(ويژهنامه چهره روزنامه صبح نو – 1395/10/20 – شماره 160 – صفحه 2)
* بهعنوان نخستین سؤال بفرمایید که چه فرآیندی طی شد تا به ریاست سازمان اوقاف و امور خیریه منصوب شدید؟
** تشکر میکنم از حضور شما. من در مسوولیتهایی که داشتم تا به حال خودم برای خودم تصمیم نگرفتم و هر جا بوده بهعنوان وظیفه و تکلیفی به ما گفتند که این کار را انجام دهید و ما هم بهعهده گرفتیم. در اینجا هم بعد از اینکه آقای مصلحی به وزارت اطلاعات رفت؛ این موضوع مطرح شد و ما هم عرض کردیم سربازیم اگر لایق باشیم.
* وقتی سکان سازمان را بهدست گرفتید مهمترین دغدغه ذهنیتان چه بود؟
** مهمترین دغدغه من این بود که این مجموعه یک سرمایه ارزشمند مادی و معنوی است و در سطح کشور باید یک نظم و نظام و سر و سامانی پیدا کند و خوب مدیریت شود و مردم از برکات و خدمات این مجموعه استفاده کنند. حال اینکه این دغدغه را چقدر توانستیم پیش ببریم، به قضاوت شما و مردم بستگی دارد.
* سازمان تحت امر شما سازمان اوقاف و امور خیریه است. پسوند دوم آن یعنی امور خیریه چقدر در اولویت است؟ ضمن اینکه ما مراکز زیادی را در کشور با عنوان امور خیریه داریم. آیا همپوشانی ایجاد نمیشود؟
** همان دغدغه و سوالی که شما دارید، ما خودمان هم داریم. متاسفانه آن عنوان امور خیریه روی سازمان هست ما در مقام عمل این را نمیگوییم و در بعضی از مقاطع هم پیگیری کردیم ولی به نتیجه نرسیدیم که در بحث مؤسسات خیریه یا امور خیریه چند دستگاه متولی است؟ به نظر بنده یکی از آسیبها و یکی از مشکلاتی هم که وجود دارد و یکجا باید به آن سر و سامان داده شود همین موضوع است. وزارت کشور، بهزیستی، وزارت بهداشت و درمان، نیروی انتظامی و... همگی درگیر این مقوله هستند ولی مدیریت واحد و متمرکز حاکم نیست. هیچکدام از اینها با یکدیگر یک هماهنگی مشخصی ندارند. حتی ما پیشنهاد کردیم که سازمان امور خیریه در قانون آمده و عنوانش هم این است؛ بالاخره اینها از کجا مجوز میگیرند و کجا بر کار اینها نظارت دارد؟ در سطح کشور عملاً نسبت به این موضوع، سازمان دخالتی نداشته و الان هم ندارد پیگیری هم کردیم ولی خبری نیست.
* یعنی شأن امور خیریه سازمان متوقف است؟
** نه ولی ما پیشنهاد کردیم این اصلاح شود و عنوان امور خیریه سازمان اوقاف هم حذف شود. خود همین برای ما دردسر ایجاد میکند چون خیلیها فکر میکنند خیلی از امور خیریه در اختیار ماست. در حالی که هیچ ارتباطی با ما ندارند.
* این پسوند به خاطر این نیست که یک بخشی از در آمد موقوفات به صرف امور خیریه مرتبط میشود؟
** مرتبط هست اما به لحاظ قانون آن ضوابط مقررات و تشکیلاتش نظم و نظام داده نشده است. ما هم چند مرحله پیگیری کردیم ولی هنوز به نتیجه نرسیدیم. به نظر بنده یکی از آسیبهایی که در جامعه وجود دارد این است که یک هماهنگی بین دستگاههای نظارتی و دستگاههای عملکننده موجود وجود ندارد و خودش یک خلأ بزرگ است و ما اعلام کردیم و مطرح هم کردیم ولی به نتیجه مشخصی هنوز نرسیدیم.
* در کشورهای اسلامی اوقاف را در حد و اندازه یک وزارت تعریف کردهاند در کشور ما به عنوان یک کشور شیعه و مسلمان اوقاف بهعنوان سازمانی در جایگاه یک معاون وزیر دیده شده است. سوالی که اینجا پیش میآید این است آیا این مقوله بر محدوده عملکرد این سازمان بزرگ مؤثر نیست؟ و نکته دیگر اینکه چه تفاوتی بین سازمان اوقاف در جمهوری اسلامی ایران و وزارت اوقاف در کشورهای دیگر وجود دارد؟
** ما به لحاظ ارتباطی و محدوده عملکرد مشکل چندانی نداشتیم و نداریم، این عناوینی که اشاره شد در قانون نیامده است. شاید یک عبارت کوچک در قانون وجود دارد که وابسته به ارشاد اداره میشود که این هم به لحاظ ضوابط و مقررات استخدامی و اداری است ولی غیر از آن چون درصد قابل توجهی از تکالیف و وظایف سازمان اوقاف -به عقیده من حدود90 تا 95 درصد- بحث شرعی است، این هم با اذن ولی فقیه حل میشود و اختیارش به هیچ دستگاهی داده نشده است.
درباره سؤال دوم شما اولاً نگاه نظام جمهوری اسلامی یعنی دیدگاه امام(رحمهالله علیه) و مقام معظم رهبری نسبت به وقف و موقوفات خیلی بالاتر و جامعتر مهمتر از سایر کشورهایی است که شما اشاره کردید و اصلاً قابل مقایسه نیست. مثلاً شما مقایسه کنید امام حدود 70 روز بعد از پیروزی انقلاب نسبت به موقوفات توجه دارد و این جمله معروف را بیان میکند که: «زمینهای موقوفه باید به حال وقفیت باقی و عمل به وقف شود.»
