاحات دانست؛ چرا كه اعضاي آن را بزرگان كشور و مسئولان سابق و فعلي كشور تشكيل ميدهند كه داراي ديدگاه فراجناحي هستند. از همين رو بود كه مصطفی معين در پاسخ به سوالي مبني بر اينكه «با توجه به اينكه جامعه روحانيت از روحاني و آيتا...هاشمي براي حضور در جلسات دعوت كرده است. در صورت شركت آنها در جلسات شوراي مركزي چه تاثيري در مناسبات انتخابات سال آتي خواهد داشت ؟»
پاسخ داد:«فكر نميكنم حضور آقايانهاشميرفسنجاني و روحاني در جلسات جامعه روحانيت مبارز در سرنوشت انتخابات تغيير قابل توجهي ايجاد كند. راي مردم براساس شناختي است كه از خود آقاي روحاني و عملكرد دولت او دارند. اما حضور اين دو بزرگوار براي جامعه روحانيت مبارز مفيد ارزيابي ميشود؛ چون اين افراد از پايه گذاران اين تشكل بودندهاند و سابقه انقلابي و ديرينهاي در نظام دارند و به نفع جامعه روحانيت است كه خود را ترميم و در نوع رويكردهاي گذشته خود بازنگري و تجديدنظر كند.» در نهايت معين شايعه عبور اصلاحطلبان از روحاني را فرافكني معنا ميكتند و ميگويد: اين شايعات بخشي از استراتژي تضعيف دولت و ايجاد شكاف بين اصلاحطلبي و روحاني است. يكي از اصول مهم اصلاحطلبي رعايت ملاكهاي اخلاقي است و براي رسيدن به هدف حق نداريم از هر شيوهاي استفاده كنيم. بنابراين نبايد با فرافكنيها مقابله به مثل كرد، به جاي برخورد نفياي بهتر است ايجابي برخورد كنيم و ديدگاه خودمان را اطلاعرساني و از آن دفاع كنيم.
http://www.armandaily.ir/fa/Main/Detail/165725
ش.د9502517