(روزنامه شرق – 1395/09/25 – شماره 2752 – صفحه 6)
نام ابراهیم اسرافیلیان پیشوند یا پسوند برخی اسامی مشهور تاریخ معاصر ایران و پرتکرار است، بیش از همه اما او را یار دیرین حسن آیت میخوانند و البته در ایام دولت نهم و دهم هم بهدنبال ریاست محمود احمدینژاد بر دولت به «استاد احمدینژاد» شهره شده بود. نام اسرافیلیان اما در مجلس دوم و نطقهای مکررش در زندهنگهداشتن نام دوست و همراه همیشگیاش، حسن آیت، بیش از هر امر، خبرساز و مشهور شد. در این گزارش نگاهی انداختهایم به کارنامه سیاسی - خبری ابراهیم اسرافیلیان.
بهانه:
پیکر ابراهیم اسرافیلیان امروز تشییع میشود ابراهیم اسرافیلیان سهشنبهشب و پس از تحمل یک دوره بیماری، درگذشت. قرار است مراسم خاکسپاری و تشییع پیکر او امروز (پنجشنبه، ٢٥ آذر) در شهر نجفآباد اصفهان برگزار شود.
شناسنامه: صادره از نجفآباد
سوم تیرماه سال ١٣١٤ در نجفآباد اصفهان به دنیا آمد. آنطور که میگویند، پدرش به روال پدربزرگش نجار بود و شاعر و شیفته عرفان، مادرش هم خانهدار بود. ابراهیم تحصیلات رسمی خود را از ۱۰سالگی شروع کرد و تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در نجفآباد گذراند و دیپلم ریاضیاش را از دبیرستان ادب اصفهان گرفت. ٢٢ ساله بود که در کنکور شرکت کرد و همزمان در رشتههاي کارشناسی ریاضی و کارشناسی ادبیات فارسی و فلسفه به تحصیل پرداخت. ابراهيم در كنار تحصيل، برای کمکخرج خانوادهاش در نجاري، آهنگري، بنايي، سنگتراشي، پارچهبافي، قنادي و... شاگردی کرد.
٢٧ساله بود که با طاهره طالبي ازدواج کرد، ماحصل این ازدواج چهار فرزند به نامهاي مهيندخت، مسعود، علي و مريم شد. روند تحصیلش بهسرعت طی شد و سال ٤٧ بود كه مدرس عالی شد و از همان اصفهان ردای استادی پوشید تا اینکه در سال ٥٢ برای تحصیل در رشته ریاضی گرایش هندسه و دیفرانسیل در دانشگاه ساوتهمپتون راهی انگلستان شد. او در سالهای ٩٧-٩٨ میلادی «چهره برتر ریاضی جهان» شد.
كارنامه: یار آیت، استاد احمدينژاد
او از دوستان و همفکران حسن آیت بود و از پایهگذاران انقلاب فرهنگی ایران محسوب میشود. اسرافیلیان که در زمان انقلاب فرهنگی ریاست دانشگاه علم و صنعت ایران را برعهده داشت، بهشدت منتقد ورود نیروهای چپ در میان نیروهای اسلامی بود و پس از وقوع انقلاب فرهنگی به نمایندگی از جامعه مدرسین حوزه علمیه قم برای ارتباط با شورایعالی انقلاب فرهنگی انتخاب شد و در ادامه به عضویت کمیته گزینش استاد و دانشجو درآمد. پیش از انقلاب و در زمان مبارزات سیاسیاش بهعلت فعالیتهای سیاسی ابتدا به اهواز و سپس به تهران انتقال اجباری شد و در تهران بهمدت یکسال در دانشگاه امیرکبیر اشتغال داشت، بهطوریکه در آخر بهعنوان عنصر نامطلوب و ضدشاهنشاهی و محرک دانشجویان اخراج شد.