این جمله در حالی گفته میشود که هنوز قانون اساسی نوشته نشده است و هنوز انتخابات در کشور اجرا نشده؛ هنوز امنیت و آرامش کشور کاملاً در کل کشور تثبیت نشده است اما امام(رحمهالله علیه) به فکر موقوفات هست. یکی از اقدامات مهم و شجاعانه حضرت امام(رحمهالله علیه) را این میدانم که متاسفانه هیچجایی گفته نمیشود. مثلاً یکی دیگر از مهمترین اقدامات امام(رحمهالله علیه) در بدو پیروزی انقلاب این است که یک تعدادی از موقوفات در اختیار مردم است و در اصلاحات ارضی هم به مردم داده شده و به مردم سند شخصی دادند. این تکلیفگرایی و عمل به وظیفه شرعیاش امام (رحمهالله علیه) را نشان میدهد که بدون ملاحظه و خوف میآید و بیان میکند که یک عده در اصلاحات ارضی املاک و موقوفات به آنها داده شده است باید به وقف برگرداند و اجاره ببندد در حالی که سند شخصی به آنها دادند. حالا من عدد دقیق ندارم که مثلاً ممکن است چند میلیون نفر از مردم شامل این موضوع میشدند ولی خب عدهای از مردم تبعیت کردند و از همان ابتدای انقلاب بعد از فتوا و نظر امام(رحمهالله علیه) آمدند.
بعد از این فرمایشات امام شورای انقلاب که آن موقع مدیریت اجرایی کشور را داشت، میآید و چهار تا قانون تصویب میکند؛ یکیاش این است که تمام اسنادی که در اصلاحات ارضی به مردم سندش تخصیص دادند، تماماً باطل شود خب این برای امام(رحمهالله علیه) یک تبعاتی داشته است اما امام(رحمهالله علیه) این ملاحظه را نداشت به خاطر اینکه به وظیفه شرعی و قانونیاش عمل میکند این تذکر را میدهد. این نگاه امام را بعضی از دولتمردان دنیا نداشته و ندارند و الان هم ندارند. به عبارت دیگر امام خمینی(رحمهالله علیه) دوباره وقف را احیا میکند و ما درباره سایر دولتمردان در دنیا این را سراغ نداریم. بعد از عهد معصومین زمان پیامبر ائمه یا در مقاطعی که برخی از علما در اختیار داشتند حکومت را در زمان امام بعد از امام هم مقام معظم رهبری باز به این قضیه خیلی توجه دارند و ما بیش از 800 استفتاء از رهبر معظم انقلاب درباره موقوفات داریم. فقط در بحث وقف است و این نشان از توجه و اهتمام مقام معظم رهبری به بحث وقف است و نکاتی که حالا در دیدار مدیران ما مسوولان سازمان وجود داشته است. نسبت به همین امانتداری اجرای وقفنامه نیت واقف و مراقبت و مواظبت از اینکه این امانت مردم درست مدیریت و اداره شود و نیت واقف صحیح اجرا شود نیز حساسیتهای ویژهای داشتند.
* ظاهراً رهبر معظم انقلاب در حوزه احکام وقف دارای نوآوریها و فتاوای جدید هستند. اگر امکان دارد موارد شاخص آن را بیان کنید.
** یکی از آن مواردی که بسیار مهم هم هست و باید به آن توجه شود، این است که عواید موقوفات در جهت صحیح هزینه شود. جهت صحیحاش همان است که واقف برای امور خیر نیت کرده است. درواقع فتوای امام(رحمهالله علیه) و رهبر انقلاب این است که عمل به نیت واقف واجب است. ما امسال در اطلاعرسانیها و جلساتمان و به هنگام تبیین احکام و مسائل شرعی وقف هم به همکاران و مدیرانمان این مساله را گوشزد کردیم و بهطور جدی هم خواستیم که به این موضوع توجه کنند. البته در برخی موارد، نیت واقف قابلیت اجرا ندارد؛ چارهای نیست و باید آن را به نزدیکترین مساله شبیه به نیت واقف تبدیل کرد. رهبر انقلاب تأکید میکنند که اگر کسی نیت واقف را تغییر بدهد ـ ولو در امر خیر ـ ضامن است و در صورت خرج کردن آن باید عین مال را بازگردانده و جبران کند. این یکی از فتاوای بسیار مهم و کلیدی ایشان است که امسال به آن پرداختیم. مورد دیگر که از فتواهای رهبر انقلاب محسوب میشود این است که مصالح دولت، ملت و مصالح سیاسی و اجتماعی در تغییر نیت واقف اثر ندارد.
در مجموع ایشان به حفظ حقوق ارکان وقف که عبارت است از موقوفه، واقف، موقوفعلیه و آن هدفی که واقف نیت میکند -براساس مبانی فقهی و دینی- بسیار دقت و توجه دارند و این بستر بسیار مناسبی برای حفظ اعتماد خیرین و کسانی که علاقهمندهستند که مال و ثروتشان را برای امر وقف سرمایهگذاری کنند، محسوب میشود که رییس نظام اسلامی نسبت به حفظ حقوق وقف، واقف و موقوفعلیه تا این حد اهمیت و حساسیت قائل هستند. به نظر من در کل نظام جمهوری اسلامی که حالا مشروعیتش از دین اسلام و امام و رهبری است این نگاه را دارد که باید این سرمایه موقوفات کامل مصون و محفوظ بماند و درست مدیریت شود و به این امانت به عنوان یک امر مهم توجه شود و عمل شود اما نسبت به سایر مجموعهها از این پایینتر به نظر من لازم است آن فرهنگسازی نسبت به وقف را همهمان داشته باشیم و آموزش احکام وقف بهخوبی صورت گیرد.
من حیثالمجموع اگر نبود انقلاب اسلامی به نظر من همین موقوفاتی که الان نام نشانش مطرح است این هم از بین میرفت و اینکه الان دوباره دارد مطرح میشود مانده تا حق و حقوقش پیگیری شود و از حق و حقوق آن هم دفاع میشود باز به برکت نظام جمهوری اسلامی است.
