در هفتههای گذشته سند ملی آموزش 2030 با حضور آقای محمد فرهادی وزیر علوم، تحقیقات و فناوری، آقای فخرالدین احمدی دانش آشتیانی وزیر آموزشوپرورش، خانم شهیندخت مولاوردی معاون رییس جمهور در امور زنان و خانواده و جمعی از مسوولان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی رونمایی شد. در مراسم رونمایی این سند اعلام شد که سند آموزش ملی 2030 در دستیابی به اهداف دیگر توسعه پایدار بهویژه اهداف مرتبط با بهداشت، رشد اقتصادی و اشتغال پایدار تولید و مصرف پایدار و تغییر اقلیم تدوینشده است؛ اما این سند از کجا آمده و چه رابطهای با قوانین و هنجارهای فرهنگی و آموزشی ایران دارد؟
در بخش ابتدایی این سند در معرفی کمیسیون ملی یونسکو ایران آمده است: «کمیسیون ملّی یونسکو ایران که مطابق با بند 7 اساسنامه سازمان یونسکو، نهاد متولی اجرای چارچوب عملهای جهانی در ایران است، از بدو فرایند تهیه و نهاییسازی چارچوب عمل جهانی آموزش 2030 در یونسکو، در خصوص محتوای این سند مشورتهای گسترده ملّی را با نهادهای ذیربط، متخصّصان و صاحبنظران ارشد و نیز کمیتههای ملّی تخصّصی بهمنظور جمعبندی نقطه نظرات جمهوری اسلامی ایران به عمل آورد و بدین ترتیب دیدگاههای کشورمان را در زمینه چارچوب عمل جهانی آموزش2030، از طریق نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در یونسکو به دبیرخانه اسپک ارائه کرد.
پس از تصویب نهایی چارچوب عمل جهانی آموزش 2030 در یونسکو در نوامبر 2015، کمیسیون ملّی یونسکو بر اساس رهنمودهای فنی که از سوی یونسکو برای هدایت چارچوب عمل در سطح ملّی دریافت کرد، ضمن طرح موضوع در کمیتههای آموزش عالی و آموزش و توسعه پایدار، گروه آموزش این کمیسیون که اعضای آنها از متخصّصان برجسته علمی و آموزشی کشور و نمایندگان وزارتخانههای آموزشوپرورش؛ علوم، تحقیقات و فناوری؛ بهداشت درمان و آموزش پزشکی؛ تعاون، کار و رفاه اجتماعی؛ سازمان مدیریت و برنامهریزی، رؤسای دانشگاههای فرهنگیان، فنیحرفهای و علمی کاربردی هستند، تهیه سند ملّی آموزش 2030 را در دستور کار خود قرارداد.
بر این اساس، قرار شد که تعداد 30 کارگروه ملّی تشکیل شود تا مطابق با شرح وظایف سازمانی خود، مسوولیت تهیه سند آموزش 2030 را بر عهده گیرند.» برنامه آموزش 2030 همان آرمان چهارم از مجموعه آرمانهای اهداف توسعه پایدار است که شامل (7) هدف و (3) ابزار اجرایی در بخش آموزش است.
در این سند ایران چه تعهداتی میدهد؟
سند منتشرشده از سوی کمیسیون ملی یونسکو بخشهای متنوعی دارد؛ اما در حوزه اهداف نکات جالبتوجهی به چشم میخورد. بهطور مثال دربند چهارم این سند از تضمین بازبینی کتب و برنامههای آموزشی بر اساس باورهای فرهنگی یونسکو نظیر حقوق بشر و تساوی جنسیتی آمده است: «تضمین بازبینی کتب و برنامههای درسی، بودجه و سیاستگذاریهای آموزشی و همینطور آموزش معلمان و نظارت بر فعالیتهای آنان توسط دولتها بهنحویکه موارد یادشده عاری از هرگونه کلیشه جنسیتی باشند و در ترویج تساوی، عدم تبعیض، حقوق بشر و آموزش بین فرهنگی مؤثر واقع شوند.»
