(روزنامه جوان – 1395/09/06 – شماره 4966 – صفحه6)
زماني بود كه مصر مقام رهبري را در جهان به دست داشت آن هم موقعي كه جمال عبدالناصر با شعار ناسيوناليسم عربي، توجه عمومي را در اين جهان به خود جلب كرده بود. ايدئولوژي ناسيوناليستي سكان رهبري جهان عرب را به دست او داد اما جنگ 1973 و شكست در اين جنگ، نقطه شروعي براي افول او و جايگاه مصر در جهان عرب بود تا اينكه پنج سال بعد، با امضاي كمپ ديويد، مصر در جهان عرب به طور كلي به حاشيه رانده شد. هر چند كه جانشينان عبدالناصر به همراه ارتجاع عربي سعي داشتند مصر را همچنان در كانون جهان عرب نگه دارند اما حتي بهار عربي و سقوط حسني مبارك هم باعث بازگشت اين كشور به مقام سابقش نشد. حالا به نظر ميرسد ژنرال عبدالفتاح السيسي كه در مقام رياست جمهوري مصر به فكر نقشي فعال در ميان كشورهاي عربي است، شايد مقام رهبري اين كشورها را به مصر بازگرداند.
رقابت با سعوديها
السيسي براي داشتن اين نقش فعال راهي ساده و راحت در پيش ندارد زيرا موانع پيشرو و به خصوص رقابت در ميان كشورهاي عربي، كار را براي او سخت ميكند. اين رقابت بود كه به طور مستقيم بر رهبري عبدالناصر سايه انداخته بود و باعث شد با تحليل رفتن نيرو و امكانات مصر، او نتواند ايدههاي خود را پياده كند. يكي از عرصههاي اين رقابت در يمن بود كه عبدالناصر از كودتاي افسران مليگرا عليه امام محمد البدر، پادشاه جوان متوكلي، حمايت كرد اما آلسعود به سرعت وارد عمل شد و با حمايت از پادشاهي يمن، جنگي را بر عبدالناصر به تحميل كرد كه منجر به كشته شدن 10 هزار نفر از نظاميهاي مصري شد. گفته ميشود عبدالناصر از آن جنگ به عنوان ويتنام مصر ياد ميكرد اما رقابت او با آلسعود به يمن ختم نشد. او سعي داشت با حمايت از سازمان آزاديبخش فلسطين خود را هوادار آرمان فلسطينيها و آزادسازي فلسطين از رژيم صهيونيستي نشان بدهد اما سعوديها بيكار ننشستند و با حمايت از جنبش فتح در آن سازمان زمينه را براي ترقي ياسر عرفات فراهم كردند تا به رهبري آن سازمان برسد.
عبدالناصر در لبنان نيز با مانع ساخته شده به دست سعوديها روبهرو شد. او عبدالحميد غالب را در 1967 به بيروت فرستاد تا جريان ناصري و مليگراي لبناني را در آن كشور تقويت كند اما سعوديها بعد از ترور كامل مروه، مخالف سرسخت عبدالناصر، به دست يكي از ناصريها جنگ مالي را عليه لبنان با خارج كردن سرمايه خود از بانك مهم لبناني اينترا به راه انداختند تا از ميزان نفوذ عبدالناصر و سفيرش در اين كشور كاسته شود. از سوي ديگر، عبدالناصر موفق شد با حمايت از هواداران خود در عراق رژيم پادشاهي آن كشور را سرنگون كند اما سعوديها در مقابل به اردن و رژيم پادشاهي اين كشور توجه كردند تا سدي را در برابر پيشروي عبدالناصر در جهان عرب ايجاد كنند. در هر صورت، رقابت سعوديها باعث شد تا عبدالناصر آن جمله تاريخي را به زبان بياورد و بگويد: «جهان عرب تا زماني كه نظام آلسعود برجاست، شاهد روشنايي نخواهد بود.»
از حمايت تا تقابل
ژنرال عبدالفتاح السيسي سه سال قبل مقام وزارت دفاع مصر را داشت اما مخالفتهاي احزاب با رياست جمهوري محمد مرسي و تظاهرات ميليوني عليه او باعث شد تا اين ژنرال در شامگاه سوم ژوئيه 2013 طي يك كودتا مرسي را بركنار كند و از آن زمان سكان رهبري مصر را به دست بگيرد تا از ژوئن سال بعد به رياست جمهوري مصر برسد. او از ابتداي كار حمايت سعوديها را داشت و شاهد مدعا را ميتوان در كمكهاي ميلياردي ديد كه گفته ميشود سعوديها براي سرنگوني مرسي كمك يك ميليارد دلاري به السيسي كرده بودند و اين جدا از ميلياردها دلار كمكي بود كه سعوديها به همراه متحدين كويتي و اماراتي به السيسي كردهاند. السيسي در مقابل اين حمايت حاضر به اعطاي دو جزيره استراتژيك مصري صنافير و تيران به سعوديها در آوريل گذشته شد و به عضويت ائتلافي درآمد كه سعوديها از مارس سال گذشته ميلادي و براي تجاوز نظامي خود به يمن ترتيب دادند. هر چند كه سعوديها گمان ميكردند اين دو كار السيسي به حساب خوشخدمتي او در مقابل كمكهايي مالي است كه دريافت كرده اما بعد معلوم شد كه قضيه به اين راحتي نيست و حمايتشان از السيسي به معناي به خدمت گرفتن تام و تمام او نيست.