مطالعه تطبیقی با تجربه دیگر کشورها هم داشتید؟
** انجام دادیم و 30 جلد کتاب هم آماده شده است. هم کشورهای مسلمان و هم غیرمسلمان.
* غیرمسلمان هم اوقاف دارند؟
** اوقاف ندارند ولی آنها امور خیریه دارند.
* چند سال پیش به این نکته اشاره فرمودید که در اولین دیداری که با رهبر معظم انقلاب داشتید ایشان فرموده بودند که طبیعت سازمان وقف طمعورزی است، چون با پول و مسائل مادی سر و کار دارد و به شما توصیه فرموده بودند جلوی این طمعورزی را بگیرید. در این چند سال چه مقدار به این سمت حرکت کردید؟
** شما از دیگران باید سؤال کنید وگرنه من خودم که به خودم نمره بد نمیدهم. فرمایشات آقا را ما همیشه مطرح کردیم و خواستیم از دوستانمان که به عنوان یک منشور توجه داشته باشند و در دستور کار قرار دهند. امسال همین اول مهر بود خدمتشان رسیدیم باز مجدداً در دستور کار قرار دادیم با معاونین ستادی با مدیران استانی گفتیم چه تکلیفی نسبت به این فرمایشات آقا داریم. ما سه دیدار رسمی که خدمت آقا با مدیران استانها داشتیم کنار هم گذاشتیم و گفتیم هر معاونی برای خودش بنشیند و بگوید خیلی خب این فرمایشات آقا نسبت به او چیست؟ خود معاونت در کل نه اینکه جزء جزء مورد بررسی باشد. اینها را داشتیم و در برنامه گذاشتیم یک بخشی از آن را هم عمل کردیم اما چقدر موفق بودیم یا موفق نبودیم آن را دیگر دستگاههای نظارتی باید نمره بدهند.
ما تلاشمان را میکنیم و بنایمان هم بر همین است و انتظار هم هست که نسبت به فرمایشات آقا همه توجه کنند. به نظرم یکی از موضوعاتی که باید شما هم به آن بپردازید اگر در هر حوزهای آقا فرمایشی دارند و مطلبی را بیان میکنند این نیست که مخاطب آن دیگران نیستند. مثلاً اگر ایشان میفرماید شما هر چه میتوانید فرهنگ وقف را تبلیغ و ترویج کنید، درست است که مخاطب اصلی ماییم اما به سایر دستگاههای مربوطه هم این تکلیف وجود دارد. یا مثلاً میفرمایند در حفظ و نگهداری موقوفات و رقبات و این امانت مراعات کنید خب ما وظیفه اولیهمان هست حتماً به عنوان اینکه مسوول مستقیم هستیم اما سایر دستگاهها این وظیفه را دارند و این نیست که فقط ما یعنی مستأجری که از مردم در موقوفات زندگی میکند در تصرف آن هست و نهادها و دستگاههای دولتی که در اختیارشان است آنها هم باید مراعات کنند.
جمعبندیام این است که همهمان خودمان را در حوزه کاری خودمان مخاطب نمیبینیم. مثلاً حضرت آقا درباره یک موضوعی طرح موضوع میکند مخاطب آن صحبت و آن خواسته بنده هم هستم ولی مسوول مستقیمش ارگان دیگریاست. این را من کمرنگ میبینم و همه خودشان را مسوول نمیدانند. دلیلش هم این است هیچ دستگاهی در این کشور نیست که از وقف بهره نبرده باشد شما هم نمیتوانید پیدا کنید. میتوانید؟ خیر. من میگویم هر کسی هر مسوولی هر دستگاهی از وقف بهره برده و استفاده کرده همان مقدار به فرمایشات آقا توجه کند بله ما بیشتر از همه چرا؟ چون مسوولیت مستقیم داریم اما سایرین این وظیفه را دارند.
وقتی ولی فقیه میفرمایند اجرای امینانه نیت واقف وظیفهما است ما شرعاً و قانونا مدیریتمان و سیاستمان بر آن باشد اما مستأجر حالا چه مستأجر حقیقی چه مستأجر حقوقی باید همین را مراعات کند و حق و حقوق وقف را بدهد. اگر حق و حقوق وقف را ادا نکند نیت واقف اجرا نمیشود. اجرای امینانه نیت واقف به این هست که حق و حقوق وقف داده شود و ما هم اجرا کنیم اما اگر وقف داده نشود تمام این خواسته تعطیل میشود یا مثلاً آقا میفرمایند امانتداری؛ خب شما امانت مهمی در اختیار دارید خب این امانتداری کار سخت و مهمی است. بله ما باید پیگیری کنیم اما کسانی که با ما به یک شکل ارتباط دارند آنها در امانتداری باید مراعات کنند.
ما دو سرمایه داریم که هر دو مورد طمع است؛ یکی ملک است یکی پول و طبع بشر نسبت به این دو طمع دارد هم به ملک طمع دارد هم به پول. همین ملک و املاک وقفی منحصراً در اختیار ما نیست و در اختیار مستاجرین و متصرفین هم هست. وقتی ما میگوییم طمع نداشته باشید حقش را ادا کنید همه باید همراهی کنید اگر آنجا که باید حق و حقوق مالالاجاره را حق و حقوق موقوفه را آن هم باید طمع نکنند.
برای قطع طمع هم یک بخش عمدهاش فرهنگسازی است و همهچیز که نمیشود با بگیر و ببند و دادگاه جمع شود. اگر همه دستگاههای جامعه بیایند برای عموم جامعه فرهنگسازی کنند وقتی فرهنگسازی شد دستگاههای دولتی و نهادهای انقلابی هم باید همراهی کنند مدیران ما بحمدالله مؤمن و متدین هستند اما باید در مقام عمل به این بپردازند اینجا کار برای ما سخت است.
* شما فرمودید مستاجرین و متصرفین؛ یعنی متصرف هم داریم؟
** بله داریم. یک عدهشان متصرف هستند و مستأجر نیستند؛ یعنی نیامدند قرارداد اجاره ببندند هم از مردم داریم و هم از غیرمردم داریم. یک عده هم قرارداد اجاره دارند.
* از ارگانهای دولتی هم متصرف داریم؟
** بله، آنها هم هستند.
* احیاناً قصد مطرح کردن عمومی این تصرفات را ندارید؟ یا وارد مذاکره جدی نشدهاید؟
** البته پیگیری کردیم و تفاهمنامههایی را نوشتیم با سازمانها با وزارتخانهها حالا یک بخش کار در قالب همان تفاهمنامه دارد پیش میرود اما یک مواردی هم را هم نباید از نظر دور داشت. به طور مثال آنجایی که برای ملک و املاک کشور تصمیم گرفته میشود اوقاف کجاست؟ ما آنجا حرف داریم. مثلاً در همین نقشه تفصیلی استان تهران باید بدانیم که در استان تهران بهعنوان مثال چند هزار هکتار ملک موقوفه داریم. در همهجای تهران به طور پراکنده موقوفات واقع شده است.
