(روزنامه اطلاعات – 1395/09/25 – شماره 26608 – صفحه 12)
روابط بين عربستان و رژيم صهيونيستي در سالهاي اخير وارد مرحله جديدي شده است به گونهاي که مقامات اسرائيلي ادعا کردهاند بارها به طور محرمانه در کشورهاي غيرخاورميانه با مسئولان سعودي ملاقات داشتهاند.
در اين ميان، منافع مشترک آنها در منطقه خاورميانه زمينهساز توجه هر دو طرف به برقراري روابط سازنده و عميق شده و شايد از بين تمامي اين منافع، دشمني با جمهوري اسلامي ايران بيشترين تاثير را در ارتقاي اين روابط داشته است.
مخالفت با سياست اشغالگري و سرکوبگرانه رژيم صهيونيستي از سوي ايران که از زمان پيروزي انقلاب اسلامي بروز کرد و هنوز هم به قوت خود باقي است، موجب شده اسرائيل به دنبال جلب نظر کشورهاي عربي خاورميانه به سوي مواضع ضدايراني خود باشد و در اين ميان با توجه به افزايش اختلافات حکام سعودي با مواضع جمهوري اسلامي ايران به خصوص در سالهاي اخير، صهيونيستها ايجاد توافق صلح پايدار با عربستان در برابر ايران در راستاي منافع خود را دور از دسترس نمي دانند و معتقدند شرايط کنوني در خاورميانه به گونهاي پيش ميرود که اين امر به آساني و به زودي تحقق پيدا ميکند.
بنابراين سوالي که ممکن است درباره برقراري روابط تازه بين عربستان و اسرائيل به ذهن هر خوانندهاي خطور کند اين است که چه عواملي زمينهساز روابط عميق دو طرف در منطقه خاورميانه شده است و در اين بين آنها چه اهدافي را عليه جمهوري اسلامي ايران دنبال ميکنند؟
دشمني با ايران؛ بزرگترين وجه اشتراک اسرائيل و عربستان
جدا از دشمني ميان مقامات رژيم صهيونيستي وايراني به دليل عدم به رسميت شناخته شدن اسرائيل از سوي جمهوري اسلامي، آنچه مقامات آل سعود را به واکنش مشترک با اسرائيل عليه ايران وا داشته، روند رو به رشد و پيشرفت جمهوري اسلامي در سالهاي اخير در ابعاد منطقهاي و بينالمللي است. تاثير اين عامل به عنوان يک عامل تقويت کننده در روابط عربستان و اسرائيل به اندازهاي بوده که بر خلاف گذشته که روابط بين مقامات دو طرف به صورت پنهاني و غيرعلني صورت ميگرفت، اکنون اين روابط تا اندازه زيادي علني شده به گونه اي که مقامات آل سعود و اسرائيل هيچ ابايي از آشکار شدن روابط خود در خاورميانه ندارند.
در تابستان 2015 ديدار مسئولان سعودي و اسرائيلي در موسسه «پژوهشهاي واشنگتن» کاملا علني شد و «دوري گولد» به نمايندگي از اسرائيل خطاب به «انور عشقي» افسر سابق سازمان اطلاعات عربستان گفته بود که منافع مشترک زيادي بين دو طرف وجود دارد و به زودي فصل جديدي در روابط تل آويو - رياض آغاز ميشود.
اسرائيل، اولويت اول عربستان در مقابله با ايران
در اين ميان نميتوان منافع مشترک بين دو طرف و توسعه دامنه آن بين اسرائيل، اردن، مصر، عربستان و ساير کشورهاي عربي حاشيه خليج فارس را که از آن تحت عنوان «ائتلاف سني» ياد مي شود، ناديده گرفت .
چيزي که بر اين منافع مشترک و مشابه به منظور روابط فشرده مهر تاييد مي زند، نظر سنجي سال گذشته در عربستان است که نتايج آن نشان داد بيشتر سعوديها بيش از اسرائيل، از ايران بيم دارند و آن را عامل نگراني خود در منطقه مي دانند.
