(روزنامه جمهوري اسلامي – 1395/10/23 – شماره 10782 – صفحه 6)
در حال حاضر مشکلاتی جدی در روابط دوجانبه پاکستان و هند وجود دارد.هر چند طرفین در وضعیت جنگ نیستند اما به نظر میرسد دو کشور در خط کنترل(LOC) در یک وضعیتی شبیه به جنگ مجازی قرار دارند.بدین معنی که هر دو کشور در حوزه تبلیغات رسانهای در یک وضعیت توام با حملات لفظی شدید متقابل قرار دارند.زمانی که در ماه مه 1392 نریندر مودی به مقام نخست وزیری هند رسید، تضادها و اختلافها بین دو طرف تشدید یافته است. در عین حال یک بعد جالب توجه در حوزه مناسبات سخت و پیچیده پاکستان و هند همراه با اختلافات فراوان بین این دوکشور، تعامل غیررسمی و شخصی است که بین دو نخستوزیر دیده میشود. در واقع حس مثبتی که بین دو مقام یادشده وجود دارد به گونهای بوده که تا حد امکان در تعدیل و مدیریت روابط بین دو کشور تا کنون موثر بوده است.
هند پاکستان را مسئول تمام حوادث تروریستی در خاک خود و نیز منطقه کشمیر تحت کنترل خود میداند. از جمله: حمله تروریستی به پارلمان هند (در دی ماه 1379)، حمله ترویستی در شهر بمبئی (آبان 1384)، حمله به اردوگاه نظامی پاختانکوت (دی 1394)، حمله به اردوگاه نظام یوری (در شهریور 1385) و حمله به اردوگاه نظامی ناگروتا (آبان 95). هند در این رابطه گروههای افراطی مورد حمایت پاکستان یعنی لشگر طیبه، جماعت الدعوه و جیش محمد را دخیل دانسته و تحویل روسای گروههای یادشده را خواستار شده است. همچنین آن کشور اعلام کرده تا زمان انجام اقدامات تنبیهی و محاکمه عوامل و عناصر گروههای پیش گفته، از هر گونه گفتگو با پاکستان خودداری خواهد کرد.
گفتنی است این پیش شرط هند برای برگزاری مذاکرات دوجانبه با پاکستان با تلاش مداوم آن کشور برای انزوای پاکستان در سطوح بینالمللی و منطقهای و معرفی این کشور به عنوان یک دولت تروریستی درایالات متحده و سازمان ملل همراه بوده است. ضمن این که دولت هند به منظور تسهیل در مسیر رقابتهای سنتی خود با پاکستان، سالانه میلیونها دلار را برای ایجاد و تقویت جریان لابیهای خود در ایالات متحده و نیز دیگر کشورهای ذیربط مهم جهان هزینه میکند. حتی دراین رابطه گفته میشود معامله تسلیحاتی 700 میلیون دلاری که قرار بود طی آن پاکستان 8 جنگنده F-16 از ایالات متحده خریداری کند، اما با رای کنگره این کشور لغو شد در نتیجه تلاش همین لابیهای پرنفوذ هند بوده است.
همچنین با این که هند در منطقه کشمیر برخوردهای خشونت آمیزی با ساکنان این مناطق داشته است اما در نتیجه فعالیت همین جریانهای پرنفوذ در کشورهای غربی، این پاکستان است که از سوی آنها مورد شماتت قرار میگیرد (این در شرایطی است که اساساً از منظر حقوقی بسیاری از کارشناسان شبه قاره معتقدند در موضوع کشمیر این پاکستان است که نسبت به هند موضع برتر را دارد.)
همچنین کشورهای افغانستان و هند از طریق لابیهای خود، وزارت امور خارجه ایالات متحده را متقاعد کردند که پاکستان در برخورد با تروریسم مرزی کمترین اقدام را انجام داده است. گذشته از این در داخل هند نیز برخی محافل قدرتمند تاکید دارند تا زمان برآورده شدن مطالبات هند به خصوص تعیین تکلیف گروههای تروریستی، ضرورت دارد تا فضای گفتگو بین دو کشور در وضعیت تعلیق باقی بماند.
در طرف مقابل یعنی پاکستان نیز این گونه استدلال میشود تا زمانی که وضعیت کشمیر تعیین تکلیف و حل و فصل نشده، باید از گسترش هر گونه مناسبات تجاری و اجتماعی با هند خودداری شود. دراین راستا برخی محافل داخل پاکستان که طرفدار بهبود رابطه با هند هستند معتقدند اگر هند واقعاً طرفدار بهبود رابطه با پاکستان باشد، اتخاذ یک رویکرد منعطفتر به خصوص در حوزه تروریسم و همچنین وضعیت نقض حقوق بشر در کشمیر اجتناب ناپذیر خواهد بود.
با این حال طرفداران نگرش غالبی که به دیدگاه ارتش پاکستان نزدیک است، نیز معتقدند هند با حمایت از گروههای تروریستی همــچون تحــریک طالبان پاکستان و همــچنین گروههای جدایی طلب بلوچستان (از طریق خاک افغانستان) باعث شده تا پاکستان نیز متحمل تلفات انسانی و مادی شود. در مجموع هند با انجام اقدامات دیپلماتیک چند لایه فشار بر پاکستان را تشدید ساخته و معتقد است تا زمان انجام اقدامات تنبیهی موثر پاکستان در قبال گروههای تروریستی موصوف (به خصوص گروههای مستقر در ایالت پنجاب) از هر گونه انعطاف در برابر پاکستان برای بهبود رابطه خودداری خواهد کرد.
جمع بندی:
به نظر میرسد تا زمانی که سیاست سرکوب و ارعاب و مشت آهنین در داخل کشمیر تحت کنترل هند وجود دارد، از شدت احساسات ضدهندی در داخل پاکستان کاسته نخواهد شد.
از سوی دیگر ایجاد ثبات و امنیت در منطقه جنوب آسیا از جمله مولفههایی است که هر دو کشور پاکستان و هند به آن نیازمند خواهند بود. واقعیت این است که نقش منفی سرویسهای امنیتی پاکستان ISI و هند RAW درتشدید اختلافات بین دوکشور موثر و برجسته بوده و با توجه به این که هر دو سرویس یاد شده در تولید نفرت و تقابل با یکدیگر نقشی اساسی و محوری بازی میکنند، از این رو امکان کنترل و مدیریت رفتارهای سازمانهای امنیتی یادشده از سوی دولتهای مرکزی در عمل وجود ندارد. این موضوع به خصوص در پاکستان به قدری دخیل است که اساساً پرونده روابط با هند و تصمیم گیری در این خصوص در اختیار ارتش و ISI قرار دارد. نتیجه این که پاکستان هیچ گاه به مانند امروز تحت فشارهای دیپلماتیک قرار نداشته و هیچ گاه به مانند امروز نیازمند واکنشهای موثر برای پاسخ دادن به فشارهای دیپلماتیک از جانب هند نبوده است. برخی از تحلیلگران امور امنیتی پاکستان معتقدند بازیگران غیردولتی ستیزه جو مستقر در خاک این کشور به یک دردسر بزرگ راهبردی برای پاکستان تبدیل شدهاند.
http://jomhourieslami.net/?newsid=120799
ش.د9503485