تاریخ انتشار : ۲۵ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۰:۰۶  ، 
کد خبر : ۲۹۹۲۷۷

اهتزاز پرچم بصيرت در حماسه 9 دي

مقدمه: حماسه 9 دي، رويدادي ماندگار در تقويم سياسي کشور است که با وجود گذشت چند سال، هنوز بازخواني آن مي تواند درس آموز باشد. در اين حماسه، مردم با حضور باشکوه خود بر فتنه اي که چند ماه کشور را درگير کرده بود، نقطه پايان گذاشتند و حوادث پس از انتخابات سال 88 را خاتمه دادند. سيد مرتضي نبوي، عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام در گفت وگو با جام جم به بررسي حوادث سال 88 و ريشه هاي شکل گيري آن پرداخته است. وي حضور باشکوه مردم در راهپيمايي 9 دي را به منزله برافراشته شدن پرچم بصيرت مي داند و بر نقش هدايت رهبر معظم انقلاب در خلق اين حماسه تاکيد مي کند. وي با بيان اين که در شرايط فتنه، گرد و خاک برپا مي شود و افراد نمي توانند ديد و تشخيص درستي داشته باشند، مي گويد: در اين غائله، رهبر معظم فرصتي ايجاد کردند تا افراد به بصيرت برسند و تصميم درستي بگيرند. مشروح اين گفت وگو را مي خوانيد:

(روزنامه جام جم ـ 1395/10/09 ـ شماره 4723 ـ صفحه 14)

* اهميت 9 دي در تاريخ سياسي کشور ما چقدر است؟

** 9 دي يک روز ماندگار در تاريخ جمهوري اسلامي ايران است که آن را گرامي مي داريم و براي کساني که تلاش کردند با ايجاد بصيرت، گرد و غبار فتنه را بنشانند تا مردم واقعيت ها را مشاهده کنند و دست به اقدامي تاريخي بزنند، دعا مي کنيم که در راس اين افراد، رهبر معظم انقلاب قرار داشتند.

9 دي 88، پرچم بصيرت برافراشته شد و همه بخصوص نخبگان فراخوانده شدند تا در اين فتنه پيچيده، ايجاد بصيرت و روشنفکري و روشن بيني کنند. لذا از نظر تاريخ سياسي کشور 9 دي نقطه عطفي تاريخي است و از اين زمان بود که جايگاه ملت ايران ارتقا يافت و مردم با آگاهي و بصيرت، توطئه بسيار پيچيده اي را که به قصد براندازي نظام انجام شده بود، خنثي کردند که اين اقدام نشان دهنده اوج بصيرت ملت ايران بود.

پس از اين حادثه، ملت ايران، خود را بصيرترين ملت روي زمين در پيوند با رهبري نظام نشان داد که مي تواند از پيچيده ترين فتنه هايي که ظاهري متفاوت از باطن دارد، آگاه باشد.

* چرا عده اي به دنبال فراموش شدن اين واقعه تاريخي در کشور هستند؟

** افراد يا جريان هايي در فتنه 88 بودند که آگاهانه يا ناآگاهانه در اين حوادث شريک بودند و در برپايي اين غائله، منافع سياسي يا اهداف ديگري را دنبال مي کردند. اين افراد در برپايي فتنه سهم بسزايي داشتند. لذا وقتي اين حوادث يادآوري و تذکر داده مي شود، چهره آنها دوباره يادآوري و اين حقيقت آشکار مي شود که چه کساني و با چه رويکردي، مشروعيت سياسي خود را از دست دادند و تذکرات داده شده به آنان باعث نشد، چهره خود را عوض کنند. اين افراد آدم هاي ساده لوحي بودند که گرفتار و اسير ظواهر قضيه شدند يا تحت تاثير فتنه قرار گرفتند.

* اگر قرار باشد 9 دي را با رويداد ديگري در تقويم سياسي کشور مقايسه کنيد، چه رويدادي را انتخاب مي کنيد؟

** پس از انقلاب اسلامي، حوادث زيادي اتفاق افتاد، ولي در مقياس کوچک تر، فتنه 88 را مي توان با فتنه 18 تير 78 مقايسه و تطبيق کرد.