علاوه بر اين، پايگاه خبري «اسرائيل بالعربية» وابسته به رژيم صهيونيستي به تازگي در گزارشي با اشاره به اظهارات اخير «يوسي ملمن» از کارشناسان ارشد اسرائيلي در کانال 10 تلويزيون رژيم صهيونيستي، از تلاش عربستان براي انعقاد توافقنامه اي 400 ميليون دلاري با اسرائيل براي خريد هواپيماهاي بدون سرنشين اين رژيم خبر داد. اين شرايط و تلاش براي گسترش روابط در حالي است که نه عربستان و نه اسرائيل، هيچ کدام از وضعيت کنوني منطقه رضايت خاطر چنداني ندارند و هر يک به نوعي نسبت به تحولات خاورميانه نگران به نظر ميرسند.
اقدام عليه ايران از طريق طولاني کردن جنگ در يمن و سوريه
در اين شرايط برخي از مهمترين اقدامات آل سعود همچون اعزام نظاميان خود به بحرين، اعزام تکفيريها به سوريه و دست آخر راه اندازي جنگي تمام عيار عليه همسايه جنوبي خود يعني يمن مصاديق بارز پيروي عربستان از سياستهاي اسرائيلي در شرايط کنوني است. خاصه تحولات يمن و شباهتهاي رفتاري عربستان با اسرائيل در حمله به يمن بيش از پيش ائتلاف اسرائيل و عربستان و عادي سازي روابط بين دو طرف را در اذهان تداعي کرده است.
از طرف ديگر کارشکنيهاي مقامات سعودي در حل بحران سوريه به عنوان يکي از مهمترين مشکلات روز خاورميانه، جايگاه عربستان را به شدت متزلزل ساخته و گمانهزنيهايي را درباب تلاش آل سعود براي برهم زدن ثبات در سوريه و سرنگون کردن حکومت بشار اسد با حمايت غيرعلني اسرائيل از اين مواضع عربستان بيش از پيش آشکار کرده است.
اين موضوع به اين خاطر است که تاکنون عربستان از دو منظر، يکي استراتژي نظامي و ديگري نوع جنگ افزارهاي بکار گرفته شده از نسخه اسرائيلي جنگ 33 روزه عليه لبنان، در موراد مشابه جنگهاي فعلي خاورميانه بهره برده است.
اين در حالي است که جمهوري اسلامي ايران با سياستهاي هر دو طرف در مسائل کنوني منطقه به مخالفت پرداخته و اکنون در منطقه به عنوان مهمترين کشور حامي مردم جنگ زده يمن، سوريه و فلسطين در برابر آل سعود و رژيم صهيونيستي محسوب ميشود. به اين دليل ترديدي نيست که
آل سعود و اسرائيل مواضع ايران در منطقه را مانعي بزرگ براي پيشبرد اهداف ناصحيح خود به شمار آورند و در اين ميان ميتوان گفت که مذاکرات ايران با کشورهاي 1+5 و مثبت بودن نتيجه آن و موافقتنامه حاصله، از مهمترين عواملي است که اکنون نظر مقامات صهيونيستي و آل سعود را به برقراري رابطه صميمي براي تقابل با جمهوري اسلامي ايران جلب کرده است.
بنابراين ميتوان گفت که در حال حاضر سه موضوع سوريه، يمن و جمهوري اسلامي ايران از مهمترين موارد تغيير جهت سياستهاي منطقهاي عربستان به سمت اسرائيل است.
در واقع ميتوان اينگونه بيان کرد که انتخاب رژيم صهيونيستي به عنوان مهمترين متحد منطقهاي عربستان، نه از روي علاقه بلکه ناشي از وضعيت مستاصل حاکمان اين کشور براي حفظ جايگاه قدرت نه چندان مشروع خود در خاورميانه است.