نباید در تصمیمگیری کلان این شهر یا استان از اوقاف دعوت شود و نباید استعلام شود؟ نباید نماینده سازمان اصلاً در جلسه حضور داشته باشد؟ یکمرتبه میبینید تصمیم گرفته میشود کاربری موقوفهای تعطیل میشود. آنوقت ما باید بنشینیم بدویم حق و حقوقمان را بگیریم.
ما مخالف این نیستیم که شهرها آباد شوند در صورتی که مردم در آسایش و رفاه ما علاقهمندیم و حکم شرعی هم این اجازه را داده استفتا کردیم یعنی فتوای امام این هست فتوای مقام معظم رهبری فتوای فقها و مراجع تقلید هم اگر چنین تصمیمی بگیرند باید معوض بدهند یا اجاره اما یک مرتبه میبینید بله تصمیم گرفتند در یک منطقه موقوفه کلاً تشکیلات جدیدی راهاندازی شود. نه معوض داده شده نه اجاره داده شده آن وقت خود همین میشود یک معضل و یک مشکل یا مثلاً در دادن مجوزها حالا اینها هماهنگ شده من بحث کلی را در سطح کشور و این یکی از جاهایی است که ما نگرانی داشتیم و داریم و باید نسبت به این موضوع حساس باشیم. حالا دنبالش هم هستیم در این جهت اقداماتی انجام دادیم ولی ما این خلأ را داریم یک مرتیه یک تصمیم گرفته میشود این ملک موقوفه بشود فضای سبز یا مثلاً بشود بلوار یا بشود بزرگراه یا بشود مرکز بهداشتی خدماتی. وقتی این ارزش ملک از بین میرود عواید و درآمدی هم ندارد هم نیت واقف تعطیل میشود هم مالالوقف. آنوقت مردم اینها را از ما مطالبه میکنند. امانتداری اینجا معنی پیدا میکند.
* الان اصلیترین متصرف موقوفات کیست؟ یعنی کدام نهاد است که بیشتر شما را به دردسر میاندازد؟
** اصلاً بهطور کلی من میگویم ما با همه اقشار و مردم ارتباط داریم. حالا دیگر کدام بیشتر تصرف کرده کدام کمتر این خیلی مهم نیست؛ مهم این است که حق و حقوق وقف ادا شود. ما همه از وقف بهرهمند هستیم. امروز همه از وقف بهره بردیم بعد میگوییم وقف چهکار کرده؟ نمیگوییم سازمان اوقاف میگوییم وقف چه کار کرده است. اصلاً سازمان اوقاف را از وقف جدا کنیم. خود این حکم الهی خدمتها به ما کرده است. آن چیزی که در سامانه ثبت کردیم 76 هزار مسجد داریم اینها چیست؟ اینها موقوفه هستند. اگر اینها نبودند مبلغان ما کجا میخواستند تبلیغ کنند؟ اصلاً این نظام اسلامی انقلاب اسلامی از کجا شکل گرفت؟ از مسجد. مدرسه فیضیه مگر موقوفه نیست؟ دارالشفا مگر موقوفه نیست؟ همین سخنرانی امام از آنجا شروع شد اصلاً آغاز انقلاب سال 42 از همینجا بود.
وقف خیلی به ما خدمت کرده من فکر نمیکنم هیچ حکم الهی به اندازه وقف به ما خدمت کرده باشد. ما کتابهایی در کتابخانههای گوناگون کشور داریم خود اینها موقوفه است؛ اینها وقف است. حالا هم کتابهای دانشگاهی و علوم جدید هم کتابهایی که در حوزههای دینی مراکزی هم هست اینها نبود میخواستیم چهکار کنیم؟ و این چقدر ارزش دارد؟ مثلاً شما یکی از مساجد بزرگ تهران را ببینید که الان مسجد هست به لحاظ ریالی بخواهید قیمت بگذارید چند میلیارد تومان میارزد؟ اصلاً بهعنوان یک سرمایه به آن نگاه نمیکنیم من کار ندارم و نمیگویم بفروشیم یا اجاره بدهیم. خودش سرمایه است و ارزش دارد این یک مال است و این یک ثروت تمام نشدنی است.
همین مسجد حاج عزیزالله در بازار تهران این چقدر میارزد؟ ارزش مالیاش چقدر است؟ اما چون وقف شده ما به دید عادی به آن نگاه میکنیم و به دید بیارزشی یا مثلاً مسجد اعظم قم خود این موقوفه است خود این سرمایه چقدر ارزش دارد؟ بعضیها قابل ارزشگذاری مادی و قابل قیمتگذاری مادی نیست اما چون موقوفه هست هیچ موقع فکر نمیشود چقدر خدمت کرده و چقدر برکات داشته است.
من حتی میبینم در حوزههای علمیه این قضیه مورد غفلت است که میگوید وقف چرا وقف هیچ خدمتی نکرده است؟ بسیاری از موقوفات در سطح کشور در مراکز اقتصادی کشور است و در اختیار مردم است. مثلاً بخشی از بازار تهران بازار مشهد اصفهان تبریز شیراز اراک مراکز اقتصادی قدیم اینها دیگر موقوفه بودند این خودش چقدر میارزد؟ خود این سرمایه چقدر ارزش دارد؟ الان مردم کارهای اقتصادی و تجاری را آنجا انجام میدهند. اگر این نبود چهکار میکردیم درست حالا مالالاجاره را میدهند یا مالالاجاره نمیدهند اما همین که وقف شد به عنوان یک چیز بیارزش میشود و این غلط است این را باید درست کنیم که اولاً وقف یک سرمایه ارزشمند است یک مال است یک ثروت است ثروت فراوانی است آن وقت اگر به عنوان ثروت و سرمایه به آن نگاه کردیم در حفظ و نگهداری و مدیریتش میکوشیم.
* یکی از توصیههای رهبری توجه به فرهنگ بود. میخواستم بدانم سازمان اوقاف چقدر تمرکزش را روی این بحث گذاشته و اینکه واقفین چقدر به سمت وقفهای فرهنگی رفتند؟
** اولاً این بحث یکی از اولویتهای ما قرار گرفته است و جزء مباحث با اولویت ماست به همین جهت هم ما آن ظرفیتی که در اختیار داریم بقاع متبرکه و بقعه امامزادههاست ولی این را در سطح کشور بهعنوان یکی از اولویتها قرار دادیم و به این پرداختیم. الان در سطح کشور ما امامزادهها که این ظرفیت را دارد در طول سال چند برنامه ملی و سراسری اجرا میکنیم؛ در تعطیلات عید نوروز که طرح «آرامش بهاری» است یا شهادت حضرت زهرا، فاطمیه، بعد بحث عید قربان و عید غدیر، دهه نخست محرم، دهه آخر صفر برنامه تابستانی عرض شود برنامههای ماه مبارک رمضان ما در طول سال 6 تا 7 برنامه ملی در سراسر کشور داریم.