در فتنه سال 78 بهانه ، مصوبه مجلس شوراي اسلامي درباره اصلاح قانون مطبوعات بود که منجر به حوادث کوي دانشگاه و باعث شد در تهران و برخي شهرهاي کشور، فتنه اي به پا شود که از نوع فتنه هاي رنگي و طراحي هاي جديدي بود که غربي ها آن را از افتخارات خود مي دانند.

شان دموکراسي، به راي مردم است و نبايد راي مردم را زيرسوال برد. حضور خياباني چند هزار نفر براي مقابله با نظام مستقر و متکي به راي مردم، مقابله با دموکراسي است و نسخه فتنه 18 تير 78 تا 23 تير همين سال، مقياسي بسيار کوچک از چيزي بود که سال 88 با پيچيدگي وگستردگي دنبال شد.

* دليل شفاف نبودن مواضع برخي چهره هاي سياسي در حوادث بعد از انتخابات سال 88 چه بود؟

** بعضي ها بحث منافع زودگذر چه منافع سياسي و چه اقتصادي برايشان مطرح بود و برخي به دليل دنيازدگي دل به قدرت و کسب آن داشتند. برخي نيز به دليل عدم توفيق در گذشته، کينه هايي به دل داشتند و حاضر به پذيرش نتيجه آرا در سال 88 نبودند. سال 88 کساني نسبت به نتيجه انتخابات اعتراض کردند که منافعشان به خطر افتاده يا قدرتشان کاهش پيدا کرده بود و نتيجه آرا به نفع باند سياسي آنها نبود.

اين افراد هيچ گاه مواضع خود را بعد از انتخابات شفاف نکرده و در ابراز حقيقت ابا کردند؛ حتي پس از اين که واقعيت مشخص شد و مردم به حقايق دست يافتند و رويداد تاريخي نهم دي را به نام خود ثبت کردند، مواضع خود را روشن نکردند.

* شما چهره اي معتدل شناخته مي شويد. آيا به نظرتان در حوادث سال 88 مي شد رويکرد ديگري در قبال معترضان اتخاذ کرد؟

** مواضعي که نظام بويژه رهبري در حوادث سال 88 داشتند، پخته ترين، سنجيده ترين و معتدل ترين موضعي بود که يک نظام مي توانست داشته باشد.

رهبر معظم انقلاب در اين حوادث، مراحل مختلفي را طي کردند. ابتدا پيغام هايي فرستادند براي کساني که درگير فتنه بودند و آنها را نصيحت و تاکيد کردند که مواظب باشند فتنه گسترده نشود. ايشان چه مستقيم و چه غيرمستقيم حتي در نمازجمعه بعد از انتخابات 88 نصايحي را انجام دادند.

رهبر معظم در نمازجمعه حتي از کساني که کانديداي رياست جمهوري بودند و شکست خورده بودند، تجليل و آنها را نصيحت فرمودند تا حقيقت راي مردم را بپذيرند و از چنين فتنه اي برحذر باشند، منتها با وجود سپري شدن مراحل مختلف، کساني که درگير فتنه بودند و سران فتنه، قضيه را تندتر و سعي کردند اوضاع را با تحريکاتي که از طرف خودشان و هوادارانشان مي شد، بيشتر به هم بريزند.

در اين زمان، رهبري دائما با آنها مدارا کردند و در مراحل مختلف آنان را نصيحت فرمودند و با ارسال پيام، محور کارشان را ايجاد بصيرت گذاشتند تا مردم نسبت به آنچه در حال وقوع بود، آگاه باشند. در اين قضيه نهايتا نقشه اي که سر رشته اش خارج از کشور طراحي شده بود، حدود 9 ماه طول کشيد تا به نقطه پاياني خود که 9 دي 88 بود برسد.

در تمام اين مدت شاهد بوديم، کمترين برخورد سخت يا فيزيکي صورت گرفت و همه تلاش ها بر اين بود که مردم آگاه شوند.

در تعبير رهبر معظم انقلاب از حوادث 88 به عنوان فتنه ياد شد، زيرا در شرايط فتنه، گرد و خاک برپا مي شود و افراد نمي توانند ديد و تشخيص درستي داشته باشند؛ لذا در اين غائله رهبر معظم فرصتي ايجاد کردند که افراد به بصيرت برسند و تصميم درستي بگيرند.

