صعود ایرانِ پس از جنگ، در سایه سیاست خارجی دوران سازندگی
سیدحسین موسویان، دیپلمات با سابقه وزارت خارجه و پژوهشگر دانشگاه پرینستون امریکا در مصاحبهای که در اردیبهشت ماه سالجاری با ماهنامه «تربیت» داشت، درباره سیاست خارجی دوران سازندگی گفت: «این دوران بعد از رحلت امام خمینی(ره) و آغاز دوران رهبری حضرت آیتالله خامنهای و با ریاست آیتالله هاشمی رفسنجانی آغاز شد و استراتژی ایران در این دوره رفع تنش در روابط خارجی و احیای حداکثری روابط با کشورها بود. ایران در این دوره توانست روابط با بلوک شرق را احیا و سنگ بنای محکمی در روابط با بلوک غرب منهای امریکا ایجاد کند. کشور بعد از جنگ با صدها شهر و روستای تخریب شده، حدود دومیلیون آواره داخلی، بیش از ۵/۱ میلیون آواره خارجی و بدتر از همه خزانه خالی مواجه بود. منهای حب و بغضهای سیاسی داخلی، تاریخ ایران از رهبری معظم انقلاب و آقای هاشمی در این دوران به نیکی یاد خواهد کرد که ایران را از زیر آواری از خاکستر جنگ نجات دادند. استراتژی سیاست خارجی دوران سازندگی هم موفق و عامل مهمی در صعود مجدد ایران شد. من معتقدم که سیاست خارجی سالهای 1384 – 1376 نیز ادامه همان سیاست خارجی دوران سازندگی بود، منتهی اقبال جهانی نسبت به ایران در این دوره در مجموع مثبتتر شده بود و پیشرفت در تشنجزدایی و تکثیر کشورهای دوست و کاهش کشورهای دشمن نیز آسانتر بود.»
دکتر امیرهوشنگ میرکوشش، کارشناس روابط بینالملل نیز در یادداشتی که اخیراً برای سایت «امید هستهای» نوشت، گفتمان سیاست خارجی مرحوم هاشمی رفسنجانی در دوران سازندگی را بر مبنای واقعگرایی آرمانی ارزیابی کرد و ادامه داد: «سیاست تنش زدایی از طریق گفتوگو و مفاهمه که برخاسته از نوع نگاه هاشمی رفسنجانی به اصول قانون اساسی و دیدگاهی واقعگرایانه بود، میتوانست پاسخگوی ارزشها نیز باشد و با تمرکز در سطوح مختلف فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی تأمینکننده منافع ملی باشد. این رویکرد، با فاصله گرفتن از اولویتهای امنیتی و ایدئولوژیکی، به سمت همگرایی و همکاری همه جانبه پیش رفت و در نتیجه زمینههای بیشتری را برای گفتوگوی میان دولتها و همگرایی چندجانبه بین حکومتی فراهم آورد.
در مجموع میتوان گفت، سیاست تنش زدایی هاشمی رفسنجانی بر اساس 5 اصلِ اولویت دادن به امور اقتصادی و پرهیز از درگیری ایدئولوژیک، همکاری متقابل اقتصادی و سیاسی با سایر کشورها، مشارکت فعال در سازمانها و مجامع بینالمللی برای تحکیم روابط منطقهای و بینالمللی، گفتوگو میان ایران و کشورهای منطقه و جهان در جهت تحکیم روابط و ارتقای جایگاه ایران در منطقه و نظام بینالملل در راستای تأمین نیازهای اقتصادی و همچنین تأمین امنیت اقتصادی استوار بود. سیاست خارجی هاشمی رفسنجانی از مبنایی دو وجهی برخوردار بود. هاشمی رفسنجانی با تفسیر جدیدی از اصل نه شرقی نه غربی از داشتن رابطه با تمام کشورهای جهان به غیر از معدودی از کشورها حمایت کرد.»
روابط ایران با اعراب
همـــچنیــن هاشــمــی در دوران ریاستجمهوری خود توانست «ذهنیت ایرانهراسی» در منطقه را از بین برده و چهره مداراگر و مسالمتآمیزی را از ایران ارائه کند. او روابط ایران و عربستان سعودی را که پس از کشتار حجاج ایرانی در عربستان در تابستان 1366، قطع شده بود، بازسازی کرد و با بقیه کشورهای عرب نیز توانست داد وستد خوبی داشته باشد.