این مقوله یکی از برنامههای اولویت دار ما بوده است و در آن قدم برداشتیم و نیتهایی که داریم نیت واقفین که انطباق با مسائل فرهنگی دارد در این جهت هم قرار دارد به کار گرفته و تشویق مردم هم به آن تبلیغ و ترویج فرهنگ وقف که مردم بیایند وقف کنند متناسب با نیاز امروز جامعه وقف کنند صورت گرفته است. حتی ما را متهم میکنند که شما سبقه کارتان بیشتر فرهنگی است تا اقتصادی اما ما در جای خود فعالیتهای مربوط به موقوفات انجام دادیم؛ مثل گرفتن مالالاجاره حق و حقوق به روزرسانی اسناد اجاره، سند رسمی گرفتن برای موقوفات برای ثبت و... شناسایی بعضی از رقباتی که هیچجا ثبت و ضبط نبود به سراغ متصرفینی که هیچ رابطهای با سازمان نداشتند و... منالحیث المجموع این است ولی خب آن چیزی که مطلوب است مورد انتظار مقام معظم رهبری است فعالیت فرهنگی است.
* موقوفات مستقل مثل آستان قدس رضوی و حرم حضرت معصومه(سلامالله علیها) و... ارتباطشان با سازمان اوقاف چگونه است؟
** به لحاظ قانونی و به لحاظ شرعی ما دیگر با آنها ارتباطی نداریم آنها مستقلاً تولیت دارند و خودشان مستقلاً انجام میدهند. بهصورت طبیعی ما یک وجوه مشترکی با یکدیگر داریم به لحاظ قانونی و به لحاظ شرعی آنها در جای خود وجود دارند و مراودات متعارف هست اما اینکه ما در وظایف آنها دخالتی داشته باشیم کاری انجام دهیم؛ خیر.
* یک بحث مطرح میشود که اقبال مردم به وقف کم شده شما با این قضیه موافق هستید؟
** آمار و ارقامی که ما داریم خلاف این هست به نظرم این حرکتی یا جریانی حساب شده است و بعضاً هم از روی ناآگاهی مطرح میشود. چون ما از اول انقلاب یعنی از سال 58 تا مثلاً آذر95 آمار داریم 25 هزار و 400 موقوفه توسط مردم وقف شده است و این آمار را سال به سال داریم.
* داخلی یا خارجی؟
** داخلی. 47 درصد این 25 هزار و 400 وقف تا پایان سال 88 است و 53 درصدش عدد و رقم مربوط به این دوره است. علتش هم این است که ما آن اولویتی که عرض کردیم یکی از اولویتهای فعالیتهای فرهنگی تبلیغ و ترویج فرهنگ وقف است به این جهت است و دلیل اینکه مردم علاقهمند هستند و میخواهند وقف کنند، حالا مانده هنر ما و دستگاههای فرهنگی کشور و سیاست کلی دولت که چگونه نسبت به این حکم الهی توجه کنند. ممکن است یک عده بگویند مباحث موقوفات خرده ریز اهمیتی ندارد در حالیکه این را هم ما قبول نداریم چون موقوفاتی که توسط مردم میشود موقوفات خوبی است. همین اوایل امسال داشتیم کسی که حدود 100 میلیارد تومان ملک و املاکش را وقف کرد. واقفی در گذشته داشتیم مثلاً سال 91-90 آمد هفت میلیارد تومان وقف کرد. همین امسال در دهه وقف یکی از استانها گزارش داد یک خانمی آمد 130 هکتار زمین با دو حلقه چاه به ارزش سه، چهار میلیارد تومان وقف کرد.
ما هر مقداری در این جهت تبلیغ کنیم، اطلاعرسانی کنیم، مردم مشکل ندارند و دلیلش هم این است؛ میگویند بهترین و محکمترین دلیل وقوعاش است و حالا هم واقع شده است. هر چه اطلاعرسانی بیشتری صورت بگیرد قاعدتاً این نسبت به زمانهای دیگر بیشتر میشود. یا مثلاً فرض کنید در خطبههای نماز جمعه یا شاید مناسبتهای گوناگون بحث وقف مطرح میشود گرایش مردم زیاد میشود ولی خوب فاصله داریم. یک بخشی برمیگردد به اعمال ما، رفتار ما، مدیریت ما، اطلاعرسانی ما، عمل ما، ارتباط ما با مردم و پاسخگویی به مردم. اینها قطعاً مؤثر است که خب ما هم باید مراقب اعمال و رفتارمان باشیم.
* در این هشت سالی که تصدی سازمان وقف را دارید یکی از جنجالیترین پروندهها که در وقف داشتید چه بود؟
** آن چیزی که ما داریم بحمدالله به نتیجه هم رسید بحث اختلاف منابع طبیعی و سازمان اوقاف است که ما حدود یک میلیون و 380هزار هکتار با هم اختلاف داشتیم و ما پیشقدم شدیم گفتیم بیایید با همدیگر با تفاهمنامه
حل و فصل کنیم که الحمدلله تاکنون حدود یک میلیون و 200 هزار هکتار اختلافات را برطرف کردیم و بقیهاش هم به مرور حل میشود.
* یعنی در اختیار منابع طبیعی بود؟
** مشترک بود، اختلافی بود. یعنی این یک میلیون و 380 هزار هکتار اختلاف بود. در این اختلاف هم منابع طبیعی
حیف و میل میشد هم موقوفات ما این را گفتیم بیایید با همدیگر طبق قوانین مقررات شرعی و حقوقی کارشناسی کنیم با تفاهم حل کنیم الحمدلله بهرغم همه تلخیها و سختیها حل شد و رو به اتمام است.
* موردهای حقیقی چطور؟
** اشخاص در سطح کشور زیاد هستند و تنوع موضوعات فراوان است. فرض کنید از مستاجرینی که هیچگونه سابقهای از اینکه اینها مستأجر موقوفه بودند نداریم. به مرور زمان بهدست میآید یا طرف خودش اقرار کرده من اینجا به دنیا آمدم اما هیچگونه مستند اجارهای ندارم.