یا در یکی دیگر از اهداف این سند به مفهوم شهروند جهانی اشارهشده و آمده است: «ایجاد و نشر اقدامهای بهینه درزمینه آموزش برای توسعه پایدار و آموزش شهروندی جهانی در درون و مابین کشورها بهمنظور اجرای بهینه برنامههای آموزشی و تقویت همکاریها و تفاهم بینالمللی.»
هرچند که گفته میشود این سند با توجه به باورهای فرهنگی، بومی میشود ولی آنچه در ظاهر مشخص است، حتی بدیهیترین نکات هم بدون توجه به واقعیتهای موجود در این سند به چشم میخورد؛ مثلاً در بخشی از اهداف و تعهدات این سند آمده است که بایستی سرویس بهداشتی مستقل برای دختران و پسران در مدارس تهیه شود! این بخش به نظر میرسد صرفاً از اسناد یونسکو ترجمهشده و نویسندگان این سند توجه نکردند که در ایران مدارس مختلط وجود ندارد که بخواهند در آن سرویسهای بهداشتی مستقل در نظر بگیرند؟!
این سند کجای قوانین ایران قرار دارد؟
هرچند که سعدالله نصیری قیداری، دبیر کمیسیون ملی یونسکو در ایران با بیان اینکه سند ملی آموزش بههیچوجه محرمانه نبوده و 30 کارگروه در تدوین این سند مشارکت داشتهاند؛ به ایسنا گفته است: «بعد از اعمال نظرات کارشناسان متعدد و تنظیم ویرایش نهایی بهصورت لایحه توسط دولت به مجلس میرود تا بهعنوان مصوبه قانونی برای اجرا ابلاغ شود.»
اما ابهامات بیشتری در این زمینه وجود دارد. روزنامه کیهان در نقد این سند در یادداشتی مینویسد: «وزیر علوم گفته اهداف آموزش سند 2030 در سند تحول بنیادین آموزشوپرورش، نقشه جامع علم و فناوری کشور و برنامه توسعه ششم گنجاندهشده است.
سؤال: چرا قبل از اینکه این سند به تصویب مراجع قانونی ازجمله شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجلس شورای اسلامی برسد، دولت آن را به اجرا گذاشته؟ آیا نمایندگان مجلس که اکنون مشغول بررسی و تصویب برنامه ششم هستند، به این امر واقفاند؟ رابعاً از سال 94 دولت تعهد کرده سند 2030 یونسکو و شاخصهای 18 گانه آن را اجرا و مطالبات آموزشی سازمان ملل را وارد کتب درسی و آموزشی کشور کند. وزیر علوم گفته ایران موظف است گزارش پیشرفت کار را سالانه به مراجع بینالمللی ارائه دهد.
سؤال: چرا دولت بدون مصوبه مجلس شورای اسلامی و تایید شورای محترم نگهبان، در پاریس مقر یونسکو متعهد به اجرای آن شده است؟»
آنچه مهم است رابطه میان این سند و اسناد بالادستی در کشور است. در بخشی از این متن نیز به اسناد بالادستی اشارهشده و آمده است: «تعهدات و اقدامات ایران در تدوین سند ملی آموزش تا حدود زیادی دربردارنده راهبردهای موفقیتآمیز و حذف عوامل بازدارنده در جهت توسعه و ترویج آموزش و برابرسازی فرصتهای آموزشی و آموزش حرفهای برای دختران و پسران و فراهمکننده زمینه اشتغال برای جوانان و بزرگسالان بوده است.
در حال حاضر نیز علاوهبر تعهدات کشور نسبت به برنامههای بینالمللی؛ مسوولان نظام؛ خود نیز در تدوین اسناد فرادستی مانند نقشه جامع علمی کشور و سند تحول بنیادین آموزشوپرورش و سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری و برنامههای توسعه و... اولویت بخشیدن به تلاشهای علمی و عملی در راستای بهبود شرایط آموزشی را موردتوجه قرار دادهاند.»