در فتنه، تا آنجا که ممکن بود، با افراد اتمام حجت شد اما برخي پس از اين اتمام حجت به خودشان نيامدند و از راه غلط برنگشتند، لذا نظام در کمال رافت و در برخوردي حداقلي، حصر را براي آنان به کار گرفت.

در جريان فتنه که توسط شبکه جاسوسي انگليس طراحي شده بود خانم جواني را از خارج کشور به صحنه آوردند و بعد به صورت مشکوکي او را کشتند و از او فيلم هاي خيلي مهيج تهيه کردند و آن را در دانشگاه ها به نمايش گذاشتند. من وقتي در دانشکده دامپزشکي دانشگاه تهران، براي مناظره اي دعوت شده بودم، پيش از مناظره اين فيلم را به نمايش گذاشتند و ديدم که چقدر براي اين اقدام سرمايه گذاري کرده بودند تا يک اثر هنري ايجاد کنند واحساسات نسل جوان و دانشجوها را عليه نظام تحريک کنند.

البته با هدايت و پختگي رهبري و با ايجاد بصيرت و سخنراني هايي که ايشان و برخي نخبگان سياسي کشور داشتند و با هوشياري دستگاه اطلاعاتي، شبکه هاي معاند، کشف و سر رشته طراحي ها و تحريک ها مشخص و معلوم شد، اين اقدامات براي آن است که آتش فتنه را برافروزند و مردم را به سبک انقلاب هاي رنگي به صحنه بکشانند تا راي مردم را زير سوال ببرند.

يادمان نمي رود در جريان انتخابات سال 88، حتي رهبر معظم انقلاب پيشنهاد کردند، کساني که معترض به نتيجه انتخابات هستند اعتراض خود را از مسيرهاي قانوني پيگيري کنند و قول دادند شوراي نگهبان مدت پذيرش شکايت ها را تمديد کند؛ حتي از طرف يکي از اين کانديداهاي معترض، عده اي مامور شدند و آمدند که اعتراضات خودشان را بنويسند و يک فهرست چهارده، پانزده بندي تهيه کردند، ولي وقتي از آن کانديداي معترض سوال شد که اگر آرا بررسي و نتيجه روشن شود، شما نتيجه را مي پذيريد يا نه، زير بار نرفت و اين موضوع، اوج اتمام حجت بود. لذا در اين غائله مشخص شد، عده اي مي خواهند فتنه ادامه يابد و اين آتش، برافروخته تر نگه داشته شود.

در نهايت مي خواهم بگويم با اين مدارا و روشي که اتخاذ شد، بسياري از معترضان به مسير انقلاب بازگشتند و حتي در مراسم 9 دي شرکت کردند، وليکن بعضي کانديداها و برخي طرفدارانشان همچنان بر راه غلط خود پافشاري کرده و مي کنند.

* هر چند وقت يکبار مطالبي درباره چگونگي برخورد با نامزدهاي معترض به نتيجه انتخابات که الان در حصر هستند مطرح مي شود. به اعتقاد شما چطور مي شود اين ماجرا را پايان داد؟

** اگر از تجربه هايمان نتيجه نگيريم و عبرت نياموزيم، مثل اين است که بپذيريم از يک سوراخ چند بار گزيده شويم. هنوز هيچ نشانه اي از تنبه و بازگشت از مسير فتنه در کساني که فتنه 88 را با اين عظمت و با هدف براندازي نظام و متزلزل کردن پايه هاي آن برپا کردند، وجود ندارد، حال چطور ممکن است يک عده انتظار داشته باشند که فتنه گران آزاد گذاشته شوند!

حتما اين عده انتظار دارند از آنها معذرت خواهي و تشکر هم بشود و بگويند بياييد مسير خودتان را ادامه بدهيد. فکر مي کنم اين ماجرا وقتي پايان پيدا مي کند که حدي از تنبه و بازگشت از مسير فتنه ايجاد شود، اما مي بينيم هنوز در ميان اين جمعيت، کساني هستند که نه تنها نسبت به گذشته خود تنبه پيدا نکرده اند، بلکه حالت طلبکاري هم دارند.

آنان مي گويند هيچ اتفاقي نيفتاده، هيچ ساختارشکني نشده، هيچ تخلف قانوني انجام نگرفته و هيچ معارضه اي عليه دموکراسي نشده است. بنابراين با توجه به موضعي که اين افراد هنوز بر آن تاکيد دارند، نبايد دستشان باز گذاشته شود تا دوباره دست به فتنه بزنند.