از دیگر وقایع رخداده برای اسرافیلیان در سال ۱۳۵۳ بود. وقتی که در انگلستان به تحصیل مشغول بود، مرحوم آیتالله سیدصادق لواسانی، یکی از اعلامیههای امام (ره) را همراه با پیغامی مبنیبر اینکه چون در ایران تکثیر و پخش اعلامیه امام بسیار مشکل شده بود؛ از او خواسته بود آنها را تکثیر کرده و در مراسم حج بین حجاج توزیع کند که اسرافیلیان آن مسئولیت را پذیرفت و هزار نسخه از آنها را کپی کرده و در دو کلاس قرار داد و راهی مکه شد، بهطوریکه در جده آنها را از دستش گرفتند. در جريان انقلاب و تشكيل سازمان ملي دانشگاهيان كه از سوي استادان انقلابي دانشگاههاي كشور تشكيل شد، اسرافيليان از جمله مخالفان اين سازمان بود و اساسنامه آن را امضا نكرد.
انقلاب که شد، اولین تجربه ریاستیاش در دانشگاه علم و صنعت و در سال ٥٩ بود و دو سال بعد قائممقام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شد. سال ٦٢ بود که رئیس دانشگاه تربیتمعلم شد، تا اینکه در دوره دوم مجلس شورای اسلامی در قالب گروه هشت نماینده به بهارستان راه یافت. او يكي از اعضاي جمع معروف به ٩٩ نفر مجلس در مخالفت با نخستوزيري ميرحسين موسوي بود. بعد از فراغت از نمایندگی مجلس، از سال ٦٨ ریاست دانشکده ریاضی دانشگاه علم و صنعت ایران را برعهده داشت. او هفت سال عهدهدار این سمت بود تا اینکه در سال ٧٦ به دانشگاه امام صادق رفت و عضو هیأتامنای آنجا شد.
احمدينژاد هم برخاسته از همان طيف علم و صنعت در ماجراي انقلاب فرهنگي بود و اسرافيليان استاد دانشگاهش بود. محمدعلی سیدنژاد، نماینده دانشگاه تربیتمعلم و دیگر عضو مخالف تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، سالها بعد در یک مصاحبه در این زمینه به نکات تأملبرانگیزی اشاره میکند: «بچههای علم و صنعت هم یک گرایش ضدچپ خیلی قوی داشتند... بچههای علم و صنعت و آقای احمدینژاد، ضدمارکسیست بودند. اساتیدی مثل آقای اسرافیلیان در جمع آنها بودند و نگاهشان خیلی نزدیک به دکتر آیت بود. آنها بهشدت ضدمصدقی هم بودند... اولویت آنها برای مبارزه، مارکسیسم بود. خطر غرب برای آنها در اولویت نبود». سايت دولت بهار، متعلق به نزديكان احمدينژاد، ديروز خبر درگذشت اسرافيليان را با اين تيتر منتشر كرد: «هواداران دكتر محمود احمدينژاد: پروفسور اسرافيليان نخبه رياضيات جهان، آسماني شد».
در وبلاگ حسين قاسمي، فرماندار احمدينژاد در شيراز، درباره نقش و تأثیر اسرافيليان روي احمدينژاد آمده است: «ابراهیم اسرافیلیان، نماینده دور دوم مجلس شورای اسلامی و رئيس اسبق دانشگاه علم و صنعت بوده؛ یعنی همان دانشگاهی که احمدینژاد دانشجوی آن بوده است. او را پدر معنوی دانشجویان انجمن اسلامی دانشگاه علم و صنعت میدانند. اسرافیلیان عضو حزب زحمتکشان مظفر بقایی شاخه اصفهان نیز بوده است. بعدها در مجلس و در قضیه مکفارلین، ایشان و هفت نفر دیگر از اعضای مجلس سؤالی را از وزیر خارجه میپرسند که باعث واکنش شدید حضرت امام خمینی(ره) ميشود... امام خمینی در سخنان خود در واکنش به سؤال هشت نماینده مجلس شامل اسرافیلیان، برخی از آنان را پوچ خوانده و تصریح میکنند: «من هیچ توقع نداشتم از بعض این اشخاص، ولو بعضیشان در نظر من پوچاند... چه شده است؟ شماها چهتان است؟... کجا دارید میروید؟ این تذهبون؟... در یک همچو وقتی، وقت یک همچو اموری است؟! وقت یک همچو تأیید است از کاخ سفید؟ وقت یک همچو تأیید است، از ریگان؟».