در اجلاس سران کنفرانس اسلامی که در سال 1369 در سنگال برگزار شد، مرحوم هاشمی رفسنجانی و امیر عبدالله که در آن زمان ولیعهد عربستان بود، حضور داشتند. مرحوم هاشمی در این باره در خاطراتش گفته است: «آقای امیرعبدالله هم از طرف عربستان به آنجا آمده بود. من رئیس جمهوری بودم و ایشان ولیعهد بود. طبیعتش این بود که اگر ملاقاتی میشود، ایشان پیش من بیاید. کشور ما بزرگتر بود. وقتی بحث ملاقات شد، ایشان گفته بود که فلانی بیاید، گفتم: چه عیبی دارد؟ ما میرویم. دو کشور مسلمان که باهم این حرفها را ندارند. این کار نخستین تأثیرش را در نفس آنها گذاشت که ما آنگونه که فکر میکنند، مغرور نیستیم.»
دومین دیدار مرحوم هاشمی و امیر عبدالله به اواخر دوران ریاستجمهوری وی بازمیگردد. مرحوم هاشمی به همراه هیأت همراه راهی سفر به پاکستان برای شرکت در اجلاس سران کشورهای اسلامی شده بود. در این سفر، او با امیر عبدالله دیدار کرد و قرار شد که این بار امیر عبدالله به ملاقات مرحوم هاشمی برود. در خاطرات وی درباره این دیدار نیز آمده است: «در اجلاس سران در پاکستان، قرارمان این شد که ایشان به اتاق ما بیاید. من در مجلس نشسته بودم که دیدم یک دفعه آمدند و گفتند: امیر منتظر شماست. آقای ولایتی گفتند: قرارمان این بود که ایشان بیاید، الان چه کار کنیم؟ گفتم: برویم، ما نباید تکبر کنیم و اصل بر حرف زدن است. بلند شدیم و به طرف اتاقشان رفتیم، یکدفعه دیدیم که ملک عبدالله و همراهانش از اتاق به بیرون برای استقبال ما آمدند و گفتند: آمادهایم که به اتاق شما برویم. اصلاً یکدفعه زیرورو شدند. یعنی همان حالت تواضعی که نشان دادیم، ایشان را به آنجا آورد.»
همچنین مرحوم هاشمی سفرهای متعددی به عربستان انجام داد و جایگاه خاصی نزد مقامات عربستانی پیدا کرده بود. این جایگاه به حدی بود که بعد از اتمام دوره ریاستجمهوری وی و در ۲۰خرداد ۱۳۸۷، از او که رئیس مجلس خبرگان رهبری و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام بود، بهعنوان میهمان ویژه کنفرانس بینالمللی گفتوگوی اسلامی دعوت شد و در این سفر ۱۰روزه به او اجازه داده شد از منطقه فدک بازدید کند.
اگرچه پس از حمله عراق به کویت و حمایت ایران از کویت روابط تهران با کشورهای حاشیه خلیج فارس از جمله عربستان بهبود یافته بود اما تحلیلگران سیاسی بر این عقیدهاند که ریاست جمهوری آیتالله هاشمی رفسنجانی تأثیر قابل توجهی بر بهبود روابط ایران و عربستان داشت و روابط روز به روز گسترش یافت تا اینکه در سال 2001 یک توافقنامه امنیتی میان تهران - ریاض به امضا رسید.
امیر موسوی، رایزن فرهنگی سفارت ایران در الجزایر نیز در مصاحبهای که در اردیبهشت 93 با سایت «فرارو» داشت، درباره روابط ایران – عربستان گفت: «ایران و عربستان همواره روابط پر فراز و نشیبی داشتهاند که پس از انقلاب اسلامی این فراز و نشیب شدت بیشتری هم گرفت. عربستان همواره به ایران به چشم یک رقیب جدی در منطقه نگاه کرده و برای این رقابت ابزارهای بسیاری را به کار گرفته است تا رقیب را کنار بزند اما هاشمی رفسنجانی ثابت کرد، تسلط خوبی بر پرونده روابط ایران و عربستان دارد. در دوران ریاست جمهوری او دو کشور پس از سالها تیرگی در روابط، توانستند آشتی موقتی برقرار کنند که این نشان میدهد، هاشمی کلید باز کردن قفل روابط ایران و عربستان را در اختیار دارد.»
موسوی با بیان اینکه استفاده از ظرفیت هاشمی میتواند بهبود روابط ایران و عربستان را تسریع کند، گفت: فکر میکنم که با پشتیبانی نظام و نقش آفرینی آقای هاشمی در روابط دو کشور، میتوان به آشتی دوباره تهران – ریاض و برقراری صلح و ثبات در منطقه امیدوار بود.
