(روزنامه اعتماد – 1395/10/23 – شماره 3718 – صفحه 10)
* چرا ميشل عون، رييسجمهور لبنان، رياض را به عنوان نخستين مقصد خارجي خود از زمان به رياستجمهوري رسيدن انتخاب كرد؟
** عربستان سعودي يكي از معدود كشورهايي است كه در صحنه سياسي، اجتماعي و اقتصادي لبنان، از ديرباز داراي نفوذ است. برخي از گروهها و جريانهاي سياسي در لبنان وابستگيهايي به رياض دارند. اكثريت قريب به اتفاق جامعه اهل سنت لبنان، عربستان سعودي را كشور مادر ميدانند و علقههايي ميان آنها برقرار است. همچنين رياض در دهههاي گذشته سرمايهگذاريهايي در اين كشور داشته است. اين ارتباطات البته در گذشته بيش از امروز بوده اما كم و بيش اين ارتباطات همچنان باقي است. با اين وجود، مناسبات رياض و بيروت طي سالهاي گذشته و به ويژه يك سال اخير با فراز و نشيبهايي همراه بوده و مناسبات دو كشور تحت تاثير برخي از مسائل مانند جريان مقاومت، ايران و سوريه قرار گرفته بود و همين موجب شد تا عربستان سعودي كمكهاي مالياش را هم به بخش نظامي و هم در بخشهاي ديگر قطع كند.
با اين وجود، لبنان در دو، سه ماه گذشته شرايط متفاوتي را تجربه كرده است. پس از حدود دو سال و چند ماه، بحران رياستجمهوري در اين كشور پايان يافته است. ميشل عون هرچند گزينه مطلوب رياض نبود، اما او با به اجماع رسيدن گروههاي لبناني به عنوان رييسجمهور انتخاب شد و پس از آن هم سعد حريري مجددا به عنوان نخست وزير لبنان به مجلس اين كشور معرفي شد. بازگشت حريري به قدرت موجب شده است تا رياض اندكي نگرانيهايش نسبت به گذشته كمتر شود و به قول معروف خيالش راحتتر باشد. با اين حال، لبنان در سالهاي گذشته آسيبهاي بسياري ديده و خروج از اين وضعيت بحراني نيازمند يك اجماع ملي و حمايت از سوي كشورهاي داراي قدرت و نفوذ در لبنان و منطقه است. يكي از همين كشورها، عربستان سعودي است. از آنجايي كه ميشل عون ميداند انتخاب او به عنوان رييسجمهور چندان خوشايند رياض نبوده است، او براي رفع كدورت پيش آمده، ترجيح داد نخستين سفرش را به عربستان سعودي انجام دهد تا هم آن تكدر خاطر را برطرف سازد و هم كمكهاي مالي رياض به بيروت را مجددا جذب كند.
* بسياري از تحليلگران متفقالقول اعتقاد داشتند كه انتخاب ميشل عون به عنوان رييسجمهور لبنان در حقيقت به معناي شكست سياستهاي چند ساله رياض در بيروت است. اكنون چه مسائلي منجر به دعوت رياض از ميشل عون براي انجام اين سفر شد؟ آيا اين دعوت به معناي پذيرش حقيقت سياسي جاري در ساختار داخلي لبنان است؟
** اينكه عربستانيها براي انجام اين سفر پيشگام و دست به كار شدهاند، به خاطر آن است كه رياض به اين واقعيت دست پيدا كرده كه اگر آنها بخواهند نسبت به مسائل و واقعيتهاي لبنان بيتفاوت باشند و مواضع پيشين را در قبال بيروت ادامه دهند، خودشان ضرر ميكنند. عربستان سعودي كشوري بوده است كه از قديمالايام در لبنان نفوذ داشته و نقش ايفا ميكرده است اما اين نفوذ به دليل سياستهاي اشتباهي كه در منطقه اعمال كرده، كاهش يافته و ديگر مانند قبل نميتواند نقشآفرين باشد. نمونه آن را هم ميتوان در انتخاب رييسجمهور جديد مشاهده كرد. سعوديها ديدند كه اصرار به سياستهاي غلطشان چه نتايجي را برايشان به همراه داشته است و به همين خاطر، آنها درصدد ترميم چهره خود و بازسازي روابطشان هستند و ميخواهند با برقرار كردن روابط، باز كردن باب همكاري مجدد با بيروت و انجام رفت و آمد، مشكلاتشان را با لبنان حل كرده و نفوذ سابق را احيا كنند چون با دوري و سياست يكطرفه، آنها به خواستهشان نميرسند.
* آيا در اين تلاشها، رياض اميدوار است ميشل عون را به نگاه و رويكرد مطلوب عربستان سعودي در مسائل لبنان نزديك كند؟
** خطمشي ميشل عون نشان داده است كه او خطوط قرمزي را نسبت به مسائل لبنان و همچنين مناسبات اين كشور با ديگر كشورها دارد. از طرفي بايد متوجه باشيم كه با انجام يك سفر همه مسائل و مشكلات ميان عربستان و لبنان حل نميشود اما اين رفت و آمدها ميتواند در تقويت روابط دو كشور موثر باشد. من فكر ميكنم رياض اميدوار است با سفر ميشل عون به عربستان، دلخوريهاي ايجاد شده در گذشته رفع شود. به عبارت ديگر، دو طرف به آينده روابط نگاه ميكنند و درصدد تقويت آن هستند.