مواضع:
در جمهوری اسلامی رسم بر این شده که وقتی در میدان جنگ رفتی تا از عموم دفاع کنی، با اینکه رفتی برای مردم بجنگی، ولی وقتی تیر خوردی و زخمی شدی، از دوستهایی که انتظار داری، از تو دفاع کنند، اگر خیلی به تو رحم کنند، میگویند خودت باید دفاع کنی و اولین کسانی که از تو روی برمیگردانند، همین دوستهایت هستند./ گفتوگو با سایت شهید آیت.
دکتر آیت اكثر رجال سياسى صد سال اخير را دقيقا مىشناخت و از خط و ربط افراد آگاه بود و وابستگى افراد را مىدانست و اين اطلاعات باعث مىشد كه با ميرحسين موسوى مخالف باشد. ايشان اعتقاد داشت كه ميرحسين موسوى وابستگىهايى به ملىگراها دارد و هيچ اعتقادى به جريان انقلاب ندارد و معتقد بود حتى روزى ايشان بهعنوان مخالف در برابر انقلاب خواهد ايستاد كه درست هم فكر مىكرد و اطلاعاتش كامل بود./ گفتوگو با خبرگزاری فارس، مرداد ٨٨.
دکتر آیت مدعي بود که موسوي به جمهوری اسلامی معتقد نیست و شايستگي اين کار را ندارد و دوم اينکه مدعي بود که يکسري اسناد از وابستگي ايشان دارد. مرحوم آیت خودش میگفت سند دارد و اصولا ایشان حرفی را بیسند نمیزد؛ چون میدانست که اگر با کسی رودررو شود، ممکن است طرف، شکایت و ادعای شرف کند؛ ولی هیچوقت هیچ کسی جرئت نکرد از او شکایت کند؛ چون میدانستند که دکتر آیت هر حرفی زده، سند آن را دارد و واقعا هم سند داشت. خانم شهید آیت میگفت همان روزی که ترور شد، پوشهای را برداشته بود و میخواست برود مجلس و راجع به وزارت امور خارجه آقای موسوی صحبت کند./ سايت رسمي شهيد آيت.
مرحوم آيت هم پايهگذار همین بحث ولایت فقیه در قانون اساسی بوده. شما اگر مذاکرات مجلس خبرگان قانون اساسي را بخوانید، ميبينيد که هر سؤالي را که راجع به ولايت فقيه پرسیده ميشد، شهيد بهشتي که مجلس را اداره ميکرد، میگفت آقاي آيت شما جواب بدهید. به نظر ميرسد که تنها ايشان موافق هست؛ چون فقط از مرحوم آیت ميخواهد جواب بدهد. مرحوم آيت معتقد بود فرمانده کل قوا بايد آدمي باشد که پيرو هواي نفس خود نباشد، تزکيه نفس کرده باشد و بهاصطلاح نفس خود را از بین برده باشد تا از روي هواي نفس دستور جنگ ندهد و در آن زمان چنين صفاتی را در وجود مبارک حضرت امام خميني ميديد و اصرار هم داشت روی اين موضوع که فرماندهی کل قوا باید با ايشان باشد./ سايت رسمي شهيد آيت.
مصدق کجا نماد ضداستعماری بود؟ آنها میخواستند بگویند در ایران یک رجل است و آن هم مصدق است؛ یعنی امام اندازه مصدق هم اعتبار نداشت؟ اساسا جبهه ملیها که خیلی اعتقادی به مبارزه نداشتند، در اوج انقلاب تمام تلاش آنها این بود که امثال بختیار را به سیستم بفرستند و به جای شاه بنشانند./ گفتوگو با مهرنامه، مرداد ٩٥.
http://www.sharghdaily.ir/News/110069
ش.د9502907