* يعني تا زماني که توبه نکنند، همين سير ادامه پيدا خواهد کرد؟

** بله. اين افراد بايد متنبه شوند. من تعبير تنبه و بازگشتن به مواضع نظام را درباره اين افراد مطرح مي کنم. لذا بايد روشن شود که اين افراد در مقام طلبکاري از نظام و بر سر ادعاهاي غلطي که به دلايل مختلف، غلط بودن آنها ثابت شده است، نايستند و بنا نداشته باشند که راه خلاف راي مردم و قانون را ادامه بدهند.

* در حوادث پس از انتخابات، بحث بصيرت خواص بارها مطرح شد و مصاديق مشخصي هم داشت. امروز مولفه هاي بصيرت خواص چيست؟ آيا مي شود گفت در اين زمينه شاهد وضعيت بهتري هستيم؟

** من اوايل صحبتم عرض کردم که جايگاه مردم در کشور ارتقا پيدا کرده است يعني پس از فتنه که مردم از آن سربلند بيرون آمدند، شاهد جهش بزرگي در سطح آگاهي ملت هستيم و مي بينيم بصيرت و آگاهي در جامعه آن قدر بالارفته که دوست و دشمن، بخوبي تفکيک مي شوند.

پيوند مردم و نظام بعد از فتنه آنقدر عميق شده که آسيب رساندن به کشور، کاري غيرممکن است.

حضرت امام خميني(ره) در بحث شناخت دشمن، مصداق بارز آن را آمريکا و انگليس مي دانستند و تاکيد داشتند که با نگاه به عملکرد اين کشورها در طول تاريخ مي توان دوست واقعي را شناخت و از عملکردهاي گذشته عبرت گرفت، لذا از اين منظر، بي بصيرت کسي است که از يک سوراخ چند بار گزيده شود.

يکي ديگر از مولفه هايي که به انسان بصيرت مي دهد، اين است که انسان انس با قرآن داشته باشد و کتاب خدا را که در حقيقت، نامه اي است که براي انسان ها نوشته شده، درک کند.

* يعني وضعيت الان بهتر شده و خواص بابصيرت داريم؟

** بله، عرض کردم که اصولادر آن نقطه عطف و در 9 دي در سطح کلان، بصيرت ملت و آگاهي شان جهش پيدا کرد، و طبيعتا کساني هم که در مسير انقلاب و در جهت انقلاب ارتقاي سطح يافتند، بصيرتر شدند. 9 دي آزموني براي همه بود که يک عده رفوزه و يک عده ارتقاي درجه پيدا کردند، منتها اگر بخواهيم از خواص بي بصيرت نباشيم، بهتر است انس خود را با قرآن بيشتر و دائمي و همين طور پيوندمان را با اهل بيت پيامبر بيشتر کنيم.

* براي اين که وقايع 88 تکرار نشود چه مدلي براي کشور نياز است؟چه ساز وکارهايي بخصوص با توجه به سياست هاي کلي انتخابات بايد طراحي شود؟

** تفکيک قوا يکي از دستاوردهاي دموکراسي است تا در حقيقت زور حاکمان وجود نداشته باشد و مردم بر خود حکومت کنند و حاکم بر سرنوشت خود باشند.

در دوراني که اين تجربه را در کشورهاي مختلف آزموده اند، ديده شده که گاهي بتدريج قوه مجريه مي تواند ابتکار عمل را به دست بگيرد و فعال مايشاء شود، لذا انديشمنداني که تفکيک قوا کردند، به اين نتيجه رسيدند که وقتي تفکيک قوا مي شود، باز هم نمي توانيم آن طور که بايد و شايد قدرت را مهار کنيم. لذا براي اين که قدرت در دست يک قوه نيفتد، در کشور ما مدل ولايت فقيه ارائه شد و ما در قانون اساسي کشور ضمن اين که تفکيک قوا را پذيرفتيم، اين قوا را زير نظر ولايت فقيه که داراي شخصيت خاص با ويژگي هاي منحصربه فردي چون علم، تقوا و عدالت بود، قرار داديم تا قوا با همديگر هماهنگ شوند و زير نظر ولايت فقيه با يکديگر، روابط خود را تنظيم کنند تا يک قوه نخواهد بر قواي ديگر يا بر مردم سلطه يابد.

