نامه جمعی از فعالان سیاسی خارجنشین به ترامپ و درخواست اعمال تحریم علیه ایران، یادآور جریانی بود که در قضایای 88 سردمداری میکرد. جریانی که تمام تلاش خود را کرد تا با ایجاد آشوب و بلوا در کشور، زمینهساز فشارهای بینالمللی بر ایران باشد، اما حضور اجتماعی این جریان در کشور نتوانست تا بیشتر از 9 دی دوام بیاورد.
30 تن از اوپوزوسیون خارج نشین در نامهای به ترامپ نوشتهاند:« در زمان مبارزات انتخاباتی شما، ما و میلیونها ایرانی همعقیده در اعتراض صریح شما به توافق اتمی اوباما، رئیسجمهور کنونی، با جمهوریاسلامی ایران بودیم. صمیمانه امیدواریم که با انتخاب دولت جدید و کنگره برای اولین بار فرصتی برای بازنگری به عواقب فاجعهبار این توافق و اجرای تعهدی که به رأیدهندگان در این زمینه داده شد، فراهم شود.» در میان این ضد انقلابها که نامه به ترامپ را امضا کردهاند نامهایی چون احمد باطبی، فعال مشهور فتنه ۷۸، سیاوش صفوی، مجید محمدی، امیرحسن اعتمادی و سعید قاسمینژاد از اعضای گروهک موسوم به دانشجویان لیبرال در میان آنها دیده می شوند.
«مجید محمدی» مسنترین و تا حدی شناخته شدهترین فردی است که نامه را امضا کرده؛ او در زمان ریاست محمد موسوی خوئینیها بر «مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری» یعنی زمانی که این مرکز تازه تأسیس شده بود و در کنترل کامل جناح چپ(بعداً اصلاح طلب) بود، در کنار سعید حجاریان، اکبر گنجی، عباس عبدی، محسن کدیور، حسین بشیریه و شماری دیگر از کسانی که به چهرههای تاثیرگذار اصلاح طلبان تبدیل شدند، به تدوین دستورالعملهای توسعه سیاسی و اقتصادی بر مبنای آموزههای «لیبرالی» مشغول بود. مجید محمدی مدیر پروژه رفتارشناسی سیاسی اقشار اجتماعی بود که افرادی چون علی اصغر رمضان زاده(معاون بعدی ارشاد دوره مهاجرانی و تحلیل گر کنونی بی بی سی فارسی) با او همکاری میکردند.
«احمد باطبی» دبیرعکس روزنامه اصلاح طلب جامعه بود که در جریان فتنه 18 تیر سال 78، با بالا بردن یک پیراهن ظاهراً خونی، اسم و رسمی در رسانههای غربی برای خود دست و پا کرد. همین رسانهها از او «نماد جنبش دانشجویی ایران» ساختند.
باطبی بعد از آزادی از زندان بابت محکومیت امنیتی خود و پناهندگی به ایالات متحده، چند ماهی از این شبکه فارسی زبان خارجی به آن شبکه میرفت و از جمله درباره «شکنجهها» و «فشارهایی» که در زندان به او وارد میآمد بازارگرمی میکرد. باطبی دیدارها و عکسهایی با افرادی چون جرج دبلیو. بوش و دیک چینی دارد که در فضای رسانهای بسیار مطرح شده است.
از دیگر امضاکنندگان نامه به ترامپ «نیما راشدان» است. او از گردانندگان وبسایت ضدانقلاب «توانا»(فعال در زمینه آموزشهای براندازی نرم در حوزه فضای مجازی) است. او از فعالان دانشجویی اصلاح طلب به شمار میآمد که به قول خودش با چهرههایی چون مصطفی تاجزاده روابط نزدیکی داشت. راشدان بعد از چند ماه بازداشت به دلیل جرائم امنیتی از ایران رفت و به سوئیس پناهنده شد. راشدان به عنوان کارشناس حوزه امنیت سایبر در قالب بودجهای که از سوی آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا(سیا) برای براندازی نرم جمهوری اسلامی تعیین شده بود، با همکاری شماری دیگر از چهرههای ضد انقلاب«پروژه گویا» را فعال کرد که وبسایت گویانیوز یکی از زیرمجموعههای آن بود. از ویژگیهای بارز وی، ارادت بی پرده و صریح او به رژیم اسراییل است.
امضاءکنندگان نامه به ترامپ، همان حامیان و هدایتکنندگان فعال اعتراضات 88 هستند. همانهایی که پس از سرکوب توسط مردم در 9 دی، راههای دیگری را برای تعقیب اهداف خود در پیش گرفتند. این جریان به مهندسی اعمال تحریمهای بینالمللی علیه کشور و مردم خودشان پرداختند تا نشان دهند که عناوینی مثل جنبش مردمی و جنبش آزادیخواهانه صرفاً پوششی برای اهداف دیگرشان بوده است. اما در میان امضا کنندگان این نامه خیانت آمیز به ترامپ، نام وطن فروشانی دیده میشود که تاریخ به خیانت آنان گواهی میدهد. افراد زبون و پستی که برای رسیدن به اهداف و مقاصد شوم خود دست به دامن دشمن خارجی میشوند. برخی از نویسندگان نامه به ترامپ همانهایی هستند که در زمان بوش و اوج رفتارهای وحشیانه آمریکا، آن زمان که شیطان اکبر، ایران را محور شرارت در منطقه نامیده بود، به رئیس جمهور وقت آمریکا نامه نوشتند و خواستار حمله آمریکا به ایران شدند.
نامه به ترامپ، انتحار این جریان پس از سرخوردگی سالهای اخیر بود. جریانی که بعد از فتنه 88 سالها اقتدار روزافزون ایران را در منطقه و جهان شاهد بود و در 9 دی «نه» بزرگ مردم را دید. مشکل این جریان دقیقاً با همان مردمی است که در برابر این ها سر خم نکردند لذا میخواهند به هر نحو که شده انتقام خود را از آن ها بگیرند. اگر بین گروههای سیاسی کشور بر سر راهبردها اختلاف است، نزاع این جریان بر سر اهدافی متفاوت است؛ اهدافی که نه در چارچوب مقاومت ایران در منطقه میگنجد و نه در چارچوب مذاکره برای رفع تحریمها. هدف این ها، شکست مردم است و مسیرشان همان تمنای تحریم ایران و گرا دادن به بوش برای حمله به ایران است.
البته ذکر این نکته هم حائز اهمیت است که بعد از منتشر شدن این نامه، تعدادی از اصلاح طلبان نسبت به این جریان تبری جستند.
جلالیپور: به فرماندهی آیتالله خامنهای به جبهه میروم
آقای حمیدرضا جلایی پور، فعال اصلاح طلب، در کانال تلگرامی خود نسبت به نامه سی نفر از عناصر معاند و ضدانقلاب به ترامپ نوشت:« من اصلاح طلبم و دموکراسی را راه نجات ایران می دانم و در این مسیر از هر نوع فعالیت مدنی و قانونی و زندان رفتن هم دریغ نمیکنم، ولی اگر کشور ایران و جان و امنیت ایرانیان به خطر بیافتد به عنوان تنها مردی که از یک خانواده شهید باقی مانده، زیر فرماندهی آیت الله خامنهای به جبهه میروم.»
رمضانزاده: نامه این 30 نفر چیزی جز خیانت نام ندارد
عبدالله رمضان زاده، سخنگوی دولت خاتمی هم نوشت:« نامه این 30 نفر چیزی جز خیانت نام ندارد و خط فاصله اصلاح طلبان با این گروه نیازی به اثبات ندارد.»
ابطحی: گرگ هم گوشت همجنس خود را نمیخورد
محمدعلی ابطحی، رئیس دفتر رئیس جمهور اصلاحات نیز نوشت: درست روزهایی که آقای ترامپ منتظر نشستن روی صندلی کاخ سفید است و همه نگران برهم خوردن برجام و آسیب دیدن ملت ایران هستند و حتی خانم موگرینی هم دست به کار شده که نگذارد دوباره تحریمها و جنگ سرد هستهای برگردد و آقای اوباما هم به این نتیجه رسیده که باید اسراییل را گوشمالی کند، ٣٠ نفر از ایرانیان خارج نشین به ترامپ نامه نوشتهاند که وقت فشار روی ایران است و وقت ادامه تحریمها. این کار خیانت به ملت ایران است. گرگ هم گوشت همجنس خود را نمیخورد. هر کسی هر جوری و هر جایی میخواهد زندگی کند، اما تشویق آدم تندخویی مثل ترامپ به سخت گرفتن بر ملت ایران، جنایت ملی است.
آذرمنصوری: رفتاری که به منافع ملی آسیب برساند، نسبتی با جریان اصلاحطلبی ندارد
آذر منصوری، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران اسلامی در واکنش به این نامه گفت:«جریان اصلاحات با هرگونه جریان برانداز و کسانی که عَلَم مخالفت با ایران را برداشتهاند، مخالف است و موضع آن در برابر این جریانها روشن است. مسیر اصلاح طلبی از معبر قانون اساسی میگذرد. با توجه به این رویکرد، هیچ نوع رفتاری که به منافع ملی آسیب برساند یا موجب تضعیف آن شود، نسبتی با جریان اصلاح طلبی ندارد.»
به عقیده کارشناسان، بخش عمدهای از تحریمهای اساسی که در دولت دهم اقتصاد کشور و معیشت مردم را هدف گرفت، بهخاطر تحرکات داخلی و خارجی جریان نفاق پس از انتخابات 88 اعمال شد.
امروز، همان جریان است که دوباره به حرکت درآمده و به ترامپ نامه نوشته و خواستار تحریمهایی جدید و گستردهتر شده است تا اگرچه در صحنه اجتماعی شکست خورده، اما بتواند در عرصه اقتصادی انتقام خود را از مردم بگیرد. همانطور که مردم سالانه برای یادآوری اهداف انقلاب 57، روز 22 بهمن را گرامی میدارند و حضور بههم میرسانند، لازم است هر سال در سالروز 9دی به میدان بیایند تا حساب جریان نفاق دستشان باشد که انقلاب 9 دی همچنان ادامه دارد و مردم همان مردماند.
http://sobhe-no.ir/newspaper/151/2/5149
ش.د9503086