هوشمندي اقدامات اسرائيل نقطه مقابل سياستهاي نابخردانه عربستان
آل سعود اکنون بيشتر از هر زمان ديگري نسبت به موقعيت خود در منطقه خاورميانه دچار ترس و اضطراب شده است و به دليل عدم برخورداري از سياست و راهبردي عاقلانه و درست، تنها گزينه پيشروي خود را رو آوردن به اقدامات نظامي و فعاليتهاي جنگي ميداند تا از اين طريق، ساير کشورهاي ديگر را نيز دچار تزلزل و آشفتگي کند.
اين در حالي است که به دليل ضعف داخلي و سياستهاي نادرست حاکمان سعودي، بيشتر از هر زمان ديگري به دنبال ايجاد وابستگي به رژيم هايي هستند كه با آنها مواضع مشترك سياسي دارند تا از اين طريق بتواند ضعف قدرت خود را در برابر پيشرفت کشورهايي چون ايران به گونهاي نامتعارف جبران کند. اما نکتهاي که بسيار مهم است و ميتواند در روابط بين عربستان و اسرائيل تاثيرگزار باشد، اين است که بر خلاف آنچه عربستان تصور ميکند و قصد دارد خود را به عنوان يکي از اولويتهاي اصلي سياست خارجي اسرائيل قلمداد کند، مقامات اسرائيلي بيش از آنکه در برقراري روابط با عربستان به فکر تعاملات سازنده طولاني مدت باشند، در انديشه سوء استفاده از ضعف حاکم بر نظام پادشاهي بسته و سنتي عربستان براي پيشبرد سياستهاي خصمانه خود نسبت به ايران يا هر کشور ثالث ديگري در منطقه هستند.
حمايت اسرائيل از عربستان تا مرز سوء استفاده
رژيم صهيونيستي قصد دارد بر خلاف عربستان و حتي با وجود مواضع جنگطلبانهاي که نسبت به کشورهاي منطقه همچون ايران دارد، بسيار محتاطانه عمل کند، در حالي که موضع عربستان کاملا غيرعاقلانه و بدون فکر و نقشه سازنده است.
به اين خاطر است که ميتوان گفت با وجود اينکه هر دو طرف رابطه، تمايل به برقراري روابط با يکديگر عليه کشورهاي مخالف سياستهاي خود در خاورميانه دارند اما کيفيت عملکرد دو کشور بسيار متفاوت به نظر ميرسد، به اين ترتيب که ميتوان موضع اسرائيل را موضعي هوشمندانه در برابر آل سعود در نظر گرفت، در حالي که موضع عربستان کاملا نابخردانه است و از وابستگي صرف و تقليد کورکورانه نشات مي گيرد.
در واقع اسرائيل، عربستان را قبل از آنکه به عنوان يک شريک و کشور دوست در ارتباط با خود ببيند، اين کشور را به عنوان وسيلهاي براي پيشبرد غيرمستقيم اهداف خود در خاورميانه درنظر ميگيرد که معتقد است از اين طريق با صرف هزينههاي کمتري در تمامي ابعاد، ميتواند بيشترين دستاوردها را به دست آورد. گرايش به ايجاد تنش و آشوب به دليل روبرو شدن حاکمان آل سعود با بنبست استراتژيک در تعاملات منطقهاي و به خصوص با ايران، مهمترين عامل تمايل اسرائيل به برقراري رابطه با اين کشور است؛ عاملي که موجب آغاز جنگهاي نيابتي بسياري در منطقه شده و همانطور که مشخص است در تمامي اين جنگها عربستان و اسرائيل مواضعي کاملا متفاوت با مواضع جمهوري اسلامي ايران و در راستاي تضعيف آن را در پيش گرفتهاند.
در نهايت در پاسخ به سوال در نظر گرفته شده ميتوان اين طور استنباط کرد که با وجود دغدغههاي مشترک اسرائيل و عربستان بر سر موضوعات مختلف، آنچه موجب ايجاد نگاه جديد هر يک از دو طرف به ديگري شده است، پيشرفتها و موفقيتهاي منطقهاي و بينالمللي ايران است که در هر دو سطح به زيان منافع اسرائيل و عربستان تمام ميشود.
ش.د9502926