خارج از چارچوب قوانين، مدل ولايت فقيه مدلي است که حاکميت مردم را در چارچوب قانون اسلام تضمين کرده و ما شاهد هستيم دولت هاي مختلفي که آمدند و رفتند، پيوند عميقي با مردم و رهبري داشتند و اين امر باعث شده مسير انقلاب و نظام تاکنون بخوبي طي شود.

در مدل حکومت اسلامي که از دل دين اسلام بيرون آمده، ما ولي فقيه، امام امت يا رهبر معظم انقلاب را داريم که شخصيتي فقيه، دانا به احکام خدا، قرآن، فقه و احکام ديني و زمان شناسي آشنا به دوران خود است و با ارتباطاتي که با بدنه جامعه و قواي مختلف دارد، اولين شخصي است که از فتنه ها و دشمني ها آگاه مي شود و با اشرافي که بر مسائل دارد، مي تواند فتنه، توطئه و دشمن را شناسايي کند.

شناسايي دشمن و دشمني ها مرحله اولي است که در راس نظام ولي فقيه با ارتباطاتي که وجود دارد، شکل مي دهد و سپس براي آن تدبيري مشخص مي کند و آن را با مردم و ساير دستگاه ها در ميان مي گذارد تا وظايف مردم و مسئولان مشخص شود و در اين مرحله بصيرت در سطح ملي ايجاد مي شود، به طوري که با اين تدبير شاهديم در توطئه هايي مثل سال 88، مردم با تدبير رهبري 9 دي به خيابان آمدند و با حضور آگاهانه در صحنه، توطئه ها را خنثي و چشم دشمناني را که به کشور طمع بسته بودند کور کردند. با اين تدبير بود که دشمنان فهميدند با مردم ايران نمي شود شوخي کرد و سر آنها کلاه گذاشت.

باز شاهد اجراي همين مدل در 23 تيرماه 78 هستيم و ديديم که در سخنراني تعيين کننده اي که رهبر معظم انقلاب پيش از 23 تير داشتند، مردم را آگاه کردند و در تهران و در تجمعي که در دانشگاه تهران صورت گرفت، اوج آگاهي مردم به دنيا ثابت شد و فتنه پايان يافت.

اگر مراجعه اي به زمان حضور حضرت امام داشته باشيم، مي بينيم که ايشان باتدبير، غائله اي را که توسط خلق مسلمان در تبريز ايجاد شد، بسرعت با مردم در ميان گذاشتند و اين مردم تبريز بودند که اولين گام فتنه را خنثي کردند.

براساس اين مدل، ولي فقيه با ارتباطاتي که دارد، مسائل و توطئه ها را شناسايي و در دستگاه اجتهادي براي آن را ه حلي پيدا مي کند و در اختيار مسئولان و مردم قرار مي دهد تا وظايف، مشخص و با حضور آگاهانه مردم و مسئولان توطئه ها خنثي شود.

* گفته مي شود در سياست هاي کلي انتخابات بايد بازنگري صورت گيرد و شوراي نگهبان نيز بارها گفته ساختارهايي بايد مدنظر قرار بگيرد. به نظر شما چه ساز وکار هايي با توجه به سياست هاي کلي انتخابات بايد اتخاذ شود؟

** رهبر معظم انقلاب در دوره جديد و درباره موضوعات مهم که در جامعه وجود دارد، پيشنهادهايي مي دهند و در مجمع تشخيص مصلحت که ما حضور داريم، اين رهنمودها ارائه مي شود و مورد بررسي قرار مي گيرد و سپس خدمت ايشان ارائه مي شود و بعد ايشان آن را ابلاغ مي کنند. درباره انتخابات هم اين کار انجام و سياست هاي کلي انتخابات ابلاغ شده. فکر مي کنم آنچه بايد به قانون تبديل شود، مي تواند بسياري از اين بحث ها، يعني ساز و کار انتخابات را هرچه بيشتر شفاف کند تا کسي نتواند شبهه اي ايجاد کند.

http://www.magiran.com/npview.asp?ID=3490564

ش.د9503710

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات