(روزنامه جوان – 1395/10/23 – شماره 5001 – صفحه 5)
توان موشكي ايران همواره به عنوان يكي از مهمترين بازوهاي دفاعي ايران در سطح منطقه شناخته ميشود و عملاً تجربهاي بسيار مهم از موشكبارانهاي دولت بعثي در زمان جنگ تحميلي شناخته ميشود.
در حقيقت ايران با درس گرفتن از موشكبارانهاي صدام نه تنها به توسعه توان موشكي خود پرداخت بلكه از اواخر دهه 70 شمسي با توسعه ناوگان موشكي خود و توسعه موشكهاي برد بلند قدرت بازدارندگی خود را افزایش داد، از همين رو يكي از مهمترين مواردي كه در دستور كار امريكاييها قرار دارد، استفاده از اهرمهاي موجود براي تحديد توان موشكي ايران است، به گونهاي كه از آغاز بحث هستهاي امريكاييها برنامه موشكي ايران را جزئي مهم از برنامه درازمدت خود جهت خلع سلاح ايران قرار دادند، از همين رو بود كه امريكاييها موفق شدن در چند قطعنامه شوراي امنيت سازمان ملل متحد برنامه موشكي ايران را تحريم كنند و حتي در متن برجام نيز اين تحريمها براي مدت پنج سال باقيمانده است.
تحريم به تنهايي نميتواند برنامه موشكي ايران را متوقف كند، دليل آن هم اين است كه برنامه موشكي ايران برنامهاي خودكفاست كه هيچگونه نيازي به توانمنديهاي خارجي ندارد و تمام آن به صورت مستقيم از داخل ايران تأمين ميشود. از همين رو تحريمها تاكنون نتوانسته است كوچكترين تأثيري بر پيشرفت برنامه اتمي ايران داشته باشد، با اين حال غربيها تلاش ميكنند ايران را به گونهاي تحت فشار قرار دهند تا كوچكترين تحركي در برنامه هستهاي از آن سلب شود، از اين رو طرحي را به همراه برخي كشورهاي عربي مبني بر ايجاد يك سپر دفاع موشكي منطقهاي ايجاد كردهاند. در حقيقت اين سپر دفاعي قرار است با پول كشورهاي عربي تجهيز شود و براي مقابله با ايران و حفاظت از رژيمصهيونيستي تجهيز شود. با توجه به اينكه ايران هيچ تمايلي براي كنار گذاشتن برنامه موشكي خود ندارد، طبيعي به نظر ميرسد در دولت آينده امريكا اين مسئله به صورت جدي مدنظر قرار بگيرد.
سپري به قدمت بوش
مقابله با توان موشكي ايران از زمان دولت جرج بوش در سال 2003 و اطلاق محور شرارت به نظام جمهوري اسلامي ايران اوج گرفت و همزمان با اشغال عراق و افغانستان مقابله با تهديد موشكهاي ايران در دستور كار مقامات امريكايي قرار گرفت و برنامههايي به مرحله اجرا در آمد. جرج بوش طرحي سهمرحلهاي را براي مسلح كردن كشورهاي حاشيه خليجفارس براي مقابله با توان موشكي ايران آغاز كرد كه شامل تلاش براي فروش سامانههاي دفاع موشكي، گسترش توان دفاعي ناوهاي امريكايي مستقر در خليجفارس و همچنين ايجاد سامانه دفاع مشترك در رژيمصهيونيستي و يكي از كشورهاي عربي بود. اين مباحث براي اولين بار در سخنراني ژنرال ديويد پترائوس فرمانده نيروهاي مركزي امريكا مطرح شد. پترائوس اعلام كرد سامانهاي شامل دو كشتي گشتزني با تجهيزات ويژه در خليجفارس و همچنين دو سامانه دفاع موشكي در كشورهاي قطر، امارات، بحرين و كويت مستقر خواهند شد، پس از اعلام اين موضوع بود كه دولت امريكا دو كشتي مجهز به سامانه دفاع موشكي ايجيس را به منطقه خليجفارس اعزام كرد.
صرفنظر از بحثهاي مرتبط با توان دفاع موشكي ايران مناقشه هستهاي نيز بر تلاش امريكاييها در تجهيز كشورهاي عربي به يك سامانه دفاع موشكي مؤثر بوده است. در سند راهبردي دفاعي امريكا كه در سال 2012 منتشر شده است بر همكاري با كشورهاي حوزه خليجفارس به منظور جلوگيري از توسعه توانمنديهاي هستهاي ايران تأكيد شده است.
به اين ترتيب سپردفاعي موشكي امريكا در خليجفارس ميتواند به عنوان بخشي از يك طرح جهاني براي مقابله با تهديدهاي بالقوه از سوي كشورهاي مخالف قدرت اين كشور تلقي شود.
رئيس اسبق سازمان دفاع موشكي وزارت دفاع ايالات متحده در همين رابطه ادعا كرده كه تهديدهايي ناشي از موشكهاي دشمن عليه امريكا در حال رشد است و به زودي 20 كشور به توانمنديهاي موشكي دست خواهند يافت كه شامل رژيمهايي هستند كه با تروريستها در ارتباط هستند.
كاندوليزا رايس وزير امور خارجه اسبق امريكا نيز اينگونه استدلال كرده كه كرهشمالي و ايران تهديدي جدي براي اروپا و امريكا محسوب ميشوند. اين دو كشور تهديدكننده و غيرقابل پيشبيني هستند و اين در حالي است كه سازمان اطلاعات امريكا در سال 2007 بر اين نكته تأكيد كرده كه ايران توسعه هر گونه برنامه تسليحاتي در حوزه هستهاي را در سال 2003 متوقف كرده است. امريكاييها معتقدند تا زماني كه اثبات مقاصد صلحآميز برنامهغنيسازي ايران مورد شك است بايد برنامه سپر دفاع موشكي نيز ادامه يابد چراكه يكي از دلايل خروج امريكا از پيمان موشكهاي ضدبالستيك در سال 2002 توسعه قابليت موشكهاي بالستيك در برابر تهديد ايران است، به اين ترتيب ميتوان دريافت كه در شرايط فعلي امريكا با استفاده از ايرانهراسي در منطقه و به بهانه يك توافق هستهاي درصدد ايجاد يك سپر دفاع موشكي در سطح منطقه با استفاده از پول و پايگاه كشورهاي عربي است.
سپر دفاع موشكي امريكا در منطقه از مدتها پيش به صورت فني بنيان گذاشته شده بود و زمان جنگ اول خليجفارس چندين واحد آتشبار پاتريد در فرودگاهها و پايگاههاي امريكايي مستقر بودند تا با هرگونه موشك بالستيكي به خصوص از سوي رژيم بعث عراق مقابله كنند، با اين حال پس از سال 2003 و حضور جدي امريكا در منطقه و همچنين اوجگيري مقابله با برنامه موشكي امريكا، تأسيساتي در سطح منطقه به منظور مقابله احتمالي با واكنش دفاع موشكي ايران ايجاد شد.
علاوه بر اين امريكاييها از اين سيستم ميتوانند براي تحتنظر قرار دادن مناطق جنوبي روسيه استفاده كنند. در مقابل رژيمصهيونيستي نيز از پوشش دفاعي اين سيستم برخوردار شده و عملاً ميتواند از اطلاعات آن به خوبي استفاده كند، گرچه تمام تحركات اسرائيليها با استقرار اين سيستم در مقابل امريكاييها قرار ميگيرد.
سپري براي مقابله با ايران و با پول اعراب
جان كري در نامه خداحافظي خود درخصوص عملكرد سياست خارجي خود بر اين نكته تأكيد كرده است كه بايد برنامه موشكي ايران زير فشار قرار گيرد و از هم اكنون سناتورهاي امريكايي برنامههاي گوناگوني براي تحريم برنامه موشكي ايران طرحريزي كردهاند. با اين حال به نظر ميرسد مهمترين طرح در دست اجراي امريكا براي تضعيف توان موشكي ايران اين سپر موشكي مشترك با كشورهاي حاشيه خليجفارس باشد.
ولي آنچه از هم اكنون نهايي و مسجل است اين نكته كه اين مسئله چيزي جز فراهم آوردن شغل براي امريكاييها به بهانه ايرانهراسي است. بسيار بعيد است كه امريكاييها كنترل چنين سيستمي را به اعراب بسپارند و احتمالاً خود امريكاييها هدايت آن را در دست خواهند گرفت. امريكاييها قرار است با پول اعراب از رژيمصهيونيستي محافظت كنند.
http://javanonline.ir/fa/news/832451
ش.د9503463