يكي از نگرانيهاي هميشگي و مستمر رهبر معظم انقلاب طي سه دهه اخير همان هدفي است كه توسط جريان غربگراي داخلي و در پوشش آزادي بيان بارها مورد ارزيابي قرار گرفته مبني بر اينكه تلاش گسترده سياسي - فرهنگي به سمت و سويي هدايت شود كه جامعه ايراني از فرهنگ اسلامي – ايراني رويگردان شده و به اسم جهاني شدن در فرهنگ غربي غرق شود.
مقام معظم رهبري در همان سالهاي نخستين دهه 70 تاكنون با به كارگيري تعبيرهاي مختلفي از جمله «شبيخون فرهنگي»، «ناتوي فرهنگي» و «تهاجم فرهنگي» نسبت به تلاشهاي جهتدار اين جماعت هشدار دادهاند؛ هشدارهايي كه آنگونه كه بايد و شايد مورد توجه جناح مؤمن و انقلابي نيز قرار نگرفته است و حتي شاهد اقدامات حداقلي مؤثرترين رسانه كشور يا همان رسانه ملي نيز نبودهايم تا آنجا كه ايشان در ديدار مسئولان صداوسيما در سال 92 نيز همين نكات را بار ديگر به آنها متذكر ميشوند.
«حتي كساني كه به دين و شريعت پايبندي و دلبستگي ندارند اما ايران را دوست دارند و خائن و دشمن در لباس دوست نيستند، بدانند كه حمله به ايمان اسلامي جوانان، خيانت به ايران و كشور است»اين يكي از كليديترين جملات مقام معظم رهبري در ديدار با مردم قم در سالگرد 19دي است.
شبيه همين هشدار را مقام معظم رهبري سال 1378 نيز با ادبيات متفاوتي عنوان ميكنند و نسبت به رويكرد و رويههاي جرياني سياسي كه تلاش ميكند اعتقادات و باورهاي عمومي را به سخره گرفته و ضمن تخريب آن اهداف و خواستههاي نظام سلطه را در اين مسير تأمين كند؛ هشدار میدهند.
ايشان در آن مقطع زماني ميفرمايند: «عوض 20 روزنامه، 200 روزنامه هم منتشر بشود، طوري نيست. يك عده اگر توانايي داشته باشند و حرفي براي گفتن داشته باشند لابد خوانندههايي هم پيدا خواهند كرد و مانعي هم ندارد. اما اگر قرار باشد روزنامههايي كه منتشر ميشود با استفاده از كمك اين مردم، عليه مصالح اين مردم بنويسد آن هم به شكل دروغ و افترا نه اينكه عقيدهاي دارد و مينويسد، بنا باشد بلندگوي راديوي اسرائيل يا راديوي امريكا در اين كشور بشود، اين قابل قبول نيست. كساني بيايند احكام و ضروريات اسلام را انكار كنند- مثلاً قصاص را منكر بشوند - اين هم يك مقولهديگر است. نوع ديگري از ايجاد ناامني است، البته من در اين ايام سفر و اشتغالات آن نتوانستم به طور مسجل و دقيق به كنه اين مطلب برسم، گفتم رسيدگي كنند. اگر كسي پيدا بشود كه به انكار ضروريات دين كه از جمله ضروريات دين، قطعاً قصاص اسلامي و شرعي است، تجاهر كند، اين مرتد است و حكم مرتد هم در اسلام معلوم است.»
بیشترین هجمهها از اصلاحات آغاز شد
معظمله طي ماههاي اخير نيز بارها از لزوم تقويت تقوا در قشر جوانان سخن به ميان آورده و تأكيد كردهاند آنچه مسير پيشرفت كشور را هموار كرده و تهديدات و فشارهاي بيروني را براي جامعه آسان ميكند، تقواي فردي و تقواي جمعي است.
طي سالهاي 76 تا 84 كه جرياني در داخل كشور به شدت روي تضعيف باورهاي اعتقادي مردم نيز متمركز شده بود و از واقعه عاشورا گرفته تا رحلت حضرت رسول و همچنين حجاب و غيرت ديني را به باد تخريب و توهين گرفته بود نيز رهبر فرزانه انقلاب بارها احساس تكليف كرده و نسبت به چنين رويكردي هشدار ميدانند.
زماني كه در همان سالهاي76 تا 84 عباراتي دينستيزانه مبني بر «قوانين شرعي در مورد زنان ظالمانه است»، «اينكه پيامبر را ابوالقاسم لقب دادهاند، نه ابوفاطمه، حاكي از غلبه فرهنگ جاهلي مردسالاري است»، «تفكر شيعهگري موجب انحطاط مملكت ما و مانعي براي دموكراسي است»، «هيئتهاي مذهبي، منشأ خشونتند» و «فرهنگ شهادت خشونتآفرين است. اگر كشته شدن آسان شد، كشتن هم آسان ميشود» عنوان ميشد و هدف اصلي آن پشت كردن مردم به ويژه جوانان به فرهنگ اصيل اسلامي- انقلابي بود نيز رهبر انقلاب اينگونه اعلام موضع كردند: «من قلباً از بعضي از پديدههايي كه در كشور هست، رنج ميبرم... بعضي از اين مطبوعاتي كه امروز هستند، پايگاههاي دشمنند، همان كاري را ميكنند كه راديو و تلويزيونهاي بي.بي.سي و امريكا و رژيم صهيونيستي ميخواهند بكنند.»
