(روزنامه مردم سالاري – 1395/10/29 – شماره 4233 – صفحه 1)
هاشمیدر بیش از شصت سال مبارزات سیاسی و انقلابی خود به عنوان یک عالم دین همیشه شاگرد اول این آزمون بزرگ و سخت بوده است و ملت بزرگ و قدرشناس ایران به ایشان نمره بیست دادند.
آزمونهای بزرگی کههاشمیدر آن شرکت کرد و از آن سربلند بیرون آمد عبارتنداز:
1- در مبارزات سیاسی قبل از انقلاب، ایشان به عنوان یک روحانی بیش از دیگر همرزمان خود نقش ایفا کرده است مانند فعالیتهای مختلف سیاسی از قبیل نوشتن کتاب در مورد فلسطین، امیرکبیر، راهاندازی نشریات مختلف سیاسی و انقلابی و مذهبی، ارتباط گسترده با گروههای مختلف سیاسی و انقلابی، کمک مالی به انقلابیون مختلف در داخل و خارج کشور، دستگیریهای متعدد توسط ساواک، زندانی شدن متعدد، شکنجههای طاقتفرسا و مقاومترین زندانی و مخالف رژیم منحوس پهلوی از دیدگاه شکنجهگران رژیم ستمشاهی، بنابراین اولین آزمونهایهاشمی، مبارزات قبل از انقلاب ایشان است که به اذعان دوست و دشمن ایشان شاگرد اول این مکتب بزرگ امام خمینی (ره) لقب میگیرد.
2- دومین آزمونی کههاشمیدر آن شاگرد اول است،کسب بالاترین نمره اعتماد حضرت امام خمینی است که در قبل از انقلاب بوده و بعد از انقلاب نیز ادامه داشت تا زمان رحلت حضرت امام (ره).
3- سومین آزمونی که هاشمیدر آن شاگرد اول است فرماندهی و اداره کردن جنگ هشت سال دفاع مقدس و مدیریت مدبرانه پایان جنگ به نحوی که هم عزت ایرانی حفظ شد و هم خاک ایران.
4- چهارمین آزمونهاشمیبا عملکرد خردمندانه و مقتدرانه در جایگاه ریاست مجلس شورای اسلامیبود که توانست مقام شاگرد اولی را با نمره بیست کسب کند و بنیصدر را از صدر به ذیل کشید، و مجلس واقعا در راس امور بود.
5- پنجمین آزمونهاشمی، امامت نماز جمعه تهران بود، فشارهای سیاسی داخلی و خارجی، معضلات مختلف اداره کشور، تهدیدات دشمنان مستکبر، شایعات مختلف و... هرانسان دلسوز انقلاب و نظام را تحت فشار شدید روحی قرار میداد و همه منتظر میشدند تا ببینند موضعهاشمیدر خطبههای نماز جمعه چه خواهد بود؟!
وقتی در خطبهها آن تحلیلهای واقعگرایانه و امید بخش را بیان میکردند همه آن فشارها، ترسها و نگرانیها میریخت و آرامش و امید به پیروزیهای بیشتر درهر انسان نگران پدیدار میگشت.
6- آزمون دیگر هاشمی در دوره ریاست جمهوری ایشان رقم خورد و آن سازندگی زیرساختهای ایران بود که به اذعان اکثریت انسانهای منصف و خردورز همه کارهای بزرگ عمرانی که بعد از پیروزی انقلاب تاکنون در ایران به سرانجام رسیده یا بتدریج در دولتهای بعدی به نتیجه رسید همه آن در دوران ریاستجمهوری هاشمی شروع شده بود از قبیل بزرگراهها، توسعه راهآهن، توسعه فرودگاهها، سدها، نیروگاههای برق،کارخانجات سیمان و حتی استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای و...