* در ماه فوريه سال گذشته ما شاهد اعمال محدوديتهاي شديد از جانب عربستان سعودي و به تبع آن كشورهاي حاشيه خليج فارس بر لبنان بوديم. در آن زمان گفته ميشد كه نقش حزبالله لبنان در ساختار سياست داخلي اين كشور و همچنين حضور آن در سوريه منجر به اين رفتارهاي عصبي عربستان شده است. اكنون معناي آشتي لبنان و عربستان براي نقش حزبالله لبنان در اين كشور چه ميتواند باشد؟
** عربستان سعودي به خوبي ميداند حزبالله يك گروه مردمي است كه احترام همه گروهها و جريانهاي مختلف سياسي و اجتماعي لبنان را دارا است. حتي گروههاي مخالف حزبالله نيز به اين احترام و نفوذ اعتراف ميكنند و آن را ناديده نميگيرند. از سوي ديگر، ميشل عون متحد حزبالله است و ميداند اكنون او در جايگاهي قرار دارد كه بدون حمايت حزبالله ممكن نبود چنين جايگاهي را به دست آورد. اين سفر هم نميتواند صددرصد اختلافات عون و رياض را حل كند. به اعتبار اين مسائل، سفر ميشل عون به عربستان سعودي نميتواند بر مسائل حزبالله در لبنان اثر منفي بگذارد و مواضع رييسجمهور لبنان را به جريان مقاومت تغيير بدهد. سفر ميشل عون به رياض و سپس ديگر كشورهاي عربي حاشيه خليج فارس بيشتر براي آب كردن يخهاي دو كشور است. اين نشان ميدهد عربستان و كشورهاي حاشيه خليج فارس نميتوانند لبنان را در صحنه روابط خارجيشان ناديده بگيرند بنابراين با دعوت از ميشل عون قصد دارند روابطشان را احيا كنند و در همين زمينه، احتمالا هم در زمينههاي تجاري و اقتصادي شاهد تحولاتي خواهيم بود.
* ميشل عون در آستانه اين سفر گفته بود كه رابطه دو كشور به دليل اتفاقهاي رخ داده در ساير كشورهاي عربي متشنج شده است و او به دنبال حل و فصل اختلافها است. آيا اين سفر ميشل عون و رايزنيها با سعودي ميتواند به كاهش نقش حزبالله لبنان در سوريه منتهي شود؟
** قطعا ميشل عون درباره حزبالله مطلبي را بيان نميكند ولي شايد در رايزنيهاي دوجانبه و مستقيمش با مسوولان سعودي ممكن است براي به دست آوردن دل مقامات عربستان و راضي كردن آنها براي احياي مجدد حمايتهاي مالي در مواضعش درخصوص مساله سوريه كمي نظرات متفاوتتري را بيان كند تا مورد رضايت عربستان سعودي قرار بگيرد اما همين مساله نيز در صحنه گفتار خواهد بود و در صحنه عمل تغيير مواضعي را از سوي ميشل عون نسبت به مسائل منطقهاي و نقش حزبالله نخواهيم داشت. نكته ديگر نيز كه بايد به آن اشاره كنم، حزبالله اعتبارش را از ميشل عون نميگيرد بلكه اعتبارش از حمايتهاي مردمي است و اگر عربستان ميشل عون را هم جذب كند كه نميتواند، خللي در جايگاه حزبالله صورت نميگيرد.
* عربستان پيش از اين نام حزبالله لبنان را در ليست گروههاي تروريستي قرار داده بود. آيا ميتوان انتظار داشت كه با بهبود رابطه بيروت و رياض تغييري در اين رويكرد عربستان سعودي نسبت به حزبالله لبنان اتفاق بيفتد؟
** من فكر نميكنم اين اميدواري قابل تحقق باشد. حتي با بهبود روابط ميان لبنان و عربستان و كشورهاي عربي من فكر نميكنم آنها حزبالله را از ليست گروههاي تروريستي خارج كنند چراكه رويكرد خصمانه رياض يا برخي از كشورهاي عربي حاشيه خليج فارس نسبت به حزبالله، به دليل مناسباتشان با بيروت نبوده است. خروج حزبالله از آن ليست، بستگي به روابط ايران و عربستان و اينكه مسائل منطقهاي به كدامين سمت و سويي سوق مييابد، دارد و به روابط لبنان و عربستان ارتباطي ندارد.
* برخي منابع ميگويند كه باقي ماندن جبران باسيل به عنوان وزير امور خارجه لبنان در حالي كه وي همواره مورد انتقادهاي تند و تيز از جانب مسوولان عربستان بوده است، هنوز ميتواند مانعي در مسير كاستن از تنشهاي دو كشور باشد. تا چه اندازه اين اختلافهاي باسيل و رياض در پيشبرد رابطه مانع به حساب ميآيد؟
** جبران باسيل، علاوه بر آنكه عضو گروه ميشل عون است، وابستگي نسبي هم به او دارد. با بهبود روابط عربستان سعودي با ميشل عون، احتمالا رابطه باسيل و رياض هم بهتر ميشود و تغيير پيدا ميكند. ما نميتوانيم عون و باسيل را جدا كنيم بنابراين عربستان سعودي به دنبال آن است تا مواضع عون را نسبت به رياض مثبتتر كند چون با اين كار، باسيل نه قادر است و نه ميتواند مانعي در روابط بيروت و رياض باشد.
* در اين سفر ممنوعيت كمكهاي مالي نظامي عربستان سعودي به لبنان برداشته شد. ميزان وابستگي لبنان به اين كمكها تا چه اندازه است؟ آيا اين كمكهاي نظامي دوباره لبنان را به عضوي در اختيار عربستان سعودي بدل نخواهد كرد؟
** لبنان كشور كوچكي است و نياز دارد با همه كشورهاي عربي به ويژه كشورهاي ثروتمندي چون عربستان رابطه خوبي داشته باشد. در همين راستا، ميشل عون به اين سفر حساب زيادي باز كرده و اميدوار است تا همكاريهاي اقتصادي دو كشور خصوصا كمكهاي رياض به بيروت از سر گرفته شود. البته كمكهاي عربستان سعودي به اينگونه است كه معمولا آنها با دولت ديگري قرارداد ميبندند و آن كشور مايحتاج لبنان را تامين ميكند. با آنكه رقم اعلامشده اين كمكها بالا اعلام ميشود، اصولا نميتواند موجب وابستگي كامل لبنان به آن كشورها شود.
* اگر آن كمكها موجب وابستگي نميشود چرا عون در سفر به رياض درصدد آن كمكها است؟
** لبنان به آن كمكها نياز دارد چون اين كشور با مشكلات بسياري روبهرو است و براي خروج هم نيازمند سرمايهاي است ولي از طرف ديگر هم مشاهده ميكنيد حدود يك سال است كه آن كمكها قطع شده بود ولي اثر چنداني در اقتصاد و ارتش لبنان نداشت. اگر اين كمكها احيا هم نشود، آن كمكها منجر به ضربه خوردن بيروت نميشود و حداكثر موجب تداوم وضعيت موجود ميشود.
* انتظارهاي عربستان سعودي از لبنان در ازاي اين عاديسازي رابطه چيست؟
** عربستان سعودي انتظار دارد لبنان مواضعش را درخصوص سوريه نسبت به اكنون تلطيف كند و به رياض در صحنه عمل نزديكتر شود. در اين باره آنها تلاشهايي درخصوص كاستن از حضور حزبالله خواهند داشت. از طرفي، انتظار آنها از اين سفر اين است كه اين سفر ميتواند موجب شود كه آنها نقش موثرتري را در مسائل لبنان ايفا كنند.
* فكر ميكنيد كدام شدني باشد؟
** تلطيف روابط دوجانبه شدنيتر است ولي تغييري در سياستهاي اين كشور رخ نخواهد داد. با يك سفر و مقداري كمك مالي نبايد تصورمان آن باشد كه لبنان تمام خواستههاي عربستان سعودي را جامعه عمل ميپوشاند.
* تا چه اندازه نزديكي ميشل عون و دولت جديد لبنان با توجه به در اختيار بودن نخستوزيري در دستان سعد حريري ميتواند بر نقش ايران در لبنان سايه بيندازد؟
** لبنان كشور كوچكي است كه تنش روابط ميان كشورهاي منطقه ميتواند بر تحولات اين كشور هم اثرگذار باشد پس نه ميخواهد و نه ميتواند قدرتهايي همچون ايران و عربستان را ناديده بگيرد. بهبود روابط رياض و بيروت هم با روابط ميان ايران و لبنان دو مقوله جدا از يكديگر است. لبنان تلاش داشته است تا وارد حيطه اختلافي با طرفين نشود. تهران هم چون صلاح بيروت را ميخواهد، از بهبود روابط لبنان با هر كشوري استقبال ميكند.
* در حالي كه ميشل عون در رياض تاكيد كرده رابطه لبنان با ايران عادي است و سايرين نبايد به اين رابطه به چشم يك تهديد نگاه كنند آيا ميتوان گفت كه رياض در حال پذيرش اين حقيقت در پروندههاي منطقهاي است؟
** روابط تهران و بيروت و نفوذ ايران در اين كشور، مساله جديدي نيست همانطور كه مناسبات رياض و بيروت هم جديد نيست. ايران از سالها قبل در لبنان نفوذ ذاشته و اهرمهاي خاص خود را هم دارد. من فكر نميكنم رياض اين مساله را نداند و آن را قبول نداشته باشد و آن را از همان مدتها قبل پذيرفته بود. از طرفي، شرايط امروز هم مانند ديروز نيست و عربستان ديگر نميتواند ايران را از صحنه معادلات منطقهاي حذف كند.
http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=65230
ش.د9503477