همین جانمایی موقوفات به اصطلاح مهندسین جیآیاس در سطح کشور دارد اجرا میشود، حدود و ثغور این ملک و املاک مشخص میشود و در قالب این کار یک تعداد قابل توجهی از رقبات شناسایی میشود. حالا ممکن است مثلاً اشخاص حقیقی باشند یا مثلاً اشخاص حقوقی باشند یا مثلاً سندی به دست ما میرسد یک وقفنامه در اختیار کسی بوده میآورد میدهد آن سبب میشود یک تعدادی را شناسایی میکنیم میآورد قرارداد را اجاره ببندیم.
* مورد وقف عجیب هم داشتید؟
** ما مواردی داشتیم که مجبور شدیم تغییرات در نیت واقف صورت دهیم که هم به لحاظ شرعی و هم به لحاظ حقوقی هر آنچه ممکن است باید به همان نسبت نیت واقف عمل کنیم اما بعضی مواقع این جا اصلاً موضوع نیت عوض شده آنجا دیگر نزدیکترین مورد به نیت واقف را عمل میکنیم. در واقع همان نیت واقف است مثلاً 50 سال یا 100 سال قبل بیشتر مردم برای حرمها یا مثلاً برای برخی از مکانهای مقدس میآمدند شمع وقف میکردند الان دیگر شمع موضوعیت ندارد و به کل از زندگی مردم حذف شده به جای آن مثلاً برق و امکانات و تجهیزات روشنایی آمده است که ما در آن راستا هزینه میکنیم.
* نیت غیرمتعارف نداریم؟
** نه، اما بعضی اوقات شرط و شروطی سخت داریم. یکی از حرفهایی که به مردم داشتیم و داریم این است که مردم وقتی میخواهند وقف کنند با مشاوره و راهنمایی افراد کارشناس باشد که آسان وقف کنند یعنی در بعضی وقفنامهها فلان شب، فلان عدد، فلان رقم که اصلاً انجام دادن آن خودش یک سختیهای خاص خودش را دارد که یک درصد این یک درصد آن... اما به مردم این را میگوییم که آسان وقف کنید، خیلی قید و بند ایجاد نکنید.
* چگونه میتوان از مشارکت عمومی بیشتری در وقفها بهره جست؟ و چه نوآوریهایی میتوان داشت؟
** مثلاً یک کسی بیاید و یک دستگاه MRI بگیرد و به مراکز درمانی که نیاز دارند بدهد تا وقف کنند یا یک جمعی از افراد چنین کاری بکنند خب در اینجا عین مال وقف باقی میماند یا بهعنوان نمونه میگویند الان یک دستگاههایی وجود دارد که از تمام بدن عکس میگیرد و خیلی گرانقیمت است و یک بنده خدایی چند سال پیش میگفت حدود 20 میلیارد تومن قیمت دارد یکی، دو جا هم بیشتر در کشور ندارند خب میتوان با وقف جمعی چنین دستگاهی را برای کشور و هموطنانمان فراهم کرد؛ به طور کلی هر چیزی که عیناش بماند قابل وقف است.
مثلاً یک اتفاق جدید که برای من افتاد این بود که چند وقت پیش به استان فارس رفته بودم یک پیرمردی از استهبان آمده بود که گفت واقف است و ملک املاکش را هم وقف کرده است بعد جالب این بود که یک کامیون هم وقف کرده بود، آمده بود پیش من که شما مجوز این وقف را به من ندادید من هم گفتم پیش من نیامده است. اگر به من بدهید مجوزش را هم میدهم. نکتهاش هم اینجاست که اموالی مثل کامیون به مرور زمان که مستهلک هم میشوند از بین نمیروند و باید تبدیل به احسن بشوند. وقف حتماً نباید یک ساختمان یا یک زمین باشد افراد میتوانند تجهیزات آزمایشگاهی یک مدرسه را هم وقف کنند آن چیزی که عیناش باقی بماند.
الان اولویتهای ما در وقف، علم و فن آوری، پزشکی، محیط زیست، پژوهش، رسانه و... است. مثلاً میتوان یک چیزی را وقف کرد و عوائد و درآمد آن را برای رسانه هزینه کرد یا بهطور مثال یک نفر یک دوربین فیلمبرداری میخرد و وقف میکند و مثلاً در وقفش میگوید من این را برای تبلیغ قرآن وقف میکنم، این مقوله را خیلیها نمیدانند مثلاً یک دستگاه کپی را یک نفر بخرد و برای رفع نیازهای افراد وقف کند یا یک آبسردکن و... ما از وقف جمعی هم نباید غافل شویم این شیوه کار را برای مردم بسیار راحتتر خواهد کرد مثلاً یک نفر میگوید من یک میلیون پول دارم خب با این پول هم نمیشه وقف کرد ولی اگر 100نفر جمع شوند و هر کدام یک میلیون بگذارند میشود 100میلیون و یک مشکل از جامعه حل میشود. این مقوله هم در جامعه خوب تبلیغ و تبیین نشده است. این باید در رسانه تبیین شود. این باعث میشود همه علاقهمندان واقف باشند.
یک وقتی میتوان یک کارخانه چند ده میلیاردی را با مشارکت افراد زیادی خرید و وقف کرد و کار بسیار آسانی هم هست. باعث میشود جوانان جویای کار هم مشغول شوند.
این را ما گفتیم و خیلی هم روی آن تاکید کردیم و خیلی هم تشویقمان کردند ولی تبلیغ مناسب نشد. مثلاً یک مجتمع تجاری را میتوان با مشارکت چند هزار نفر که علاقه به وقف دارند، به پایان رساند و همه آن را وقف کرد در استان برای مصالح کشور و دین. در این عرصه هم یکی میآید یک میلیون تومان میدهد و یکی هم یک میلیارد تومان. الان در شیراز ما یک بیمارستان سرطان داریم که زمینش دو هکتار بود و ما دادیم و جمعی از پزشکان بهصورت جمعی دارند کارهایش را میکنند؛ مثلاً یکی آمده 200 میلیون داده و تخت بیمارستان را تأمین کرده است. اگر یک مجتمع تجاری درست کردیم الی الابد وقف است و در آمد دارد و قابل استفاده است.