در همین زمینه بخشهایی از سند که در اسناد بالادستی و قانون اساسی تکرار شده، مورد تأکید قرار میگیرد. این در حالی است که طبیعتاً باید همه بندها و اهداف و برنامههای این سند مطابق و هماهنگ با اسناد بالادستی باشد و وجود چند شباهت و اشتراک نمیتواند اطمینانبخش باشد.
روح سکولار سند 2030 را نمیتوان بومی کرد!
محمود فرشیدی وزیر اسبق آموزشوپرورش یکی از کارشناسانی است که انتقادات جدی به سند 2030 وارد میداند. فرشیدی در گفتوگو با خبرنگار صبح نو در انتقاد به ماهیت این سند میگوید: «متن منتشرشده در یونسکو یک بیانیه است ولی اینجا مسوولان اسم آن را سند گذاشتهاند و با یک ذوق و تشریفات خاصی در حضور معاون رییسجمهور و برخی از وزرا آن را رونمایی کردهاند.
درحالیکه خود یونسکو هم این متن را سند نمیداند و درنهایت از آن بهعنوان یک بیانیه یاد میکند. فلذا عنوان سند برای این متن عنوان دقیقی نیست. از سوی دیگر طبق قانون اساسی ما هر معاهده الزامآوری باید به تصویب مجلس برسد و در مجلس یا شورای عالی انقلاب فرهنگی باید در مورد این سند بحث شده و به تصویب برسد.» فرشیدی همچنین در رابطه با محتوای این سند و رابطه آن با اسناد بالادستی آموزشی در کشور میگوید: «در دوره اصلاحات سندی تحت عنوان سند ملی آموزش رونمایی شد که مبنای برنامهریزی آن سکولاریسم بود و رنگ و بوی اسلامی نداشت و به همین دلیل سند تحول بنیادین جایگزین آن شد و در شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب رسید تا مبنای برنامهریزی باشد.
حتی رهبری به وزیر سابق آموزشوپرورش توصیه کردند که اجرای سند تحول در لایحه برنامه ششم قید شود ولی دولت در این زمینه کوتاهی کرد و نهایتاً کمیسیون تلفیق مجلس این کوتاهی دولت را جبران کرد و اجرای آن را در برنامه ششم گنجاند. در سند 2030 نیز انسان یک انسان سکولار با شاخصههای غربی تعریفشده و بر همین اساس هم نیازها و خواستههای او تعریفشده است.»
فرشیدی در رابطه با ابعاد مشترک سند 2030 با اسناد بالادستی ایران نیز میگوید: «ممکن است در واژههایی مثل عدالت و گسترش آموزش با یونسکو همنظر باشیم ولی هنجارهای اخلاقی ما متفاوت با آنهاست و آنها به هنجارهای ما اعتقادی ندارند لذا در اجرای این سند دچار مشکل میشویم. این سند انسانی را تصویر میکند که بایستی در نظام سلطه هضم شود. ما در ایران به عدالت جنسیتی بر مبنای ویژگیهای خاص زنان و مردان اعتقاد داریم ولی در سند 2030 تعهد دادهایم تا برابری جنسیتی را اجرا کنیم. این برابری مفهومی متفاوت از عدالت دارد. در سند 2030 از حقوق بشر، سبک زندگی پایدار، شهروند جهانی و تنوع فرهنگی یاد میشود که شاید کلماتی زیبا باشند ولی در باطن هیچ سنخیتی با باورهای ما ندارند.
تجربه نشان داده بایستی در مقابل یونسکو و نهادهای مشابه آن هشیار باشیم زیرا اساس فعالیت آنها ترویج سکولاریسم است. شاید برخی از بومیسازی این سند بگویند ولی وقتی روح یک سند بر اساس تفکرات سکولاریسم تدوینشده؛ چطور میتوانیم با چند تغییر ساده آن را بومیسازی کنیم و نگران تعارضات آن بافرهنگ ایرانی اسلامی نباشیم؟»
http://sobhe-no.ir/newspaper/161/7/5615
ش.د9503427