حجم توهينها و تخطئهها عليه ارزشهاي ديني و انقلابي در دوران هشت ساله زمان مدعيان اصلاحطلبي به اندازهاي افزايش پيدا ميكند كه رهبري بارها به صحنه آمده و از تحركات ضدديني اين جماعت لب به انتقاد گشوده و افكارعمومي را نسبت به تلاشهاي اين جريان براي ايجاد و توسعه تفكرات سكولاريسم و ليبراليسم در جامعه هشدار ميدهند، از جمله آنكه ايشان در جاي ديگري ميفرمايند: «مشكل آنجا بروز ميكند كه اسلام را قبول ندارند، امام را مطلقاً قبول ندارند، اين نظام را قبول ندارند. از اول تا توانستند با اين نظام جنگيدند و آن وقتي به خانههايشان رفتند نشستند كه ديدند ديگر سلاحهايشان كند شده است. اينها بيايند پشت سر كسي يا جمعي پنهان بشوند و شروع كنند به ايمان مردم دستاندازي كردن و آن را هدف قراردادن، اين قابل قبول نيست. من ميبينم كه بعضي از مطبوعات كشور متأسفانه دستخوش چنين بحراني هستند... حد اين آزادي كجاست؟ حدش عبارت است از آن حدودي كه اسلام تعيين كرده است. اگر بنا شد كساني مردم را به بيايماني و به شهوات سوق بدهند، آنها در اينكار آزاد نيستند. اين آزادي خيانت است. اگر كساني قرار شد بنشينند توطئه كنند و اين توطئه را به شكلي در يك نوشته منعكس كنند، اين آزادي، توطئه است، اين آزادي مردود است. بنده منتظر ميمانم ببينم دستگاههاي مسئول چه ميكنند، و الا جلوگيري از اين حركات موذيانه، كار دشواري نيست. هيچ وقت هم ما فكر اينكه دنيا چه ميگويد، روزنامههاي دنيا چه ميگويند، سازمانهاي دنيا چه ميگويند، نكردهايم و نبايد بكنيم.»
بازسازی هجمهها با ادبیات متفاوت
هدفي در دوره مدعيان اصلاحطلبي دنبال ميشد که پس از انتخابات سال 92 و بعد از هشت سال افت دوباره خيز برداشته و وارد مرحله جديدتري ميشود و اين بار نظريهپردازان و دهها رسانه و شبكههاي مجازي متصل به اين جريان بر اساس تخريب انديشهها و ديدگاههاي دين- انقلابي در بين آحاد جامعه اقدامات خود را سر و سامان ميبخشند كه بايد از آن تحت عنوان «عرفي كردن مقدسات»ياد كرد.
حركت در اين مسير بر پايه مكاتب غربي نظير سكولاريسم و ليبراليسم بنيان گذاشته شده و احكام و ضرورتهاي ديني نظير امر به معروف و نهي از منكر را به سخره گرفته و تأكيد ميكنند كه چنانچه يك حركت ضدديني حتي در معابر عمومي صورت گرفت، هيچ فرد و اركان و نهادي حق تذكر و مانعسازي ندارد. به همين دليل است كه امروز شهيندخت مولاوردي عامل اصلي تبعيض زنان در جامعه اسلامي را قوانين دين اسلام عنوان ميكند يا جماعت ديگري از وابستگان به اين طيف عنوان ميكردند كه «در جامعه ما هنوز خدا نمرده است» يا سينه زدن و عزاداري ترويجدهنده خشونت است، چراكه هدف آنها تبديل كردن اعتقادات قدسي به اعتقادات عرفي است و توهين به مقدسات را بهبهانه آزادي بيان و حق انتقاد عمومي عادي جلوه ميدهند.
در حالي كه طي سالهاي 76تا84 يا از سال 92 به اين سو موج حمله به اعتقادات اسلامي - انقلابي رو به افزايش بوده است كه در سالهاي 84تا92 هيچ كدام از رسانهها به دليل توهين و تخريب باورهاي اعتقادي توقيف نشدند، در حالي كه طي 40ماه گذشته چندين رسانه وظيفه خود را تخطئه اعتقادات قشر جوان كشور قرار دادهاند. به عنوان نمونه روزنامه بهار دور تازه حمله به مباني اعتقادي شيعي – بعد از حاكميت اصلاحات- را با عنوان «امام، پيشواي سياسي يا الگوي ايماني؟»كليد زد و در آن ولايت امام اول شيعيان را زير سؤال برد و در ادامه روزنامه آسمان در مقالهاي به نقل از هرميداس باوند، حكم اسلامي قصاص را «غيرانساني» دانست.
در ادامه اين روند روزنامه «قانون» در مطلبي قوانين اسلامي را به تبعيض ميان زنان و مردان متهم كرد و نجفقلي حبيبي، معاون اسبق مؤسسه حفظ و نشر آثار امام فرهنگ و جايگاه عاشورا و عزاداريها را با ادبيات خاصي تخريب ميكند. روزنامه اعتماد نيز در ادامه همين روند حجاب را اينگونه تخريب ميكند: «حجاب صرفاً مسئلهاي عقيدتي است و رعايت نكردن آن، امنيت اجتماعي را به هم نميزند.»
اينها تنها مشتي از خروار اظهارات و اقداماتي تخريبي است كه وابستگان اين جريان صورت داده و نگرانيهاي رهبر فرزانه انقلاب را همانند گذشته برانگيختهاند، نگرانيهايي كه درصورت بيتوجهي از آن «ليبراليزه كردن جامعه»، «تغيير فضاي ارزشي كشور»، «تضعيف غيرت و تعصب ديني در جامعه»، «دوقطبيسازي جامعه با حاميان حكومت ديني - مخالفان حكومت ديني»و «سندسازي حقوق بشري براي نظام سلطه» را بهدنبال خواهد داشت.
http://javanonline.ir/fa/news/834341
ش.د9503520