مثلاً یک خانودهای در یکجا آمدند و شش و هفت مغازه با هم خریدند و وقف کردند. ما الان جوانهای نخبه داریم که پول تحقیق و پژوهش ندارند. اگر موقوفه در این راستا درست کردیم و 100 نفر از این جوانان را آوردیم و امکانات مادی در اختیارشان قرار دادیم چقدر به نفعمان خواهد بود؟ خب سود بسیاری به کشور میرساند ما وقتی از این حرفها میزنیم فکر میکنند خودمان را میخواهیم مطرح کنیم ولی من نه نیازدارم و نه قصد این کار را دارم صرفاً هدفم ترویج این سنت حسنه اسلامی و اشاعه آن است.
* شما دیدارهایی را با افراد مهم کشورهای دیگر داشتید. در این مورد نکته جالب توجهی ندارید؟
** یک نکته جالبی که وجود دارد -این هم از برکات نظام جمهوری اسلامی است، از برکات شهیدان است و وجود مبارک آقاست- اینکه مسوولان نظام جمهوری اسلامی ما هم یکی از افراد ضعیف و سطح پایین این مجموعه هستیم وقتی در هر مجموعهای از سطح بینالملل حضور پیدا میکنیم به دیده عزت و احترام به آنها نگریسته میشود. این برای ما نیست، شخص خودم را میگویم برای نظام جمهوری اسلامی است. این نظامی که بر مبنای اسلام و قرآن درست شده نتیجه آن خدمات و اخلاص و زحمات حضرت امام (رحمه الله علیه) خون پاک شهیدان و همچنین زحمات و خدمات مقام معظم رهبری و اخلاص این یک نکتهای است، نکته دوم اینکه باز به برکت نظام جمهوری اسلامی ما تجربیاتی را اقدامات و فعالیتهایی داریم که آنها علاقهمندند که از این استفاده کنند ما در حوزه کاری خودمان مثلاً در حوزه همین بقاع متبرکه امامزادگان علاقهمندند که ببینند شما چه تجربهای کردید یا مثلاً درباره نظم و نظام دادن به موقوفات و درآمدها و شناسایی... و اظهار علاقه به اینکه میگویند ارتباط برقرار کنند، میگویند ما علاقهمندیم در قالب تفاهمنامه با سازمان اوقاف تعامل و همکاری داشته باشیم از تجربیات شما استفاده کنیم و به ما آموزش داده شود امکاناتی که مورد نظر هست را ما فراهم کنیم بتوانیم این مدل را در کشورمان پیاده کنیم. مثلاً در دیداری که با آقای سید حسن نصرالله داشتم، ایشان بیشتر درباره بقاع به ویژه مکانهایی که مربوط به انبیاء میپرسیدند یا مثلاً استفتائات مقام معظم رهبری را خواستند که به عربی ترجمه شود.
* آسیبشناسی شما از عملکرد رسانهها در عرصه وقف چیست و توصیه شما؟
** متاسفانه تبلیغ و ترویج فرهنگ وقف در اولویت کار رسانه نیست، باز هم نمیگویم سازمان اوقاف بلکه وقف بهعنوان حکم الهی در اولویت نیست.
* اولویت دستگاههای تبلیغی مثل حوزه علمیه هم نیست!
** بله و این هم از گرفتاری ماست. من نمیگویم سایر احکام را رها کنند بلکه میگویم اگر پنج تا اولویت دارند یکی از اولویتها هم این باشد .
شما ملاحظه کنید بعضی اوقات ما به موضوعی آنقدر میپردازیم مثلاً حج؛ الان هم اگر کسی ثبت نام کند بعد از چند سال نوبتاش میشود. من میگویم وقف که الان حکم الهی است که هم بعد اجتماعی دارد هم بعد اقتصادی و هم بعد فرهنگی. آیا نباید به آن پرداخته شود؟ مثلاً من میبینم اصحاب رسانه خبری را مطرح میکنند درباره یک موجودی از حیوانات و کلی به آن میپردازند و گزارش و مستند و خبر تهیه میکنند اما وقتی بخواهید درباره وقف یک خبری را بدهید در گزارشها نمیآید و در خبرها دیده نمیشود. اگر هم بیاید در زمانی است که نه بینندهای دارد نه در اولویت است. توقعات خیلی بالاست انتظارات خیلی در سطح وسیع و گسترده اما به اندازه انتظارات و توقعات تبلیغ نمیشود. اگر همین تبلیغ فرهنگ وقف در اولویت قرار بگیرد موقوفههایی که ارتباط مجموعه مستاجرین و متصرفین چه حقوقی چه حقیقی بهتر میشود.
از همین فرهنگ وقف باز مردم از خدمات وقف بیشتر بهره میگیرند یک بخش هم خدمات وقف گفته شود. مثلاً ما در سطح کشور 133 بیمارستان موقوفه داریم. چقدر گفته میشود؟ ما انتظار داریم مجموعههای گوناگونی که اینها را دارند بگویند. مثلاً وزیر محترم بهداشت و درمان که رابطه ما با ایشان هم خوب است با ایشان تفاهمنامه داریم یک کارهایی هم انجام دادیم اما بیایند و بگویند که در سطح کشور 133 بیمارستان موقوفه داریم. این هم از خدمات وقف است نمیگوییم خدمات اوقاف. 30 تا بیمارستان موقوفه در همین تهران داریم. ایشان مگر مسوول بهداشت و درمان و سلامت جامعه نیست؟
اگر کسی میتواند خودش را از خدمات وقف منها کند، بگوید. چون در اختیارمان هست قدرش را نمیدانیم همین که وقف شد میشود بیارزش. الان بعضی از همین زایشگاهها بچههای مردم وقف است. همان قبرستان که مردگانمان را دفن میکنیم وقف اموات مسلمین است. چون هست قدرش را نمیدانیم یا مثلاً تبلیغ خود همین فرهنگ زیارت خود همین امامزادگان معرفی اینها، شناسایی اینها که مردم الحمدلله خوب شده، این چقدر در اولویت رسانه است؟
ما به عبارتی سه تکلیف کلی داریم؛ یکی قرآن است، یکی امامزادگان است، یکی هم وقف. من میگویم هر سه تا هم یک برنامه ملی است. ممکن است عملکرد سازمان هم یکسری اشکالاتی داشته باشد که دارد ضعف و نقصهایی داشته باشد که دارد ما هم قبول میکنیم اما نترسند. من تعبیرم این است یک وقت هراسهایی در جامعه ما متاسفانه بهوجود آمد که از وقف گفتن متاسفانه میترسیم.