روابط بحرین و ایران نیز شاهد فراز و نشیبهایی بود و بویژه پیروزی انقلاب اسلامی در ایران تأثیر بسیاری بر این رابطه گذاشت. بحرین نیز مانند بسیاری از کشورهای عربی از شعار صدور انقلاب اسلامی بیم داشت بویژه اینکه جمعیت این کشور مانند ایران اکثریتی شیعه مذهب بود. البته ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، بحرین این انقلاب را تأیید کرد و یک گروه رسمی را برای عرض تبریک به ایران فرستاد اما این روابط حسنه عمر طولانی نداشت و تنها سه سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی، بحرین ایران را به کمک و حمایت از گروههای شیعه که سعی در کودتا در بحرین داشتند، متهم کرد و پس از آن نیز بحرین در صف حامیان عراق در جنگ با ایران قرار گرفت و روابط دو کشور رو به تیرگی رفت.
پس از پایان جنگ ایران و عراق در دیداری که میان شیخ عیسی بن سلمان آل خلیفه، پادشاه بحرین با آیتالله هاشمی رفسنجانی در حاشیه کنفرانس عدم تعهد در سنگال صورت گرفت، قرار شد دو کشور با یکدیگر تبادل سفیر داشته باشند.
محمد سعید النعمانی، مشاور و معاون ویژه مجمع جهانی تقریب بین مذاهب اسلامی نیز پس از درگذشت رفسنجانی در مصاحبه با ایرنا درباره وی گفت: فقدان آیتالله رفسنجانی نه تنها برای ملت و رهبران ایران بلکه برای تمام جهان اسلام مصیبت بزرگی است. او بر تمام مسائل جهان اسلام اشراف داشت. عامل بازداشت وی در دوران شاه نوشتن کتابی در حمایت از فلسطین بود. این موضوع حکایت از آن دارد که وی درد امت مسلمان و فلسطین را در سینه داشت. ما یک مرد دانشمند و مجاهد و مبارز و قهرمان تمامی صحنهها را از دست دادیم.
حمید شیاد الابیض، رئیس انجمن دوستی ایران و عراق نیز درباره وی به ایرنا گفت، آیتالله هاشمی در جهان سیاست شخصیت برجستهای است و باعث تقویت مناسبات میان ایران و همسایگانش بویژه عراق شد. او نماد یکی از مهمترین مکتبها در دوران معاصر است. ما در مکتب او نحوه زندگی با دیگران را میآموزیم. یاد میگیریم که چگونه با گفتوگو به همزیستی مسالمتآمیز دست یابیم. او به همین دلیل با اعراب و مسلمانان و حتی بیگانگان روابط خوبی داشت.
علی محمد بشارتی که از سال 63 تا 72 قائم مقام وزارت امور خارجه و از سال 72 تا 76 وزیر کشور دولت هاشمی بود در شهریور سال 91 در مصاحبهای که با خبر آنلاین داشت، درباره راز موفقیت دیپلماسی هاشمی در رابطه با اعراب و کشورهای جهان گفت، مؤثرترین حربه در سیاست خارجی «دیپلماسی» است و هر کشوری که برخوردار از دیپلماسی قوی و دیپلماتهای ورزیده باشد، برنده میشد. در جنگ هشت ساله، دیپلماسی فعالی در وزارت خارجه برای کاهش و خنثی کردن فشارهای وارده وجود داشت. تلاش وزارت خارجه «اتحاد نامقدس شکل گرفته علیه ایران» را از بین برد. در دوره ریاست جمهوی آقای هاشمی نیز این تلاشها ادامه یافت و ایران توانست در عرصه سیاست خارجی موفق شود.
وی ادامه داد: آقای هاشمی در روابط دیپلماتیک به ارزشها و باورهای کشورهای دیگر بسیار احترام میگذاشت. توجه به همین اصول موجب شد که رابطه وی مثلاً با پادشاه عربستان دوستانه شد. البته این رابطه دوستانه اختصاص به عربستان نداشت، کما اینکه با کویت، امارات و سایر کشورها نیز ارتباط خوبی برقرار شده بود.
روابط ایران با روسیه
اگرچه اولویت سیاست خارجی دوره سازندگی، تنش زدایی از روابط تهران بویژه با کشورهای همسایه و منطقهای بود، دولت وقت هاشمی رفسنجانی به برقراری ارتباط با دیگر نقاط جهان از جمله روسیه، هند، چین و... نیز توجه داشت. آندری دنیسوف، سفیر روسیه در چین که اخیراً برای امضای دفتر یادبود آیتالله هاشمی رفسنجانی در محل سفارت جمهوری اسلامی ایران در پکن حضور یافته بود، از آیتالله رفسنجانی بهعنوان فردی که نقشی محوری و مهم در ایجاد روابط و توسعه مناسبات دوستانه تهران - مسکو داشته است، نام برد و گفت، به خاطر چنین خدماتی، مردم دو کشور او را همواره به یاد خواهند داشت.