كشيده شدن پرونده آن دو جزيره به دادگاه منجر به لغو توافقنامه السيسي با ملك سلمان بن عبدالعزيز، پادشاه آلسعود، شد كه با توجه به نفوذ يا دستكم هماهنگي السيسي با دستگاه قضايي مصر نميتوان اين موضوع را بدون اشاره و رضايت رئيسجمهوري مصر دانست. از سوي ديگر، عضويت السيسي در ائتلاف سعودي در عمل آن قدر مؤثر نبود كه سعوديها را راضي كند چراكه السيسي حاضر نشد درخواست سعوديها را براي فرستادن نيروهاي مصري به جنگ زميني با يمن برآورده كند و همين نيز خشم محمد بن سلمان، جانشين و وزير دفاع سعودي، را برانگيخت تا آنجا كه او يكي دو ماه بعد از تجاوز نظامي به يمن در جلسه وزارت دفاع خود به شدت از عدم همكاري قاهره انتقاد كرد و وعده تجديد نظر در كمكهاي مالي به مصر را داد. در واقع، السيسي با گرفتن كمك مالي از سعوديها و همراهي اوليه با آنها سعي كرد تا جاي پاي خود را در مصر محكم كند و حالا با اطمينان خاطر از تحكيم موقعيتش در مصر بيشتر سعي ميكند تا با زاويه گرفتن از سياست منطقهاي آلسعود، نقش فعالي را براي مصر در جهان عرب ترسيم كند.
ورود به پرونده سوريه
مهمترين عرصه براي يافتن چنين نقشي پرونده سوريه است چراكه وضعيت اين پرونده و چگونگي پيشبرد آن دستكم خطوط اصلي موازنه قوا در منطقه را مشخص ميكند. السيسي پيش از اين، هر از گاهي مخالفت خود را با ادامه وضعيت جنگ در سوريه بيان كرده بود اما مصاحبه سهشنبه گذشته او با يك شبكه تلويزيوني پرتغال گوياي تحرك جديد او در اين پرونده بود. او در اين مصاحبه اولويت كشورش براي حمايت از ارتشهاي ملي كشورهاي عربي از جمله سوريه را بيان كرد و گفت: «سوريه از پنج سال پيش با بحران عميقي مواجه شده و موضع ما در مصر، حمايت از اراده ملت سوريه است كه ايجاد راهحل سياسي براي بحران اين كشور بهترين راهكار است. بايستي با جديت با گروههاي تروريستي برخورد شود و آنها را خلع سلاح كرد. علاوه بر آن، حفظ تماميت ارضي سوريه بسيار مهم است و بايد خرابيهاي جنگ در سوريه بازسازي شوند.» خبرنگار پرتغالي در آن مصاحبه از سخنان السيسي متعجب شده و باز پرسيده بود كه منظورش حمايت از همين ارتش سوريه است و السيسي با اطمينان خاطر پاسخ مثبت داده بود تا نشان بدهد كه شك و ترديدي براي حمايت از ارتش سوريه در جنگ با گروههاي افراطي تروريستي ندارد.
گزارش روزنامه لبناني السفير حاكي از آن است كه اين موضع السيسي تنها محدود به يك اظهار نظر نبوده بلكه او در عمل هم دست به كار شده و نه تنها ميخواهد سامح الشكري، وزير خارجه مصر، يا يكي از مقامات ارشد دولتش را به دمشق اعزام كند بلكه چند هفتهاي است كه چهار افسر ارشد از ستاد مشترك مصر و 18 خلبان خود را به سوريه فرستاده است. مدتي است كه اين افسران مصري مشغول بررسي و ارزيابي جبهههاي نبرد از جمله جبهههاي منطقه قنيطره و خطوط دفاعي در بلنديهاي جولان و درعا بودهاند و خلبانهاي مصري هم مشغول همكاري با خلبانان سوري شدهاند هر چند كه هنوز مشخص نيست در عملياتي شركت داشتهاند يا خير. در هر صورت، السفير در گزارش خود به نقل از منابع عربي، خبر از اعزام نيروهاي مصري مشهور به صاعقه به سوريه براي كمك گسترده به ارتش سوريه داده تا نيروهاي مصري بعد از 23 دسامبر آينده به صورتي فعال وارد جنگ سوريه شوند.
اين تحرك السيسي يادآور نقشي است كه عبدالناصر سالها قبل در سوريه داشت كه با هواداران خود در مصر به حافظ اسد در كودتاي نافرجام آوريل 1962 و كودتاي موفق سال بعد كمك كرد. عبدالناصر در آن زمان و با حمايت از پدر بشار اسد، سوريه را در جبهه خود حفظ كرد تا ارتش سوريه نيروي متحد او در جنگ با رژيم صهيونيستي باشد. به نظر ميرسد السيسي با زاويه گرفتن از مداخلهجويي سعوديها در سوريه سعي دارد تا همان نقش عبدالناصر را در سوريه بازي كند كه اين بار در شكل حمايت از بشار اسد، رئيسجمهور سوريه، در جنگ با گروههاي تروريستي است. عبدالناصر آن زمان با همراهي حافظ اسد بود كه توانست رهبري جهان عرب را حفظ كند و حالا بايد ديد كه السيسي چگونه ميتواند با همراهي فرزند حافظ اسد بار ديگر مصر را به جايگاه رهبري جهان عرب بازگرداند.
http://javanonline.ir/fa/news/824427
ش.د9502806