از نگاه سیاسی نیز به قاطع میتوان گفت کههاشمیاز نظر سیاسی و اجتماعی نیز مقتدرترین رییس جمهوری بعد از انقلاب است، که این اقتدار، خود را در عملکرد وزرا، استانداران و فرمانداران در سراسر کشور به وضوح برای همه قابل درک و لمس بود.
7- یکی از ارزشمندترین و ماندگارترین آزمونهاشمیاین بود که ایشان اولین عالم دین و یک روحانی است که به این تعداد خود را درمعرض قضاوت و انتخاب مردم در دورههای مختلف انتخاباتها قرار داد و هرگز از مردم نهراسید وبه آنها بیاعتماد نشد ودر کنار مردم ماند و مزد آن را نیز به نحو بسیار شایسته از طرف مردم فهیم ایران دریافت نمود.
8- یکی از شرایط بسیار حساس و حیاتی برای جمهوری اسلامی ایران در این دوران پرفراز و نشیب کههاشمیرا به محک زد انتخاب حضرت آیتالله خامنهای به مقام رهبری جمهوری اسلامی ایران بود. درآن شرایط پراز التهاب که حتی یادآوری آن روز بعد از بیست و چند سال باز هراسناک است که همه فکر میکردیم که خدایا بعد از امام چه خواهد شد؟! فضای حاکم بر جلسات خبرگان رهبری تقریبا انتخاب رهبری بصورت شورا بوده وهاشمیاحترام و اعتبار قابل توجه در بین اعضای خبرگان داشت یعنی هم توان آن داشت که موضوع را به سمت شورا ببرد و قطعا یکی از اعضای شورا میشد وهم میتوانست به نفع رهبر شدن خودش اقداماتی را انجام دهد. اما هاشمی با استناد به نقل قولی از حضرت امام رحمتالله علیه همه را متقاعد کرد که حضرت آیتالله خامنهای بهترین گزینه برای رهبری انقلاب هستند و نفس خود را در راه اسلام، ایران،امام و رفاقت و وفاداری به دوست ایثارگرایانه قربانی کرد وتا آخر عمر همچنان از آن تصمیم تاریخی و الهی خود دفاع کرد.
9- آقایهاشمیدر صبر و شکیبایی به خاطر اسلام و انقلاب و ایران و رهبری در مقابل توهینها و تهمتها نیز نمره بیست گرفت و شاگرد اول مکتب علی شد و گفت این انقلاب فرزند من است و من حاضر نیستم که برای اثبات حقانیت خود، بگذارم تا مدعیان دروغین این فرزند را نصف کنند!
10- مهمترین و سنگینترین امتحانهاشمی، اطاعت از رهبری بود که بدون تظاهر و ریاکاری، در عمل از رهبری هم حمایت خردمندانه کرد و هم اطاعت متعبدانه نمود و بارها گفتند که انقلاب و آقای خامنهای خط قرمز من است و جمله بسیار زیبا و عاشقانه و فتنه خاموشکن که این روزها بیشتر از زبان مبارک ایشان در فیلمهای باقی مانده از سخنرانی ایشان میبینید و میشنوید عبارت: «خامنهای عشق من است.» این جمله به وضوح فریاد میزند که خناسان لطفا خاموش!
حضرت علی (ع) فرموده اگر جاهلان و نادانان از اظهار نظرهای بیپایه سکوت کنند هیچ اختلافی پیش نمیآید.
11- شما را نمیدانم ولی من به مرگهاشمیهم بیست میدهم، نه بیماری طولانی، نه درماندگی، نه آلزایمر، نه پارکینسون، نه از دست دادن عقل و هوشیاری، نه سرطان و تصادف، بلکه در اوج اقتدار، سلامت عقل، انجام وظایف سنگین حکومتی در اوج عزت و احترام در نزد افکار عمومی، یک دفعه گفت خداحافظ شما. در تاریخ پرافتخار ایران تا ابد نام نیکهاشمی زنده خواهد ماند.چونکه:
سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز
مرده آن است که نامش به نکویی نبرند
http://mardomsalari.com/number/4233
ش.د9503597