مهدی سنایی، سفیر ایران در روسیه نیز در پیامی که به مناسبت درگذشت آیتالله رفسنجانی ارسال کرده بود، نوشت: روابط نوین ایران و روسیه تا اندازه زیادی مدیون آیتالله فقید و پیمانهایی است که در سفر سال 1368 ایشان به مسکو که سالهای پایانی عمر شوروی بود، امضا شد.
مرکز مطالعات ایران و اوراسیا نیز در بهمن 1390 در گزارشی تحت عنوان «تحلیل هاشمی رفسنجانی از روابط ایران و روسیه» به بیان دیدگاههای آن مرحوم درباره رفتار روسها با ایران پرداخت. در این گزارش آیتالله رفسنجانی گفته است: «در زمان آقای گورباچف، سفری به روسیه داشتم و مذاکرات خیلی طولانی و وسیع داشتیم و در بسیاری زمینهها تفاهمنامههایی بین ما منعقد شد که بعضی از آنها تاکنون نیز در حال اجراست که از جمله آنها نیروگاه بوشهر است. روسها تحت فشار امریکا هستند. منافعی در روابط با امریکا دارند. گاهی فشار امریکا حرکت روسیه را کند میکند. امّا هیچ وقت این حرکت قطع نشده و برنامههایمان ادامه دارد. به نظر من این یک واقعیت است که هم طرف روس و هم طرف ایرانی به آینده روابط امیدوار شده و در این مسیر گام برداشتهاند. موضوعات جدیدی برای رایزنی و گفتوگو بین دو کشور وجود دارد که از این جمله میتوان به موضوع سوریه و فشارهای داخلی و خارجی بر این کشور اشاره کرد. این روندها نشان میدهد که باید تحولی در روابط تهران- مسکو شروع شود و این تحولات صرفاً به حرف و اندیشه محدود نشود.»
آیتالله رفسنجانی در این گزارش، یکی از آسیبهای سیاست خارجی ایران در دوره ریاست جمهوری احمدینژاد را گرایش به سیاه و سفید دیدن کشورها دانست و گفت: در مورد روسیه نیز به نظر میرسد که تحلیلها به سمت این موضوع سوق پیدا کرده که روسها از سمت سفیدی به سمت سیاهی رفتهاند. در حالی که باید پذیرفت که بسیاری از کشورها میتوانند در فضای خاکستری قرار داشته باشند و این نوع رفتار ما است که میتواند آنها را به سمت سفیدی یا سیاهی سوق دهد. روسیه را میتوان بهعنوان یکی از کشورهای تأثیرگذار در جهان و منطقه بهشمار آورد. شناخت نوع رابطه این کشور با ایران، همواره از اهمیت بسزایی برخوردار است.
جایگاه آفریقا در سیاست خارجی دوران سازندگی
در قاره آفریقا نیز پس از پایان جنگ تحمیلی، همکاری سیاسی ایران با کشورهای آفریقایی اهمیت بیشتری برای تهران پیدا کرد زیرا پس از جنگ، ایران به حمایت جامعه بینالمللی نیاز داشت تا بتواند در مقابل اتهاماتی که زده میشد و ایران را آغازگر جنگ، ناقض مقررات بینالملل و... معرفی میکرد، بایستد. از طرف دیگر، به منظور پیشبرد برنامههای دوران سازندگی در ابعاد خارجی، ایران نیازمند توجیه و جلب نظر سران کشورهای آفریقایی بود. بنا بر گزارشی که در سال 1388 در پژوهشنامه آفریقا منتشر شد، از لحاظ فرهنگی در دوره سازندگی، سازمانهای مسئول به منظور اجرایی شدن سیاستهای دولت هاشمی رفسنجانی، به فعالیتهای عمرانی در داخل و در خارج کشور پرداختند، از این رو، معرفی توانمندیهای فنی و عمرانی ایران در این دوره جزو اولویتهای سیاست خارجی ایران در آفریقا بود و تلاش شد ضمن انسجام و پرهیز از اقدامات حساسیت برانگیز، تحولی همهجانبه در فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی در آفریقا به وجود آید.
در کنار این رویکرد، سازمانهای فرهنگی جمهوری اسلامی ایران نیز حضور فیزیکی در کشورهای آفریقایی پیدا کردند. از جهت اقتصادی نیز توسعه ظرفیتهای اقتصادی بلندمدت ایران در آفریقا از برنامههای اصلی دولت در آن مقطع زمانی بود. آمارهای مبادلات بازرگانی آن دوره نشان دهنده رشد و ارتقای کمی و کیفی همکاریهای اقتصادی و بازرگانی با آفریقاست.
http://www.iran-newspaper.com/newspaper/page/6408/16/166745/0
ش.د9503449