ما از وقف چرا بترسیم چرا ترس داشته باشیم اگر این باشد در مورد روزه هم نگوییم درباره نماز هم نگوییم یکسری ضعف و نقصهایی در آن حوزه داریم باید بگوییم . اینجا نیاز بیشتری وجود دارد چرا چون آسیب بیشتری دارد. همان که از اول سؤال هم داشتید در واقع طمع بیشتری بر این هست چون ملک است و سرمایه و مال. گفته شود اینها کم میشود مردم متوجه میشوند اما یک ترس و یک خوفی داریم که اگر این را بگوییم چه خواهد شد؟ هیچچیزی نخواهد شد. مردم آگاه و مطلع میشوند این هم وقتی گفته میشود مردم میآیند. ما گفتیم در سند اجاره نیت واقف را بنویسید الان برخی فکر میکنند این پولهایی که اوقاف از مستاجرین میگیرد برای خودش هزینه میکند. نه؛ نیت واقف است بیاید در سند اجاره بنویسید که نیت واقف چیست؟ موردی را داشتیم که دوستان و همکاران ما به فرد گفتهاند این ملکی که در اختیار شماست نیتاش عزاداری امام حسین(علیهالسلام) است و خودش تعجب کرده گفت من نمیدانستم. حالا که اینگونه هست بیشتر خرج میکنم. خب این را وقتی مردم بدانند پس بهتر همراهی میکنند هم در حفظ و نگهداری هم در حفظ حقوقش.
* ریشه این هراس را چه میدانید؟
** یک بخش این است که گفته شده چنین و چنان است و خودمان باور کردیم. وقف یکی از احکام مترقی و جامع الهی است اما از بس گفته شد چنین است و چنان و خودمان هم باور کردیم. به ما قبلاً گفتند سیاست از دیانت جداست خودمان هم باور کردیم؛ امام گفتند نهخیر سیاست این نیست این سیاستی که شما میگویید حقهبازی است، اصلاً قبول نداریم این چیزها نیست اما سیاست و دیانت عین هم است مثل هم است. من میگویم درباره وقف هم چرا هراس داشته باشیم؟ به همگان هم بگوییم به برکت امام انقلاب خون شهیدان فرهنگ جهاد و شهادت و ایثار همه شد یک افتخار و یک موضوع بسیار مهم و عامل موفقیت نظام جمهوری اسلامی. باید همین روحیه تقویت شود که آقا هم بارها و بارها فرمودند که علاج حل مشکلات این کشور با همان روحیه انقلابی جهادی ایثار و فداکاری است و همیشه هم بر این تاکید شود.
به نظرم جا دارد ما سرمایه ارزشمندی که الان داریم در سطح کشور قدر بدانیم نه اینکه به گذشته افتخار کنیم؛ بیاییم در عصر جمهوری اسلامی در عهد جمهوری اسلامی این سرمایه را اضافه کنیم یعنی یادگار گذشتگان را خوب حفظ کنیم، خوب اداره کنیم. در عهد جمهوری اسلامی در عصر امام خمینی بیاییم یک موقوفاتی در شأن نظام جمهوری اسلامی ایجاد کنیم و میتوانیم و این شدنی است به شرط اینکه فرهنگسازی شود.
* جناب محمدی در حال حاضر مهمترین اولویتهای موضوعی وقف شامل چه مواردی است؟
** پیش از پرداختن به این موضوع لازم است نکتهای را درباره نقش رسانه در ترویج فرهنگ وقف بیان کنم. در حال حاضر یکی از موضوعاتی که لازم است در رسانه به آن در زمینه وقف پرداخته شود شناسایی وقف، تبیین احکام وقف و تبلیغ و تبیین حقوق مالی و شرعی وقف و بازگو کردن آثار و برکات آن برای عموم مردم است، اما درباره وقفهای مورد نیاز جامعه باید گفت که در حال حاضر و با توجه به شرایط جامعه مواردی مانند آموزش، پژوهش، علم و فناوری، بحثهای محیط زیست، آموزش و تعلیم و تربیت و تبلیغ دین به شکل مدرن و رسانه از اولویتهای موضوعی وقف است.
* اگر امکان دارد یکی از مهمترین وقفهایی را که طی سال جاری انجام گرفته است به صورت مصداقی بیان کنید؟
** مهمترین وقف امسال طبق نظر کارشناسان وقف در شهر شیراز انجام گرفت و واقف و خیر شیرازی با اختصاص املاک و دارایی موقوفه خود به ارزش 100 میلیارد تومان، به نفع عامالمنفعه اقدام کرد. همچنین وقف هستهای که حدود چهار سال پیش برای ارتقای دانش هستهای و دانشمندان آن صورت گرفت هم از جمله موارد قابل توجه در زمینه وقف است و پژوهش، پزشکی به ویژه برای بیماریهای لاعلاج و سرطانی، سلولهای بنیادی و بهداشت و سلامت جامعه از مصداقهای زیبای سنت حسنه وقف به شمار میآید. برخی تصور میکنند وقف سرمایه مصرفی است اما باید بدانند وقف سرمایهای ماندگار است که باید مدیریت شود و عواید آن طبق نیت واقف هزینه شود و با توجه به کارکرد اقتصادی و اجتماعی آن در خدمت عموم مردم قرار گیرد.
* مهمترین چالشهایی که در زمینه مصارف موقوفهها وجود دارد چیست؟
** چالشی که در زمینه مصارف موقوفهها وجود دارد این است که بخشی از مستأجران و مردم به خوبی با فرهنگ وقف آشنا نیستند و حق و حقوق وقف را به خوبی و به موقع ادا نمیکنند که در حقیقت حقوق واقف و وقف را ضایع میکنند البته برخی دستگاههای دولتی درباره متصرفات موقوفات همکاری خوبی دارند اما امیدواریم همه نهادهای دولتی حق موقوفات را ادا کنند و از وعده و وعید سیاسی بپرهیزند زیرا این گونه وعدهها از سازمان اوقاف و امور خیریه دردی دوا نمیکند و برای مردم توقع ایجاد میکند.
http://sobhe-no.ir/newspaper/160-1/2/5548
ش.د9503366